گزارشی از برگزاری یک نمایشگاه عکس در تهران که رنج‌های کودکان کار را روایت می‌کند

لیدا اشجعی ۱۳۹۶/۰۴/۰۸

خبرگزاری هرانا – گالری نشر ثالث واقع در خیابان کریمخان تهران بیش از یک هفته است که میزبان عکس‌های کودکان درگیر در مشاغل سخت است. نمایشگاهی که همزمان با ۱۲ ژوئن (روز جهانی مبارزه با کار کودک) به همت انجمن حمایت از حقوق کودکان با عنوان «یکی بود، یکی نبود…» برگزار شده و برای اولین بار روایت تصویری از زیست کودکان کار در شرایط سخت را پیش روی بازدید‌کنندگان قرار می‌دهد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از وقایع اتفاقیه، اینجا هر عکس داستانی دارد. در یکی از عکس‌ها کودکان کوره‌های آجرپزی دیده می‌شوند که با همه سختی کار و فضای خشک و برهوت پیرامونشان دنیای شاد بازی را فراموش نکرده‌اند، عکس دیگری دختری را نشان می‌دهد که در میان انبوه زباله‌ها با لباسی شاد و رنگی لبخند به لب دارد. عکسی پر از حس‌های متضاد و پر از مفهوم پیدا و پنهان که شاید به‌همین‌دلیل این عکس آریز قادری، عکاس جوان کردستانی، برنده جایزه ۲۰۱۶ یونیسف شده است. هرکدام از عکس‌ها فضای جدیدی از کار کودک را تعریف می‌کند. فضای عجیبی که شاید بازدید‌کنندگان پایتخت‌نشین گالری تا امروز از آن بی‌خبر بوده‌اند. کودکان صیاد هرمزگانی، کودک سنگ‌تراش، کودک زباله‌گرد، کودکان گاومیش‌چران اهوازی و… . نمایشگاه تصور مطلق از کودک کار که همان کودکان دستفروش در چهارراه است را به هم می‌ریزد و اینجاست که متوجه می‌شوید کودکان کاری هستند که هیچ‌جا نشانی از آنها نیست و این‌بار انجمن حمایت از حقوق کودکان تصمیم گرفته با یادآوری حقوق آنها به کودکی ازدست‌رفته آنها اعتراض کند. لیلا ارشد، مددکار اجتماعی؛ مطهره ناظری، رئیس هیأت‌مدیره و هادی شریعتی، نایب‌رئیس انجمن حمایت از حقوق کودکان که در روز بازگشایی این نمایشگاه به‌عنوان سخنرانان افتتاحیه حضور پیدا کرده بود به زوایای مختلفی از زندگی کودکان درگیر در مشاغل سخت پرداختند.

کودک کار امنیت ندارد

لیلا ارشد، مددکار اجتماعی با اشاره به افزایش تعداد کودکان کار در کشور گفت: هر چقدر تغییرات و محدودیت‌های اجتماعی، اقتصادی، جنگ، فقر، بیکاری، مهاجرت ناشی از سختی زندگی و ناچاری افزایش می‌یابد، آسیب‌های اجتماعی از جمله کودکان کار نیز بیشتر شده و مشکلاتشان پیچیده‌تر می‌شود. کودکان کار به افراد زیر ۱۸ سال گفته می‌شود که به‌صورت مداوم و پایدار به خدمت گرفته می‌شوند، آنها از تحصیل رسمی بازمی‌مانند، از کودکی بی‌بهره می‌مانند و سلامت جسمی، عاطفی و روانی آنها تهدید می‌شود. در بسیاری از کشورها کار کودکان فعالیتی استثماری تلقی می‌شود. او ادامه داد: کارهای دشواری مثل کار در کوره‌پزخانه‌ها، معدن، کشاورزی، کارخانه، زباله‌گردی و قالی‌بافی که برای کمک به معاش خانواده و درآمدزایی برای آنهاست. طبق نظریه مازلو، افراد برای رسیدن به خودشکوفایی باید مراحلی را طی کنند. از جمله اینکه نیازهای اولیه آنها مثل آب، هوا، غذا و سرپناه تأمین شود همچنین کودکان امنیت را تجربه کنند اما ما می‌بینیم که مثلا کودکان کار در خیابان با تحقیر، توهین، بی‌احترامی، تجاوز به حریم شخصی و تعرض روبه‌رو هستند. آنها اغلب هویت و امنیت ندارند. کودکان کار ممکن است سوءاستفاده جنسی را تجربه کنند و حالا این سؤال مطرح می‌شود که این کودکان چگونه می‌توانند در چنین شرایطی به

توانایی‌های فردی دست پیدا کنند و شکوفا شوند.

