آموزش مجازی و تشدید نابرابری های آموزشی در امتداد فقر و تبعیض جنسیتی

۲۵ فروردین ۱۳۹۹

خبرگزاری هرانا – طبق آمار هم اکنون ۱۵ میلیون دانش آموز در کشور در ۱۰۷ هزار مدرسه مشغول تحصیلند. کلاس هایی که کوچک یا بزرگ، تاریک یا روشن، روی نیمکت یا روی زمین دستکم برای دانش آموزان همان کلاس یکسان بود.

با همه گیری کرونا مسئولان آموزش و پرورش کشور، ابتدا پیشنهاد آموزش تلویزیونی و سپس آموزش از طریق فضای مجازی را مطرح کردند. شیوه آموزش از طریق فضای مجازی خیلی سریع به تجربه ای ناموفق و تبعیضی مضاعف بدل شد و شکاف های نابرابری آموزشی را عمیق تر کرد. اگر در برخی مدارس دانش آموزان توانستند آموزش غیر حضوری را تجربه کنند اما براساس برآورد های آموزش و پرورش دستکم سی درصد دانش آموزان به اینترنت و تلفن همراه هوشمند، تبلت یا لب تاب دسترسی ندارند و در خانواده هایشان هم کسی این امکان را ندارد. در مناطق محروم کشور، زیرساخت های آموزش مجازی و الکترونیک فراهم نیست، هر چه بیشتر به سمت مناطق حاشیه ای می رویم این امکانات کمتر می شود. برای بسیاری نیز آموزش مجازی فایلی صوتی یا تصویری است که برای دانلود آن گاهی باید با گوشی هایشان تا بالای تپه ها بروند. نابرابری در دسترسی به آموزش در مناطق روستایی عمیق تر است. به گفته معلمان این مناطق به دلیل برخی نگاه های سنتی دختران کمتر از پسران به فضای مجازی دسترسی دارند به طوری که نابرابری آموزشی در امتداد تبعیض جنسیتی و فقر دوچندان می شود. در چنین شرایطی تکیه کردن آموزش و پرورش بر آموزش مجازی ادامه روندی است که دولت ها در دو دهه گذشته در پیش گرفته اند و آن فاصله گرفتن از آموزش رایگان است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از شهروند، گزارش پیش رو به معضلات آموزش مجازی در پی همه گیری ویروس کرونا می پردازد.

دانش آموزان یک دبیرستان در استان خراسان شمالی برای دسترسی داشتن به اینترنت به منظور دانلود درس ها باید به بالای یک تپه بروند. همچنین در شهر سقز از یک کلاس ۳۰ نفری، تنها ۱۲ نفر می‌توانند برای دسترسی داشتن به کلاس های مجازی از تلفن همراه پدر و مادر خود استفاده ‏کنند. در شهرستان های اطراف تهران نیز دانش آموزان به دلیل بی کیفیت بودن تلفن همراهشان استفاده از درس های مجازی برای آن ها مشکل است، همچنین دانش آموزان یک کلاس هنرستانی در منطقه ۲ تهران ‏امکانات استفاده از کلاس‌های مجازی را ندارند. ‏

علیرضا کمرئی، معاون آموزش متوسطه، عنوان کرده است: “در این مدرسه‌ها مدیران و معلمان حضور دارند، تولید محتوا صورت می‌گیرد ‏و دانش‌آموزان حضور و غیاب می‌شوند. از آن زمان تا به حال بسیاری از معلم‌ها و دانش‌آموزان آموزش غیرحضوری را تجربه کردند، ‏تجربه‌ای ناموفق که البته از مسیر کلی آموزش‌وپرورش در ایران جدا نبود، آموزشی نابرابر که شکاف‌ها را عمیق‌تر می‌کند و حتی در ‏یک کلاس هم، همه دانش‌آموزان به آموزش یکسانی دسترسی ندارند”.

مدارس غیردولتی در شهرهای بزرگ کلاس‌های آنلاین را برگزار کرده‌اند و این در حالیست که معلمان مدارس دولتی نتوانسته‌اند بیشتر از نیمی از ‏شاگردان‌ خود را در شبکه‌های اجتماعی پیدا کنند. همچنین در مرکز تهران لوازمی مانند تبلت، تلفن همراه هوشمند، آی‌‌پد و لپ‌‌تاپ می‌تواند ‏جزو لوازم مدرسه یک دانش‌آموز باشد، درحالیکه هر چه به سمت مناطق حاشیه‌ای برویم، این امکانات کمتر دیده می‌شود. معلمان دبستانی در قزوین، چند روزی است از دانش آموزان خود خواسته‌اند که پیام‌ رسان نصب کنند، اما بیشتر آن‌ها تلفن همراه هوشمند ندارند.

