۲ روایت از حیات در «مهدهای کودک» زیر «سایه کرونا»

۱۲ بهمن ۱۳۹۹


کمتر از یک ماه از بازگشایی دوباره مهدهای کودک در تهران می‌گذرد؛ مهدهایی که کودکانش دیگر می‌دانند کرونا چیست و برای مقابله با آن باید چه کارها کرد. هر کدامشان با ماسک‌هایی که روی صورتشان جا خوش کرده تعریفی از آن دارند؛ یکی‌ می‌گوید: کرونا یه ویروسه، آن یکی می‌گوید کرونا سبزه، دیگری می‌گوید که کرونا میکروبه و …

به گزارش ایسنا، یک سال از سایه‌ای که کرونا بر سر جهان انداخته و از پیر و جوان تا کودک را با خود درگیر کرده، می‌گذرد. ویروسی که نه تنها بروز و ظهورش خسارت‌های جانی به دنبال داشت بلکه بسیاری از مشاغل را هم با مشکلاتی روبه‌رو کرد؛ یکی از این مشاغل مهدهای کودک بودند که براساس مصوبه ابلاغی ستاد ملی مدیریت و مقابله با بیماری کرونا بر مبنای وضعیت شهرها به فعالیت‌شان ادامه می‌دهند و طی یکسال اخیر مهدهای کودک استان تهران در دو مقطع تعطیل شدند؛ یک بار در اسفند ۹۸ و دیگری آذرماه بود.

این تعطیلی باعث شد برخی مهدها به دلیل مشکلات اقتصادی برای همیشه بسته شوند و از سوی دیگر هم باعث سرگردانی و بلاتکلیفی مادران شاغلی شد که تا پیش از این کودکانشان را مهدها می‌سپردند این در حالیست که طی چند روز گذشته برخی از مربیان و موسسان مهدهای کودک استان تهران خواستار تغییر رسته شغلی‌شان شدند تا بتوانند فعالیت خود را در مهدها حتی در وضعیت قرمز هم ادامه دهند؛ در نهایت با خروج از وضعیت قرمز، در ۲۰ دی‌ماه دوباره مهدها فعالیت‌شان را با یک سوم ظرفیت از سر گرفتند. در همین راستا، برای بررسی نحوه عملکرد مهدهای کودک در سایه کرونا به چند مورد از آنها سری زدیم. یکی از آنها مهدکودکی در منطقه چهار بود که اکنون با ظرفیت ۳۰ کودک و هشت پرسنل فعال است.

۷:۳۰ صبح

زنگ را که می‌زنیم، شکوفه تهران کاشانی، مدیر مهد در را باز می‌کند و به استقبال‌مان می‌آید و می‌خواهد کفش‌هایمان را قبل از وارد شدن به فضای اصلی مهد در جا کفشی بگذاریم و پاپوش‌های مخصوص مهد را برای داخل شدن به مهد به پا کنیم. هیچ صدایی از کودکان در فضا به گوش نمی‌رسد و تعدادی از بچه‌ها در کلاس‌هایشان نشسته‌اند؛ مدیر مهد می‌گوید: «بچه‌ها آرام آرام می‌رسند. مهد از ۶ صبح تا ۶ بعدازظهر بازه. اینجا پنج تا کلاس دارد. ۲ کلاس اینجا (طبقه همکف) و سه کلاس طبقه اول».

مدیرمهدکودک به آشپزخانه می‌رود و با تب سنج دمای بدن دو نفر از پرسنل مهد را می‌گیرد. زنگ در را می‌زنند؛ پدر یکی از کودکان است که کودک حدودا ۷ ماهه‌اش را در آغوش گرفته و در را باز می‌کند، پیش از آنکه وارد شود، مدیر، کودک را از او تحویل می‌گیرد و به طبقه بالا می‌رود تا او را به بخش کودکان شیرخوار تحویل دهد. بعد از چند دقیقه برمی‌گردد. از او درباره نحوه کلاس‌بندی کودکان می‌پرسم و می‌گوید: «بچه‌ها براساس گروه‌ سنی در کلاس‌ها دسته‌بندی می‌شوند که از شیرخوارهای ۶ ماه تا ۲ سال، نگهداری می‌شود و به کودکان ۲ سال به بالا هم براساس گروه‌ سنی‌شان و طبق واحد کار فصل‌ها، آموزش‌هایی مانند مفاهیم اولیه، علوم، ریاضی، کاردستی و نقاشی آموزش داده می‌شود».