این مددکار اجتماعی ادامه داد: در سه سال گذشته اغلب کودکان کار که از سازمان‌های مردم‌نهاد به من معرفی شدند دچار سوء مصرف مواد بودند. در بسیاری موارد مواد محرک در اختیارشان قرار می‌گرفت و به این وسیله آنها را مورد سوءاستفاده جنسی قرار می‌دادند؛ کودکانی که سن آنها از ۵ سال تا ۱۳ سال بود. امروز یکی از مسائلی که کودکان کار را تهدید می‌کند ابتلا به ویروس HIV است. از جمله چالش‌هایی که این فعال حقوق کودک به آن اشاره کرد: نداشتن شرایط تغذیه‌ای و بهداشت مناسب، فقدان اوراق |هویتی و بیمه‌های درمانی و کار در مشاغل خطرناک و سختی چون زباله‌گردی، آجرپزی و قالی‌بافی است که به گفته او، مشکلات مختلف جسمانی در ستون فقرات و اختلال رشد را به همراه دارد. به گفته ارشد، این شرایط باعث شده تا امکان کودکی کردن از این کودکان گرفته شود و آنها کودکی خود را گم کنند.

استثنائات قانون کار و استثمار کودک

در همین راستا، مطهره ناظری، وکیل دادگستری و رئیس هیأت‌مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان با اشاره به فعالیت‌های گسترده این انجمن در۲۳ سال گذشته به فعالیت پروژه‌هایی چون اسفدن و خانه‌های کودک در انجمن پرداخت و گفت: یکی از دستاورد‌های خانه‌های کودک، تمرین همزیستی مسالمت‌آمیز کودکانی از قومیت‌ها و ملیت‌های مختلف است که در محیطی عاری از خشونت و تبعیض در خانه‌های کودک پرورش یافته‌اند با این اشاره که کلیه فعالیت‌های انجمن با همکاری دوستان و داوطلبان پرتوان انجمن انجام می‌گیرد. ناظری به چرایی نام‌گذاری ۱۲ ژوئن به‌عنوان روز جهانی مبارزه با کار کودک اشاره کرد و گفت: این روز با تلاش سازمان جهانی کار و در اعتراض به کار کودک و بهره‌کشی کودکان به این صورت نام‌گذاری شده است. مطابق تعاریف اسناد بین‌المللی کار کودک، درگیر نمودن کودکان در آن دسته از فعالیت‌های اقتصادی است که مانع تحصیل، آموزش و برخورداری آنان از امکانات اولیه رشد فردی و اجتماعی‏شان می‏شود. در اسناد بین‌المللی بسیاری به موضوع کار کودک پرداخته شده است همانند کنوانسیون منع کار اجباری، کنوانسیون در زمینه لغو بردگی همچنین کنوانسیون ممنوعیت و اقدام فوری برای محو بدترین اشکال کار کودک و توصیه‌نامه مکمل آن که در توصیه‌نامه به مشاغل مضر برای کودکان پرداخته و اشتغال یا کار از ۱۶ سالگی را مشروط به حفظ سلامت جسمانی، روانی و اخلاق نموده و اینکه کودکان آموزش حرفه‌ای لازم در رشته مرتبط فعالیت را کسب کرده باشند. ایران نیز به این کنوانسیون ملحق شده است، همچنان‌که در قانون اساسی ایران و قانون کار، کار اجباری محکوم و ممنوع شده است و بهره‌کشی از کودکان براساس ‌قانون‌ حمایت‌ از کودکان‌ و نوجوانان‌ جرم است.

این وکیل دادگستری ادامه داد: قانون کار، به‌کارگرفتن کودکان زیر ۱۵ سال را ممنوع دانسته است و مشاغل و کارهایی که ماهیت آن زیان‏‌آور است، حداقل سن کار ۱۸ سال تمام خواهد بود. بر‌این‌اساس اگر یک کارفرما کودک زیر ۱۵ سال را به کار بگیرد، برحسب مورد به جزای نقدی یا حسب یا پلمب کارگاه و ابطال پروانه کار محکوم خواهد شد. البته این مورد استثنائاتی دارد و کارگاه‌های خانوادگی و کارگاه‌های کوچک از شمول بخشی از قانون کار معاف هستند. این استثنائات قطعا به ضرر حقوق کودکان و نوجوانان است زیرا تعداد بسیاری از کودکان در همین کارگاه‌ها مورد استثمار قرار می‌گیرند؛ بنابراین ضعف قانونی و فقدان نظارت و بازرسی بر کار کودکان و مهم‌تر از همه فراهم نبودن زیرساخت‌های لازم اجرای قانون باعث گسترش این آسیب شده است.

