بدشانس ترین مردان تهرانی را بشناسید! / گاف بزرگ در برابر آزاده 18 ساله + عکس

۲۴ آذر ۱۳۹۹

حوادث رکنا: چهار پسر جوان که دراجرای نخستین نقشه سرقت با جا گذاشتن خودروشان از محل گریخته بودند پای میز محاکمه ایستادند و ادعای عجیبی را مطرح کردند .

به گزارش رکنا، پاییز سال ۹۸ صدای فریاد های کمک خواهی یک مادر و دختر در آپارتمانی در غرب تهران پیچید.همسایه‌ها که هراسان از خانه‌شان بیرون دویده بودند با زن جوان و دختر ۱۸ ساله اش به نام آزاده روبه‌رو شدند که می گفتند چند مرد ناشناس برای سرقت وارد خانه شان شده اند.همسایه به کمک این مادر و دختر رفتند اما دزدان ناشناس خیلی زود گریخته بودند ،که پلیس در جریان قرار گرفت و به بازجویی از مادر و دختر پرداخت .

زن جوان به ماموران گفت :من بعد از جدایی از همسرم به تنهایی و همراه دخترم در خانه ما زندگی میکنیم .ما تازه از مهمانی به خانه برگشته بودیم و می خواستیم بخوابیم که یکباره یک نفر در آپارتمان را زد. من وقتی در را باز کردم چند مرد ناشناس مرا هل دادند به زور وارد خانه شدند .آنها من و دخترم را تهدید به مرگ کردند و می خواستند اموالمان را بدزدند که من در یک لحظه از فرصت استفاده کردم و خودم را مقابل درآپارتمان رساندم و فریاد زدم که موقع همسایه ها سر رسیدند و دزدان فرار کردند .
به دنبال اظهارات این زن ماموران پلیس به بررسی پرداختند و دریافتند دزدان که با فریادهای کمک خواهی زن جوان و دخترش ترسیده بودند با جا گذاشتن پراید شان با پای پیاده از محل گریخته اند .
با بررسی پلاک پراید دزدان ،مرد میانسالی که صاحب خودرو برود ردیابی و بازداشت شد .در بررسی ها مشخص شد یکی از دزدان پسر این مرد بوده است .
سرقت حرفه در غرب تهران / سارقان بازداشت شدند

با دستگیری محسن 23ساله وی گفت: من و دوستانم بیکار بودم .به همین خاطر تصمیم به سرقت گرفتیم .برای همین مقابل یک آپارتمان رفتیم و چون در باز بود وارد شدیم. ما مقابل در یکی از واحدها رفتیم و در زدیم. چون زن جوان در را باز کرد به زور وارد خانه شدیم .اما نتوانستیم چیزی سرقت کنیم .با فریادهای این زن ما که ترسیده بودیم ماشین را جا گذاشتیم و فرار کردیم .
به دنبال اظهارات پسر جوان یه همدست وی که همگی 20 تا 25ساله بودند بازداشت شدند.آنها که هیچ سابقه ای در پرونده شان نداشتند گفتند برای اولین بار دست به چنین کاری زده اند.
برای متهمان کیفرخواست صادر و پرونده شان به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. آنها پای میز محاکمه ادعای عجیبی را مطرح کردند .
محسن گفت :ما از قبل آزاده را می شناختیم و می‌دانستیم خوب به تنهایی با مادرش هم زندگی می‌کند. او را خودش از ما خواسته بود تا به خانه‌اش برویم. به همین خاطر مقابل در رفتیم و خودش در را برایمان باز کردما وارد خانه شده بودیم که یکباره مادرش از اتاق بیرون آمد و شروع به داد و فریاد کرد و ما فرار کردیم .ما انگیزه‌ای برای سرقت نداشتیم و برای خوش گذرانی به خانه آنهخا رفته بودیم.
سه همدست وی نیز اظهارات او را تایید کردند و مدعی شدند به زور وارد خانه نشده بودند.
در پایان جلسه قضات وارد شدند تا رای صادر کنند.