طرد عاطفی کودکان و ساختن جامعه‌ای با صفات ضداجتماعی!

۲ اسفند ۱۳۹۷

«طرد عاطفی» یا «غفلت» شایع‌ترین نوع کودک‌آزاری است که در خانواده‌های با اختلافات بسیار، خانواده‌های پرجمعیت و محیط اجتماعی متراکم بیشتر رایج است و پیامدهای ناگواری در پی دارد؛ به عبارت دیگر کودکی که مورد غفلت واقع می‌شود دچار اختلالات رفتاری و تربیتی خواهد شد و این اختلالات را در جامعه سرایت می‌دهد او که از شرایط ناهنجار زندگی خود آسیب‌دیده مستعد آسیب زدن به جامعه نیز هست.

«طرد عاطفی» یا «غفلت» شایع‌ترین نوع کودک‌آزاری است که در خانواده‌های با اختلافات بسیار، خانواده‌های پرجمعیت و محیط اجتماعی متراکم بیشتر رایج است و پیامدهای ناگواری در پی دارد.

به گزارش خبرآنلاین، می‌گویند: «خیلی وقت است باهم رابطه‌ای نداریم، توافق کرده‌ایم فقط در یک خانه با هم زندگی کنیم تا بچه بزرگ شود و به سر و سامان برسد بعد از هم جدا می‌شویم، کاری به کار هم نداریم، با هم سر یک سفره یا میز غذا نمی‌نشینیم، با هم حرف نمی‌زنیم، اتفاقا اینطوری بچه هم راحت‌تر است. رابطه‌اش با هر دو ما خوب است.» برای کسانی که در کلان‌شهرها زندگی می‌کنند این حرف‌ها عجیب و غریبه نیست همه ما حداقل در اطراف خودمان خانواده‌هایی را می‌شناسیم که همین وضعیت را دارند به اصطلاح طلاق عاطفی گرفته‌اند و منت زیر یک سقف زندگی کردن را هم بر سر کودک خانه می‌گذارند که به خاطر او همدیگر را تحمل و از خودگذشتگی می‌کنند. در چنین خانواده‌هایی و نیز در خانه‌هایی که پدر و مادر اختلافات و دعواهای هر روز و شدید دارند، کودکان در وضعیت بحرانی و غفلت عاطفی قرار می‌گیرند. در این شرایط با مدلی از فرزندپروری روبه‌رو هستیم که آسیب‌زاست.

«طرد عاطفی» یا «غفلت» شایع‌ترین نوع کودک‌آزاری است که در خانواده‌های با اختلافات بسیار، خانواده‌های پرجمعیت و محیط اجتماعی متراکم بیشتر رایج است و پیامدهای ناگواری در پی دارد؛ به عبارت دیگر کودکی که مورد غفلت واقع می‌شود دچار اختلالات رفتاری و تربیتی خواهد شد و این اختلالات را در جامعه سرایت می‌دهد او که از شرایط ناهنجار زندگی خود آسیب‌دیده مستعد آسیب زدن به جامعه نیز هست. پیامی که فیلم سینمایی آستیگمات به مخاطب می‌دهد نیز همین موارد را شامل می‌شود کودکی که در خانه توسط پدر و مادر مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرد و با الگوبرداری نادرست از پدر، خشم خود را به او و جامعه با رفتارهای ناهنجار بروز می‌دهد.

فیلم سینمایی آستیگمات با وجود محدودیت‌هایی که در اکران با آن مواجه شد توانست یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های پاییز 97 باشد. مجیدرضا مصطفوی کارگردان و تهیه‌کننده آستیگمات در نشست بررسی دلایل بروز بلوغ زودرس کودکان و راهکارهای کنترل آن‌که به همت پویش «بدسرپرست تنهاتر است» و با همکاری انجمن اسلامی دانشگاه علامه برگزار می‌شد، گفت: ما در حوزه فرهنگ و هنر با سیستم مدیریتی محافظه‌کاری روبه‌رو هستیم که از هر موضوعی که مطرح می‌کنیم سوءبرداشت دارند، به همین دلیل آستیگمات بعد از یک سال و با حذف چندین مورد در بدترین فصل سال اکران شد.