شهرداری وجود کودک زباله‌گرد را کتمان می‌کند

هادی شریعتی، فعال حقوق کودک و نایب‌رئیس انجمن حمایت از حقوق کودک نیز دیگر سخنران افتتاحیه این نمایشگاه بود. او گفت: در سال ۱۳۸۰ کنوانسیون محو فوری بدترین اشکال کار کودک در ۱۶ ماده به همراه توصیه‌نامه مکمل آن به تصویب مجلس شورای اسلامی و تأیید شورای نگهبان رسید. طبق ماده «۳» بدترین اشکال کار کودک شامل این موارد است: الف- کلیه اشکال بردگی یا شیوه‌های مشابه بردگی از قبیل فروش و قاچاق کودکان، بندگی به علت بدهی و رعیتی و کار با زور یا اجبار، از جمله استخدام به‌زور یا اجبار کودکان برای استفاده در درگیری مسلحانه ب- استفاده، فراهم کردن یا عرضه کودک برای روسپی‌گری، تولید هرزه‌نگاری پ- استفاده، فراهم‌کردن یا عرضه کودک برای فعالیت‌های غیر‌قانونی به‌ویژه برای تولید و قاچاق موادمخدر و ت- کاری که به‌دلیل ماهیت آن یا شرایطی که در آن انجام می‌شود احتمال دارد برای سلامتی، ایمنی یا اخلاقیات کودکان ضرر داشته باشد. این فعال حقوق کودک در ادامه گفت: با توجه به بند «ت» ماده «۳» کنوانسیون، آیین‌نامه اجرایی در سال ۱۳۸۳ به تصویب هیأت‌دولت وقت رسید که بر‌اساس این آیین‌نامه لیستی از مشاغل سخت و ممنوع کودکان اعلام شد. بر‌اساس این آیین‌نامه افرادی که کودکان را در ۳۶ شغل عنوان شده به کار گرفته باشند مشمول ماده «۱۷۲» قانون کار و همچنین تعلیق پروانه از سه ماه تا یک سال محکوم می‌شوند. بخشی از این مشاغل عبارتند از: کار در گنداب‌ها، جمع‌آوری، حمل و دفن زباله، کار در محیط‌های با سروصدا بالا، کارهای ساختمانی، کار در قالی‌بافی، نمدبافی، ریسندگی و بافندگی، دامداری، کار در کوره‌های آجرپزی، برش فلزات و سنگ‌های قیمتی و… آیین‌نامه نوشته شد و تصویب شد که اقدام جدی و فوری برای جلوگیری از ورود کودکان به این ۳۶ عنوان شغلی باشد. حالا اما ۱۶ سال از پیوستن به کنوانسیون منع بدترین اشکال کار کودک و ۱۳ سال از تصویب آیین‌نامه اجرایی آن می‌گذرد. به گفته شریعتی، در طول این سال‌ها سازمان‌های مردم‌نهاد به مراتب در ارتباط با وضعیت این کودکان اعتراض کردند اما بی‌توجهی مسئولان باعث شد صدای نهادهای مدنی در همان نشست‌ها جا بماند و به نامه‌ها و درخواست‌ها توجه چندانی نشد. او به بهره‌برداری برخی از نهادها از کار کودک اشاره کرد و گفت: در این بین حتی نهادهای که منفعت پیمانکاران و بخش خصوصی در آن پررنگ است اصرار بر به‌کارگیری کودکان دارند به‌دلیل اینکه کودکان نیروی کار ارزان محسوب می‌شدند. بعضی از کودکان درگیر مشاغل سخت در خیابان به وضوح دیده می‌شوند. نمونه بارز آن کودکان زباله‌گرد و کارگران کودک خدمات شهری شهرداری تهران هستند که با لباس فرم پیمانکاران یا دست‌هایشان در سطل‌های زباله است یا مشغول لایروبی جوی‌ها و کندن چاه هستند. اینها همه در حالی است که شهرداری وجود این کودکان را انکار می‌کند.

شریعتی به مشاهداتش از فراوانی کار کودک در برخی مشاغل سخت اشاره کرد و گفت: وقتی این کودکان که به‌وضوح در خیابان‌ها مشغول کار هستند انکار می‌شوند، ما می‌توانیم تصور کنیم وضعیت کودکان کولبر، کودکان صیاد، کودکان سوارکار ترکمن، کودکانی که در جنوب کشور بنزین جابه‌جا می‌کنند و گاهی دچار حریق می‌شوند چه وضعیت خطرناکی می‌تواند باشد. انکار کودکان درگیر در مشاغل سخت فقط به آمار و آسیب‌های آنها اضافه می‌کند.

مشاهدات و بازدید‌های شخصی من طی دو سال گذشته از مراکز بازیافت و کوره‌های آجرپزی اطراف تهران حاکی از آن است که تعداد کودکان درگیر در این دو شغل هر روز بیشتر می‌شود. محیط کار ناامن و بیابانی کوره‌پزخانه‌ها، آزار جنسی، گم‌شدن و گاهی مرگ را برای این کودکان کارگر به همراه دارد. بااین‌حال، به گفته او وضعیت کودکان زباله‌گرد به مراتب بدتر و وضعیت کودکان زباله‌گرد مهاجر چیزی شبیه فاجعه انسانی است.