تجمعی برای شناسنامه/کودکان بی شناسنامه

فرستنده خبر:  وحید ترابی  Wahid Torabi

با سازهايشان آمده بودند؛ زن‌ها زير چادرهاي سياهشان، سوزن‌دوزي‌هاي رنگارنگ بلوچی را به تن کرده‌ و مردها سازهاي محلي را همراه خود داشتند. تا وقتي رسيدند جلوي در مجلس، شروع به نواختن ساز و خواندن سرود «‌اي ايران» کنند. «از ديشب که قرار شده، بيايم جلوي مجلس جمع بشيم با بچه‌ها تمرين کرديم که هماهنگ باشيم»؛ اين را زهرا مي‌گويد.

 او، دختر يکي از ده‌ها خانواده بلوچي‌ است که همين دو ماه پيش، چادرهايشان در شهريار کرج به‌دست مأموران سوزانده شد. مادرش مي‌گويد: «هرچه گفتيم چادرها را آتش نزنيد، کسي به حرفمان گوش نکرد. گفتند، شما غير‌قانوني آمده‌ايد؛ اصلا ايراني نيستيد؛ از همين حرف‌ها که سال‌هاست به ما مي‌زنند. ما همه ايراني هستيم، فقط چون شکل زندگيمون، زبونمون و لباس‌هامون با شما فرق ميکنه و شناسنامه نداريم، کسي حرفمون رو باور نميکنه.»

تجمع براي گرفتن هويتي ملي

ظهر چهارشنبه، جمعي از بلوچ‌هاي ايراني ساکن استان البرز در مقابل در ورودي ساختمان مجلس شوراي اسلامي تجمع کردند تا به نمايندگان مجلس يادآوري کنند، صدها کودک، پير و جوان بلوچ سال‌هاست با معضلي بزرگ به نام بي‌شناسنامه‌بودن دست به گريبان هستند. آنها مشتي نمونه خروارند از صدها بلوچي که در سيستان‌و‌بلوچستان، مشهد، گرگان و جاي‌جاي ايران بدون شناسنامه زندگي مي‌کنند؛ گروهي از شهريار و قلعه‌حسن‌خان آمدند و جمع شدند تا از نمايندگان مجلس بخواهند طلسم چندين‌ساله بي‌شناسنامه بودنشان شکسته شود.

هيچ‌کس ما رو نميبينه

سکينه، زن بلوچي که همراه دخترش به اين تجمع آمده، مي‌گويد: «هيچ چيزي بدتر از بي‌شناسنامه‌بودن نيست. بچه‌هايمان، نه حق درس‌خواندن دارند، نه اجازه کار. شوهرم ميره تو کوچه‌ها ساز ميزنه، پول درمياره؛ شکل زندگيمون اينجوريه، شغل ديگه‌اي هم نداريم. فقط چون شناسنامه نداريم، انگار اصلا جزء اين مملکت نيستيم. هيچ‌کس ما رو نميبينه.» سکينه مي‌گويد: محروميت‌ها باعث شده آمار ازدواج زودهنگام در بين بلوچ‌ها بالاتر برود. «اون‌وقت ميگن چرا بچه‌هاتون زود ازدواج ميکنن؛ خب، وقتي نميتونن درس بخونن، ازدواج ميکنن ديگه.»

سکينه چهار دختر دارد. از او مي‌پرسم دخترهاي خودت ازدواج کرده‌اند؟ مي‌گويد: «نه، من دخترامو شوهر نميدم. دختر بزرگم ۱۳سالشه، همينه که همراهم اومده اينجا. نه خودش ميخواد، نه من ميذارم حالا‌حالاها ازدواج کنه ولي خيلياي ديگه اينجوري نيستن؛ بچه‌ها‌شون زود ازدواج ميکنن درحالي‌که اين بچه‌ها خيلي با‌استعداد و هنرمندن.» با دستش به دختربچه‌اي که کنارش ايستاده، اشاره مي‌کند و مي‌گويد: «مثلا همينو مي‌بيني؟ تازه‌عروسه؛ اون پسره که اونجا وايساده هم شوهرشه، جفتشون کم‌سن و سالن.»

بچه‌هاي بي‌شناسنامه از خانواده جدا مي‌شوند

سکينه مي‌گويد: خيلي از بچه‌هاي بلوچ به‌وسیله بهزيستي از خانواده‌هايشان جدا مي‌شوند. «چون اين لباس تنشون بوده، يه جا ديدنشون، فکر کردن مثلا اينا بچه خيابوني‌ان يا کار ميکنن تو خيابون و گرفتنشون. همين چند وقت پیش، بچه فاميلمونو همين‌جوري از مادرش جدا کردن و حالا بردنش بهزيستي. زن بيچاره هرچي رفته دنبال بچه، بچه رو بهش ندادن. گفتن بايد دي‌ان‌اي بده تا ثابت بشه بچه اين مادر و پدره. خب، وقتي هويت شناسنامه‌اي نداريم، اين مشکلاتم داريم.»

منتظريم نمايندگان مجلس کاري کنند

طی ساعتی که آنها در مقابل مجلس حضور داشتند، هیچ نماینده‌ای برای شنیدن دغدغه‌های آنها، حاضر نشد. «به نماينده‌ها نامه نوشتيم و مشکلات بچه‌ها رو با آنها در ميان گذاشتيم. در اين چند سال خيلي تلاش کرديم به اهالي منطقه و مسئولين شهريار ثابت کنيم اينها ايراني هستند و بي‌شناسنامه‌بودن براي پير و جوانشان دردسر‌هاي زيادي درست کرده.» زهره صيادي، فعال حقوق کودک، از افرادي است که همراه بلوچ‌هاي مقيم شهريار و قلعه‌حسن‌خان براي رساندن صداي بچه‌هاي بي‌شناسنامه بلوچستاني به مقابل مجلس آمده است.