به همراه تهران‌کاشانی وارد کلاس کودکان ۴-۵ ساله می‌شویم. بچه‌ها مشغول درست کردن کاردستی هستند؛ کودکانی که نیمی از صورتشان زیر ماسک پنهان شده و بعضی‌هایشان هم ماسکشان زیر گلویشان قرار گرفته است. کودکانِ اینجا کمابیش «کرونا» را می‌شناسند و هرکدامشان در ذهنشان تعریفی از آن دارند اما در ذهن همه‌شان یک چیز خیلی خوب حک شده: « باید ماسک بزنیم و دستامونو بشوریم».

سارینا یکی از کودکان این کلاس است که مشغول ساختن کاردستی‌اش است. مادرش خانه‌دار است. از او می‌پرسم: «میدونی کرونا چیه؟» با لحن کودکانه‌اش می‌گوید: «میکروبه».

– برای اینکه کرونا نگیریم باید چه کارهایی انجام بدیم؟

سارینا: ماسک بزنیم، ضدعفونی بزنیم، دستکش بپوشیم، دستامونو بشوریم.

– توی مهد چه کارهایی انجام می‌دید که کرونا نگیرید؟

سارینا: از هم فاصله می‌گیریم.

– دورانی که مهدکودک به خاطر کرونا تعطیل شد چه کارهایی انجام می‌دادی؟

سارینا: توی خونه نقاشی می‌کردم، بازی می‌کردم، به مامانم کمک می‌کردم، غذا میاوردم، غذا می‌خوردم اما مهد کودک رو بیشتر دوست دارم.

آرمان، یکی دیگر از کودکان این کلاس است و درباره ویروس کرونا اینطور تعریف می‌کند: کرونا ویروسه.

– برای اینکه کرونا نگیریم باید چه کارهایی انجام بدیم؟

آرمان: باید ماسک بزنیم و دستامونو بشوریم.

– مهدکودکتون به خاطر کرونا بسته شده؟ که در پاسخ فقط سکوت می‌کند.

– اگر مهدکودک به خاطر کرونا تعطیل بشه چی کار می‌کنید؟

آرمان: وقتی که تعطیله هوا کثیفه، مهدکودک هیچ‌وقت بسته نمیشه.

گوشه‌ای دیگری از کلاس اما، سه کودک با فاصله‌ای که نه چندان زیاد کنار یکدیگر نشسته‌اند و به ما و دوربینی که در دست فیلمبردار است با شیطنت نگاه می‌کنند. می‌پرسم بچه‌ها می‌دونید کرونا چیه؟ یک صدا با هم می‌گویند: «اگر کرونا بگیریم می ریم بیمارستان، توی بیمارستان هم می‌میریم». برای اینکه کرونا نگیریم باید چه کارهایی انجام بدیم؟ درحالیکه کنار یکدیگر نشسته‌اند، با هم یک صدا می‌گویند: «دستکش بپوشیم، دستامون رو بشوریم، الکل بزنیم به دستامون».

به فاصله‌ای که رعایت نکرده‌اند اشاره می‌کنم و می‌گویم: «می‌دونید باید از همدیگه فاصله داشته باشید؟» همانطور که روی صندلی نشسته‌اند، صندلی‌هایشان را از یکدیگر دور می‌کنند. تاحالا به خاطر کرونا مهدکودکتان بسته شده؟ همهمه‌ای می‌شود و هرکدام‌شان یک جوابی می‌دهد؛ یکی می‌گوید یکبار بسته شد، آن یکی می‌گوید یکبار نه سه سال بسته شد و شروع به بحث کردن می‌کنند.

