بخت دختران کم سن و سال چه رنگی است؟
۳۰ شهریور ۱۳۹۸
ازدواج زودهنگام در ایران، معمولا به ازدواج زیر سن 18 سال تعلق می گیرد، یعنی پیش از رسیدن به سن قانونی؛ این مسئله مخالفان، منتقدان زیاد و همچنین موافقانی دارد و می توان گفت ازدواج زودهنگام هم اکنون تا حدودی جزو مسائل چالش برانگیز اجتماعی است.به گزارش ایسنا منطقه قم، برخی از منتقدان، علت مخالفت خود با این مسئله را پیامدهایی می دانند که ناشی از تصمیمات احساسی و بی تجربگی حاصل از سن کم جوانان است؛ اما با این وجود، این سوال پیش می آید که آیا این نتیجهگیری را می توان به همه دختران و پسرانی که در سن پایین ازدواج می کنند، تعمیم داد؟
آیا همه کسانی که در سن پایین ازدواج می کنند، ازدواجشان به شکست منجر می شود؟، اگر این چنین است، چرا افرادی که در دهه 40 و 50 در سن پایین ازدواج می کردند، میزان طلاق در میان آن ها کمتر بود و سوال آخر اینکه این آمار پایین طلاق، نشان دهنده ازدواج و زندگی های موفق در آن زمان است یا اینکه فرهنگ های خانوادگی آن زمان، این افراد را ناچار به ادامه زندگی می کرده است؟
در مقابل عدهای نیز معتقدند ازدواج امری است که می تواند از بسیاری از آسیب های اجتماعی در جامعه جلوگیری کند، بنابراین یک دختر یا پسر در سن پایین نیز با مشورت با بزرگترها می توانند نسبت به ازدواج اقدام کنند.
برای بررسی این موضوع و پاسخ به سوالاتی که در بالا ذکر شد، پای صحبت دو نفر از دخترانی نشستیم که در سن نوجوانی ازدواج کرده اند و هم اکنون بیش از 10 سال از زندگیشان گذشته است، در ادامه نیز نظر یکی از کارشناسان روانشناسی و همچنین وکیل پایه یک دادگستری را در این خصوص جویا شدیم.
مریم که در سن 15 سالگی ازدواج کرده و هم اکنون 27 سال دارد، در رابطه با علت ازدواج زودهنگام خود عنوان کرد: در آن سن و سال، خواستگارهای زیادی داشتم اما پدرم به هیچ وجه، اجازه ورود به خانه مان را نمی داد و معتقد بود من باید ادامه تحصیل بدهم، اما زمانی که یکی از همسایگان قدیمی مان، من را برای پسرش خواستگاری کرد، جواب مثبت داد و پسرشان در حالی که سرباز بود، به خواستگاری من آمد.
همسرم به من اطمینان داد که مانع از ادامه تحصیلم نمی شود
وی افزود: 12 سال پیش، من کلاس اول دبیرستان را می گذراندم که پدرم نظرم را در رابطه با ازدواج با همسرم کنونی ام پرسید، من چیز زیادی از ازدواج نمی دانستم اما اگر پسری که تا حدودی با من تناسب شخصیتی داشت و مشکلی با ادامه تحصیل من نداشت، به خواستگاریم می آمد، جواب مثبت می دادم؛ بنابراین چون پسر همسایه مان را می شناختیم و در صحبت های خواستگاری نیز، به من اطمینان داد که مشکلی با ادامه تحصیل من ندارد، به او جواب مثبت دادم.
وی با اظهار رضایت کامل در رابطه با ازدواجش در سن 15 سالگی گفت: دغدغه اصلی من درس خواندن بود و دوست داشتم شوهرم در این زمینه مرا حمایت کند، همسرم نیز با وجود گذشت 12 سال از ازدواج، من را در این زمینه حمایت کرد و هم اکنون فوق لیسانسم را در رشته کلام امامیه گرفته ام و برای دکتری اقدام کرده ام.
این مادر 27 ساله با بیان اینکه، ادامه تحصیلم مانع از خانه داری و فرزندآوری من نشد، تاکید کرد: علاوه بر علاقه من به ادامه تحصیل، یکی از دلایل مهمی که همسرم مانع از ادامه تحصیل من نشد و مرا حمایت کرد، این بود که در کنار ادامه تحصیل، از خانه داری کم نگذاشته ام و هردو فرزندم نیز در زمان تحصیلم در دانشگاه به دنیا آمدند و فقط دو ترم از دانشگاه مرخصی گرفتم.