یکی از معلمان و فعالان ‏صنفی تهران در خصوص برگزاری کلاس‌های مجازی با اشاره به اینکه؛ این نوع آموزش فایده ندارد و فقط برای این است که ‏خیال پدر و مادرها و آموزش‌ و پرورش راحت شود، عنوان کرد: “گروهی در ‏تلگرام و واتس‌اپ تشکیل داده‌ایم و آن بچه‌هایی که تلفن هوشمند دارند، عضو شده‌اند. شیوه‌ی آموزش هم به این صورت است که فیلم‌های آموزشی مربوط به آن درس را از گروه‌های تخصصی که با معلمان داریم، برای بچه‌ها در این گروه قرار می‌دهیم. اما من در این مدت ریاضی را به ‏بچه‌‌ها درس نداده‌‌ام، برایشان سخت است. خانواده‌ها می‌گویند وقتی نوبت آموزش درسی ریاضی در آموزش‌های تلویزیون ‏می‌رسد، بچه‌ها گریه می‌کنند، چون اصلا متوجه نمی‌شوند. در دبستان خیلی مهم است که ارتباط دوسویه باشد. اینترنتی که این بچه‌ها در دسترس دارند، آن‌قدر قوی نیست که جوابگوی کلاس آنلاین باشد”.

دانش آموزان کلاس پنجم مدرسه‌ای در سقز هم اضطراب دارند؛ آن‌ها فکر می‌کنند مدارس دیگر باز نمی‌‌شود و باید با همین آموزش‌‌های ‏مجازی سر کنند. آموزش مجازی برای آن‌ها فایل‌های صوتی یا تصویری است که مدت‌ها دانلود کردنشان طول می‌کشد.

سورخی، معلم یکی از مدارس، با اشاره به این‌که تنها ١٢ نفر از کلاس ٣٠ نفره در کلاس درس مجازی حضور پیدا کرده و بقیه به تلفن همراه هوشمند دسترسی نداشته‌اند، گفت: “به ‏دانش‌آموزانم گفتم نگران نباشند، چون آموزش‌‌هایی که بعضی مدارس می‌گذارند، ملاک نیست و هر وقتی مدرسه باز شود، معلم‌ها ‏باید از زمانی که مدرسه تعطیل‌شده درس را شروع کنند و ادامه دهند، نمی‌خواستم نگران شوند”.

وی همچنین با بیان این‌که آموزش نابرابر در این مدت فاصله‌ها را بیشتر کرده، ادامه داد: “متاسفانه در کردستان و بیشتر مناطق محروم زیرساخت‌های آموزش مجازی یا الکترونیک ‏فراهم نیست، شاید معدودی از مدارس بتوانند این نوع آموزش را پیگیری کنند، مثلا مدارس غیرانتفاعی یا خصوصی و آن هم نه به آن ‏انسجامی که در شهرهای بزرگتر است و با شرکت حداکثری دانش‌آموزان، زیرا به دلایل اقتصادی، مردم محروم هستند. من هرچه ‏تلاش کردم که بتوانم به وسیله فایل‌های صوتی و تصویری مطالب درسی را انتقال دهم، نتوانستم ۵۰‌ درصد از دانش‌آموزان را هم ‏پوشش بدهم. اینجا اگر هم بچه‌‌ها تلفن هوشمند داشته باشند، مال پدر و مادرشان است و اگر خانه نباشند، از این امکان محروم می‌‏شوند. وزارتخانه هم مرتب بخشنامه صادر می‌کند که باید حتما آموزش مجازی را با جدیت پیگیری کنید، آنها هم این مسائل را ‏تاکنون پیش‌بینی نکرده بودند”.