در میان این کودکان، کودکان ۷، ۹ و ۱۰ ساله‌ای هم حضور دارند. «آرین» یکی از این کودکان است که حدودا ۱۰ سال دارد. می‌گوید: «بعضی وقت‌ها میرم مدرسه ولی الان تعطیله و آنلاینم».

-برای اینکه به ویروس کرونا مبتلا نشیم باید چه کارهایی انجام بدیم؟

«باید ماسک بزنیم و دستامون رو بشوریم، دستکش بپوشیم و فاصله ایمنی».

از «آرین» می‌پرسم توی مهدکودک برای اینکه کرونا نگیریم چه چیزهایی یاد گرفتید؟ که می‌گوید: «آموزش ندادن، فقط همیشه کاردستی درست می‌کنم. تبلتم دارم توی کیفم».

تهران کاشانی-مدیر مهد کودک درباره حضور کودکان بزرگتر از ۶ سال در مهد و در پاسخ به این سوال که باتوجه به شرایط و اینکه مدارس هم تعطیل هستند آیا تنها گروه سنی مهد کودک را پذیرش می کنید و یا اجازه دارید گروه سنی بالاتر را هم پذیرش کنید؟ می‌گوید: «گروه سنی دبستان (کلاس اول و دوم) را نیز پذیرش کردیم به دلیل اینکه اولیاشان کارمند هستند و نمی‌توانند به کلاس‌های آنلاین بچه‌ها رسیدگی کنند و در اینجا کارهایشان به موقع انجام می‌شود. مربی مخصوص و کلاس جدا دارند و به کارهایشان رسیدگی می‌شود».

مدیر این مهدکودک منطقه چهار درباره روند ورود کودکان به مهد و همچنین نحوه رعایت پروتکل‌های بهداشتی نیز این‌طور توضیح می‌دهد: به طور کلی والدین داخل مهد پذیرش نمی‌شوند. کودکان با ماسک وارد مهد می‌شوند و مواد ضدعفونی کننده نیز کنار در گذاشته‌ایم. در صورتی که قرار باشد والدین وارد مهد شوند باید از پاپوش و مواد ضدعفونی کننده استفاده کنند و والدین بدون ماسک پذیرش نمی‌شوند.

وی در بخش دیگری نیز می‌گوید: پرسنل نیز از ماسک استفاده می‌کنند، ماده ضدعفونی کننده نیز در کلاسها قرار داده شده است. پوشش لباس‌های پرسنل برای داخل مهد متفاوت از لباس‌های بیرون است. با تب‌سنج نیز وضعیت آنها بررسی می‌شود.

مدیر این مهد کودک درباره آگاهی کودکان از ویروس کرونا نیز این‌طور می‌گوید: بچه‌ها به طور کامل از بیماری کرونا شناخت دارند و در این‌باره هر روز به آنها آموزش داده می‌شود.

نظر تهران کاشانی را درباره تغییر رسته شغلی‌ مهدهای کودک و فعالیت مهدها حتی در وضعیت قرمز می‌پرسیم و می‌گوید: من موافق باز بودن مهدها هستم زیرا به نظر امن‌ترین جایی که می‌توان از کودکان نگهداری کرد، مهدکودک است. اینکه آنها بخواهند به همراه والدین‌شان به محل کار و یا خانه اقوام‌شان بروند سخت‌تر است اما در مهد کودک نگهداری می‌شوند و هر روز طبق پروتکلی که مقرر شده رعایت می‌شود.

وی می‌افزاید: اکثر والدین یا از پرسنل بیمارستان و یا کارمند بانک هستند که هیچ کدام از این مشاغل تعطیلی ندارند و به نظر امن‌ترین جا مهدکودک است و همه موافق باز بودن مهدهای کودک هستند.

تهران کاشانی درباره ظرفیت مهدکودک و میزان پذیرش در دوران کرونا نیز اظهار می‌کند: پیش از دوران کرونا، مهد ۸۰ نفر ظرفیت داشت اما اکنون با ۳۰ نفر ظرفیت فعالیت داریم.