آموزش و پرورش ما درگیر سیاست‌گذاران اشتباه است

آستیگمات برشی از زندگی خانواده‌ای است که با معضلات و مشکلات زیادی از جمله بی‌کاری مرد خانواده، بی‌پولی و فقر فرهنگی دچار هستند و در این میان کسری، پسر کوچک خانواده قربانی بی‌توجهی و طرد عاطفی می‌شود. این فیلم آینه‌ای از جامعه امروز را در برابر مخاطب قرار می‌دهد بسیاری از افرادی که به تماشای این فیلم نشستند یا شرایط مشابه با مهران و سمیرا در آستیگمات روبه‌رو بودند یا افرادی را در اطراف خود سراغ داشتند که مثل پدر و مادر حاضر در این فیلم بودند. خانواده‌هایی که اختلافات زناشویی، مشکلات مالی، بیکاری، بی‌پولی و اعتیاد فرصت و امکان توجه به کودکان را از آن‌ها گرفته و به پرورش نسلی مشغول هستند که دکتر افشین طیبی استاد دانشگاه علامه از آن‌ها به‌عنوان کودکان بیش‌فعال کم‌توجه یاد می‌کند، کودکانی که می‌توانند در آینده تبدیل به افرادی پرخاشگر و مقابله جو شوند.

بر اساس ماده پنج پیمان‌نامه حقوق کودک که ایران نیز به آن پیوسته است حکومت‌های عضو کنوانسیون متعهد شده‌اند به وظایف، حقوق و مسئولیت‌های والدین و یا سرپرست قانونی کودک توجه لازم داشته باشند تا نسبت به کودک در رابطه با حقوق مندرج در این پیمان‌نامه کوتاهی نشود. در ماده 2 این پیمان‌نامه نیز آمده است حکومت‌های عضو پیمان موظف‌اند با رعایت حقوق والدین و یا سرپرست، از کودکان حمایت کنند و این یعنی در شرایطی که کودکی مثل کسری در خانواده‌ای رشد می‌کند که دچار اختلالات رفتاری و هیجانات نامناسب هستند باید نهادهای آموزشی و فرهنگی از او حمایت‌های لازم را به عمل آورند، این حمایت‌ها می‌تواند از آگاهی و آموزش به خانواده تا اقدام حقوقی به نفع کودک را شامل شود. در رأس نهادهای آموزشی، وزارت آموزش و پرورش و در رأس نهادهای اطلاع‌رسان فرهنگی صدا و سیما قرار می‌گیرند که به قول دکتر طیبی متأسفانه در برخورد با مشکلاتی از این دست به انفعال رسیده‌اند و راهکاری ندارند.

مجیدرضا مصطفوی کارگردان فیلم آستیگمات درباره انگیزه خود از پرداختن به معضلات روز جامعه امروز از پشت عینک یک کودک مغفول واقع شده می‌گوید: «وضعیت کودکان بدسرپرستی مثل کسری که اتفاقاً تعدادشان هم در جامعه امروز ما کم نیست دغدغه‌ای است که در همه‌ی کارهای هنری من وجود دارد، متأسفانه ما با نظام آموزشی روبه‌رو هستیم که نسل جدید را فراموش کرده‌اند و بدون هیج برنامه و چشم‌انداز روشنی با الگوها و مدل‌های آموزشی شصت سال پیش می‌خواهند این بچه‌ها را آموزش بدهند. چشم خود را روی واقعیات جامعه و اتفاقاتی که در حال روی دادن است می‌بندند. سیستم آموزشی ما معیوب است و بچه‌ها از لحظه‌ای که وارد مدرسه می‌شوند دچار بحران هستند، یکی از معضلات آموزش و پرورش همین عاشق شدن‌های نامتعارف کودکان، چه دختر و چه پسر به افرادی همچون معلمشان است ما در جلساتی که حضور داشتیم درباره این موضوعات صحبت می‌کردیم ولی عمدتا با این پاسخ مواجه بودیم: بله خب این مشکلات وجود دارد اما نمی‌توان به آن‌ها پرداخت.»

