محرومان همیشگی و خیران دائمی/ گره فقر باز نمیشود
۱۱ آذر ۱۳۹۸
به گزارش ایکنا؛ وجود بیش از ۱۴ هزار تشکل مردمنهاد ثبت شده و دهها تشکل ثبت نشده که بخش قابل توجهی از آنها به جمعآوری کمکهای مردمی و انجام امور خیر اختصاص دارند، در کنار فعالیت نهادهای دولتی مانند کمیته امداد امام خمینی(ره)، سازمان بهزیستی، بنیاد برکت و … یعنی در ایران دغدغه و نگرانی بابت محرومان و نیازمندان وجود دارد. البته تعداد قابل توجه خیریههای فعال در مساجد و مراکز دینی، موقوفههای مرتبط با رفع نیاز محرومان، اشخاص حقیقی که به صورت فردی نیازمندان را شناسایی و به آنها کمک میکنند و … را نیز باید به این آمار اضافه کرد.
از سوی دیگر بسیاری از خیریهها و افراد حقیقی و حقوقی با تأسیس مجامع خیریهای مانند خیرین مدرسهساز، خیرین مسجدساز، خیرینی که در کار ساخت درمانگاه برای مناطق محروم هستند و تعداد بسیار قابل توجه گروههای جهادی در حال کمک به رفع نیازهای مناطق محروم کشور هستند.
به گفته وحید قبادیدانا، رئیس سازمان بهزیستی کشور یک میلیون و ۴۵۰ هزار نفر تحت پوشش سازمان بهزیستی کشور هستند که از این تعداد حدود یک میلیون نفر مستمری دریافت میکنند. یک میلیون و ۶۰۰ هزار خانواده نیز تحت پوشش کمیته امداد قرار دارند. به این ارقام تعداد قابل توجهی از افرادی که به صورت موردی از نهادهای دولتی کمک دریافت میکنند و نیز افرادی که تحت حمایت خیریههای غیر دولتی هستند را نیز باید اضافه کرد.
چرا گروههای خیر نتوانستهاند تعداد محرومان جامعه را کاهش دهند
با در کنار هم قرار دادن آمار نهادهای فعال در امور خیر و افراد نیازمند جامعه میتوان به این نتیجه رسید که هم تعداد گروههای خیر بسیار قابل توجه است و هم تعداد افراد نیازمند، اما سؤال مهم این است که این تعداد نهاد، مؤسسه و گروههای خیر چرا نتوانستهاند از تعداد نیازمندان جامعه کم کنند؟
چرا نهادهایی مانند کمیته امداد و بهزیستی مدام از افزایش درخواست برای دریافت مستمری و وجود پشت نوبتی برای دریافت کمک خبر میدهند؟ علی رغم فعالیت تعداد زیاد گروههای جهادی و سازندگی چرا آمار روستاهای محروم کاهش پیدا نمیکند؟ چرا علی رغم اینکه همه در کشور میدانند منطقه سیستان و بلوچستان به خصوص جازموریان جزو مناطق بسیار محروم کشور است و علی رغم سالها فعالیت خیرین در این منطقه و مناطق محروم مشابه، محرومیت هر روز در این منطقه عمیقتر میشود؟
چرا با وجود اینکه همه میدانیم کورهپزخانههای تهران مملو از کارگران نیازمند است و تعداد زیادی خیر مدام به این منطقه کمک ارسال میکنند و چرا علی رغم اینکه تعدادی زیادی سازمان مردم نهاد فعال در حوزه کمک به معتادان در مناطق آسیب خیز تهران فعال هستند مشکلات این مناطق مرتفع نمیشود؟
متأسفانه باید گفت در کشور ما نگاه بیشتر خیران رفع آنی و سطحی برخی از مشکلات واضح مردم محروم است و هیچ برنامهریزی بنیادی برای رفع محرومیت به صورت دائم وجود ندارد.
در بسیاری از مناطق محروم کشور خیران با نیت خیر و با تلاش و سختی فراوان به مدرسهسازی اقدام میکنند اما از آنجایی که پایش دقیقی از نیازهای منطقه صورت نگرفته است و اصلاً معلمی به این مناطق اعزام نمیشود بعضاً مدارس به محلی برای نگهداری علوفه تبدیل میشوند و یا ساکنان محلی از ساختمان مدرسه برای رفع سایر نیازهای خود استفاده میکنند.
در برخی دیگر از مناطق محروم مسجدها و حسینیههایی به نیت اقامه نماز و عزای امام حسین(ع) ساخته شدهاند اما خشکسالی، نبود راه و زیرساخت برای توسعه روستا موجب شده روستا از سکنه تخلیه شود و دیگر کسی در روستا نباشد که از مسجد و حسینیه استفاده کند. در حالی که میشد با شناخت درستتر نیازهای منطقه در راستای خود اتکایی مردم روستا تلاش کرد. وقتی شرایط کسب و کار مردم بهتر شود قطعاً خود اقدام به ساخت مسجد و مدرسه خواهند کرد.
