وحید ترابی13 اردیبهشت 1396
کودکان خیابانی را از هرجا جمع میکنیم، بازهم تمام نمیشوند
چرا بدسرپرست، تنهاتر است؟ | کودکآزاری ریشه فرهنگی دارد | بدسرپرستها فقط در فقرا نیستند
جامعه > آسیبها – اعضای کمیسیون قضایی مجلس شورای اسلامی در دیدار با مهناز افشار، سخنگوی پویش «بدسرپرست تنهاتر است»، برای تصویب سریعتر لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان قول مساعد دادند.
فهیمه حسنمیری: همین چند روز پیش بود كه خبری از «رقیه» به گوش رسید، كودك پنجسالهای كه با ضربات سنگین ناپدریاش، به كما رفت. دیدن عكسهایی كه از او منتشر شد، كار هركسی نیست، نوشتن از او هم. رقیه دیگر نتوانست چشم به زندگی باز كند، شاید هم نخواست. رقیه تنها بود، مثل خیلی از بدسرپرستهای دیگری كه تنها هستند؛ آنقدر كه میتوان دربارهشان گفت «بدسرپرست تنهاتر است».
داستان رقیه و محمدطاها و امیرعلی و خیلیهای دیگر شبیه هم است. در خانه كتك میخورند و كسی صدای گریههایشان را نمیشنود، مورد بیمهری قرار میگیرند و كسی بغضشان را نمیفهمد، كودكانی كه دیده نمیشوند، نه در خانه، نه در خیابان، نه در بین شعارها و وعدههای مسئولان. همه اینها باعث شده عدهای دست به كار شوند و صدای این كودكان را به گوش مسئولان برسانند؛ پویش «بدسرپرست تنهاتر است» تلاش میكند تصویب لایحه حمایت از حقوق كودكان و نوجوانان را كه سالهاست در مجلس مانده و در بین انواع لوایح و طرحها گم شده است، به نمایندگان مجلس یادآوری كند. همچنین به مسئولان دیگر یادآوری كند كه وظایفشان در قبال كودكان چیست، چه باید كرد كه پدری، مادری، بزرگتری، به خودش اجازه ندهد دستش یا صدایش را روی بچهها بلند كند.
لایحه حمایت از حقوق كودك و نوجوان متشكل از چهار فصل است كه از تعریف كلیات، تشكیلات و جرایم و مجازاتها تا تحقیق، رسیدگی و تدابیر حمایتی در آن مطرح شده است. در این لایحه در راستای حمایت از اطفال، این سن با دقت تعریف و مرز میان كودكی و بزرگسالی تعیین شده و در این خصوص سن 18 سال تمام، مرز میان كودكی و بزرگسالی یاد شده و افراد زیر این سن میتوانند از حمایتهای این قانون بهرهمند شوند. سخن كودك در این لایحه اعتبار دارد، نهادهای مسئول اجازه مداخله مستقیم در حوزه كودكان را دارند، سیستم مددكاری فعال و ارزشمند قلمداد شده و حمایت از كودكان در دو اصطلاح «كودك آزاری» و «آزار و اذیت كودكان و نوجوانان» مورد توجه قرار گرفته. همه اینها باعث میشود درصورت تصویب، بخش زیادی از مشكلات این آسیب اجتماعی برطرف شود؛ هرچند بعد از گذشت این همه سال كه این لایحه در نوبت تصویب مانده، نیازمند بهروزرسانی است.
در هفته گذشته برای بررسی لایحه حمایت از حقوق كودكان كه منتظر نظر نمایندگان مجلس است، میزگردی با سه نفر از اعضای كمیسیون قضایی مجلس برگزار شد. محمدجواد فتحي، یحیی كمالیپور و محمد كاظمي، سه نماینده مجلس بودند كه در گفتوگو با مهناز افشار، سخنگوی پویش «بدسرپرست تنهاتر است» حاضر شدند و درخواست این پویش را برای تصویب سریعتر این لایحه شنیدند.
