جزئیات مرگ ناگوار کودک ۵.۵ ساله زنجان از زبان پدر

ساعت ۱۴ ظهر بود، منتظر میهمان بودیم، درب دفتر خبرگزاری را زدند، زن جوانی داخل شد، غم از دست دادن پسر کوچکش در چشمانش موج می‎زد، پدر! جوان، اما خمیده گام برمی‎داشت، سکوت دفتر خبرگزاری فارس را فرا گرفته بود، کسی در مقابل این پدر و مادر داغ دیده جرأت حرف زدن نداشت، مادر اشک نمی‏‌ریخت اما چندین بار با دستانی پر از حسرت بر پای خود کوبیده و می‎گفت: «پایم بشکند که طه را به آن بیمارستان بردم»، اندکی آرام می‎شد و دوباره می‏‌گفت: «حتی یک پزشک هم بالای سر پسرم حاضر نشد»…

مادر جوان آه سوزناکی سر داد، عکس محمد طه را نشان داده و می‎گفت که فرزندش قربانی بی‎توجهی پزشکان شده است.

پدر طه که آن شب به دلیل حضور در شیفت کاری خود طه را به مادرش سپرده، سر سخن را باز کرد و از بی‎مهری کادر بیمارستان آیت‎الله موسوی زنجان گله کرد.

ابراهیم قره‎جلو می‎گوید: من و همسرم فکر کرده بودیم طه یک سرماخوردگی ساده دارد و در ساعت یک شب پزشکی نبود مراجعه کنیم و ترجیح دادیم پسرم را به بیمارستان ببریم.

وی تشریح کرد: پسرم سالم بود، ساعت ۲۰.۳۰ سردرد معمولی و اندکی هم تب داشت، ساعت ۲۲ شب بود که دوباره تب او را دربرگرفته و چندین بار پس از آن استفراغ کرد، محمد طه را با همسرم به اورژانس اطفال بردیم.

اما مادر محمد طه می‏‌گوید: پزشک پسرم را معاینه نکرد و فقط یک سرم تجویز کرد، سه بار اعتراض کردم که پسر من دل درد دارد، اما توجهی نکرد.

وی ادامه می‎دهد: پس از تزریق سرم، شکم پسرم سفت می‎شد، درد شدیدتر شده و دوباره به پزشک اطلاع دادم، اما دوباره پزشک توجهی نکرد پس از اصرار من، برای محمد طه سونوگرافی تجویز کرد.

مادر کودک می‎گوید: به پزشک اعلام کردم که اگر قصد بستری پسرم را دارید، وی را به بیمارستان خصوصی منتقل کنم، پزشک شدیدترین برخوردها را با من کرده و گفت: «مگر اینجا بیمارستان نیست؟»، من یک زن تنها بودم و در مقابل واکنش پزشک سکوت کردم.

*پسرم مرد اما پزشک نیامد….

وی اضافه می‎کند: تا ساعت ۶ صبح به من گفتند که منتظر هستیم استادمان بیاید و نظر دهد، اما پسرم حتی جان خود را از دست داد و من این استاد را ندیدم!

این مادر ادامه می‎دهد: پس از اینکه سر و صدا کردم، پسرم را به سی. پی. یو انتقال دادند، منتظر نظر دهی یکی از پزشکان برای جراحی پسرم بودند، اما پزشک مورد نظر نیامد، مرا به زور از سی. پی. یو بیرون کردند و در نهایت جسم بی جان پسرم را تحویلم دادند.

وی می‎‏افزاید: در این چند ساعت بدون تشخیص و حتی بدون معاینه پزشک اصلی، به پسرم سرم و دارو تزریق کرده بودند به گونه‎ای که قند پسرم به بیش از ۴۰۰ رسید.

مادر محمد طه می‎گوید: دلیل مرگ پسرم را نامشخص نوشته‎اند، اعتراض که کردم گفتند؛ اینجا بیمارستان آموزشی- درمانی است در حالی که به من اجازه ندادند که پسرم را به بیمارستان دیگری منتقل کنم.

*پزشک قبل از تشخیص، تجویز کرده است

پدر می‎گوید: پس از مرگ پسرم، پرونده وی را از طریق سایر پزشکان بررسی کردیم، مشخص شده که محمد طه دچار انسداد روده بوده است.

وی اضافه می‎کند: فقط با یک عمل جراحی ساده پسرم سلامتی خود را به دست می‌‏آورد.

پدر می‎گوید: پس از این اتفاق به مسؤولان بیمارستان که مراجعه کردیم هیچ یک پاسخ قانع کننده‎ای ندادند، حتی نام پزشکی که در بیمارستان حضور داشته را نمی‎دانیم.

وی با اعتراض به این وضعیت اذعان می‎کند: به دلیل عدم حضور پزشک بر بالین فرزندم، پسرم جان خود را از دست داده است، چرا پزشک برای معاینه فرزندم حاضر نشده است؟

*منتظر پاسخ “اتوکسی” هستیم

در این راستا معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی استان زنجان اظهار کرد: پزشکان بیمارستان آیت‌الله موسوی زنجان به مادر کودک فوت شده اعلام کرده‌اند که باید فرزندشان بستری شود اما ظاهرا تمایلی برای بستری فرزند خود نشان نداده‌اند.

محمدرضا جمشیدی با بیان اینکه محمد طه حدود ساعت ۱۱ ظهر فوت کرده است، افزود: در این زمینه درخواست “اتوکسی” شده تا علت مرگ را بدانیم و این موضوع در حال بررسی است.

وی یادآور شد: نمونه‌های بافتی کودک فوت شده برای بررسی بیشتر به تهران ارسال شده است.

معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی استان زنجان در زمینه ادعای خانواده کودک در زمینه عدم معاینه هم گفت: حداقل سه گروه پزشکی کودک را معاینه کرده بودند که دو نفر آنها فوق تخصص بودند.

*اشتباهات پزشکی در بیمارستان موسوی زنجان نگران‎ کننده شده است

حال که طه کوچک هم قربانی اشتباهات و بی‎مسؤولیتی و یا شاید خودخواهی و کوتاهی یک سری تصمیمات غلطی شده است، که جان بسیاری را نشانه گرفته، امیدوار هستیم مسؤولان به فکر یک تدبیر صحیح و کارآمد باشند و به جای شعار توجه دولت به سلامت و تحول در نظام سلامت، اندکی هم این مشکلات را دیده و رسیدگی کنند.

حال آنکه، اشتباهات پزشکی و موضوع آموزشی بودن عملکرد پزشکان و کادر پزشکی در بیمارستان آیت‎الله موسوی زنجان تبدیل به یک ترس همگانی در بین مردم زنجان شده و بسیاری از افراد نگران این موضوع هستند.