کارگردان فیلم آستیگمات به بازخورد خوبی که این فیلم در جامعه منتقدان سینما، روانشناسان و جامعه شناسان داشته اشاره می‌کند و می‌گوید: «ما با دو گروه در مواجه با آستیگمات روبه‌رو بودیم؛ گروهی که معتقد بودند این فیلم اصلا نباید نمایش داده شود و گروهی که معتقد بودند این فیلم باید به طور گسترده برای معلمان، خانواده‌ها و مدیران آموزشی نمایش داده شود و متأسفانه در نهایت نتوانستیم خط میانه‌ی این دو طیف را مهیا کنیم. حتی برخی مشاوران وزیر آموزش و پرورش وقتی فیلم را دیدند گفتند نباید نمایش داده شود. دو سال پیش هم در وزارت ارشاد با همین برچسب ملتهب بودن جلوی نمایش فیلم را گرفتند. متأسفانه آموزش و پرورش ما درگیر سیاست‌گذاران اشتباه است و این موضوع ارتباطی با دولت اصولگرا و دولت اصلاح‌طلب هم ندارد.»

برای حضور در فیلم‌های سخیف نیازی به دانشگاه رفتن نداشتم

مهتاب نصیرپور استاد دانشگاه، بازیگر تئاتر و سینما که در فیلم سینمایی آستیگمات نقش مادر خانواده و مادربزرگ کسری را بازی کرد این فیلم را یکی از اتفاقات خوب زندگی خود می‌داند و باور دارد که حمایت از فیلم‌ها و آثار هنری که دغدغه و موضوعی اجتماعی را مطرح می‌کنند می‌تواند در کاهش آسیب‌های اجتماعی مؤثر باشد.

این هنرمند پیشکسوت تئاتر درباره چرایی حضورش در فیلم آستیگمات نیز می‌گوید: «برای ما که تحصیل‌کرده دانشگاه هستیم مهم است که در کارهای ارزشمند حضور داشته باشیم. برای من این موضوع معیار است و همیشه با خودم می‌گویم برای حضور در برخی از این فیلم‌های سخیف که اکران می‌شوند نیازی به دانشگاه رفتن نداشتم. فیلم‌نامه آستیگمات به نظرم کار ارزشمندی بود. یک فیلم‌نامه خوب را بگذاریم کنار کارگردان سخت‌کوشی که تلاش می‌کند دغدغه‌ای اجتماعی را مطرح کند، طبیعی است که استقبال کنم. آستیگمات جزو اتفاقات خوب زندگی من بود.»

برای اینکه فیلمی با دغدغه و موضوع اجتماعی ساخته شود، در شرایطی که به قول مصطفوی مدیریت فرهنگی محافظه‌کار ساحل آرامش را بیشتر می‌پسندد هم تلاش بسیار باید هم کفش‌های آهنی برای اینکه کار به سرانجام برسد و این موضوعی است که مهتاب نصیرپور نیز به آن اشاره می‌کند و می‌گوید: «یادتان باشد کلنجار رفتن و صحبت کردن با کسانی که مثل شما فکر نمی‌کنند ممکن است سخت نباشد اما متقاعد کردن آن‌ها کار بسیار سختی است و شما بدانید برای اینکه فیلمی مثل آستیگمات ساخته و اکران شود چقدر مانع و سختی پیش رو بوده است.» مادربزرگ کسری در فیلم سینمایی آستیگمات، با اشاره به معضلات مطرح شده در این فیلم نیز می‌گوید: «بی‌پولی، بی‌کاری، مشکلات روحی و روانی اعضای خانواده در این فیلم که آیینه‌ای از جامعه امروز هستند نشان می‌دهند ناکارآمدی از جای دیگر است و این ما مردم هستیم که برای حل مشکلات خودمان باید دست‌به‌کار شویم و امیدی به‌جایی نداشته باشیم.»