همانطور كه حتما شما هم در صفحه حوادث روزنامهها و سایتها با آنها مواجه بودهاید، اخبار ناگواری از آزار كودكان، فرزندفروشی، بهرهكشیهای مختلف از كودكان و نوجوانان و موارد ناگواری از این قبیل به چشم میخورد. این قضیه باعث شد عدهای پویشی در حمایت از این كودكان راه بیندازند، در ادامه هم خانم افشار به عنوان سخنگو به این گروه اضافه شدند چون جامعه هنری میتواند صدای رساتری داشته باشد كه فرهنگسازی كند و از مسئولان برای انجام اقدامات قانونی لازم كمك بخواهد.
افشار: بله اتفاقات عجیبی از كودكآزاری به گوشمان میخورد كه واقعا تاسفبار است. وقتی پویش «بدسرپرست تنهاتر است» در اعتراض به این آزار كودكان شروع به كار كرد، خواستم به عنوان داوطلب در كنار این افراد باشم تا در فرهنگسازی و تصویب قوانینی برای حمایت از كودكان و نوجوانان، گام برداریم. اینجا میخواهم از اتفاقاتی كه دیدهام بگویم؛ من هروقت سر فیلمبرداری هستم، در خیابانهای مناطق مختلف مشغول فیلمبرداری هستیم، اتفاقات دردناكی از مردمی كه با آنها در ارتباطیم به گوشم میخورد. متاسفانه با این كه قاعدتا باید با مرور زمان، بحرانهای كمتری را شاهد باشیم، چون فرهنگ سازی انجام نشده، بحرانها شدیدتر هم میشود. ویدیویی دیدم كه خیلی باعث تعجبم شد. قبلا جایگاه مادر به قدری زیاد بود كه حتی گفته میشد بهشت زیر پای مادران است اما در این ویدیوی تلخ، مادری در حین شیر دادن به فرزندش به او سیلی میزد و از این كار فیلم گرفته بود. یا فیلمی از پدری منتشر شده بود كه پای بساط منقل، پسرش را كتك میزد كه برود و برای او وسایلش را بیاورد. از این نوع ویدیوها بسیار است.
آقای كاظمی، نظر شما درباره این اتفاقهای تلخ كه برای كودكان میافتد چیست؟ به عنوان كسی كه سوابق قضایی و حضور در محاكم را دارید، مهمترین دلیلی كه باعث این كودكآزاریها میشود كدام است؟
كاظمی: اگر در گذشته نه چندان دور مهمترین آسیب اجتماعی ما بحث اعتیاد بود، حالا متاسفانه آسیبهای اجتماعی متعدد شدهاند كه كودكان كار، كودكان بدسرپرست و … هم از مصادیق آن است. فكر میكنم ریشه این مسائل بیشتر اقتصادی است، تجربهای كه در محاكم داشتهام و بیش از 25 سال قضاوت كردهایم این را به من میگوید كه ریشه بیشتر مشكلات اجتماعی، مسائل اقتصادی است. اگر امروز میبینیم كه بسیاری از موارد دیگر مذموم نیست، به اقتصاد برمیگردد كه وقتی نتوانستهایم رفاه نسبی جامعه را تامین كنیم، اخلاق و اعتقادات دینی در پی آن سقوط میكند. حتی این موضوع را در بسیاری از طلاقها هم میبینیم كه درنهایت دود آن به چشم كودكان این خانواده میرود.
نقش قوانین بازدارنده در این زمینه چیست؟
كاظمی: بسیاری از موارد وجود نداشته كه به قانون نیاز داشته باشد، مثلا ما شاهد فرزندفروشی نبودیم كه لازم باشد قانون داشته باشیم، اما حالا كه با این موارد مواجهیم، لازم است قوانین هم لازم داشته باشیم و ما به عنوان نمایندگان مجلس حتما به این مساله ورود پیدا خواهیم كرد. خوشحالیم كه هنرمندان به این عرصه ورود كردهاند و ما هم امیدواریم بتوانیم آنچه در حیطه كار قانونگذاری است انجام دهیم.
