لیست جدید کتابهای منتشر شده در کتابخانه کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
این کتاب قصۀ پیرمرد ۹۰ ساله ای است که تصمیم می گیره در شب تولد ۹۰ سالگیش به خودش یه هدیه بده: لذت عشقبازی با یه دختر ۱۴ ساله.او هیچوقت ازدواج نکرده و در تمام زندگیش با فاحشه های مختلف ارتباط داشته و به قول خودش “هیچوقت با کسی عشقبازی نکرده که بعدش پولی به او نپرداخته باشه”. او هیچوقت مفهوم دوست داشتن و دوست داشته شدن واقعی رو حس نکرده و طبق دفتر یادداشتش تا اون روز با ۵۰۴ زن و دختر رابطه جنسی داشته.مارکز به زیباترین شکل ممکن احساسات این پیرمرد رو بیان می کنه. به نحوی که گویی خود او یکبار به این شکل زندگی و تمام این وقایع رو از نزدیک تجربه کرده. کتاب از زبان اول شخص تعریف می شه و دو سال از زندگی پیرمرد و اطرافیانش رو تعریف می کنه.
بیشتر مردم میدانند که اکثر بدبختیها و عقب ماندگیها و واپسگراییهای ملت ایران به واسطه خرافاتی است که به نام دین به خورد ملت داده اند و از ملتی سرافراز و سلحشور و پاک سرشت، ملتی درمانده، شکست خورده و ملتی زشت سرشت به وجود آورده اند که تمام آرمانهای آن به خاک سپرده شده و فقط در انتظار آن هستند که خداوند بر اثر دعا و ثنای آنان در رحمت را بگشاید و آنها بدون کوچکترین فعالیت و شایستگی به زندگی خود ادامه دهند. باید فرهنگ تازی از مملکت ما رخت بندد، باید ایرانی خود را از عرب زدگی و تازی گرایی نجات دهد. نهضت خرافات زدایی و خردگرایی مدتهاست در آمریکا و اروپا شروع به فعالیت کرده است. باید مملکت را از این بلای خانمان سوز خرافات و موهومات که به نام دین صدها سال است که افکار ما را مانند موریانه میخورد و پایههای اجتماعی و فرهنگ ایرانی را سست و ناتوان می کندجلوگیری کرد.
کتاب «تأملی بر نظریه تکامل» کاری از «انتشارت شورش»
چارلز داروين با اتکا به علمِ زيست شناسی، تئوری تکاملِ انواعِ مختلفِ گونه های موجوداتِ زنده بر روی کره ی زمين را برای نخستين بار ثابت نمود و ارائه کرد. به سال ۱۸۵۹، داروين در کتابِ «در باره ی سرمنشاءِ گونه ها به وسيله ی انتخابِ طبيعی و حفظِ نوعِ برتر در تنازعِ بقا» (که همواره به اختصار «سرمنشاءِ گونه ها» ناميده می شود) برای اولين بار تئوری علمی تکاملِ زندگی در جهانِ هستی را عرضه و تدوين کرد.
معنای «غم» برای من، ممکن است با معنای «غم» برای تو متفاوت باشد. ریختن احساسات در قالب کلمات، مانند تلاش برای تبدیل یک نقاشی بزرگ، به یک قطعهی موسیقی است. اگر چه چنین کاری، قابل تصور است، اما باید به خاطر داشته باشیم که بخشی از اطلاعات و دادهها در این میانه به دست فراموشی سپرده میشوند.
بشر به عنوان یک جاندار متفکر، حیات خود را با بیخدایی آغاز کرده است. اما حوادث و اتفاقات خارج از فهم و درک او، وی را به سوی مفاهیم موهومی سوق داده که تا به امروز ذهن او را به خود مشغول کرده است. جن و پری، روح و روان و نظایر آن از جمله این مفاهیم هستند. با گذشت زمان و با پیشرفت فکری و تجربه های علمی انسان، این مفاهیم متحول شدند و به صورت خدایان نیک و بد، مذکر و مونث و زمینی و آسمانی در آمدند و در نهایت در مفهوم خدای یگانه (مونوته ئیسم) شکل گرفتند. با این حال، حس کنجکاوی او برای جستجوی حقیقت همچنان سرگردان مانده و سؤال اینست:
آیا تک خدایی آخرین مرحله تحول فکری بشر است یا اینکه باید از این مرحله نیز بگذرد؟
من نخستین کسی هستم که پس از مردن، زنده شده ام و ماجرای مردن و دنیای آخرت را بازگو می کنم. کاری که هرگز کسی قبل از من نکرده است و بعد از من هم احیانا نخواهد کرد. این که من مدعی هستم که خدا از آوردن و بردنم پشیمان شده یا خواهد شد، برای اینست که هیچوقت به عقلش هم نمی رسید که در میان آفریدگانش اعجوبه ای پیدا شود که بمیرد و دوباره به دنیای زندگان برگردد و شرح مردن و اوضاع و احوال دنیای پس از مرگ را برملا سازد. پرده های اسرار را کنار زند و واقعیتی را که همیشه پنهان بود، برای همگان آشکار سازد.
انسان همواره گرفتار این نگرانی بوده است که بعد از مرگ به کجا می رود و فردای مرگش به چه سرنوشتی دچار می شود؟ بزرگان بسیاری – حتی پیغمبران – پاسخ هایی به این سؤالات داده اند، اما هیچ کدام نتوانسته اند این نگرانی را از دل انسان بیرون کنند. نویسنده این کتاب، در یک قصه تخیلی با طرح مجدد این بحث فلسفی – تاریخی و با یاری گرفتن از افکار متفکر نامدار ایرانی، حکیم «عمر خیام نیشابوری» به این پرسش ها پاسخ می دهد.
آنسوی سراب، قصه طنز آمیز انسان فرزانه ای است که در جستجوی خدا به گوشه هایی از رمز و راز جهان هستی پی می برد و می کوشد تا چگونگی پیدایش افسانه های کهن را که قرن هاست ذهن و روان انسان ها را اسیر کرده اند، آشکار کند. نویسنده در یک قصه تخیلی و فلسفی و در یک سفر رویایی به دنیای اندیشه، خواننده را به سر چشمه خرافات که منشاء پیدایش افسانه ها و پندارهای واهی است می برد تا نظاره گر آنسوی سراب باشد. قهرمان داستان «خدا» است. خدایی که بشر در درازای عمر خود همواره در جستجویش بوده و دریغا که هرگز او را چنانکه بوده و هست در نیافته است. در «آنسوی سراب» خدا برای اولین بار چهره می نمایاند و از جوهر ذاتی و علت وجودی خویش سخن می گوید.
آخرین دیدگاهها