بدسرپرستی و تربیت نسلی با صفات ضداجتماعی

«کسری محصول یک خانواده مشکل‌دار است؛ پدربزرگ یک فرد لاابالی است که دست بزن هم داشته هرگز در زندگی خانوادگی احساس مسئولیت نکرده و صفات ضداجتماعی دارد.» این‌ها گفته‌های دکتر افشین طیبی روانشناس و استاد دانشگاه علامه درباره خصوصیات کسری و خانواده اوست.» دکتر طیبی می‌گوید: «توجه به تاریخچه زندگی مهران به‌عنوان پسر این پدر این ذهنیت را ایجاد می‌کند که او در کودکی بیش‌فعال کم‌توجه بوده این کودکان اغلب تبدیل می‌شوند به کودکانی نافرمان و مقابله جود و در نهایت هم هفتاد درصد آن‌ها دچار اختلال سلوک می‌شوند. برای همین است که می‌بینیم مهران هم در حال حاضر تبدیل‌ شده به یک شخصیت ضداجتماعی. او می‌خواهد با فانتزی‌هایی مثل پرورش زالو یک‌شبه ره صدساله برود دروغ‌گو، اهل اعتیاد و الگوی نامناسبی برای فرزندش است. در مجموع ما در این فیلم خانواده‌ای درهم را می‌بینیم که لبریز از هیجانات نامناسب مثل خشم هستند و خصوصیات خانواده‌هایی را دارند که با معضلات شهرهای بزرگ درگیر شده‌اند اما دسترسی و امکان استفاده از مزایای کلان‌شهرها را ندارند؛ به‌عنوان مثال دود و ترافیک تهران را دارند اما امکان استفاده از یک بیمارستان خوب برایشان مهیا نیست.

حال در این خانواده کسری معضلات را با چشم آستیگمات خود زودتر و بهتر دیده و خشم خود را نسبت به پدر به شکل منفعلانه با کشتن زالوها و با ابراز علاقه جنسی به معلم بروز می‌دهد. در اینکه چرا کسری به بلوغ زودرس دچار شده علاوه بر مسایل رشد و ژنتیک باید شرایط خانواده را هم در نظر گرفت: کسری در خانواده‌ای رشد کرده که پدر و مادر نه تنها در بحران‌های روحی و بلوغ او تسهیل گر نبوده‌اند بلکه حتی مثل محرک عمل کرده‌اند و اشاره‌های جنسیتی که پدر و گاه‌گاه در فیلم می‌کند مبین همین نکته است.» به گفته دکتر طیبی: «در این خانه پدر الگوی مناسبی نبوده و چون کسری به شدت مغفول واقع شده اصلاً بعید نیست که او هم در آینده به شخصیتی ضداجتماعی تبدیل شود.»

