مرگ مادر جوان با چماق!

دختر 7ساله وی سوال کرد «دکترها اجازه می دهند فردا مادرم را ببینم!»

 اما کسی جرأت نداشت به او بگوید

«دیگر مادرت را نخواهی دید!»

دقایق اولیه بامداد روز گذشته بود که تلاش کادر درمانی بیمارستان شهیدهاشمی نژاد مشهد برای نجات جان زن جوانی که با ضربات جسم سخت مصدوم شده بود، بی نتیجه ماند و این زن 30ساله بر اثر عوارض ناشی از اصابت ضرباتی که به سرش وارد آمده بود، در حالی جان سپرد که پسر 13 ساله و دختر 7 ساله اش در انتظار دیدار مادر لحظه شماری می کردند.

عقربه های ساعت یک بامداد را نشانه گرفته بودند که مأموران پاسگاه انتظامی میامی ماجرای مرگ زن جوان را به قاضی ویژه قتل عمد اعلام کردند و بدین ترتیب با حضور قاضی سیدجواد حسینی در مرکز درمانی، بررسی های قضایی در این باره آغاز شد.
تحقیقات مقدماتی بیانگر آن بود که زن جوان بر اثر وارد آمدن 3ضربه چماق به ناحیه سر در حالی به قتل رسیده است که آثار چندین ضربه دیگر نیز در پیکر او وجود داشت. با شناسایی هویت مقتول و محل سکونت وی، بررسی های قضایی ادامه یافت اما از همسر مقتول خبری نبود!
گزارش خراسان حاکی است: دختر 7ساله مقتول با دیدن قاضی ویژه قتل عمد از وی سوال کرد «دکترها اجازه می دهند فردا مادرم را ببینم!» این جمله ای بود که چهره افراد حاضر در محل را غمگین کرد اما کسی جرأت نداشت به او بگوید «دیگر مادرت را نخواهی دید!» لحظات به تلخی سپری می شد که ادامه بررسی ها مشخص کرد، همسر مقتول نزد یکی از دوستانش رفته است. وقتی مرد 35 ساله بازگشت که قاضی حسینی عازم منزل ویلایی مقتول در روستای میامی بود. خون های زیادی که روی فرش و در و دیوار یکی از اتاق خواب ها ریخته بود، نشان می داد که زن 30ساله در منزل مسکونی اش به قتل رسیده است. افتادن لوله بخاری نیز بیانگر آن بود که حین ارتکاب قتل، درگیری  بین او و عامل یا عاملان جنایت رخ داده است.
بررسی دقیق صحنه حادثه همچنین مشخص کرد: منزل مقتول در محله ای پر رفت و آمد قرار داشته و فرد غریبه ای نمی توانسته وارد منزل شود چرا که اهالی محل آشنایی کامل با یکدیگر دارند. با این احتمالات، مقام قضایی همسر 35ساله مقتول را مورد بازجویی های تخصصی قرار داد.
این مرد در اظهارات خود گفت: حدود ساعت 5 بعدازظهر بود که 2فرزندم را به منزل پدرم بردم و خودم برای دقایقی بیرون آمدم. وقتی حدود 2ساعت بعد به منزل بازگشتیم، ناگهان پسر 13ساله ام چماق خون آلودی را دید. من هم که تعجب کرده بودم، به پسرم گفتم: «به آن چوب دست نزن!» پس از آن وارد پذیرایی شدیم و در حالی که لامپ برق را روشن می کردم، کنار آیینه رفتم و موهایم را شانه زدم اما به محض این که وارد اتاق خواب شدم، پیکر غرق در خون همسرم را دیدم، به همین خاطر با اورژانس تماس گرفتم و همسرم را به مرکز درمانی منتقل کردیم.
وی ادامه داد: همسرم زن خوبی بود و ما هیچ وقت مشکلی با هم نداشتیم و هیچ گاه با یکدیگر درگیر نشده ایم!
این گزارش حاکی است: قاضی حسینی که با حوصله به سخنان همسر مقتول گوش می داد، از او پرسید: شغل شما چیست؟ مرد پاسخ داد: الان مدتی است که بیکارم و پدرم که گله دار است مخارج زندگی مرا تأمین می کند! مقام قضایی سوال کرد: پس به خاطر بیکاری توست که گاهی با همسرت مشاجره می کردی؟ مرد 35ساله گفت: بله! درست است! ما گاهی اوقات با یکدیگر مشاجره لفظی داشتیم و جدل می کردیم اما هیچ وقت با هم درگیر نشدیم!
اظهارات این مرد ظن قاضی ویژه قتل را برانگیخته بود و پرسید: چرا به پسرت گفتی به آن چوب دست نزند؟ او پاسخ داد: نمی خواستم دستانش آلوده شود؟
قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد در ادامه گفت: آیا این طبیعی است که فردی در آن شرایط وارد منزل شود و چماق خون آلود را ببیند، بعد به پذیرایی برود تا موهایش را شانه کند! و ابتدا سراغی از همسرش نگیرد؟
مرد که دیگر پاسخی برای این سوال نداشت، سکوت کرد و بدین ترتیب قاضی سیدجواد حسینی در حالی دستور بازداشت وی را صادر کرد که از مأموران انتظامی خواست تا او را مورد بازجویی های تخصصی قرار دهند!

مظنون این حادثه ساعت 8صبح روز گذشته در حالی که عنوان می کرد وقتی وارد حیاط شدم فهمیدم که یکی از چوب دستی هایی که پشت در گذاشته بودم نیست! راهی بازداشتگاه شد تا اظهارات ضد و نقیض خود را اثبات کند. از سوی دیگر هم قاضی ویژه قتل عمد، دستورات ویژه ای را برای کشف زوایای پنهان این پرونده جنایی صادر کرد و بدین ترتیب تحقیقات درباره چگونگی مرگ زن جوان با انتقال جسد وی به پزشکی قانونی، ادامه یافت.جام نیوز 07 آذز