افشار: اجازه بدهید تا از بحث اقتصاد دور نشدهایم موضوعی را بگویم. موافقم كه مساله اقتصادی ریشه بسیاری از بحرانهاست اما خانوادههایی را هم دیدهام كه در رفاه مالی هستند و باز هم فرزندانشان را مورد آزار جسمی قرار میدهند یا به آنها بیتوجهی میكنند و او را در فقر عاطفی میگذارند. از خودم مثال میزنم، من در خانواده ثروتمندی به دنیا نیامدم و طبیعتا بحرانها و بالا و پایینهای اقتصادی را هم در خانوادهام شاهد بودم، در خانه ما هیچوقت از تنبیه اعم از جسمی یا روحی و روانی خبری نبود. با این حال در تفكر یك خانواده سنتی، این موضوع وجود داشت كه پدر و مادرم این تصور معمول را داشتند كه مالك ما هستند و میتوانند برای ما تصمیم بگیرند و به ما بگویند چه كنیم و چه نكنیم. در خانوادههای مرفه دیدهام چطور كودكان را با انواع مادیات تامین میكنند اما حمایت عاطفی و گذراندن وقت با آنها را از فرزندانشان دریغ میكنند. در حالی كه محبت مهمترین هدیهای است كه یك خانواده میتواند به فرزندانش دهد و آسیبهای اجتماعی در خانوادهای كه افراد از اعتماد و محبت برخوردار باشند بسیار كمتر است. من فكر میكنم جدا از بحث اقتصاد، در فرهنگسازی دچار مشكلیم.
كمالیپور: بله من هم در كنار تمام حرفهایی كه آقای كاظمی در حوزه اقتصاد گفتند، باید این را هم بگویم كه كشور ما به عنوان كشوری كه زیربنای فرهنگی قوی داشته و دارد و مهر، عاطفه، خورشید و نور و روشنایی از اركان اساسی آن بوده، حالا دچار انحطاط فرهنگی شده و در كنار این كه برای اقتصاد باید كاری كنیم، نباید از مساله فرهنگ و از بین رفتن بنیادهای فرهنگی مثل عطوفت و مهربانی مخصوصا در خانواده غافل شویم. من هم به عنوان كسی كه سابقه 20 سال تجربه كار قضایی دارم، باید این هشدار را بدهم كه باید نسبت به فرهنگسازی اقدام كرد. من خودم پروندههایی را دیدهام كه چطور خانوادههای بدون مشكل مالی، كودكان را مورد آزار جسمی قرار میدهند، همین الان كم نیستند پروندههایی از این قبیل كه در محاكم قضایی درباره كودكآزاری وجود دارند. چه اتفاقی افتاده كه جامعه ما با این بحرانها روبهرو شده؟ معتقدم قانون و برخوردهای فیزیكی درست است كه بازدارنده هستند اما به تنهایی نمیتوانند كارساز باشند. مساله اینجاست كه در طول سی سال گذشته نهادهای فرهنگی نتوانستهاند موثر عمل كنند.
افشار: همینطور است، صداوسیما در این زمینه كمكاری كرده است. چرا به خانوادهها آموزش داده نمیشود كه به بچههایشان ابراز محبت كنند؟ چرا خانوادهها نمیتوانند در یك محیط صمیمی به همدیگر ابراز احساسات كنند و با همدیگر حرف بزنند؟ در كدام فیلم و برنامه تلویزیونی آموزش این موضوعات داده میشود؟
كاظمی: متولیان امور فرهنگی ما متعدد و غیرمسئول هستند. نهادهای متعدد بودجه میگیرند ولی وقتی مشكلی پیش میآید نمیدانیم باید از چه كسی پاسخ بخواهیم؟ ردیفهای بودجه برای مسائل فرهنگی به قدری است كه كشور با آنها گلستان میشود اما وضعیت اینطور نیست، هنگامی كه بحث اعتیاد كودكان و آزار آنها در خانواده و مشكلات اجتماعی و خانوادگی پیش میآید نمیدانیم باید از چه كسی جواب بخواهیم.
