یک کارشناس ارشد روان شناسی با اشاره به علائم ابتلا به اختلال «اضطراب جدایی کودکان» گفت: چسبندگی کودک به والدین یا فردی که وابستگی عاطفی زیادی به او دارد، گریه کردن، مقاومت در برابر جدا شدن، شکایتهای جسمانی مانند تهوع، دل درد، سردرد و … در زمان جدا شدن از والدین از جمله این علائم هستند.
زهرا احمدی در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه اختلال «اضطراب جدایی» از شایع ترین اختلالات بین کودکان است ادامه داد: این مشکل در بعضی از کودکان در سنین پیش دبستانی و مهد کودک دیده می شود و در بعضی آنان نیز که اولین محیط اجتماعیشان، مدرسه است در مرحله ورود به کلاس اول خود را نشان میدهد. همچنین کودکان مبتلا به اختلال «اضطراب جدایی» می ترسند برای کسی که به او وابستگی دارند، اتفاقی بیفتد. در واقع آنها منتظر خطری احتمالیاند که موجب جدایی دائمی از نزدیکانشان شود. این کودکان معمولا از اینکه در خانه حتی به عنوان محیطی امن و آشنا تنها بمانند نیز هراسند دارند. این اختلالات تنها محدود به مدرسه نمی شود و در هر جای دیگری نیز ممکن است اتفاق بیفتد.
وی با اشاره به اینکه علائم اولیه این اختلال معمولا به شکل گریه و بی تابی است خاطر نشان کرد: البته این طور نیست که تنها در رابطه با پدر و مادر این احساس ایجاد شود. کودکان معمولا نسبت به کسی که در درجه اول اهمیت برایشان قرار دارد و نسبت به او وابستگی و دلبستگی بیشتری احساس می کنند، مقاومت بیشتری نشان می دهند.
این کارشناسی ارشد روان شناسی با اشاره به اینکه هر نوع گریه و ناراحتی کودک را نمی توان اختلال اضطراب جدایی نامید تصریح کرد: به طور کلی هر نوع اختلال دارای علائم و طول مدت به خصوصی است، به همین دلیل اگرچه اغلب کودکان زمانی که می خواهند از والدینشان جدا شوند احساس بدی دارند اما نمیتوان گفت کودکان از این اختلال رنج می برند. چندین علامت در بازه زمانی حدود یک ماه باید در کودک مشاهده شود تا بتوانیم بگوییم کودک به این اختلال مبتلا است.
این کارشناسی ارشد روان شناسی با اشاره به سه عامل زیستی، روانی اجتماعی که بسترساز ابتلا به اختلال «اضطراب جدایی» هستند عنوان کرد: برای مثال عوامل اجتماعی بیشتر در مورد کودکانی اتفاق می افتد که مهدکودک نرفته اند و مدرسه اولین محیط اجتماعی است که تجربه می کنند. معمولا در کودکانی که همیشه پدر و مادر یا یک مراقب مواظبشان بوده است و استقلال کافی نداشته اند، این اختلال بیشتر مشاهده می شود.
این روانشناس جدایی گام به گام والدین از فرزندان را گامی ضروری برای پیشگیری از چنین اختلالاتی دانست و افزود: این اختلالات به طور ناگهانی ظاهر نمیشوند و حتما به تدریج علائمی از خود بروز دادهاند اما ممکن است زمانیکه کودکی یکباره وارد محیط های اجتماعی می شود این علائم را به شکل شدیدتری از خود بروز دهد. همچنین کودکانی که به لحاظ ژنتیکی اضطراب درونی دارند نیز ممکن است در زمان ورود به مدرسه با مشکلات بیشتری رو به رو شوند. گاهی والدین این کودکان می گویند که او را از قبل به پیش دبستانی برده اند اما مساله اینجاست که به احتمال زیاد کودک در آنجا هم راحت نبوده است. در اینجا اضطراب کودکان دیگر مربوط به «یادگیری اجتماعی» نیست و نمی توان گفت که فعالیت های اجتماعی کودک کم بوده است.
وی اضطراب کودکان در بعد روانی را در نتیجه رابطه بین مادر و فرزند در سال های نخست کودکی دانست و تصریح کرد: به طورکلی می توان ادعا کرد که اختلال اضطراب به دو سال اول زندگی بسیار مرتبط است. اگر نیازهای کودک به درستی و به موقع برآورده نشوند رابطه سالم و توأم با آرامش بین کودک و والدین شکل نمی گیرد.
احمدی با اشاره به روش های پیشگیری و کنترل چنین اختلالاتی گفت: اگر کودکی به مهد کودک نمی رود و یا الزامی برای حضور دائمی و مرتب در این مراکز را ندارد احتمال بیشتری دارد که در آغاز دبستان نیز با مشکل رو به رو شود. والدین برای حل این مشکل باید به شکل گام به گام کودک را برای حضور در مدرسه آماده کنند. برای مثال کودک باید ملزم شود که مرتب به مهدکودک برود و یا اینکه در فعالیتهای گروهی با همسالانش شرکت بیشتری داشته باشد.
این روانشناس با تاکید بر اینکه والدین در صورت مشاهده چنین علائمی در روزهای آغاز مدرسه نباید در مقابل مقاومت های کودک کوتاه بیایند تصریح کرد: لازم است تا در چنین شرایطی به کودک آرامش خاطر داده شود. برای مثال در روزهای اول پدر یا مادر، یک روز را در مدرسه سپری کنند و یا یک وسیله از خودشان مانند کلید خانه به کودک بدهند تا او مطمئن باشد والدینش در مدرسه هستند. این راه حل ها برای کودکانی که مشکلشان ریشه اجتماعی دارد کاربرد دارد. بعد از مدرسه نیز کودک می تواند با دوستان مدرسه اش بازی کند و یا در فعالیتهای گروهی بیشتری شرکت کند تا بین او و دوستان مدرسه اش روابط صمیمانه تری به وجود بیاید.
وی با اشاره به اهمیت شکل گیری رابطه توأم با اعتماد بین کودک و والدین افزود: والدین می توانند در روزهای آتی ساعات کمتری را در مدرسه سپری کنند اما باید حتما از قبل به کودک این موضوع را اطلاع دهند چرا که نباید به کودک این احساس دست دهد که فریب خورده است. برای مثال باید به کودک گفته شود والدینش مدرسه را ترک می کنند و دوباره در ساعتی مشخص باز خواهند گشت. درصورتی که احساس فریب خوردگی به کودک دست دهد او دیگر به محیط مدرسه و اطرافیانش اعتماد نخواهد کرد.
احمدی با اشاره به روش های کلینیکی در درمان اضطراب جدایی تصریح کرد: این روش ها معمولا در شرایطی که درجه اضطراب از حد نرمال بیشتر است تجویز می شود. این میزان را می توان از طریق آزمون های تخصصی اندازه گیری کرد. ممکن است درجه اضطراب به حدی باشد که با آموزش های خانواده از طریق رویکر رفتاری_ شناختی حل شود و یا اینکه در مواردی که اضطراب خیلی بالاست از دارو برای مهار و کنترل اضطراب استفاده شود.
این روانشناس در پایان با اشاره به نقش اولیای مدرسه در کاهش چنین اختلالاتی تصریح کرد: اولیای مدرسه نیز باید با رفتار صمیمانه کودک را به سمت مدرسه جذب کنند. همچنین می توان از وسایل یا اشیایی که کودک آنها را دوست دارد در فضای مدرسه یا کلاس استفاد کرد تا فضای شادتری در فضای آموزشی ایجاد شود.
آخرین دیدگاهها