محاکمه ناپدری به اتهام قتل دختر 2 ساله‌

۲۱ آذر ۱۳۹۸

ناپدری شیشه‌ای که متهم است دختر همسرش را با خوراندن قرص‌های مخدر به قتل رسانده است، صبح سه‌شنبه در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز به ریاست قاضی قیومی و با حضور قاضی فیروزه‌ای رنجبر مستشار دادگاه تحت محاکمه قرار گرفت.

مادر این دختر دو و نیم ساله که پس‌ از مرگ فرزندش گرفتار افسردگی شدیدی شده است، به قضات دادگاه گفت: بچه من بی‌گناه و معصوم بود اما قربانی خودخواهی این مرد شد. من از قضات دادگاه تقاضا دارم او را به قصاص محکوم کنند.

به‌ گزارش ایران، این جنایت از شامگاه بیست‌وپنجم مرداد با مرگ مشکوک دخترکوچولو در بیمارستانی در کرج شروع شد، مادر دخترک با مراجعه به پلیس و تسلیم شکایتی، شوهر دوم خود را عامل قتل دخترش معرفی کرد. بنابراین کارآگاهان ناپدری مبینا کوچولو را بازداشت کردند و تحت بازجویی قراردادند. همزمان با شروع تحقیقات، پزشکی قانونی علت مرگ دختربچه را مصرف قرص‌های مخدر اعلام کرد. ضمن اینکه آثار کبودی روی بدن کودک نشان می‌داد او بشدت کتک خورده و شکنجه شده است. بدین‌ ترتیب کامران 32 ساله به اتهام قتل فرزندخوانده‌اش، در دادگاه کیفری استان البرز محاکمه و به‌جرم قتل به قصاص محکوم شد. اما قضات دیوان عالی کشور پس‌ از بررسی‌ها، این حکم را تأیید نکردند.

بنابراین پس‌ از نقض حکم قصاص، سرانجام بار دیگر پرونده تحت رسیدگی قرار گرفت و صبح سه‌شنبه مرد جوان که به تازگی با قید وثیقه آزاد شده بود در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز محاکمه شد.

در آغاز جلسه دادگاه، قاضی دهقان نماینده دادستان متن کیفرخواست را خواند، سپس مادر مبینا کوچولو در جایگاه ایستاد و از قضات خواست قاتل فرزندش هرچه زودتر به اشد مجازات محکوم شود.

اما متهم این بار نیز طبق اظهارات قبلی‌اش به دادگاه گفت: من مبینا را نکشتم و از اینکه مواد مخدر خورده خبری ندارم. او در شرح ماجرا گفت: شب حادثه من برای رساندن مادرزنم به خانه‌اش همراه مبینا رفتم و موقع برگشت برای خریدن آبمیوه مقابل یک مغازه ایستادم. برای مبینا یک شیرموز خریدم ولی وقتی به خودرو برگشتم دیدم که بچه بیهوش شده و اصلاً حالش خوب نیست. همان موقع سعی کردم با تنفس مصنوعی نجاتش بدهم اما حالش به هم خورد. من که بشدت ترسیده بودم از صاحب مغازه تقاضای کمک کردم و با هم مبینا را به بیمارستان رساندیم اما چند دقیقه بعد پزشک اورژانس اعلام کرد او جان باخته است.

مادر مبینا نیز در دادگاه مدعی شد که بعد از مرگ شوهر اولش با دخترش زندگی می‌کرد تا اینکه حدود 6 ماه قبل‌ از این حادثه با کامران آشنا شده و باهم ازدواج کرده بودند.

وی به قضات گفت: مقداری پول از پدر مبینا به او ارث رسیده بود و من این پول را به کامران دادم تا ماشین بخرد اما او به‌جای اینکه سند ماشین را به‌نام مبینا بزند آن را به‌نام خودش کرد و من بابت این قضیه بشدت ناراحت شدم. از آن موقع بود که احساس می‌کردم رفتار خوبی با دخترم ندارد.

کامران قرار بود مادرم را به خانه‌اش برساند که مبینا را هم با خودش برد اما من خانه ماندم. ساعت 10 شب بود که از بیمارستان به من زنگ زدند، من از زمانی که دخترم کشته شده از لحاظ روحی و روانی بشدت افسرده شده‌ام. قانون باید با اشد مجازات با این قاتل برخورد کند.

پس از پایان جلسه دادگاه قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.‌