مریم با اشاره به اینکه ازدواج در هرسنی به شخصیت، اخلاق و بلوغ فکری فرد بستگی دارد، بیان کرد: من متولد دهه هفتاد هستم و فاصله زیادی با جوانان امروزه ندارم، اما متاسفانه بسیاری از جوانان هم سن و سال خودم را می بینم که هم اکنون هم آمادگی برای ازدواج ندارند و همچنان در روحیات نوجوانی خود به سر می برند و در واقع آماده پذیرش مسئولیت نیستند.
خانوادههایمان به خوبی ما را درک می کردند
وی گفت: زمانی که من ازدواج کردم، جزو این دخترهایی بودم که به اصطلاح لوس پدرم بودم اما با این وجود، توانایی پذیرش مسئولیت و برخورد عاقلانه با مسائل زندگی را در خود می دیدم، هرچند که در برخی موارد هم پیش می آمد که احساسی برخورد می کردم، اما خانواده های من و همسرم به خوبی این را درک می کردند که این واکنش های احساسی به دلیل سن کم من و همسرم است.
به هیچ عنوان از ازدواجم پشیمان نیستم/من همراه شوهرم جوانی کردم
مریم با تاکید بر اینکه هیچ گاه از ازدواج در سن 15 سالگی، پشیمان نیستم، اظهار کرد: برخی از آشنایان و دوستانم که در سن کم ازدواج کرده اند، معتقد هستند که جوانی نکرده اند اما من اعتقاد دارم که جوانی ام را به بهترین شکل و با همسرم گذرانده ام، یعنی من همراه شوهرم جوانی کرده ام.
اما فاطمه که هم اکنون 37 سال دارد و در سن 14 سالگی ازدواج کرده است، از ازدواج زودهنگام خود به شدت پشیمان بود و گفت: من زمانی که ازدواج کردم، اصلا نمی دانستم ازدواج و زندگی کردن چگونه است؟ بنابراین در بیشتر مواقع به جای اینکه من و شوهرم تصمیم گیرنده اتفاق های مهم زندگیمان باشیم، خانواده هایمان تصمیم گیرنده بودند و دائم مداخله می کردند.
از شوهرم راضی هستم اما از ازدواج زودهنگامم بی هیچ وجه رضایت ندارم
وی ادامه داد: سال 76 در حالی هنوز درسم تمام نشده بود، ازدواج کردم و پس از آن دیگر نتوانستم ادامه تحصیل بدهم و برای این موضوع به شدت غبطه می خورم، چراکه بسیاری از دوستان و هم سن و سال های من توانستند ادامه تحصیل دهند و به مراتب بالا دست یابند.
مداخله بزرگترها در زندگیمان، تاثیرات منفی گذاشت
این بانوی 37 ساله بیان کرد: از شوهرم راضی هستم اما از ازدواج زودهنگامم به هیچ عنوان رضایت ندارم و به دخترانی که هنوز آمادگی ازدواج نداشته و سن کمی دارند، پیشنهاد می کنم که تا زمانی که به سن مناسبی نرسیده اند، ازدواج نکنند.
وی بیان کرد: باوجود اینکه در این سال ها همسرم تلاش کرد تا حرف ها و اظهار نظرات دیگران تاثیری در رابطه ما و زندگی مشترکمان نگذارد، اما در واقع دخالت خانواده ها و بزرگترها در زندگی ما بی تاثیر نبود، چراکه همه گمان می کردند چون من و همسرم سن کمی داریم به جای اینکه به ما مهارت زندگی بیاموزند، خودشان برای ما تصمیم می گرفتند.
ازدواج دختران زیر18 سال، ازدواجی پر ریسک است
دکتر سید کمالالدین طباطبایی، روانشناس بالینی، در گفت و گو با خبرنگار ایسنا منطقه قم، عنوان کرد: به طور کلی “سن” در امر و مقوله ازدواج یک معیار اصلی نیست، به این معنا که نمی توان قطع به یقین گفت که مثلا هر دختر یا پسری که در سن 14 یا 15 سالگی قرار دارد، از آمادگی کافی برای ازدواج برخوردار نیست و بالعکس مثلا جوان 25 یا 26 ساله سن مناسبی برای ازدواج دارد بلکه این امر به فضای اجتماعی و فرهنگی که آن دختر یا پسر در آن رشد کرده است، بستگی دارد.
