عضو گروه مطالعات اعتیاد مرکز تحقیقات پزشکی قانونی: مصرف «گل» در جوانان افزایش یافته است

۱۳۹۷/۰۸/۱۴
عضو گروه مطالعات اعتیاد مرکز تحقیقات سازمان پزشکی قانونی گفت: مصرف ماده توهم زای «گل» یا همان ماری جوانا در بین نوجوانان و جوانان افزایش یافته است، ماده ای که عامل افسردگی، خستگی، کاهش حافظه کوتاه مدت، خشونت، بی انگیزگی، اختلال بینایی، روانپریشی و خودکشی است.
مصرف «گل» در جوانان افزایش یافته است
محمدرضا قدیر زاده روز سه شنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: برخی نوجوانان و جوانان به دلایل مختلف به مصرف گل رو آورده اند، حس کنجکاوی، ابراز وجود و نمایش بزرگ شدن، احساس تعلق به گروه و فشار همسالان می‌تواند از دلایل علاقه نوجوانان و جوانان به ماریجوانا باشد.
وی ادامه داد: چند سالی است که ماده اعتیاد آوری به نام گل، نقل محافل دوستانه شده و متاسفانه بیشترین مصرف هم در قشر جوان و نوجوان کشورمان مشاهده می شود.
عضو گروه مطالعات اعتیاد مرکز تحقیقات سازمان پزشکی قانونی گفت: گل از گیاه شاهدانه تهیه می شود و مصرف آن آثار سوء جسمانی و روانی فراوانی دارد.
وی افزود: ماده موثر موجود در گیاه شاهدانه، تترا هیدرو کانابینول یا THC است و سرشاخه‌های گلدار گیاه شاهدانه را که حاوی مقادیر بالا THC است را ماریجوانا می‌نامند که این ماده در کشورمان بیشتر به اسم «گل» شناخته می‌شود.
قدیرزاده تصریح کرد: گل غالبا تدخین (دود کردن) می شود. اغلب آن را در کاغذی می‌پیچند و به صورت سیگار می‌کشند که در اصطلاح «سیگاری» نامیده می شود.
وی اضافه کرد: ماریجوانا جزو دسته مواد توهم‌زا دسته‌بندی می‌شود و در این حالت، احساسات فرد به طور غیرطبیعی تغییر پیدا می‌کند.
مطالعات اعتیاد مرکز تحقیقات سازمان پزشکی قانونی گفت: افزایش ضربان قلب، قرمز شدن چشم، خشک شدن دهان و گلو، خنده‌های بی‌مورد و ریسه رفتن، گیجی و عدم تمرکز حواس، از دست دادن هماهنگی و تعادل، تکلم آهسته، تمایل به مصرف همزمان با غذا، پراشتهایی، فراموشی و خواب آلودگی، بیان حرف های نامفهوم و بی ربط، گوشه گیری، خستگی و افسردگی از نشانه‌های مصرف گل است.
وی در مورد آثار طولانی مدت مصرف گل نیز افزود: از آثار طولانی مدت مصرف گل می توان به کاهش حافظه کوتاه مدت، افت تحصیلی، تغییر در عادات خوردن و خوابیدن، کاهش بازداری اجتماعی در رفتار و درگیری و خشونت و سندرم بی‌انگیزگی اشاره کرد و هچنین مشکلات ریوی و سرطان نیز از آثار طولانی مدت مصرف ماریجواناست.
قدیرزاده با اشاره به اینکه مصرف گل رفتارهای پرخطر در رانندگی را نیز افزایش می‌دهد، تاکید کرد: با توجه به توهم در حس بینایی و عدم هماهنگی و کاهش تمرکز در رانندگی، احتمال تصادف را افزایش می‌دهد.
*تفکر غلط اعتیادآور نبودن گل، جوانان را به سمت حشیش می کشاند
وی اعلام کرد: از طرف دیگر تفکر غلط اعتیادآور نبودن گل باعث می شود جوانان نسبت به سایر مواد بیشتر به حشیش روی آورند، به طوری که در چند سال اخیر شاهد افزایش مصرف مشتقات شاهدانه و از جمله «گل» در کشورمان به خصوص در خانم های جوان هستیم حتی برخی نوجوانان، جوانان، مصرف گل را آرامش بخش تلقی می‌کنند، چون اطلاعات نادرستی درباره آن از دیگران دریافت کرده‌اند.
*گل دروازه اعتیاد است
قدیرزاده گفت: بسیاری از مصرف کنندگان مواد مخدر، اولین ماده‌ای را که تجربه کرده‌اند، گل است. ماریجوانا یا گل دروازه ورود به مواد پرخطرتر و اعتیاد به مواد سنگین تر است، چه بسا افرادی که در ابتدا نسبت به سایر مواد همچون هروئین و شیشه تمایلی نداشته‌اند و پس از مصرف گل به سمت چنین مواد خطرناکی روی آورده‌اند.
وی اضافه کرد: مصرف گل زمینه ساز بروز انواعی از اختلالات روان شناختی از جمله اضطراب، افسردگی، روان پریشی و خودکشی است و ماریجوانا به بخش‌های در حال رشد مغز صدمه می‌زند، این بخش‌ها شامل نورون‌های چندکاره‌ای هستند که در قسمت‌های مشخص از مغز وجود دارند و کنترل رفتارهای اجتماعی فرد و حافظه کوتاه مدت را برعهده دارند.
عضو گروه مطالعات اعتیاد مرکز تحقیقات سازمان پزشکی قانونی گفت: مصرف گل بر بسیاری از مهارت هایی که نیازمند دقت و کنترل هستند، تاثیر می‌گذارد و هوشیاری، تمرکز، هماهنگی و واکنش مناسب فرد مصرف کننده ماریجوانا مختل می‌شود.
وی افزود: فرد مصرف کننده گل در تشخیص فواصل، واکنش به علایم و صداها نیز دچار مشکل می‌شود و در زمان رانندگی احتمال تصادف فرد مصرف کننده افزایش می‌یابد.
قدیر زاده خاطر نشان کرد: شاید یکی از دلایل افت تحصیلی نوجوان، مصرف گل ‌باشد، مصرف دراز مدت ماریجوانا به بی‌انگیزگی مزمن می‌انجامد و فرد نسبت به همه اهداف و آرزوها خود بی‌انگیزه می‌شود. روابط اجتماعی خود را ازدست می‌دهد و دچار کاهش علاقه به تلاش، پیشرفت و موفقیت می‌شود.
وی تاکید کرد: درمان این نوع اعتیاد نیز مانند سایر مواد مخدر و روانگردان می‌بایست زیر نظر روانپزشک یا پزشک متبحر صورت گیرد و تمایل نداشتن به درمان یکی از موانع بهبودی کامل این افراد است.