۱۴بهمن ۹۷
تهران- ایرنا- مثل مرغ پرکنده این طرف و آن طرف می رود، سراغ کودکش را از این و آن می گیرد حرف امیدوارکننده ای نمی شنود، خسته و بی جان در گوشه ای می نشیند. زانوی غم بر بغل گرفته و با آهی سنگین می گرید و می گرید.
خبری از کودکش نیست، همه چیز در یک چشم برهم زدن اتفاق افتاد. کودک از دستش رفت. زن جوان به همراه همسر و دو فرزند 6 ساله و 16 ماه اش برای زیارت به مشهد مقدس رفته بود، برای نماز جماعت آماده شد، فرزندش در کنارش بود، اما وقتی نماز به پایان رسید، دیگر کودکش را ندید، دنیا روی سرش خراب شد، از محمد پرهام، پسرک شیطان و شیرین زبانش خبری نبود، از همه کمک خواست از خادمین حرم و از مردم اما هیچ کسی او را ندیده بود.
هیچ دردی برای یک مادر سخت تر از این نیست که جگر گوشه اش را به این شکل در شهر غریب از دست بدهد، هزاران فکر منفی به ذهنش خطور کرد، رو به حرم ایستاد و از امام رضا (ع) خواست تا خودش فرزندش را به او بازگرداند تا همراه با پسرک شیطانش به شهرش یزد بازگردد.
پلیس آگاهی در این پرونده وارد عمل شد. حدسش کودک ربایی بود؛ تصاویر دوربین های مدار بسته حرم این حدس را به یقین تبدیل کرد. در بازبینی تصاویر دوربین های مداربسته نشان می داد پسرک 16 ماهه چند قدم از مادرش دور شده و سراغ یکی از خادمان حرم رفته و دقایقی با او بازی کرده است.
خادم احضار می شود و در جریان تحقیقات به مأموران می گوید: در حال انجام کار بودم که پسربچه سراغم آمد. تنها بود و فکر کردم گم شده است. چند دقیقهای او را نگه داشتم و با او بازی کردم تا اینکه مردی سراغم آمد و گفت زن جوانی را دیده که در پی یافتن پسرش بوده است و شاید این پسر، فرزند همان زن باشد. چند لحظه بعد زنی که آن مرد از آن صحبت می کرد سراغم آمد و گفت این بچه پسر اوست. من هم حرفش را باور کردم و پسربچه را به او دادم و او هم خیلی سریع از حرم خارج شد.
بررسی تصاویر ضبط شده نشان می داد زن جوان بعد از تحویل گرفتن محمد پرهام همراه با مردی که سراغ خادم آمده بود، از در حرم خارج شده و سوار بر یک تاکسی سمند از آنجا دور شدهاند.
پدر و مادر محمد پرهام یک لحظه آرام و قرار نداشتند از پلیس می خواستند و التماس می کردند هر چه زودتر دزدان فرزندنشان را پیدا کنند، مادر جوان اشک می ریخت و نام فرزندش را صدا می کرد، هر فردی با دیدن چنین صحنه ای، دلش می شکست. ثانیه ها برای آنها به اندازه یک عمر می گذشت، مادر فکر می کرد، نکند دیگر محمد پرهام را نبینم، نکند او را از کشور خارج کنند، نکند بلایی سرش بیاورند و جنازه اش را تحویل دهند، نکند…. نکند…
دو روز از گم شدن محمد پرهام می گذشت و پدر و مادر جوان همچنان میهمان امام رضا بودند اما بدون محمد پرهام.
در اوج ناامیدی بود که پلیس خبر خوشی به آنها داد مبنی بر اینکه زن و شوهر کودک ربا دستگیر شدند، زوج جوان حدود 30 و 23 ساله که بعد از ازدواج صاحب فرزند نشده بودند، محمد پرهام را ربودند، این زوج به دلیل انتشار خبر ربوده شدن محمد پرهام در شبکه های اجتماعی قصد داشتند طی قراری با مادر کودک، وی را تحویل دهند. کارآگاهان نیز که در تعقیب این زوج بودند، آنها را در اطراف میدان توحید مشهد به دام انداختند و این گونه شد که کودک 16ماهه در حالی که به شدت گریه می کرد و دچار اضطراب شده بود، به آغوش والدین خود بازگشت.
پلیس در انتشار خبر ربوده شدن این کودک، مهمترین عامل را بی دقتی و غفلت والدین اعلام کرد که سارقان از این فرصت استفاده کرده و اقدام به ربودن کودک کردند.