وی افزود: زمانی که یک دختر تصمیم به ازدواج می گیرد، مسئلهای که مهم است اینکه آیا او به لحاظ ارتباط با یک جنس مخالف آن هم در قالب یک زندگی مشترک، آمادگی و مهارت لازم را دارد؟ آیا این دختر می تواند مشکلات و مسائلی که در آینده ممکن است در زندگی او اتفاق بیفتند را مدیریت کند؟
این روانشناس بالینی با اشاره به اینکه در اغلب موارد، ازدواج دختران زیر 18 سال یک ازدواج پر ریسک است، تاکید کرد: با وجود اینکه نمی توان ثابت کرد که همه کسانی که در سن پایین ازدواج می کنند، در زندگی دچار شکست خواهند شد، اما به طور کلی اکثر این افرادی که به روانشناسان حوزه خانواده مراجعه می کنند، دخترانی هستند که به دلیل قرار گرفتن درسن بلوغ و نوجوانی، قدرت و توانایی مدیریت هیجانات خود را ندارند، به همین دلیل در برخورد با مسائل زندگی، احساسی عمل می کنند.
سن نوجوانی در کشور ما افزایش یافته است
طباطبایی با تاکید بر اینکه سن نوجوانی در جامعه ما، افزایش پیدا کرده است، عنوان کرد: باتوجه به پیشرفت تکنولوژی و صنعتی شدن جوامع، بلوغ زودتر اتفاق می افتد اما این سن افزایش پیدا کرده است به این صورت که سن نوجوانی برخی افراد در جامعه ما، تا 20 یا 21 سالگی ادامه پیدا می کند و از آنجا که در بازهی نوجوانی، نظرات و دیدگاه های افراد نسبت به مسائل مختلف تغییر پیدا می کند، این سن برای تصمیم گیری در خصوص ازدواج با ریسک همراه است.
برخی خانوادهها برای آرام شدن هیجانات دخترانشان، آن ها را مجبور به ازدواج می کنند
وی اظهار کرد: متاسفانه به دلیل عدم فرهنگ سازی مناسب در بعضی از خانوادهها، والدین گمان می کنند که سرکشی و هیجانات یک دختر نوجوان، با ازدواج تسکین پیدا می کند، بنابراین ازدواج را، راه درمانی برای تسکین و آرامش هیجانات دختر می دانند، در صورتی که با این کار، فقط سن نوجوانی و بروز این هیجانات به تاخیر می افتد اما به هیچ وجه از بین نمی رود و این آرامش حاصل از ازدواج مقطعی است و این موضوع منجر به افزایش خطر شکست در ازدواج، پس از گذر زمان میشود.
این روانشناس بالینی با تاکید براینکه برخی از دختران برای فرار از نزاع های خانواده خود، تن به ازدواج زودهنگام می دهند، گفت: باوجود اینکه اکثر این افراد، در زندگی مشترک خود با همسرشان دچار مشکل می شوند، اما حاضر هستند تمامی مشکلات زندگی خودشان را تحمل کنند، چراکه در مقایسه با زندگی در خانه پدر خود، شاهد نزاع های کمتری هستند.
فاکتورهای یک شانس خوب برای ازدواج چیست؟
وی بیان کرد: همانطور که گفته شد، ازدواج اگر در زمانی اتفاق بیفتد که فرد توانایی مدیریت هیجانات خود را نداشته باشد، با مشکل روبرو خواهد شد اما این نکته قابل ذکر است که برخی از همین کسانی که در سن پایین ازدواج می کنند، در صورت داشتن مهارت های مناسب برای ازدواج و ارتباط زناشویی، می توانند شانس یک ازدواج خوب را برای خودشان رقم بزنند.
طباطبایی چند عامل را در برخورداری از شانس یک ازدواج خوب موثر دانست و تاکید کرد: به طور کلی، ماهر بودن در ارتباط و زندگی مشترک، داشتن نگرش مثبت به زندگی مشترک، فرصت طلبی ایجاد یک فرصت برای ارتباط بهتر و درنهایت اقدام کردن و عمل گرا بودن برای انجام آن مهارتها، فاکتورهای یک شانس خوب برای یک زندگی مشترک موفق است؛ بنابراین در زمینه ازدواج نیز کسانی که این فاکتورها را داشته باشند، می توانند از شانس خوبی در ازدواج برخوردار باشند.
دخترانی که برای فرار از شرایط خانه پدری، ازدواج می کنند
این روانشناس بالینی افزود: کسی که تصمیم می گیرد که ازدواج کند، ابتدا باید مهارت زندگی کردن را به خوبی بیاموزد؛ بنابراین دختری که برای فرار از مشکلات موجود در خانه پدر خود، اقدام به ازدواج زودهنگام می کند، حداقل برای این فرار، ابتدا مهارت زندگی را بیاموزد و فردی را انتخاب کند که در آینده وضعیتی مشابه خانه پدر خود نداشته باشد.