طرد عاطفی؛ شایع‌ترین نوع کودک‌آزاری 

روانشناسان چهار مدل رایج فرزندپروری را مطرح کرده‌اند، «مدل دیکتاتوری» که اغلب در نسل‌های قدیمی‌تر رایج بود، در این خانواده‌ها معمولا پدر یا پدربزرگ حرف اول و آخر را می‌زند و دیگران موظف به اطاعت از او هستند. در «مدل اقتدارگرایانه» شاهد رابطه تعاملی خوب میان والدین و فرزندان هستیم، این مدل اغلب در خانواده‌های فرهنگی و خانواده‌های آگاه و آشنا به فرزندپروری رایج است. «مدل سهل گیرانه» خاص خانواده‌های از هم گسیخته یا خانواده‌های مرفهی است که امتیاز و آزادی بی‌قیدوشرط به کودکان می‌دهند و مدل چهار «غفلت» است که در محیط‌هایی با جمعیت متراکم، خانواده‌های پرجمعیت و خانواده‌هایی که اختلافات زیاد دارد بیشتر دیده می‌شود. دکتر افشین طیبی می‌گوید: «کسری، کودک فیلم آستیگمات در خانواده‌ای با مدل چهارم یعنی غفلت رشد یافته است.» به گفته او «این مدل یک روزی به مهران آسیب‌زده و حالا به پسر او کسری آسیب وارد می‌کند هرچند که مهران تلاش می‌کند خود را به پسر به‌عنوان پدری خوب معرفی کند که دست بزن ندارد و کودک می‌تواند هرچه دارد به او بگوید اما موفق نمی‌شود.»

این استاد دانشگاه با تأکید بر اینکه تصور عمومی از کودک‌آزاری به دو نوع کودک‌آزاری جسمی (Physical abuse) و کودک‌آزاری جنسی (Sexual abuse) خلاصه می‌شود تأکید می‌کند: «کودک‌آزاری از نوع بی‌توجهی و طرد عاطفی (Emotional abuse) نوعی کودک‌آزاری است که کمتر به آن توجه می‌شود اما شایع‌ترین نوع کودک‌آزاری است و می‌تواند عوارض و پیامدهای غیرقابل جبرانی داشته باشد.»

مادر مهربانی که مهارت فرزند پروری ندارد

در فیلم آستیگمات با مادر و مادربزرگی روبه‌رو هستیم که تمام تلاش و همت خود را برای حل مشکلات پسر و نوه‌اش به کار بسته اما کمتر موفق می‌شود. او نسبت به دیگر اعضای خانواده به خصوص پدر مهران ‌که فردی لاابالی و خلاف‌کار بوده رفتار عاقلانه‌ای دارد درباره اینکه چرا او نتوانسته الگوی مناسبی برای پسر باشد و مهران بیشتر از پدرش با رفتارهای ضداجتماعی تأثیر پذیرفته افشین طیبی می‌گوید: «اتفاقاً این پسر یعنی مهران، محصول تربیت نادرست پدر لاابالی و مادری که حمایت‌های کاذب از او می‌کرده به‌صورت توأمان است. این مادر با وجود نیت خوب مهارت کافی برای فرزند پروری نداشته است. معمولا شخصیت‌های ضداجتماعی مثل پدر مهران دنبال همسر مطیع هستند که مادر مهران هم این خصوصیت را داشته او که از طرف شوهر حمایت نشده سعی می‌کند این کمبود را با پسر جبران کند اما وقتی می‌بیند پسر هم نمی‌تواند از او حمایت کند سراغ فرد دیگری می‌رود.»

بر گفته‌های دکتر طیبی کارگردان فیلم آستیگمات نیز مهر تائید می‌زند و می‌گوید: «ما در جامعه با مادران زیادی روبه‌رو هستیم که با ازخودگذشتگی بسیار و باج دادن نسلی را پرورش می‌دهند که مسئولیت‌پذیر نیستند.» مهتاب نصیرپور هم درباره این مادر که نقش او را خود ایفا کرده متذکر می‌شود: «زندگی این مادر انبوهی از ناملایمات بوده او در گذشته از شوهر کتک می‌خورده و نتوانسته به پسرش آن‌طور که باید توجه کند. یادمان باشد همه آدم‌های یک دوران طلایی رشد دارند و اگر در آن دوران مغفول واقع شوند و مورد بی‌توجهی قرار بگیرند آسیب‌های جدی می‌بینند و سرنوشتشان کاملا تغییر می‌کند. این مادر در حالا حاضر قصد دارد از طریق توجه به نوه و در نظر گرفتن منافع و روحیات او اشتباهات گذشته را جبران کند اما دیر است.»