ربایندگان کودکان در اقدام غیرانسانی خود اهداف مختلفی دارند؛ برخی به دلیل نداشتن فرزند دست به چنین کاری می زنند، برخی که ذات شیطانی دارند، به دنبال سوءاستفاده جنسی از کودکان هستند، برخی استفاده ابزاری از آنها می کنند، در این بین شانس با کودکانی است که گیر خانواده ای بیفتند که صاحب فرزند نمی شوند هر چند این اقدام نیز غیرانسانی است که کودکی از والدینش جدا شده و ناامنی میهمان دل کوچکشان شود، اما نسبت به نیت های شوم دیگر در ربایش کودکان این نوع ربایش قابل تحمل تر است، اما از کجا معلوم که کودک بی پناه و معصوم در دام چه انسان هایی گرفتار می شود و آیا کودک بعد از ربایش به خانه باز می گردد؟ اگر باز گردد آیا این کودک همان کودک چند روز پیش خواهد بود؟
روانشناسان کودک معتقد هستند در حفظ و نگهداری جسمی و روانی کودک، پیشگیری بهتر از درمان است چرا که آسیب های جسمی و روانی ضمن اینکه به صورت طولانی مدت در کودکان باقی می ماند و گاه تا بزرگسالی نیز ادامه دارد، ممکن است به هیچ عنوان درمان نشود. به عنوان مثال کودکی که از سوی آدم ربایان دزدیده شده است، اضطراب و جدایی را تا سال های سال با خود به دوش می کشد، همیشه مضطرب و نگران است که این بار روانی در طول تحصیل، بزرگسالی و حتی ازدواج آنها نمود دارد. بر این اساس والدین باید همواره هوشیار باشند و حتی یک ثانیه از کودک خود غفلت نکنند. به ویژه در مورد کودکان زیر یک سال در یک جا بند نمی شوند و مدام در جست و خیز هستند و شاید بارها و بارها در خیابان و معابر دست والدین خود را رها کنند که این ناشی از حس کنجکاوی در آنها است.
پلیس نیز مهمترین عامل در ربایش کودکان را غفلت والدین می داند، یک لحظه رها کردن کودک در مکان های شلوغ مثل بازار، برای ربودن یک کودک کافی است، یک لحظه غفلت کردن از کودک و فرستادن او برای یک خرید جزئی، برای کودک ربایان کافی است تا کودک بی دفاع و معصوم را با خود ببرند.
نمونه های ربایش کودک بسیار است در ادامه به نمونه هایی از آن اشاره می شود که اغلب حکایت از غفلت و بی توجهی والدین در حفظ و نگهداری این فرشته های کوچک دارد.
* تصاویر دوربین مداربسته نهال را نجات داد
فیلم دوربین مداربسته راز ربوده شدن دختربچه چهار سالهای را که توسط یک آدم ربا ربوده شده بود، فاش کرد.
برخی اوقات فقدان توجه در مراقبت از کودکان و اعتماد بیش از حد به محیط اطراف و اطرافیان دور و نزدیک، فرصت را برای فرصت طلبان و مجرمان فراهم میکند و کودکان را در چنگال آدمربایان گرفتار میسازد و موجب اذیت و آزار آنها میشود.
نهال دختر بچه چهار سالهای بود که در طول تعطیلات نوروز امسال به اتفاق خانوادهاش به شهر تهران سفر کرده و همراه مادر و سایر بستگان به بازار بلورفروشها واقع در محله شوش، رفته بود در جریان بازدید مغازه های بلورفروشی، نهال دست خود را برای چند ثانیه از دست مادر رها می کند و سرگرم تماشای وسایل مغازه های اطراف می شود در همین حین مرد جوانی که گویا از قبل در انتظار به وجود آمدن فرصتی برای ربودن نهال بوده است، به پیش آمده و دستان دختربچه را که مقداری طلا هم به همراه داشت، گرفته و پس از صحبت کوتاهی با زن و مرد جوان دیگری در همان حوالی، به سرعت از محل متواری می شود.
پس از مفقود شدن ناگهانی نهال و بی تابی و بی قراری مادر نهال، در خیابان صابونیان که به همان محله بلور فروش ها مشهور است، در کمتر از چند دقیقه غلغله ای به پا شده و نیروهای انتظامی نیز برای بررسی حادثه به سرعت در محل حاضر شدند.
