کودکان ۶ تا ۱۰ سال قربانیان اصلی کودک‌آزاری

پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۶

آمار نگران کننده ۱۶ هزار مورد کودک‌آزاری در نیمه نخست سال جاری نشان می‌دهد کودک‌آزاری جرمی است که باید از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گرفته و ابزار جلوگیری از آن شناسایی شود.

خبرگزاری مهر، گروه جامعه: انگار جامعه نمی‌خواهد کودک آزاری را درک کند؛ هفته گذشته بود که رئیس سازمان اورژانس اجتماعی کشور آماری تاسف بار از میزان وقوع کودک آزاری در کشور ارائه داد. آماری که سبب حیرت تمامی کارشناسان و نگرانی بخش‌های زیادی از جامعه شد. رضا جعفری از وقوع ثبت ۲۷ هزار و ۵۰۰ مورد کودک آزاری در اورژانس اجتماعی خبر داد و گفت که در ۶ ماه نخست امسال ۱۶ هزار مورد کودک آزاری به سامانه ۱۲۳ گزارش شده است. آمار تلخ تر اما بازه سنی کودکانی است که مورد آزار قرار گرفته اند. براساس آمار سازمان بهزیستی ٣٨ درصد  کودکان آزار دیده در سن دبستان و زیر دبستان هستند. اگرچه تصور عمومی از کودک آزاری بیشتر مرتبط با خشونت‌های جسمی و آزار و اذیت جنسی است، اما دامنه کودک آزاری رفتارهای گسترده‌تری را شامل می شود.

محرومیت از تحصیل نوعی کودک آزاری است

محمدعلی مظاهری، رئیس دانشکده روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی در توضیح رفتارهای آزارگونه با کودکان، سوء رفتار را تفاوت بین شرایط واقعی کودک و شرایط لازم برای رشد مطلوب کودک ذکر کرده و معتقد است: کودکان امکان دفاع از خود در برابر این سوء رفتارها را ندارند. گزارش کودکان از وضعیت خود در مجامع قضایی قابل استناد نیست و فرد آزارگر نیز در مکان عمومی این عمل را انجام نمی دهد که شاهد و ناظری وجود داشته باشد. این خلایی است که وجود دارد.

وی با بیان اینکه دولت در مفهوم  وسیع کلمه مسئول آینده جامعه است، به خبرنگار مهر می گوید: آینده جوامع را می توان از نحوه رفتار آن جامعه با کودکانش ترسیم کرد؛ در قانون اساسی حق تحصیل برای همه کودکان لحاظ شده است. اما تعداد کودکان محروم از تحصیل نسبتا زیاد است که نتیجه آن توسعه بی سوادی است. هر چقدر فضای آموزشی بسته باشد تامین حمایت های بهینه برای کودکان دشوارتر می شود.

میانگین سن کودکان آزاردیده ۶ تا ۱۰ سال است

نبود آموزش‌های متناسب با فرهنگ، باعث می شود کودکان به راحتی در دام آزارهای جسمی و جنسی بیافتند بدون اینکه به درستی اطلاعی از اتفاقاتی از این دست به ویژه آزار جنسی داشته باشند. در بررسی های انجام شده از سوی جمعیت دانشجویی امام علی (ع) ۱۱۷۵ مورد کودک آزاری در سراسر ایران مورد مطالعه قرار گرفته است که نتایج آن شگفت آور است. در این پژوهش آزارها به سه بخش «جسمی» ،«جنسی» و «غفلت» تقسیم شده است و براساس آن ۳۶ درصد از آزارهای جنسی متعلق به پسران است و درصد بالایی از کودکان در دوران خردسالی مورد آزار قرار گرفته اند به طوری که میانگین سن کودکان آسیب دیده بین ۶ تا ۱۰ سال است. در ۵۱ درصد از کودکانی که مورد آزار جنسی قرار گرفته اند، ناآگاهی از جمله عوامل مهمی بوده که آزار دیدن را تسهیل کرده است. به علت سن پائین، حدود ۶۰ درصد از کودکانی که مورد آزار جنسی قرار گرفته اند، از آنچه اتفاق میافتد درک صحیحی ندارند و اغلب توسط والدینی آسیب دیده از اعتیاد دچار آزار قرار می گیرند. برخلاف تصور عمومی، حدود ۱۸ درصد از کسانی که اقدام به کودک آزاری کرده اند زن بوده اند.