در این گزارش به نقل از جعفر ابراهیمی، معلم مقطع دوم متوسطه در شهرستان شهریار، در خصوص این‌که؛ نابرابری در دسترسی به آموزش بر دانش‌آموزان دوره متوسطه با توجه به اینکه باید دو‌ سال دیگر وارد رقابت ‏کنکور شوند، تأثیر بیشتری دارد، آمده است: “قبلا هم بعضی از کارهای فوق‌ برنامه، منابع و یا نمونه سوال‌ ها را ‏در پیام‌ رسان‌ ها برای بچه‌ها می‌ گذاشتم، اما حتی اگر یک نفر هم دسترسی نداشت، این تبعیض را احساس کرده و به زبان می‌آورد. ‏حالا شما فکر کنید این تفاوت با بچه‌هایی که در مدارس غیر دولتی درس می‌خوانند، چقدر است. برای مثال همکار من در مدرسه‌ای ‏غیرانتفاعی که نه‌ تنها دانش‌آموزان به تمام امکانات دسترسی دارند بلکه والدین هم در روند این آموزش قرار گرفته‌اند؛ معلمان برای ‏دانش‌آموزان ویدئو کنفرانس برگزار می‌کنند و بچه‌ها کلاس‌های آنلاین دارند. این درحالیست که والدین شاگردان من همگی یا کارگر هستند و یا ‏دستفروش؛ نه سواد و آشنایی مشارکت در آموزش بچه‌ها را دارند و نه وقتش را. اکثر بچه‌ها در این مدرسه گوشی هوشمند ندارند و ‏آنها که دارند هم کیفیت تلفن همراهشان پاسخگو نیست”.

ابراهیمی افزود: “در بسیاری از مناطق ازجمله مناطق روستایی ‏دانش‌آموزان دسترسی به تلفن هوشمند نداشته و خانواده هم وسع آن را ندارد که برای آن‌ها تهیه کنند، همچنین در مناطق دورافتاده تبعیض مضاعف ‏هم داریم، در همین مناطق به‌دلیل برخی نگاه‌های سنتی، دختران کمتر از پسران به امکانات استفاده از فضای مجازی دسترسی دارند و ‏باز هم در همان روستا که تبعیض جنسیتی هست دخترانی که وضع اقتصادی خوبی دارند دسترسی‌شان بیشتر است؛ یعنی عامل ‏فقر بیشتر از جنسیت تأثیرگذار است”.

وی همچنین این عقیده که؛ فضای مجازی امکان شکوفایی، خلاقیت و حق انتخاب به دانش‌آموز می‌دهد و می‌تواند عدالت آموزشی را برقرار ‏کند را زیر سوال برده و گفت: “شکاف طبقاتی در این نوع آموزش هم نمود دارد و تأثیرات آن در وضع دانش‌‌آموز و کنکور خودش را نشان ‏می‌دهد. در فضای مجازی عدالت آموزشی برقرار نمی‌ شود مگر این‌که آموزش‌ و پرورش متناسب با آموزش مجازی، امکانات در اختیار معلمان و ‏دانش‌ آموزان محروم قرار داده و به آن‌ها آموزش بدهد”.

بر اساس این گزارش، پیشتر در تاریخ ۱۲ فروردین ماه ۱۳۹۹، محسن حاجی‌ میرزایی، وزیر آموزش‌ و پرورش اعلام کرده بود؛ تنها ۶,٩‌ درصد دانش‌آموزان در سراسر ایران به اینترنت دسترسی ندارند.

شهرزاد قدیری، معلم حسابداری هنرستانی در تهران، گفته است: “از میان شاگردان خودم که دانش‌آموزان هنرستانی در منطقه ٢ هستند؛ دانش‌آموزان بی‌‌بضاعتی هستند که خرید اینترنت ‏برایشان مشکل است”.

وی در خصوص نحوه تدریس و کلاس‌ها اظهار داشت: “فیلم‌های مختلف مرتبط با درس را در گروه‌های متفاوت برای دانش آموزان می‌فرستم، یک دور نگاه می‌کنند و اگر سوالی داشته باشند ‏از من می‌پرسند و همان جا هم تمرینات را حل می‌کنیم و از بچه‌ها می‌خواهم تمرین‌ها را بگذارند. خودم درنهایت درستش را ‏می‌نویسم روی کاغذ و عکس می‌گیرم و برایشان می‌فرستم. در خانه امکانات وایت بورد ندارم”.

این معلم عنوان کرده: “بیشتر موافق هستم به جای آنکه ادامه آموزش به صورت مجازی انجام شود و بچه‌ها یکی در میان در کلاس درس حاضر ‌شوند، همان‌طور که ‏وعده داده شده یک ماه‌ و نیم به مدت آموزش اضافه شود”.

