روزگار تلخ کودکان کار در سایه بی‌توجهی‌های همیشگی

۱۲ خرداد ۱۳۹۹

تهران-ایرنا-وضعیت کودکان کار با شیوع ویروس کرونا در کشور، به مراتب وخیم‌تر از گذشته شده است و نهادهای متولی باید هرچه سریعتر برای رفع مشکلات این گروه، اقداماتی عاجل به عمل آورند.

در روزهای گذشته و در زمانی که مدارس و دانشگاه‌ها به دلیل گسترش آلودگی هوا تعطیل شده بودند و خانواده‌ها برای حفظ سلامت کودکان خود، مانع از حضور آن‌ها در فضای آزاد می‌شدند، کودکان کار و خیابان، همچنان برای یافتن لقمه نانی سطل‌های زباله را می‌جستند و در سرمای خیابان، بدون تعطیلی یا استراحت، شب‌ها را همچون همیشه به صبح می‌رساندند. تو گویی سهم آنان از این آلودگی سهمناک، نه تعطیلی یا استراحت که کار بیشتر در هوای آلوده‌تر است.

اما تنها این ریه‌های کودکان کار و خیابان نیست که آزار می‌بیند. تحقیقات حاکی از آن است که مشکلات این گروه از کودکان بسیار بیشتر از تصور اولیه است و آنان در معرض انواع آسیب‌های اجتماعی قرار داشته و قربانی باندهای فساد می‌شوند. کودکانی که نه تنها خانواده‌ها که گویی مسوولان نیز آن‌ها را فراموش کرده‌اند و هیچکس برای حل مشکلات فراوان آن‌ها قدمی به پیش نمی‌گذارد و تنها هر از چندگاهی خبر جمع‌آوری چند روزه آن‌ها در طرح‌ها ضربتی و موقتی به گوش می‌رسد و در نهایت بی‌آنکه برنامه‌ای جامع و کامل برای خروج آن‌ها از چرخه معیوب فقر و تنگدستی وجود داشته باشد، دوباره در خیابان‌ها رها می‌شوند. در زمان شیوع بیماری کرونا نیز این کودکان کار نه تنها توانایی کسب درآمد خود را از دست داده‌اند که بیش از سایر گروه‌ها در معرض خطرات ناشی از ابتلاء به ویروس کرونا هستند.

کودکان کار نه تنها قربانی تهیدستی و فقر خانواده‌های خود هستند که پس از رسیدن به سن جوانی و بزرگسالی، تبدیل به افرادی می‌شوند که توان حمایت از کودکان خود را ندارند و در نتیجه روز از نو خواهد شد. فقر تنها مشکل کودکان کار نیست: بازماندن از تحصیل، مشکلات متعدد بهداشتی و درمانی، ناتوانی در برابر سوءاستفاده‌های مختلف افراد بزهکار، فقدان مهارت‌های اجتماعی و ابتلاء به بیماری‌های مختلف از دیگر مسائلی است که این کودکان با آن دست به گریبان هستند.

نکته جالب توجه اینجا است که مسوولان در بسیاری از مواقع با خارجی خواندن کودکان کار و خیابان، تلاش می‌کنند تا از خود رفع مسوولیت نمایند، با این حال طبق اظهارات همان مسوولان، درصد قابل توجهی از این کودکان ایرانی هستند. در عین حال حتی اگر این کودکان خارجی باشند نیز از تعهد و مسوولیت دولت در قبال آنان کم نمی‌شود. ایران از سال ۱۳۷۲، تعهدات مربوط به پیمان نامه‌ حقوق کودکان را پذیرفته است و طبق همین پیمان نامه باید حقوق کودکان «بدون توجه به‌ هرگونه تبعیض و بدون ملاحظه نژاد، رنگ، مذهب، زبان، عقاید سیاسی، ملیت خاستگاه‌های قومی و اجتماعی، مال، عدم توانایی، تولد و یا سایر ‌احوال شخصیه والدین و یا قیم قانونی محترم شمرده و تضمین» شود.

براساس تعهد ایران در قبال همین پیمان نامه و فارغ از تعهدات دینی، اخلاقی و انسانی، می‌بایست تا به امروز برای حل مسائل و مشکلات مربوط به کودکان کار، گام‌های بلندی برداشته می‌شد، اما به نظر می‌رسد نه تنها تمامی دولت‌ها که مجلس شورای اسلامی هم، تاکنون اراده خود برای حل و فصل ریشه‌ای مسئله وجود کودکان کار را به کار نبسته است و هر روز بیش از گذشته، شهروندان در خیابان‌ها با کودکانی مواجه می‌شوند که یا مشغول جستن سطل‌های زباله برای یافتن تکه نانی هستند و یا با دستان کوچک خود تلاش می‌کنند تا نان‌آور خانواده خود شوند. کودکان کاری که برآوردها حاکی از جمعیت حداقل ۵۰۰ هزار نفری آن‌ها است و حتی برخی برآوردها از جمعیت میلیونی این کودکان حکایت دارد.

بنابر نظر کارشناسان و متخصصان، یکی از دلایل عدم حل مسائل و مشکلات مربوط به حقوق کودکان، فقدان وجود سازمانی تخصصی برای رسیدگی به امور آنان است. به نظر می‌رسد مسوولان سازمان‌های نظیر بهزیستی یا آموزش و پرورش، بیش از هر چیز دغدغه مسائل دیگری را در ذهن می‌پروانند و معضل کودکان کار جزو اولویت‌ها و دغدغه‌های اصلی آنان نیست و اگر هم هست، تاکنون نتوانسته‌اند در مهار جمعیت روزافزون این کودکان موفق باشند.

 از عمر کوتاه فراکسیون کودکان و نوجوانان مجلس شورای اسلامی نیز چندصباحی بیشتر نمی‌گذرد و اقدام عاجل و فوری برای پیگیری مشکلات و مسائل کودکان کار و خیابان نیز از سوی اعضای این فراکسیون دیده نشده است. در نتیجه به نظر می‌رسد مجلس شورای اسلامی به عنوان بازوی قانون‌گذاری کشور، باید بیش از پیش نسبت به مسائل مربوط به حقوق کودکان از خود پیگیری نشان دهد و نمایندگان مجلس شورای اسلامی باید مسئله کودکان کار را به عنوان مسئله‌ای دارای اولویت و فوریت مورد توجه خود قرار دهند. مسئله‌ای که اگر امروز و به قید فوریت به آن پرداخته نشود، بطور حتم در آینده نه چندان دور، می‌توان شاهد پیامدهای تلخ آن در جامعه‌ای بود که به نظر می‌رسد در حال فراموش کردن درد و رنج این کودکان است.