وی در ادامه در پاسخ به این سوال که آیا فعالیت مهدها با این میزان ظرفیت صرفه اقتصادی دارد؟ می‌گوید: هیچکدام از پرسنل اخراج نشدند و یک یا دو نفر از پرسنل به دلیل شرایط کاری همسرشان نیامدند.

مدیر این مهدکودک درباره بیمه بیکاری پرسنل نیز توضیح می‌دهد: بیمه بیکاری به پرسنل ما تعلق گرفت اما میزان آن بسیار کم بود؛ اسفندماه ۵۰۰ هزار تومان دریافت کردند این درحالی بود که بیمه کامل بودند و در فروردین و اردیبهشت ماه نیز یک میلیون تومان دریافت کردند.

زنگ در را می‌زنند. مادری به همراه دو فرزندش که حدودا ۶ سال دارند، وارد مهد می‌شوند. کودکان هرکدام به آرامی مشغول تعویض کفشهایشان می‌شوند. مادر هم منتظر کودکانش، کنار در ایستاده تا کودکانش وارد مهد شوند؛ از دوسالگی فرزندانش را به این مهدکودک می‌آورد و خودش هم خانه‌دار است. از او درباره فعالیت مهدها در دوران کرونا می‌پرسم و می‌گوید: «در دوره کرونا که آمارها بالا رفت کودکانم را کمتر به مهد می‌آوردم. حدود یک ماه آنها را به مهد نیاوردم.»

وی همچنین درباره میزان آگاهی فرزندانش از ویروس کرونا و آموزش‌هایی که در مهد به آنها داده می‌شود، هم اینطور توضیح می‌دهد: به آنها استرسی وارد نمی‌کنم، اما در جریان این بیماری هستند و دست‌هایشان را مرتب می‌شویند و از ماسک استفاده می‌کنند. اما از کرونا نترساندمشان. در مهد هم از بچه‌ها خیلی مراقبت می‌شود و از اینجا راضی هستم و پروتکل‌های بهداشتی همه رعایت می‌شود».

او در بخش دیگری نیز اظهار می‌کند: از زمانی که آمار مرگ و میر کاهش یافت به دلیل اینکه کودکانم هم نیاز به آمدن به مهد داشتند آنها را به مهد می‌آوردم.

وی درباره ضرورت فعالیت مهدها در دوران کرونا نیز معتقد است که اگر آمارها پایین باشد، بله اما اگر بالا باشد بچه‌ها را نمی‌آورم.

صدای خداحافظی کودکان از مادرشان صحبت‌مان را نیمه تمام می‌گذارد، بچه‌ها از مادرشان خداحافظی می‌کنند و وارد مهد می‌شوند.

برای بازدید از بخش کودکان شیرخوار به طبقه اول می‌رویم. صدای گریه نوزادی فضای اتاق را پر کرده است؛ یکی از مراقبان بخش شیرخواره‌ها که لباس‌های فرم سرمه‌ای به تن دارد کودک ۷ ماهه‌ای را در آغوش دارد و درحالیکه از بخش خارج می‌شود، می‌گوید: «این بچه خیلی بغلیه، برای همین گریه می‌کنه».

دو کودک که حدودا یک سال دارند کنار «سمیرا»- کمک مربی بخش مراقبت از کودکان شیرخوار که مشغول رسیدگی به کارهای نوزادان است، ایستاده‌اند و به ما خیره شده‌اند. از او می‌خواهم درباره چگونگی مراقبت از نوزادان در مهد کودک در دوران کرونا توضیح دهد و می‌گوید: «صبح‌ها بچه‌ها رو خودمون از والدینشان تحویل می‌گیریم. هر روز صبح دست‌هایشان رو با الکل شستشو می‌دهیم و موقع تعویض پوشک کودکان، دست‌هایشان را می‌شوئیم و مرتب صورت و دست‌هایشان را می‌شوئیم و بعد از آن نیز باز هم در داخل کلاس به دستهایشان الکل می‌زنیم. چون شیرخواره هستند ما مرتب دست‌هایشان را ضدعفونی می‌کنیم. چهارشنبه‌ها هم رخت خواب‌های کودکان شسته می شود و به طور مرتب هم تخت خواب‌ها را با الکل ضدعفونی می‌کنم».