بسیاری از خیران نیز در تلاش برای خدمت به روستاهای بسیار محروم برای آنها مایحتاج، غذا، پوشاک، وسایل مدرسه و … ارسال میکنند در حالی که همان هزینه اگر در راهسازی یا رفع مشکلات اشتغال هزینه شود و مردم خودشان درآمد داشته باشند، قدر مسلم برای فرزندان خود پوشاک، وسایل مدرسه و … تهیه خواهند کرد.
محرومان گرسنهاند معتادان منوی غذا انتخاب میکنند
شاید برای شما قابل باور نباشد اما یکی از خیران میگفت وقتی برای مناطق حاشیهای تهران که در آنجا تجمع معتادان وجود دارد غذا میبریم با گروههای خیریه دیگری مواجه میشویم که همین کار را میکنند. همین عملکرد باعث شده معتادان هیچ نگرانی بایت تهیه غذا نداشته باشند و هر روز منتظر باشند که از میان غذاهایی که برای آنها آورده میشود یکی را انتخاب کنند. سالهاست خیران برای مردم ساکن در کورهپزخانهها غذا میبرند اما آیا کسی تاکنون پرسیده برای رفع محرومیت دائمی این مردم چه کاری باید کرد؟
متأسفانه عملکرد همراستا و مشابه خیریهها در دادن جهیزیه، توزیع غذا، پوشاک، لوازمالتحریر و … موجب شده مردم بسیاری از مناطق محروم تلاشی برای ارتقای زندگی خود نکنند و فقط منتظر دریافت کمکهای آماده مردمی باشند و این مسئله حتی موجب شده ریش سفیدان این مناطق خیریهها را عامل بیانگیزگی جوانان برای کار و تلاش بدانند.
در گردهماییای که مسئولان خیریههای غیر دولتی با هم داشتند یکی از مطالبات آنها هماهنگی بین خیریهها در اعطای کمک به مردم و شناسایی نیازمندان حقیقی بود و تقریباً همه آنها متفقالقول بودند که برخی از مردم از چندین خیریه کمک دریافت میکنند، اما برخی دیگر هیچ کمکی دریافت نمیکنند و ناشناس باقی ماندهاند.
ضمن تجلیل از نگاه انسانی و خیرخواهانه تمام فعالان عرصه کمک به کودکان خیابانی باید پرسید تلاشهای این افراد تاکنون چند کودک خیابانی را از وضعیت خطرناک و تأسف بار خود برای همیشه نجات داده است، چرا تعداد کودکان خیابانی و کودکان کار کم نمیشود؟ آیا کمکهای مدام مردم به این کودکان موجب نشده افرادی سودجو تعداد بیشتری کودک را به خیابانها بکشانند و از طریق آنها ثروتمند شوند؟
متأسفانه باید گفت تشکلهای مردمنهاد و خیریه کشور سازماندهی قوی ندارند و هر گروه بدون پایش دقیق مشکلات، در فکر برطرف کردن نیازهای آنی و حتی سطحی نیازمندان است و رفع نیاز دائم و توانمندکردن محرومان که قدر مسلم از سیر کردن روزانه آنها سختتر است، در دستور کار خیریهها وجود ندارد.
نهادهای خیریه دولتی نیز که مدام از تلاش برای خوداتکایی مددجویان خود سخن میگویند نیز در این راه موفق نبودند چرا که با بروز مشکلات اقتصادی موجود همان تعداد اندک مددجویانی نیز که مستقل شده بودند باز هم به چرخه دریافت مستمری بازگشتهاند.
وزارت کشور اخیراً با به تصویب رساندن قانونی در تلاش است تمام سازمانهای مردم نهاد را زیر چتر نظارتی خود بیاورد و به عنوان تنها نهادی مطرح شود که مجوز سازمانهای مردمنهاد را صادر میکند، اما آیا صدور مجوز و نظارت بر عملکرد این سازمانها کافی است؟ آیا بهتر نیست حال که وزارت کشور با اصرار تلاش دارد NGO ها را تحت کنترل خود درآورد، برنامهای قوی برای ساماندهی این خیریهها و هدایت آنها برای رفع دائم محرومیت نیازمندان ارائه کند؟
شاید خلاصه کلام این نوشتار همین دو جمله باشد که اگر میخواهی فردی را یک روز سیر کنی به او ماهی بده ولی اگر میخواهی او را برای همیشه سیر کنی به او ماهیگیری بیاموز.
آخرین دیدگاهها