فقرا قربانی خشونت ساختاری و بی‌تفاوتی اجتماعی گروه‌های دیگر جامعه هستند و حالا چون بی‌قدرت شده‌اند، خشونت را نه به سوی جامعه بلکه به سوی خود و خانواده خود برمی‌گرداننداصغر ایزدی جیران، انسان شناس و استاد دانشگاه هم کودک آزاری را به دو شیوه مستقیم و غیرمستقیم تقسیم کرده و معتقد است: شیوه مستقیم به واسطه آزارگری که حضور فیزیکی دارد صورت می گیرد؛ در حالی که در شیوه غیرمستقیم آزارگر شخص نیست و نتیجه عملش در کوتاه مدت نشان داده نمی شود. چون غیر فیزیکی است و اثر آنی به جای نمی گذارد به همین علت فعالان اجتماعی نمی توانند آن را شناسایی کنند بنابراین آزادانه به آزار خود ادامه می دهد و رد پایش در تاریخ زندگی قربانیانش حک می شود. کودک آزاری غیرمستقیم در حقیقت کودک آزاری نهادی است که به واسطه سیاست ها، برنامه ها و اقدامات اشتباه نهادهای مسئول در دراز مدت ایجاد می شود و موجب ضرر و زیان افرادی از جامعه می شود به عنوان مثال سوء مدیریت سازمان های مسئول مرتبط با مساله آب در دو دهه اخیر، منجر به خشکسالی و مهاجرت گسترده روستاییان به حاشیه شهرها و در نتیجه تولید فقر و تبعات ناشی از آن شد.

وی با بیان اینکه بیشتر موارد کودک آزاری در مناطق حاشیه ای شهرها رخ می دهد، به خبرنگار مهر، می گوید: اهالی سکونت‌گاه‌های فقیرنشین، سوژه‌های ساخته‌شده‌ یک وضع تاریخی هستند. نابرابری بر زندگی گروه‌هایی اجتماعی تحمیل و تثبیت شده و مقوله‌ی فقر و فقرا را تشکیل داده است. در این بستر اجتماعی خاص که فقرا خود قربانی خشونت ساختاری و بی‌تفاوتی اجتماعی گروه‌های دیگر جامعه بوده اند، اکنون توجیه فرهنگی لازم برای بازتولید همان خشونت و همان بی‌تفاوتی را دارند یعنی زایش فرهنگ خشونت. حیاتی‌ترین نکته این است که چون فقرا بی‌قدرت شده‌اند، خشونت را نه به سوی دیگری بلکه به سوی جامعه‌ خود و خانواده خود برمی‌گردانند.

اذیت و آزار جنسی، ۳ درصد کودک آزاری‌ها است

سازمان بهزیستی با راه اندازی خط ١٢٣ به صورت شبانه روزی پاسخگوی موارد مربوط به کودک آزاری است. روانشناسان این مرکز  و در صورت نیاز به همراه نیروی انتظامی و با حکم قضایی به موارد ارجاع شده مراجعه می کنند. حدود ٣٠٠ پایگاه خدمات اجتماعی در مناطق حاشیه نشین و ٢٥٠٠ نیروی مددکار و روانشناس بهزیستی در ارائه خدمات اجتماعی از جمله کودک آزاری فعال هستند اما همچنان این معضل اجتماعی چهره سیاه خود را به جامعه نشان می دهد.

براساس آمار سازمان بهزیستی هر قدر سن کودک پایین تر باشد چون به لحاظ جسمانی وابسته است وضعیت کودک آزاری حادتر است. ٣٨ درصد در سن دبستان و زیر دبستان و ١٢ درصد راهنمایی تحت آزار قرار گرفته اند. ٢٩ درصد آزارها جسمی و ٣ درصد جنسی بوده است، که خانواده از ترس امنیت و آبرو خیلی از موارد را گزارش نمی کنند. به گفته مسئولان اورژانس اجتماعی بهزیستی، خیلی از موارد کودک آزاری را همسایه ها متوجه می شوند ولی گزارش نمی دهند و اینجا بحث مسئولیت پذیری اجتماعی و فرهنگ سازی در این زمینه بیشتر نمایان است.

کودک آزاری به چهارچوب خانه و خانواده منتهی نمی شود. مسایل و مشکلات فرهنگی بسیاری در این میان موجود است. در بعضی موارد دیده شده که کودک ماه‌ها مورد آزار قرار گرفته و همسایه ها با وجود اطلاع از این موضوع حاضر به ارایه گزارش به اورژانس نبودند.

ازدواج دختران زیر ۱۳ سال ممنوع می شود

طیبه سیاوشی، نماینده مجلس شورای اسلامی با انتقاد از طولانی شدن بررسی لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان می گوید: بررسی این لایحه بوروکراتیک شده است و ما برای اینکه تغییر دستوری ایجاد کنیم شروع کردیم به جمع کردن امضا که بعد از لایحه بودجه در مجلس مطرح شود. مساله مهم در رابطه با این لایحه، مساله نقش تشکلهای مردم نهاد است که فکر می کنم در ماده ۳۸ به عنوان شاهد می تواند حضور پیدا کند.