ساعت ۱۰ صبح

به یکی دیگر از مهدهای کودک در منطقه پنج می‌رویم؛ مهد کودکی با هفت کلاس که اکنون با ۴۰ نفر ظرفیت پذیرای کودکان زیر ۶ سال است. اینجا اما پروتکل‌های بهداشتی با دقت و وسواس خاصی رعایت می‌شود. یکی از پرسنل مهد که با اسپری الکل‌پاش به استقبال‌مان آمده، راهنمایی‌مان می‌کند تا قبل از ورود به فضای اصلی مهد، برای چند ثانیه با کفش‌ در جایگاه نیم متری که آغشته به وایتکس شده و در میانه راه قرار گرفته، بایستیم. سپس پاپوش‌های مخصوص مهد را برای داخل شدن به در اختیارمان قرار می‌دهد و وسایل همراهمان را با اسپری الکل‌پاش با دقت ضدعفونی می‌کند.

وارد که می‌شوی، صدای شعر خواندن کودکان یکی از کلاس‌ها در فضای مهد پیچیده؛ «بهارم، بهارم گل و شکوفه دارم، سال نو دوباره عید و باز بهاره، بهارم بهارم گل و شکوفه دارم …» با اجازه مربی، وارد کلاس می‌شویم و گوشه‌ای از کلاس می‌ایستیم. بچه‌ها با ماسکی که دیگر به آن عادت کرده‌اند و روی صورتشان جا خوش کرده کنار یکدیگر نشسته‌اند و با مربی یکصدا همخوانی می‌کنند. یکی از بچه‌هایی که چند قدمی‌اش ایستاده‌ام، شعر خواندنش را قطع می‌کند؛ نگاه زیرکانه‌ای می‌اندازد و در همان حالتی که نشسته صندلی‌اش را تکان می‌دهد و با همان لحن کودکانه‌اش زیرلب می‌گوید: «فاصله اجتماعی». بچه‌ها همچنان در حال تمرین شعرخوانی با همراهی مربی‌شان هستند؛ «کم و کم و کم جمع می شم شادی به دل می‌بخشم …».

بعد از پایان تمرین شعرخوانی، نگاه بچه‌ها از سمت مربی به سمت‌مان می‌چرخد؛ با تعجب و نگاهی سراسر پرسشگرانه به ما و مدیر مهدکودکشان که ما را تا کلاس همراهی کرده خیره شده‌اند. از آنها می‌پرسم: «می‌دونید کرونا چیه»؟ همه یکصدا و با «بله»‌ای کشیده پاسخم را می‌دهند. همهمه‌ای در کلاس برپا می‌شود و هرکدامشان جوابی می‌دهد؛ کسری می‌گوید: «کرونا چیزی هست که باعث مریضی آدما میشه؛ یه ویروس خیلی خطرناکیه که توی بعضی از کشورها بیشتر و توی بعضی از کشورها کمتره و اگه بره توی بدن آدما بعضی‌ها میرن بیمارستان و بعضی‌ها می‌میرن و بعضی‌ها واکسنشو میزنن زنده می‌مونن».

– «برای اینکه کرونا نگیریم باید چه کاری انجام بدیم؟»

کسری می‌گوید: «باید واکسنش رو بزنیم، دستامونو بشوریم، ماسک بزنیم، الکل ببریم با خودمون، هرجا میریم با ماسک باشیم، فاصله اجتماعی رعایت کنیم، دستکش دستمون کنیم».

از «کسری» درباره زمان‌هایی که مهدکودک به خاطر کرونا تعطیل شد می‌پرسم، مکثی می‌کند و می‌گوید: «بله، چند بار بسته شد الان باز شده. درسامونو توی خونه انجام می‌دادیم، به جای اینکه بیایم مهد، توی خونه انجام می‌دادیم و خاله‌هامون برامون پیغام می‌فرستادن و پیش مامان بزرگم بودم».

