تبلیغات بازرگانی هم «کودک کار» دارد!/ فاصله تلویزیون از وضع مطلوب

۱۹ آذر ۱۳۹۸

سید بشیر حسینی کارشناس سواد رسانه‌ای، سواستفاده از کودکان در آگهی‌های بازرگانی را معضلی مشابه پدیده کودکان کار در جامعه توصیف کرد و وضعیت تلویزیون را هم در زمینه پخش تبلیغات، مطلوب ندانست.

سیدبشیر حسینی در گفتگو با خبرنگار مهر درباره حضور کودکان در تبلیغات و پیام‌های بازرگانی با توجه به ممنوعیتی که در برخی موارد دارد، بیان کرد: حضور این کودکان در پیام‌های بازرگانی سه وجه دارد که باید این وجوه مختلف را در نظر گرفت؛ اول اینکه در کشور ما به واسطه اینکه استفاده ابزاری و کالایی از خانم‌ها محدود شده است و از طرفی در تبلیغات به دنبال لطافت و ظرافت می‌گردند، یکی از شگردها این است که سراغ کودکان می‌روند.

وی ادامه داد: حضور کودکان در پیام‌های بازرگانی به این معنا جایگزین خیلی از زیبایی‌های غریزی و جسمی شده است و چون در کشور ما ملاحظاتی فرهنگی و مذهبی نسبت به خانم‌ها وجود دارد حضور کودکان بیشتر شده است.

این متخصص حوزه سواد رسانه‌ای تصریح کرد: مورد دوم را باید با توجه به شبکه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام و ولع و احساس نیاز بیش از حد به دیده شدن در این شبکه‌ها در نظر گرفت که خیلی وقت‌ها خانواده‌ها را هم ترغیب کرده است که کودکانشان را در معرض این تبلیغات قرار دهند.

استفاده از کودکان در تبلیغات مثل استفاده از کودک کار شده است کودک کار قبلا سر چهارراه آدامس می‌فروخت و الان با رضایت خانواده به یک مدل تبدیل شده استحسینی افزود: سوم اینکه استفاده از کودکان در تبلیغات مثل استفاده از کودک کار شده است کودک کار قبلا سر چهارراه آدامس می‌فروخت و اینگونه سازماندهی می‌شد الان با رضایت خانواده به یک مدل تبدیل شده است. درواقع اکنون خانواده‌ها این کار را با رغبت انجام می‌دهند و خیلی هم خوشحال هستند اما دقت نمی‌کنند که آینده کودک چقدر متاثر از حضورش در تبلیغات می‌شود. این کودک در آینده، مسیرهای زندگی‌اش بسته می‌شود و فشارهای زیادی روی او می‌آید چرا که در کودکی اش هزاران بار دیده شده است.

این مدرس دانشگاه در ادامه با اشاره به فراگیری حضور کودکان در تمامی ابعاد تبلیغاتی عنوان کرد: داستان تبلیغات الان بسیار متحول شده است زمانی تبلیغات در رسانه‌های جمعی بود و الان در صفحات اینستاگرام و … است؛ اکنون هم نکته من فقط ناظر بر تبلیغات تلویزیونی نیست بلکه ناظر بر فضای عمومی است.

وی با طرح یک نگرانی نسبت به آینده کودکانی که در تبلیغات از آنها استفاده می‌شود، تصریح کرد: نگرانی من از این بابت است که خانواده‌ها با میل و رغبت، کودک و خردسال را که هیچ درکی از این فضا ندارند به این محیط سوق می‌دهند. حتی تبلیغات به سمت کالاهای خاص‌تر می‌رود چون متقاضی دارد و بازار سرمایه‌دار به صورت فعال تر عمل می‌کند و وقتی کودک در این تبلیغات فرو می‌رود ممکن است بعدا از نظر آبرو و آینده برایش تاثیرگذار باشد یا در مسیرهای ناخواسته قرار بگیرد و عملا اختیار کودک از او گرفته می‌شود.

در دنیا نسبت به مساله تبلیغات قوانین جدی تری نسبت به کشور ما وجود دارد و طبیعتا ما در این حوزه با خلاهای قانونی مواجه هستیمحسینی با تاکید بر آموزش خانواده‌ها در این زمینه عنوان کرد: در دنیا نسبت به مساله تبلیغات قوانین جدی‌تری نسبت به کشور ما وجود دارد و طبیعتا ما در این حوزه با خلاهای قانونی مواجه هستیم. با این حال مهمتر از این قوانین، رویکرد سواد رسانه‌ای و آموزش خانواده‌هاست؛ باید دید خانواده‌ها به صورت آگاهانه و با درک تمام تبعات این مساله این کار را انجام می‌دهند و یا فقط به صورت لحظه‌ای این ماجرا را دنبال می‌کنند تا سودی و یا لایکی نصیب‌شان شود. این خانواده‌ها از اتفاق لحظه‌ای بسیار سرخوش هستند اما به تبعات دراز مدت توجه نمی‌کنند.

وی همچنین در واکنش به سوالی درباره نقش تلویزیون و پیام‌های بازرگانی که به عنوان یک الگو از این رسانه فراگیر پخش می‌شود، تصریح کرد: همیشه یک نگاه اغراق آمیز به تلویزیون و رسانه‌ها داشته‌ایم. با این حال به نظر می‌رسد ما چند سال پیش با بحران تبلیغات و پیام‌های بازرگانی در حوزه کودک مواجه بودیم، که آن زمان این موج نسبت به تلویزیون شدید بود و الان به موج متعارف‌تری رسیده است. البته ممکن است به نسبت شرایط موجود، وضعیت مطلوب‌تری را توقع داشته باشیم با این حال چون وضعیت خیلی نامتعارف‌تری را در تلویزیون دیده بودیم، الان به نسبت آن زمان راضی‌تر هستیم و در عین حال می‌توان گفت همچنان نسبت به وضع مطلوب ناراضی هستیم.

این متخصص حوزه سواد رسانه‌ای در پایان بیان کرد: به نظر می‌رسد تلویزیون مهمترین ابزار حوزه رسانه و فرهنگسازی است که البته باز هم این نکته را باید در حد توان و محدودیت‌های این رسانه در نظر گرفت