او مي‌گويد: «واقعيت اين است که اين آدم‌ها به‌دليل نداشتن شناسنامه از حداقل‌ حقوق اجتماعي بي‌بهره‌اند؛ حق آموزش و تحصيل هم همان‌طور که از ابتدا از بزرگ‌ترها گرفته و به نسل‌هاي جديد هم کشيده شده و فرزندانشان هم به‌دليل نداشتن شناسنامه که مهم‌ترين سند هويت همه ماست از دسترسي به امکانات آموزشي و شغلي بازمانده‌اند.»

شيوه خاص زندگي بلوچ‌ها و نگاه تلخ جامعه

به گفته اين فعال مدني، تعداد زيادي از کودکان بلوچ به‌دليل همين موضوع در خيابان‌ها به کار مشغول هستند و درواقع، بخش قابل‌توجهي از کودکان کار را تشکيل مي‌دهند. او مي‌گويد: «وضعيت بلوچ‌هايي که به دلايلي چون بيکاري از استان سيستان‌و‌بلوچستان به استان‌هاي ديگر مهاجرت کرده‌اند، به مراتب بدتر از آنهايي ا‌ست که با وجود بي‌شناسنامه‌بودن، همچنان در زادگاهشان هستند.» به گفته صيادي، شيوه زندگي اين افراد باعث شده درگير مشکلات متفاوتي شوند. «اينها به‌خاطر کار از ديارشان مهاجرت مي‌کنند و به ساير استان‌ها مي‌آيند. همان‌طور که مي‌دانيد سيستان‌و‌بلوچستان نرخ بيکاري بالايي دارد. گروهي از اين افراد که نوازنده‌هاي بلوچ هستند با وجود اينکه زندگي دوره‌گردي دارند و از اين راه درآمدزايي مي‌کنند، در خارج از استان با محدوديت‌هاي ريزودرشت بسياري روبه‌رو هستند.»

از آتش‌زدن چادرها تا فشار‌هاي جانبي

اين فعال مدني مي‌گويد: «بدترين و خشونت‌آميزترين شکل پذيرش بلوچ‌هاي فاقد شناسنامه ايراني در شهريار و قلعه‌‌حسن‌خان ديده مي‌شود.» به گفته او، برخورد حذفي صورت‌گرفته با بلوچ‌هاي ايراني ساکن اين مناطق باعث شده تاکنون چندين‌بار محل اقامت اين افراد که چادرهايشان بود، سوزانده شود و اينها مجبور شوند به محل‌هاي ديگري نقل مکان کنند.

صيادي به واقعه اخير آتش‌زدن چادرهاي اين افراد که محل سکونتشان بوده، اشاره مي‌کند و مي‌گويد: «در همين مورد اخير، براي سومين‌بار مدرسه‌اي را که براي بچه‌ها در يکي از اين چادرها برپا کرده بوديم، در آتش سوزاندند و حالا هم که تعدادي از اين افراد و خانواده‌هايشان را در واحدهاي مسکوني به‌صورت اجاره‌اي سکونت داده‌ايم، مرتبا از سوی متنفذان محلي تحت فشارند که از آنجا هم بروند.» او مي‌گويد: «اين افراد براي اقامت در خانه‌هاي مسکوني بايد هزینه آب و برق بپردازند.

اين درحالي است که به‌دليل کم‌درآمد‌بودن و دريافت‌نکردن يارانه به‌خاطر بي‌شناسنامه بودن، معلوم نيست که بتوانند از پس هزينه‌هايي از اين دست بربيايند؛ درنتيجه امکان اينکه دوباره اين چرخه بازگشت به چادرها و آتش‌زدن دوباره محل زندگي آنها تکرار شود، وجود دارد و اين دور باطلي بوده که ما را بيش‌ازپيش نگران کرده است.»

هزينه‌هاي گزاف به‌دليل بي‌شناسنامه‌بودن

به گفته اين فعال مدني، نداشتن شناسنامه باعث شده برخي از کودکان به ظن به کار گرفته‌شدن از سوی خانواده‌هايشان از سوي بهزيستي گرفته شوند و پروسه انجام تست دي‌ان‌اي درباره برخي خانواده‌ها انجام شود.

او مي‌گويد: «در صورت مثبت‌بودن تست دي‌ان‌اي بايد مبلغي حدود يک ميليون و 200 هزار تومان به حساب دادسرا و پزشکي‌قانوني ريخته شود تا اثبات نسب تأييد شود»؛ پروسه‌اي که به گفته او هزينه‌هاي بي‌شناسنامه‌بودن را براي اين افراد صدچندان مي‌کند.

حالا بي‌شناسنامه‌هاي بلوچ با نوشتن نامه‌اي به نمايندگان مجلس از آنها قول گرفته‌اند به وضعيتشان رسيدگي شود. آنها مي‌گويند، اگر به وعده‌هايي که قبلا داده‌اند، عمل نشود با اجتماع وسيع‌تري مطالباتشات را به گوش نمايندگان در خانه ملت خواهند رساند. روزنامه وقایع اتفاقیه،۱۶ دی ۱۳۹۵