در یکی از پلان‌هایی فیلم آستیگمات معلم کسری به پدر و مادرش توصیه می‌کند او را نزد مشاور ببرند، کارگردان فیلم با اینکه این الگوی رهایی را در فیلم معرفی کرده معتقد است: «کمک به خانواده‌هایی با خصوصیات سمیرا و مهران خیلی سخت است چون جدای از هزینه‌های بسیار بالای مشاوره این زن و شوهر اصلاً مشورت پذیر نیستند و در این شرایط سیستم آموزش و پرورش باید به میدان بیاید به کودکانی مثل کسری کمک کند.» او البته به این نکته هم اشاره می‌کند که وظیفه فیلم‌ساز ارائه راهکار نیست، رسالت هنر نشان دادن معضل است: «با این حال ما الگوی رهایی را هم معرفی کردیم. سازمان‌هایی در این کشور هستند با ردیف بودجه مشخص که باید راهکار ارائه بدهند برای اعتیاد، برای تورم، برای کودکان آسیب‌دیده و آسیب‌های اجتماعی. متأسفانه در سال‌های گذشته طبقه متوسط جامعه ما زیر خط فقر سقوط کرده‌اند و این موضوع معضلاتی را ایجاد کرده که پیامدهای خطرناکی دارد، آموزش و پرورش باید به میدان بیاید و برای بچه‌هایی مثل کسری تدبیر کند.»

افشین طیبی در پاسخ به این سوال که برای خانواده‌ای با خصوصیات کسری مهران و سمیرا چه راه‌کارهایی پیشنهاد می‌کند می‌گوید: «واقعیت این است که رساندن این خانواده به سطح مطلوب سخت است اخلاقیات پدر نوسان دارد و او باید دارو مصرف کند حتی در موارد مشابه ممکن است به این نتیجه برسیم کودک به طور موقت از خانواده جدا شود اما فراموش نکنیم که تعداد کودکان شبیه کسری در جامعه امروز کم نیست بنابراین دستگاه‌های فرهنگی مثل صدا و سیما باید وظیفه‌شان را انجام دهند و آموزش خانواده‌ها را در دستور کار قرار دهند. منتها آموزش با روشی که متخصصان توصیه می‌کنند نه آنطورکه سیاست‌گذاران می‌خواهند که وانمود کنند در این کشور هیچ معضل و آسیبی وجود ندارد. با انکار کردن نه مشکلی کاهش می‌یابد و نه حل می‌شود. باید تصویر واقعی از جامعه نشان داد.»

مهتاب نصیرپور نیز دراین‌باره می‌گوید: «هزینه‌های برخورداری از امکاناتی مثل مشاوره زیاد است و مشکلات مالی بازدارنده هستند بنابراین نظام آموزشی باید برای این موضوع دست به کار شود اگرنه که سازمان‌های مردم‌نهاد مثل همیشه به میدان بیایند و کودکانی مثل کسری را نجات دهند. امیدواریم به‌زودی شاهد باشیم که بیمه هزینه‌هایی مثل مشاوره را هم شامل شود.»

فیلم سینمایی آستیگمات آینه‌ای از جامعه را پیش روی مخاطب قرار می‌دهد و جامعه، مدرسه و خانواده را از پشت عینک آستیگمات کودکی نشان می‌دهد که اختلافات پدر و مادر، مشکلات مالی و فقر فرهنگی باعث شده او در خانه و مدرسه مغفول واقع شده و دچار بحران بلوغ زودهنگام شود. با اینکه به نظر می‌رسید حمایت دستگاه‌های آموزشی و فرهنگی برای آگاه‌سازی جامعه و خانواده‌ها از این فیلم می‌توانست بسیار مفید، آگاهی‌دهنده و فرهنگ‌ساز باشد، آستیگمات در اکران عمومی با مشکلات و محدودیت‌هایی مواجه شد.