ازدواج کودکان نوعی کودک آزاری است؛ امیدواریم در مجلس بتوانیم حداقل سن ازدواج را به ۱۵ سال افزایش دهیم و ازدواج زیر ۱۳ سال را ممنوع کنیموی می افزاید: ما انتظار داریم فضاسازی فرهنگی از طرف رسانه هم انجام بگیرد و قبل از اینکه خلا قانونی را بخواهیم پر کنیم، نیاز به آموزش داریم. رسانه ها و به ویژه صدا و سیما که از بودجه بسیار مناسبی برخوردار است می توانند در این مساله نقش مثبتی ایفا کنند. صدا و سیما به خوبی می تواند با تیزرهای کوتاه این آموزش ها را منتقل کند. وزارت آموزش و پرورش بخش عظیم بودجه اش را صرف پرداخت حقوق معلمین و دست اندرکاران می کند و باید گفت بخش فراموش شده آموزش و پرورش کودکان هستند. به غیر از لایحه حقوق کودکان که بر آن تاکید می کنیم، پیگیری ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی در خصوص ازدواج کودکان که نوعی کودک آزاری است. حدود دو ماه است که ما به مجلس پیشنهاد دادیم و امیدواریم بتوانیم حداقل سن ازدواج را به ۱۵ سال افزایش دهیم و ازدواج زیر ۱۳ سال را ممنوع کنیم. در این دو سالی که من در مجلس بودم این طور بوده که نظارت بر آموزش و پرورش و در واقع بازوهای نظارتی ما قوی و کافی نیستند. تصویب هر قانون به دنبال خودش یک عرف و فرهنگ می آورد. به طور مثال می توانم مطرح کنم ما در حوزه قضایی، قضات ویژه کودکان که آگاه و آموزش دیده باشند نداریم. زیرساخت های قضایی ما کافی نیست اما این لایحه یک گام بزرگ به جلوست که برای اولین بار در کشور دارد به تصویب می رسد و من فکرمی کنم یک قدم به جلو می تواند خلا قانونی را پوشش بدهد.

وقوع ۳۰ درصد کودک‌آزاری‌ها در محلات شهر

پژوهش‌ها نشان می دهد حدود یک سوم موارد کودک آزاری در محلات و خیابانهای اطراف محل زندگی کودکان رخ می دهد. در این زمینه نقش سیاست‌های شهرسازی به منظور ایمن سازی نقاط بی دفاع شهری بسیار موثر است. الهام فخاری، عضو شورای اسلامی شهر تهران در این زمینه با بیان اینکه در همه اعضای شورای شهر این نگرانی در مورد کودکان کار وجود دارد ولی همچنان تهران شهری خشن برای کودکان است، می گوید: ما در تدوین قوانین موثر مشکل داریم. ما به عنوان نهادهای قانون گذار و نظارتی چند مرتبه با کودکان کار در ارتباط بوده ایم؟ چه زمانی ایده پردازی ها با خود جامعه هدف یعنی کودکان کار، رخ داده است؟ چه تعداد از ما بودجه شهرداری را با رویکرد نگاه به سهم اقشار محروم جامعه از جمله کودکان کار در نظر گرفتیم؟ پیشنهاد من این بود که هزینه هایی که برای رفع سدمعبرها و دستفروش ها در نظرگرفته شده برای حمایت از کودکان کار هزینه شود. باید از انکار زشتی و بحران های اجتماعی پرهیز کنیم. شهامت خود بودن داشته باشیم و بخش های دچار فقر، کودک آزاری و امثالهم را به صورت واقعی ببینیم.

خشونت های سازمان یافته وقتی حل می شود که تعامل ها بیشتر و بیشتر شود. همه جا پدیده ای به نام کار کودک وجود دارد. نباید پدیده کار کودک را پنهان کنیم. کودکان کار بخشی از ما هستند و باید برای بهبود زندگی کودک کار، کاری کرد.

سازمانهای مردم نهاد باید در حوزه کودکان وارد شوند. ساختار دولتی در حال حاضر پاسخگوی نیازهای جامعه نیست و تشکل های مردمی باید ورود کنند. قطعا رفع مشکلات زمان بر است. در زمینه فقر، اعتیاد و بحران های دیگر باید کار شود تا یک کودک شرایط عادی پیدا کند. جامعه باید به دنبال راه حلی باشد که آسیب کمتری به کودکان برسد. باید برنامه‌ای برای بهبود شرایط والدین آزارگر وجود داشته باشد.

متاسفانه اذهان عمومی فقط در شرایطی نسبت به معضلات اجتماعی به ویژه کودک آزاری واکنش نشان می دهد که خبری رسانه ای شود و با گذر زمان آن معضل به فراموشی سپرده می شود. در حالی که اگر در زمینه جایگاه و شأن کودکان اصلاحاتی اساسی انجام نشود به یقین خود را از داشتن یک جامعه سالم و شاد در آینده محروم خواهیم کرد. آسیب ها و مشکلات مناطق حاشیه به بافت و متن شهرها تسری پیدا خواهد کرد و این هشدار و زنگ خطری است برای مردم که بدانند وضعیت کودکان در شرایطی وخیم است.