«کیان» هم کرونا را با زبان کودکانه‌اش این‌طور تعریف می‌کند: «کرونا چیزیه که ما نمی‌تونیم ببینیم و خیلی هم سبزه. برای اینکه کرونا نگیریم باید دستامونو وقتی میایم خونه بشوریم، لباسامون کثیف میشه بندازیم توی ماشین لباسشویی که شسته بشه و رعایت کنیم. باید ماسک بزنیم و دم در که می خوایم وارد مهد بشیم الکل می‌زنیم».

«کیان» در دورانی که مهدکودک‌شان به خاطر کرونا تعطیل شد پیش مادربزرگش بوده و آن دوران را اینطور تعریف می‌کند: «اون موقع‌ها برامون پیغام می‌فرستادن و مامان یا بابامون اون کارارو برامون می فرستادن که انجام بدیم».

اما ناصری، یکی از مربیان این کودکان درباره نحوه برخورد با آنها در دوران کرونا می‌گوید: از اسفند تا تیرماه مهدکودک بسته بود. قبل از تیرماه با مدیر و سایر همکاران جلسه‌ای برگزار کردیم تا درباره مسائلی که وجود دارد با یکدیگر صحبت و تصمیم‌گیری کنیم؛ به طور مثال پیش از کرونا ما بچه‌ها را به راحتی بغل می‌کردیم زیرا بچه‌ها به این موضوع نیاز دارند؛ حتی اکنون نیز بچه‌ها به طرف ما می‌آیند و می‌خواهند که ما را بغل کنند، گاهی اوقات خودمان به قدری هیجاناتمان زیاد می‌شود که دوست داریم کودکان را بغل کنیم. درباره اینکه چه کارهایی انجام دهیم یا ماسک‌هایمان به چه صورت باشد، (زیرا کودکان لب‌های ما را نمی‌بینند و برای دوره پیش دبستانی برای صداآموزی نیاز است که کودکان لب‌های مرا ببینند و من نیز لب‌های آنها را ببینم) صحبت و تصمیم‌گیری شد و در صورت نیاز برای بغل کردن، بچه‌ها نوبتی به سمت من می‌آیند و من شونه‌های آنها را نوازش می‌کنم. ‌

وی ادامه داد: همیشه در و پنجره‌ها نیز باز است و مدیرمهدکودک این موضوع را چک می‌کند. خوشبختانه این چند ماه تعطیلی باعث شد که بچه‌ها از طریق تلویزیون درباره بیماری آگاهی داشته باشند و حتی زمانی که به کلاس بچه‌های کوچک می‌رفتم بچه‌ها با ماسک مشکلی نداشتند و تنها تعدادی از بچه‌ها با این موضوع مشکل داشتند که آنها نیز برایشان یادگیری مشاهده‌ای صورت گرفت. همچنین فاصله‌ اجتماعی را نیز مدام تذکر می‌دهیم.

ناصری تصریح می‌کند: یکی از بزرگترین تغییراتی که صورت گرفت تعداد کودکان در کلاس بود. سال گذشته در کلاس ۱۶ کودک حاضر می‌شدند و اکنون تعداد کودکان به ۷-۸ نفر می‌رسد. میزها و نیمکت‌ها با فاصله چیده می‌شود.

از او درباره همکاری والدین در این زمینه می‌پرسیم و اینطور می‌گوید: همکاری والدین با ما این است که زمانی که کودکشان را به مهد می‌آورند در مهد تجمع نداشته باشند. در داخل مهد از لحظه‌ای که کودک را تحویل می‌گیریم سایر مسائل با ماست. یعنی کیف کودک را ضدعفونی می‌کنیم. کودک بعد از در آوردن کفشهایش دستانش ضدعفونی می‌شود. قبل از خوردن خوراکی دست‌هایشان شسته می‌شود.