فتحی: به عقیده من در عین حال كه هم فرهنگ و هم اقتصاد مهمند، این كه موضوع كودكآزاری را فقط به اقتصاد یا فرهنگ تقلیل دهیم سادهانگارانه است. عوامل بسیار زیادی هستند كه باید به آنها توجه كنیم. اگر بخواهیم عوامل موثر را در كودك آزاری احصا كنیم یكی از آنها عوامل اقتصادی و فقر است اما چرا بسیاری از خانوادههای فقیر نسبت به فرزندانشان نگاههای پر از ملاطفت دارند؟ خیلی وقتها میبینیم كه زن و مرد و كودك فقیری سوار موتور كهنهای هستند كه لبخند بر لب دارند و خوشحالند اما در بسیاری از ماشینهای گرانقیمت میبینیم كه فضای داخل ماشین متشنج است و الفتی كه لازم است خانواده داشته باشد دیده نمیشود. من فكر میكنم فقر علت بسیاری از این بدرفتاریها با كودكان است اما علت ناقصه است نه علت تامه. مسائل فرهنگی هم همینطور. چیزی كه میخواهم بگویم این است كه یكی از مهمترین دلایل این آزار كودكان، به شیوههای مدیریت كلان برمیگردد. ما مقصریم. مجلس، قوه عاقله یك نظام و عهده دار تدبیر امور كشور است. اگر مجلس وظیفهاش را درست انجام میداد تا امروز این سیر قهقرایی را شاهد نبودیم.
كاظمیپور: بله اگر صداوسیما، وزارت ارشاد، بهزیستی، كمیته امداد، آموزش و پرورش و … هر كدام به وظایف ذاتی خودشان عمل میكردند این همه بحران نداشتیم.
به نقش مجلس اشاره شد. لایحه حمایت از كودكان مدتهاست در مجلس وجود دارد و متاسفانه هنوز تصویب نشده. چرا این اتفاق نیفتاده؟
كمالیپور: این كه چرا در گذشته این اتفاق نیفتاده را نمیدانم، شاید آنچه باعث شده این لایحه تاكنون تصویب نشود عدم شناخت اعضای كمیسیون بوده اما در وضعیت فعلی، اغلب اعضای كمیسیون قضایی مجلس را قضات و اساتید دانشگاه تشكیل دادهاند كه به قوانین آشنایی كامل دارند. میتوانم بگویم موانعی سد راه تصویب این لایحه نیست، مخصوصا این كه الان دیگر لایههای زیرین جامعه پیدا شده و ضرورت دارد كه به آن رسیدگی كنیم. در كمیسیون فرعی این موضوع در دست بررسی است و در هفتههای آینده كه مجلس شروع كار رسمی داشته باشد آن را در دستور كار قرار میدهیم و با نگاه كارشناسانه به این موضوع میپردازیم. این كار را باید حتما انجام دهیم اما در عین حال باید ریشه را بخشكانیم و به علتها رسیدگی كنیم. كودكان را از خیابان جمع كنیم از پارك سر درمیآورند، از آنجا جمع كنیم از جای دیگر، باید كانون هدف را شناسایی كنیم، خانوادههای آسیبپذیر را بشناسیم و ظرفیتهایی ایجاد كنیم كه علتها حذف شوند نه این كه با معلولها برخورد كنیم.
كاظمی: این لایحه جامع است و بعضی عناوینی را به كار گرفته مانند سوءرفتار، بهره كشی، هرزهنگاری، خطر شدید و قریبالوقوع و موارد دیگری كه نشان میدهد كار كارشناسی درباره آن انجام شده و مجازاتهای لازم برای این آسیبها تعیین شده. امیدوارم در یك فرصت نه چندان طولانی یعنی در همین شش ماه اول سال، این اتفاق بیفتد و این لایحه تصویب شود.