با حاضر شدن پلیس در صحنه وقوع کودک ربایی، سرنخ های احتمالی دنبال شده و فیلمی توسط یکی از کسبه ها ارائه شد که از لحظه ربوده شدن نهال حکایت داشت. با به دست آمدن تصاویری مربوط به لحظات ربوده شدن نهال که به وسیله دوربین مداربسته یکی از مغازه های محدوده خیابان صابونیان ضبط شده بود، موضوع پیدا کردن نهال در دستورکار قرار گرفت و خوشبختانه در فاصله زمانی کمتر از چهار ساعت نهال در حدود چند کوچه بالاتر از نقطه ای که ربوده شده بود، پیدا شد.
گویا شلوغ شدن محله و رسیدن نیروهای پلیس به آنجا، فرد آدم ربا را دچار وحشت کرده و همین امر موجب شده بود تا پس از دزدیدن گردنبند طلای او، نهال را در کوچه پس کوچههای اطراف خیابان صابونیان رها کند.
* نجات دختر هشت ساله از دام مردی شیطان صفت
چندی پیش، زنی با پلیس کرج تماس گرفت و از نجات دختر هشت ساله ربوده شده ای در یکی از بوستان های محله گوهردشت کرج خبر داد. ماموران انتظامی با حضور در آنجا با زن جوانی رو به رو شدند که دست دختر هشت ساله گریان را به دست گرفته و در حال آرام کردن او بود. ماموران کودک و این زن را برای ادامه تحقیقات به اداره پلیس آگاهی منتقل کردند.
زن جوان که خودش را معلم معرفی می کرد به افسر تحقیق گفت؛ در حال عبور از خیابان بودم که دیدم مردی جوان همراه یک دختر هشت ساله از خودروی پرایدی پیاده شدند و چند لحظه بعد راننده از آنها دور شد. چهره مرد جوان پریشان بود و به زور دخترک را با خود این سو و آن سو میبرد. دختر کوچولو گریه می کرد و رفتارش به گونه ای بود که انگار با آن مرد غریبه است و نمیخواهد با او همراه شود، با دیدن این صحنه و چهره رنگ پریده دختر هشت ساله احتمال دادم آنها نسبتی با هم ندارند. بنابراین به سمتشان رفتم و به رفتار مرد جوان اعتراض کردم. او در جوابم مدعی شد این کودک فرزند یکی از اقوامش است و هر طوری بخواهد با او رفتار میکند. در همین موقع دختر خردسال با گریه گفت؛ خاله، او مرا دزدیده است کمکم کن. به سمت دختربچه رفتم و دست او را گرفتم که مرد کودک ربا با من درگیر شد. او به طرفم حمله کرد که عابران متوجه این درگیری شدند و به سمت ما آمدند و متهم فرار کرد.
ماموران به گفت و گو با کودک پرداختند که معلوم شد گفته های خانم معلم صحت دارد و خانه کودک حوالی باغستان است و آدم ربا او را به محله گوهردشت آورده است. با مشخص شدن ماجرای کودک ربایی، ماموران به کمک اهالی اطراف را جست و جو کردند و توانستند مرد کودک ربا را در یکی از محله های اطراف شناسایی کنند و او را پیش از اینکه فرصتی برای فرار پیدا کند، بازداشت کردند. کودک خردسال نیز تحویل خانوادهاش شد.
متهم در جریان تحقیقات به افسر تحقیق گفت، چند روز در حوالی محله باغستان پرسه میزدم تا برای عملی کردن نقشه شیطانی ام کودکی را بدزدم. روز حادثه دختر هشت ساله توجهم را جلب کرد و تصمیم گرفتم نقشه دزدیدن او را اجرا کنم. او و خانه شان را زیرنظر گرفتم و متوجه شدم پدر او در خانه نیست، او و دیگر اعضای خانواده در خانه تنها هستند. او هر از گاهی برای خرید به مغازه محله شان میرفت. روز حادثه دوباره به محله آنها رفتم و خانه شان را زیرنظر گرفتم. دختربچه از خانه بیرون آمد و دقایقی بعد با خرید دلستر به خانه بازگشت. زمانی که قصد داشت در خانه را ببندد وارد خانه شدم. دستم را روی دهان او گذاشتم که دلستر از دستش افتاد. کشانکشان او را بیرون بردم. زمانی که دوستانم با خودرو از راه رسیدند، کودک را داخل خودرو انداخته و فرار کردیم. آنها من را حوالی بوستانی در گوهردشت پیاده کردند و رفتند و من، کودک را کشانکشان با خود میبردم. قصد آزار و اذیت او را داشتم که زنی متوجه ماجرا شد و با دخالت او ناکام ماندم.