وی در پاسخ به این سوال که آیا از بچه‌ها تست کرونا گرفته شده؟ نیز می‌گوید: مشخصا تست کرونا را الزام نکردیم. اما درصورت مشاهده کوچکترین نشانه و بی‌حالی، کودک را از والدینش تحویل نمی‌گیریم. اگر این نشانه‌ها در وسط روز در کودک مشاهده شود با والدینش‌ تماس می‌گیریم و بعد از آن نیز برای برگشت به مهد باید گواهی پزشکی داشته باشد.

وی گفت که تب همه کودکان و پرسنل نیز هر روز سنجیده می‌شود.

ناصری همچنین درباره ضرورت فعالیت مهدهای کودک اظهار می‌کند: در آذرماه که تعطیل شدیم برخی از والدین بودند که خودشان به ستاد مقابله با کرونا می‌رفتند و اعتراض می‌کردند. به نظر مهدکودک خیلی امن‌تر است و ما تا جایی که می‌توانیم بهداشت و فاصله را رعایت می‌کنیم. حال اگر مادر کودکش را با خود به محل کارش ببرد آیا آنجا برای کودک خطرناکتر است یا مهدکودک؟ .

وی ادامه می‌دهد: حداقل می‌توانستند مانند بسیاری از کشورهای اروپایی این قانون را داشته باشند که مهدکودک‌ها تنها کودکانِ والدین شاغل را بپذیرند؛ با این اتفاق هم ظرفیت‌ها کم می‌شد و هم مهدها از کار بیکار نمی‌شدند.

سیده عاصمه رستم کلایه، مدیر این مهد کودک نیز درباره فعالیت این مهد در دوران کرونا بیان می‌کند: «از سوم اسفند تا اول تیرماه مهد کودک ما تعطیل شد. در تیرماه تقریبا کودکی در مهد نبود و یک ماه سه الی چهار کودک بیشتر در مهد حضور نداشت، به مرور که والدین متوجه شدند مهد بازگشایی شده دوباره کودکان خود را به مهد آوردند. اما ما باید ۵۰ درصد کودکان را پذیرش می‌کردیم و تا آذرماه که دوباره موج دوم بیماری وارد شد، مهدهای کودک بسته شد و در دی ماه هم اعلام نکردند که وضعیت زرد شده، اما از اواسط دی فعالیت مهد آغاز شد.»

مدیر این مهد کودک درباره ظرفیت پذیرش این مهدکودک توضیح می‌دهد: «به دلیل اینکه پیش از کرونا نیز بهداشت را بسیار رعایت می‌کردیم و شاید در برخی از مسائل وسواس‌گونه باشد؛ شاید بدون اغراق روزی سه الی چهار نفر از مادران تماس می‌گرفتند که چه زمانی مهد باز می‌شود اما به دلیل اینکه شاید شرایط به گونه‌ای باشد که کودکان صدمه ببینند توجیه‌شان می‌کردم و به محض اینکه در تیرماه متوجه شدند که فعالیت ما شروع شده، کودکان به مهد آمدند و در مهد حدود ۳۰-۳۵ کودک داشتیم و درحال حاضر نیز تعداد کودکانی که در مهد حضور دارند ۴۰ نفر است».

وی در پاسخ به این سوال که آیا بازگشایی و فعالیت مهدها با این میزان ظرفیت صرفه اقتصادی دارد؟ توضیح می‌دهد: «از بهمن ماه تاکنون اجاره مهد را از جیب پرداخت کرده‌ام و بقیه مسائل را سعی کرده‌ام با کمک مادران حل کنم».

مدیر این مهد کودک در پاسخ به این سوال که باتوجه به کاهش ظرفیت‌ها، مجبور به کاهش تعداد پرسنل هم شدید؟ نیز بیان می‌کند: «خیر، زیرا سعی کرده‌ام با افرادی که کار می‌کنم شبیه به یکدیگر شویم و تفکراتمان با یکدیگر همخوانی داشته باشد و اکثر آنها در مهد حضور دارند، به جز سه نفر از پرسنل که به دلیل کرونا و شرایط همسرشان، به شهرستان رفتند».