در زندگی مشترک، از عشق مهم تر چیست؟
وی گفت: یکی از عواملی که باعث شکست زندگی مشترک می شود، این است که امروز، جوانان معتقدند که ابتدا باید عاشق طرف مقابل خود شوند، سپس ازدواج کنند و در زندگی مشترک یکدیگر را بشناسند، در صورتی که این مسئله به هیچ وجه صحیح نیست و عشق به این صورت منجر به نفرت خواهد شد، چراکه آنچه از عشق مهم تر است اینکه یک دختر و پسر به لحاظ ملاک ها و شخصیت مناسب هم باشند، در صورتی که این تناسب وجود داشته باشد می تواند تضمینی برای ازدواج باشد، حتی اگر عشق وجود نباشد.
چه زمانی عشق به صمیمیت تبدیل می شود؟
این روانشناس بالینی عنوان کرد: زمانی که یک زن و شوهر به اصطلاح با یکدیگر جفت و جور نباشند، یعنی شخصیت هرد طرف به هم نزدیک نباشد، هرچقدر هم که بین آن ها عشق و علاقه وجود داشته باشد در زندگی شکست می خورند؛ تجربه ثابت کرده است که کسانی که ابتدا شخصیت یکدیگر را می شناسند و پس از هماهنگی شخصیتی، علاقهمند شده و ازدواج می کنند، این عشق به صمیمت بدل شده و زندگی آن ها پایدار خواهد بود.
بیشترین علت ناسازگاری زوجین کم سن و سال چیست؟
زینب سادات برقعی وکیل پایه یک دادگستری در گفت و گو با خبرنگار ایسنا منطقه قم، عنوان کرد: نداشتن قدرت تشخیص، یکی از مشکلات زن و شوهرهایی است که در سنین پایین ازدواج کرده اند و در واقع اغلب زوجین نوجوانی که جزو مراجعین به وکلا و دادگستری ها هستند، کسانی هستند که به علت عدم نداشتن تجربه زندگی و قدرت تشخیص دچار مسائل و مشکلات زیادی شده اند.
وی افزود: برای انجام یک کار معمولی مثلا رانندگی با خودرو، افراد به آموزشگاه مخصوص مراجعه میکنند و پس از دریافت گواهینامه، رانندگی می کنند، اما نکته قابل توجه اینجاست که اغلب افراد بدون اینکه هیچ گونه آموزش و مهارت لازم برای شروع یک زندگی را داشته باشند، برای ازدواج اقدام می کنند؛ در صورتی که این مسئله چندین سال از عمر یک فرد را دربرمی گیرد و انتخاب ساده ای نیست.
اگر دختران زیر18 سال اجازه مالکیت اموال را ندارند، چگونه می توانند مالکیت و مسئولیت یک زندگی را داشته باشند؟
این وکیل پایه یک دادگستری با بیان اینکه برای تصمیم گیری در امور مالی، سن 18 سال قانونی است، گفت: چطور می شود که برای تصمیم گیری در مورد اموال، ثبت یک ملک و.. به نام یک فرد و بسیاری از امور دیگر در کشور، سن 18 سال در نظر گرفته شده است تا فرد به سن قابلیت تشخیص برسد، اما برخی خانواده ها سن 14 یا 15 سال را برای ازدواج دختران خود مناسب می دانند؟!
این افراد نه در ازدواج و نه درطلاق خود، تصمیم گیرنده نیستند
برقعی بیان کرد: اغلب دخترانی که در سن پایین ازدواج می کنند و برای حل مشکل خود و یا درخواست طلاق به من مراجعه میکنند، اولین چیزی که از صحبتهای آنان دریافت میشود این است که این افراد نه تنها در ازدواج بلکه در درخواست طلاق خود نیز، خودشان تصمیم گیرنده نبوده و نیستند؛ بلکه خانوادههای آنان برایشان تصمیم گرفته اند.
وی ادامه داد: برخی از این مراجعین با وجود اینکه هم اکنون 25 یا 26 ساله هستند و چندین سال از ازدواجشان گذشته اند، حالت تعادل روحی ندارند؛ چراکه در اثر بی تجربگی و نزاع ها و بحث های خانوادگی، مشکلات زیادی را در زندگی مشترک خود تحمل کرده اند، در حالی که خودشان تصمیم گیرنده انتخاب مهم زندگی خود نبوده اند.