* ربودن پسربچه هنگام پیاده شدن از سرویس مدرسه
در صفحه حوادث خوانده ایم که پسربچه سقزی هنگام پیاده شدن از سرویس مدرسه توسط یک زن و مرد دزدیده شده است. پدر این پسربچه به خبرنگاران صفحه حوادث روزنامه ها گفته است وقتی پسرم از سرویس مدرسه پیاده می شود و قصد دارد به داخل مدرسه برود، توسط یک زن و مرد سوار خودروی پراید می شود. نگهبان مدرسه از دور شاهد این ماجرا بوده است و شماره پلاک خودرو را یادداشت می کند اما با استعلامات اولیه مشخص می شود که شماره پلاک خودرو جعلی است.
* ربودن دختربچه به خاطر النگوهای طلا
در حادثه ای دیگر دختربچه ای هشت ساله که النگوی طلا در دست داشت، در حین بازگشت از مدرسه به خانه توسط فردی ربوده شد، سارق بعد از ربودن النگوهای طلا دخترک را در محله ای دورافتاده رها کرد که بومی های محل دختر را به کلانتری تحویل و در نهایت این کودک به آغوش خانواده بازگشت.
* دستگیری عنکبوت سیاه، شکارچی معروف دختران خردسال
در یک حادثه دیگر که در سال 93 صفحات روزنامه های حوادث را به خود اختصاص داد و خانواده های بسیاری را نگران کرده بود، پرونده مربوط به شکارچی دختران خردسال معروف به عنکبوت سیاه بود که در نهایت این فرد به اتهام ربودن 9 دختربچه و تجاوز به چهار نفر از قربانیان به صورت غیرعلنی محاکمه شد.
نخستین شکایت از متهم 16 آبان ماه سال 91 در کلانتری یوسف آباد مطرح شد. بررسی این شکایت نشان می داد مرد جوانی در پوشش سرویس مدرسه دختر خردسالی را سوار خودرو کرده و پس از انتقال قربانی خود به محلی خلوت او را مورد تجاوز قرار داده است.
با توجه به حساسیت موضوع تیمی از ماموران تحقیقات در این زمینه را آغاز کرده اما در مراحل اولیه نتوانستند به سرنخی دست پیدا کنند. با گذشت زمان چندین شکایت مشابه دیگر در کلانتری یوسف آباد مطرح شد. بررسی شکایت ها نشان می داد دختران خردسال با خودروهای متفاوتی ربوده شده اند که این موضوع رسیدگی به پرونده را با مشکل روبرو کرد از آنجا که وقوع کودک ربایی های سریالی در منطقه باعث ایجاد ناامنی شده بود، چند تیم از ماموران کلانتری بسیج و پلیس آگاهی تحقیقات برای شناسایی مردم متجاوز را آغاز کردند.
سرانجام متهم پس از ربودن آخرین طعمه خود در منطقه یوسف آباد شناسایی و در یک عملیات تعقیب و گریز دستگیر شد. متهم در ابتدا منکر وقوع هرگونه جرمی شد که بازپرس پرونده دستور مواجهه حضوری وی با کودکان را صادر کرد. دختران خردسال پس از مشاهده مردم متجاوز به نام ابوالفضل دچار وحشت شده و دو نفر از دختران که کمتر از 13 سال سن داشتند، بر اثر فشار روحی غش کردند.
عنکبوت سیاه که هیچ راهی برای فرار از حقیقت نداشت، سرانجام در بازجویی های قضایی پلیسی لب به اعتراف گشود.
متهم در چندین فقره از کودک ربایی های خود اقدام به سرقت طلای کودکان کرده بود. این متهم صبح زود با پرسه زدن در محله یوسف آباد و کارگر شمالی طعمه های خود را شناسایی کرده و به این بهانه که سرویس مدرسه خراب شده و وی به عنوان راننده سرویس به دنبال دانش آموزان آمده، قربانیان را سوار خودرو می کرد.
* عوامل افزایش احتمال ربایش و سرقت از کودکان
سرهنگ رضا موذن معاون مبارزه با سرقت پلیس آگاهی نیروی انتظامی در گفت و گو با خبرنگار انتظامی ایرنا، گفت: سرقت از کودکان در شرایطی صورت می گیرد که والدین نسبت به رفت و آمد کودکان بی دقت بوده و آنها به تنهایی در معابر حضور دارند. از سوی دیگر آویختن طلا و جواهرات به کودکان در کوچه و خیابان، دادن اسباب بازی های گران قیمت یا موبایل به کودکان، عدم آگاهی کودکان درباره مراقبت از خود و دوری کردن از افراد ناشناس از جمله مواردی است که احتمال سرقت از کودکان را افزایش می دهد.