وی در پاسخ به این سوال که پیش از شیوع ویروس کرونا روند ورود کودکان به مهد به چه صورت بود و اکنون پروتکل‌های بهداشتی در مهد به چه صورت رعایت می‌شود، می‌گوید: «کودکان باید در زمانی که وارد مهد می‌شوند کفش‌هایشان را تعویض و از دمپایی استفاده کنند. در بخش‌هایی که کودکان تردد دارند باید روزی سه الی چهار بار تی کشیده شود و بخش‌هایی مانند اتاق بازی باید تمیز شود و این ها جز روتین کار ما است. بعد از کرونا از جلوی در فضایی در نظر گرفته شده که کودکان قبل از درآوردن کفشهای خود، با کفش پاهایشان را در وایتکس می‌گذارند سپس وارد مهد می‌شوند و کفشهای خود را در می‌آورند. دمپایی می‌پوشند و وارد مهد می‌شوند. کودکان باید پیش از خوردن غذا دست‌های خود را بشویند. همچنین اکنون از هر میز چهارنفره، دو کودک استفاده می‌کند».

نظر او را درخصوص تغییر رسته شغلی مهدهای کودک می‌پرسیم، اما مدیر این مهد پاسخِ سوال را با سوال پاسخ می‌دهد و این چنین‌ می‌گوید: «مادری که مجبور به رفتن به سرکار است کودکش را به چه کسی بسپارد؟ اگر فرزندش را با خود به محل کار ببرد، این مشکل خیلی بزرگتری نسبت به اینکه فرزندش را به مهدکودک ببرد، است. خودمان را به عنوان مدیران مهد کودک که از نظر اقتصادی متضرر می‌شویم را کنار بگذاریم، اما به نظر درمورد سلامت کودکان حضور آنها در مهد سلامت بیشتری برایشان به همراه دارد تا اینکه به همراه والدین به سرکار بروند و یا بخواهند به خانه اقوام بروند».

وی ادامه می‌دهد: «حتی برخی والدین گریه می‌کردند و می‌گفتند مهد را باز کنید، بدون اجازه باز کنید و ما حمایت می‌کنیم، حتی مادری گفت اگر می‌خواهند شما را ۵۰۰ میلیون جریمه کنند ما سرشکن می کنیم و پرداخت می کنیم و تا این حد راغب بودند که فرزندان خود را به مهد بیاورند و به نظر باید طی تصمیماتی که گرفته می‌شود عواقب آن را هم در نظر بگیرند یعنی زمانی که گفته می‌شود یک سوم پرسنل به سرکار بیایند، این یک سوم کودک خود را به چه کسی بسپارد؟ باتوجه به اینکه شرکت‌های خصوصی یک سوم نبودند؛ یا دورکار کردند و یا پرسنل به سرکار می‌رفتند».

رستم کلایه همچنین در زمینه آگاه‌سازی مربیان مهدکودک به کودکان درباره کرونا نیز اینطور توضیح می‌دهد و می‌گوید: «بعد از گذشت چهار ماه که کودکان در خانه بودند اکثر کودکان درباره کرونا آگاه بودند و زمانی هم که به مهد آمدند اکثر آنها ماسک داشتند. در مهد نیز شرایط برای کودکان توضیح داده شده و یا انیمیشنهایی را که مختص کودکان بود را برای آنها پخش کردیم و به سوالات آنها جواب دادیم و اکنون کودک دو ساله در مهد می‌داند و زمانی که به او می‌گوییم ماسکتان را بزنید و یا فاصله اجتماعی را رعایت کنید، این کار را انجام می‌دهند».

به گزارش ایسنا، چند روزی است از فعالیت دوباره مهدهای کودک می‌گذرد؛ هرچند که این فعالیت با پذیرش ظرفیت کمتر کودکان شروع شده است اما بسیاری از مربیان و موسسان مهدهای کودک به دلیل مشکلات اقتصادی و همچنین درخواست والدین شاغل برای بازگشایی مهدها حاضر به فعالیت مهدکودکها حتی با پذیرش تعداد کم کودکان هستند.