علت موفقیت ازدواج های زودهنگام در دهه 50 و 60 چه بود؟
این وکیل پایه یک دادگستری اظهار کرد: در دهه 50 یا حتی 60 اغلب ازدواج ها در سن های پایین اتفاق می افتاد، شاید به ظاهر خیلی از این ازدواجها موفق بود اما در واقع در برخی از آنها نیز دختران به علت سازگاری که از مادران خود آموخته بودند و یا به دلیل فرهنگ های اشتباهی که دختران را در هر شرایطی مجبور به ادامه زندگی می کرد، به هر سختی که بود با همسران خود زندگی می کردند، در صورتی که دختران امروزه چنین روحیه و سازگاری را ندارند که البته این امر در برخی موارد نیز صحیح است.
والدین، مهریه سنگین را تضمین ازدواج زودهنگام دخترانشان می کنند
وی عنوان کرد: زمانی که این افراد به وکیل مراجعه می کنند، وقتی پای صحبت آن ها می نشینیم، متوجه می شویم که مشکل اصلی آن ها، دخالت والدین دو طرف و تصمیم گیریهای همه جانبه در زندگی آنها است، در صورتی که اگر دختر به لحاظ سنی به جایی رسیده باشد، که اجازه دخالت والدین در زندگی خود را ندهد و صحبت های دیگران در زندگی او تاثیر گذار نباشد، توانایی مدیریت زندگی را پیدا می کند و زندگی خود را در دست می گیرد؛ اما متاسفانه چنین توانایی در دختران کم سن و سال بسیار کم دیده می شود.
برقعی با تاکید بر اینکه والدین، مهریه سنگین را برای ازدواج دختران کم سن و سال خود، به عنوان ضمانت انتخاب می کنند، گفت: زمانی که از والدین این دختران علت مهریه سنگین را می پرسیم، در پاسخ می گویند که دختر ما سن کمی داشت و نمی تواند به درستی تصمیم بگیرد، پس باید ضمانتی برای او در نظر می گرفتیم؛ در حالی که این سوال پیش می آید که اگر دختر قدرت تصمیم گیری و مدیریت زندگی را ندارد، پس چرا باید ازدواج کند و به چنین کار مهمی دست بزند؟!
همه دخترانی که در سن پایین ازدواج می کنند، شکست نمی خورند
این وکیل پایه یک دادگستری تاکید کرد: البته نمی توان منکر شد که در برخی موارد به دلیل فرهنگ درست خانوادگی، نوع تربیت صحیح و ذات خود دختر که عاقل بوده و توانایی مدیریت را دارد، ازدواج در سنین پایین نیز موفق بوده است و با مشکل خاصی مواجه نشده اند، اما همانطور که گفته شد این امر به شرایط مختلفی بستگی دارد.
به طورکلی، در رابطه با چنین مسائل چالش برانگیزی نمی توان حکم قطعی صادر کرد، اینکه تمامی کسانی که در سن پایین ازدواج می کنند، قطع به یقین شکست می خورند و همه کسانی که در سن بالاتری ازدواج می کنند احتمال شکست در زندگیشان کمتر خواهد بود، شاید صحیح نباشد؛ بلکه به گفته برخی کارشناسان روانشناسی، این امر، به رشد شخصیتی افراد، میزان عاقل بودن و مسئولیت پذیری آن ها بستگی دارد.
هرچند که احتمال ریسک پذیر بودن یک ازدواج در سنین پایین بیشتر است، اما اینکه تمامی آن ها منجر به شکست شود، حکم قطعی است و نمی توان اینگونه قضاوت کرد؛ البته با گذشت زمان، به دلیل افزایش سن نوجوانی، وابستگی جوانان به خانواده ها و کاهش قدرت مسئولیت پذیری در برخی از جوانان، احتمال این ریسک نسبت به گذشته کمی بیشتر است، اما همانطور که ذکر شد هنوز هم دختران و پسرانی هستند که با وجود سن پایین هنگام ازدواج، در برخورد با مشکلات زندگی عاقلانه برخورد می کنند.
البته ذکر این نکته ضروری است که ازدواج هایی به اجبار در سن پایین اتفاق می افتد و خانواده ها دختران خود را مجبور به ازدواج می کنند در صورتی که هیچ گونه تناسبی میان دختر و پسر وجود ندارد، به گفته روانشناس حتی اگر پای عشق هم به میان بیاید این عدم تناسب، اینگونه ازدواج را به شکست خواهد کشاند.
آخرین دیدگاهها