وی افزود: پلیس آگاهی نیروی انتظامی همواره به رعایت نکاتی در این زمینه تاکید و تصریح دارد که کودکان را با آویختن زیورآلات باارزش به خطر نیندازیم، اسباب بازی های گرانقیمت کودکان را فقط در جاهای مطمئن به آنها بدهیم و از دادن موبایل به کودکان در مواقع غیرضروری پرهیز کنیم. همچنین توصیه می شود که به فرزندان خود بیاموزیم به غریبه ها حتی کودکان اعتماد نکرده و همچنین از فرستادن کودکان کم سن برای خرید اجتناب شود و آدرس دقیق منزل را نوشته و همواره در جیب کودکان قرار دهیم.
موذن اضافه کرد: برخی والدین زمانی که فرزندشان مورد سرقت قرار گرفته، مضطرب شده و نمی دانند باید چه اقداماتی انجام دهند، بر اساس توصیه پلیس، در این شرایط افراد باید آرامش و خونسردی خود را حفظ کرده و در گام نخست با پلیس ١١٠ تماس گرفته و به جای رفتن به کلانتری در محل سرقت، منتظر پلیس ١١٠ بمانند. به توصیه پلیس، همچنین باید هرگونه اطلاعات درباره سرقت به طور کامل در اختیار ماموران قرار داده شود، حتی اگر اموال سرقتی ارزش چندانی نداشته باشد.
معاون مبارزه با سرقت پلیس آگاهی افزود: والدین باید با توجه به پیچیده شدن جرایم و استفاده از شگرد و شیوه های نوین تبهکاران در جرایم، آگاهی خود را افزایش داده تا در سایه این آگاهی، فرزندان خود را نیز آگاه کنند تا از این طریق راه نفوذ افراد سودجو مسدود شود و نتوانند از کوچکترین فرصت ها، سوءاستفاده کنند چرا که لازمه مقابله با جرم آگاهی و خودایمنی است که از این طریق خود و خانواده خود را در برابر حوادث ایمن کنیم.
سرهنگ موذن به خانواده ها توصیه می کند در فصل بازگشایی مدارس از سرویس های شناخته شده که پرونده و سوابق کاری آنها نزد مراکز آموزشی است، برای جابه جایی فرزندان خود استفاده کنند.
وی با بیان اینکه بخش عمده ای از مدارس قبل از آغاز سال تحصیلی اقدام به معرفی و نام نویسی در سرویس هایی که شناخته شده هستند، می کنند، از والدین خواسته است از پذیرش سرویس های متفرقه و سرویس هایی که به واسطه معرفی افراد ناشناس که آنها نیز شناخت کافی از آن ندارند، جدا خودداری کنند.
این مقام انتظامی با تاکید بر اینکه خانواده ها باید از مراکزی که مجاز به سرویس دهی هستند، برای فرزندان خود استفاده کنند، گفت: مدارس، سرویس های شناخته شده و معتبر را به خانواده ها معرفی کنند تا شاهد اتفاقات ناگواری که به واسطه عدم استفاده از سرویس های مجاز و رفتارهای سلیقه ای که در این رابطه رخ می دهد، نباشیم.
معاون مبارزه با سرقت پلیس آگاهی ناجا تصریح کرد: سرویس های مدارس مورد تایید پلیس راهور و سازمان شهرداری علاوه بر برچسب دارای کد، شماره و مشخصه های ساماندهی شده نیز هستند.
سرهنگ موذن ادامه داد: سرویس هایی که فاقد برچسب سرویس مدرسه هستند و مبادرت به جابه جایی دانش آموزان می کنند، منع تردد دارند و پلیس راهور با آنها برخورد می کند.
وی با تاکید بر صلاحیت رانندگان سرویس های مدارس مبنی بر عدم اعتیاد و سوءسابقه، داشتن سلامت جسمانی و روانی، افزود: پس از ارائه مدارک از سوی راننده های سرویس به مدارس و تایید آن، فرد مزبور به خانواده ها معرفی می شود؛ معمولا رانندگان سرویس مدارس، سال ها سابقه همکاری با مدارس را داشته، شناخته شده و مورد تایید هستند. همچنین رانندگان سرویس های مدارس باید دارای پرونده خدمتی باشند.
گزارش از معصومه نیکنام
آخرین دیدگاهها