با نگاهی انتقادی، گفته میشود چون كودكان و نوجوانان رای ندارند، مسئولان هم به آنها توجهی نمیكنند و حتی وعدهای را نمیدهند كه بعدا از آنها پیگیری شود. مرگ تلخ احد و صمد، دو كودك زبالهگرد، با واكنشی جدی از طرف نمایندگان مجلس مواجه نشد یا مواردی از كودكآزاری كه اعتراضی نسبت به آنها در صحن علنی مجلس یا تذكری از نمایندگان دیده نمیشود.
فتحی: ما نمایندگان مجلس، نماینده تمام مردم اعم از كودك و بزرگسال هستیم. ما نماینده كودكان هم هستیم و معتقدم اگر امروز به وضعیت كودكان توجه نكنیم، فردا به پدر و مادرهایی تبدیل میشوند كه خودشان این چرخه خشونت را تكرار میكنند. من خودم تاكنون چند بار از رییس سازمان بهزیستی سوال كردم و خواستم به وضعیت كودكانی كه سر چهارراهها هستند رسیدگی كنند. به نظرم آنها خطرشان از بمب اتم هم بیشتر است، این كودكان بمبهای متحركی هستند كه هر لحظه ممكن است بیتوجهی به وضعیت آنها باعث انفجارشان شود. وقتی ما در ماشینهای راحت نشستهایم و با تبختر به آنها نگاه میكنیم و حتی كمكی كه به آنها میكنیم با نوعی نگاه از بالا همراه است، در آنها عقده ایجاد میكند و این احساس بهشان دست میدهد كه محكوم به فقر و فلاكت هستند و بعدا باید هر طور كه میتوانند تلافی كنند. همانطور كه در ابتدای حرفهایم هم اشاره كردم، حاكمیت باید تدبیر جدی كند و از این كودكان انسانهای فرهیختهای بسازد.
شما بازدیدی از كانون اصلاح و تربیت یا اورژانس اجتماعی داشتهاید؟
فتحی: ما نه ولی اعضای كمیسیون فرهنگی در این زمینه كارهایی انجام دادهاند.
افشار: امیدوارم تصویب این لایحه هرچه سریعتر انجام شود كه شهروندان پشتوانه قانونی لازم را داشته باشند و بتوانند به كودكآزاریهایی كه در اطرافشان میبینند واكنش نشان دهند. مشكل اینجاست كه شهروندها نمیدانند باید در برخورد با چنین مواردی چه كار كنند یا بچهای كه به سنی رسیده باشد كه از حقش دفاع كند، نمیداند آیا حق دارد به پدر و مادرش بگوید او را آزار ندهند یا نه و در صورت آزار چطور میتواند از خودش دفاع كند. مهمترین كاری كه باید انجام بدهیم این است كه از شهروندان به عنوان داوطلب استفاده كنیم. اگر شهروندان بدانند كه پشتوانه قانونی دارند، چنین اتفاقات تلخی را گزارش و پیگیری میكنند و خانوادهها در برخورد با كودكانشان دقت بیشتری انجام میدهند. مهم این است كه ما الان به عنوان شهروندان چنین توانایی و پشتوانه قانونی را نداریم، من مادری را دیدم كه بچهاش را تهدید میكرد كه تو را زیر ماشین میاندازم! وقتی به او اعتراض كردم كه چرا این كار را میكنی، گفت من مادرش هستم و خودم میدانم چه كار كنم. فرهنگ ما الان طوری است كه پدر و مادرها خودشان را مالك فرزندشان میدانند و قوانین هم این اختیار را به آنها میدهد. اینطور میشود كه شهروندان این اجازه و حق را پیدا نمیكنند كه به اتفاقاتی كه در اطرافشان درباره كودكان معصوم و بیپناه میگذرد واكنش نشان دهند. خوشبختانه امروز این مطالبه ایجاد شده كه به وضعیت كودكان و نوجوانان رسیدگی شود، من هم این امید را دارم كه در كنار هم قرار گرفتن ما و افراد دغدغهمند به فراهم كردن شرایطی برای زندگی بهتر كودكان منجر شود چون كودكان نسل آینده این سرزمین هستند و همه ما در برابر آنها مسئولیم.
آخرین دیدگاهها