شهرزاد قدیری ادامه داد: “اغلب دانش‌آموزان از اینترنت شبانه و یا ‏چیزهایی از این قبیل استفاده می‌کنند که برای سرگرمی وارد سایت‌ها شوند و ارزان است و درصد کمی دسترسی نامحدود به اینترنت دارند”.

سورخی، یکی معلمان شهرستان سقز نیز در خصوص دسترسی محدود دانش آموزان این شهرستان به اینترنت گفته است: “مدتی طول می‌کشد تا یک فایل آپلود شود و یا بچه‌ ها بتوانند آن را دانلود کنند. حتی در مناطق شهری سقز هم تنها دسترسی به ‏اینترنت متوسط امکان‌ پذیر بوده و حاشیه شهرها کمتر از این امکان برخوردار هستند. خودم در منطقه فرهنگیان زندگی می‌کنم که حتی ‏اینترنت خانگی هم گاهی آنتن‌ دهی ندارد. شاید من بتوانم از پس هزینه‌های اینترنت تلفن همراه بربیایم ولی همسایه‌ هایم نمی‌توانند. در ‏سقز کارگری و دستفروشی زیاد است و بسیاری از خانواده‌ها کارگر هستند”.

وی ادامه داد: “سقز حدود ۳۰۰ روستای کوچک داشته و آن‌ها همین حد از دسترسی به ‏اینترنت را هم ندارند. در ‏اواخر اسفند ماه وزیر آموزش‌ و پرورش قول داد ٢٠ گیگ اینترنت رایگان در اختیار معلمان و دانش‌آموزان قرار دهد، اما بسیاری از معلمان ‏و دانش‌آموزان نتوانستند از این اینترنت استفاده کنند. سعی کردم از اینترنت رایگان استفاده کنم ولی نتوانستم؛ برای بعضی‌ها فراهم ‏شده و برای دیگران نشده. دلیلش را نمی‌دانم. من الان از اینترنت بسته‌ای استفاده می‌کنم”.

‏مینا کامران، تسهیل‌گر پویش ایران، که در زمینه مدرسه‌سازی فعال است و با دانش‌آموزان و مدارس مناطق محروم کشور ارتباط دارد، در خصوص طرح جدیدی به نام «مدرسه آنلاین بساز» عنوان کرد: “شکاف دیجیتال باعث بیشتر شدن بی‌عدالتی آموزشی شده است، ما آمدیم ‏این کمپین را راه انداختیم ولی بحث انتقال مالکیت و تغییر رجیستری که صاحبان گوشی‌ها باید انجام دهند دست و پایمان را می‌‏بندد. با این شرایط همه دستگاه‌های متولی باید چاره‌ای پیدا کنند و با سمن‌ها همراهی بیشتری داشته باشند تا گره‌ای باز شود.”

سورخی معلم و فعال صنفی تأکید می‌کند در چنین شرایطی تکیه آموزش و پرورش بر آموزش مجازی ادامه روندی است که دولت‌ها ‏در دو دهه گذشته در آموزش و پرورش در پیش گرفته‌اند و آن، فاصله گرفتن از آموزش رایگان است: “در اصل۳۰ قانون اساسی دولت ‏موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه تا پایان دوره متوسطه فراهم کند. توجه نکردن به این اصل حالا بیشتر دارد ‏خودش را نشان می‌دهد و تکیه بر آموزش مجازی به این نابرابری‌ها بیشتر دامن می‌زند.”

دسترسی نداشتن بسیاری از دانش‌آموزان به امکانات آموزش مجازی در آینده نزدیک باعث تنش‌هایی بین خانواده‌ها خواهد شد. ‏ابراهیمی معلم و فعال صنفی می‌گوید: “تصمیم آموزش‌وپرورش برای ادامه آموزش به صورت مجازی بدون در نظر گرفتن زیرساخت‌‏ها شاید برای اقلیت ۱۵-۱٠‌درصدی خوب باشد، اما برای بقیه تنش‌هایی را به دنبال خواهد داشت. به‌خصوص دانش‌آموزان متوسطه ‏دوره اول و دوم که در نوجوانی به سر می‌برند. بچه‌ها دل‌شان می‌خواهد تلفن همراه هوشمند داشته باشند و با این تصمیم آموزش و پرورش بهانه‌اش را هم دارند اما بسیاری از خانواده‌ها به خاطر چالش‌های اقتصادی امکان تهیه این وسایل را ندارند. آنها هم که ‏گوشی دارند بیشتر درگیر شارژ خریدن می‌شوند که باز هم باری بر دوش خانواده‌هاست.”