گواهی یک شاهد؛ کودک بلوچ چگونه کشته شد؟

۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۰

کودک بلوچ به عمد توسط مأمور مواد مخدر کشته شد!

روز دوشنبه۲۰اردیبهشت یک کودک بلوچ با شلیک نیروهای مسلح حکومت به قتل رسید. روایتی که در زیر می‌آید شهادت یک شاهد عینی از صحنه قتل این کودک ۵ ساله است. او می‌گوید مأمور مسلح مبارزه با مواد مخدر به صورت عمد به این کودک و مادرش شلیک کرد. او شهادت می‌دهد که پدر خانواده درحالی که مجروح بود و دستانش را بالا گرفته بود، مأمور انتظامی به خودروی آنها شلیک می‌کند.

این کودک بلوچ به اسم میثم نارویی در خودرویی همراه با پدر و مادرش در حال عبور از جلوی پاسگاه انتظامی بودند که به ضرب گلوله مأموران کشته شد. این شاهد می‌گوید درحالی که خودرو متوقف شده بود، مأمور به قصد کشت به سمت میثم نارویی ومادرش شلیک کرد.

فایل صوتی شاهد قتل کودک بلوچ
شبکه رسانک که اولین بار فیلم این شاهد صحنه را منتشر کرد، می گوید که مأموران مواد مخدر این خانواده را به عمد و به قصد کشت به گلوله بستند.

متن کامل فایل صوتی شاهد صحنه
فایل صوتی سخنان این شاهد که خود از هموطنان بلوچ است و خود از نزدیک شاهد صحنه قتل کودک بلوچ بود چنین است؛

«به خدا، قسم به همان الله که بالای سرماست، من تا الان برای اولین باره توی عمرم دیدم که مأمور به قصد کشت(کسی را بزند). یعنی مرد(پدر میثم نارویی) را به چشم خودم دیدم. او داد می‌زد: شلیک نکن!‌ نزن! ‌نزن!‌ هردو دستش بالا بود. می خواست از ماشین بیاید پایین.گفت شلیک نکنید! من هیچی همراهم نیست. تا ما می‌خواستیم بریم نزدیک صدای شلیک شنیدیم و ایستادیم. گفتیم اگر جلو بریم به سمت ما هم شلیک می‌کنه. ما نمی‌دونستیم که او زن و بچه همراه دارد. موقعی که من جلو رفتم و به مأمورا گفتم شلیک نکنید! تو مأموری نباید شلیک کنی . مأمور گفت که نه من مأمور مواد مخدر هستم!

گفتم: ظالم! بی ایمان! تو حافظ صلح و امنیتی اما نه. شما حافظ کشت و کشتار، ظلم و ستم هستید. به مأمورا گفتم چرا به سمت‌شون شلیک کردید؟

گفت: مواد مخدر به همراه دارن.

گفتم : باشه. بیایید ماشین را نگاه بندازید!

کشتار ۷ هموطن بلوچ در یک هفته
درمورد جنایات ماموران حکومتی در حق مردم بلوچستان بیشتر بدانید

کشتار ۷ هموطن بلوچ طی یک هفته

بخدا این ظلم است…

همین که رفتیم نزدیک ماشین، زن وبچه را دیدم که افتاده بودن. خانومه بنده خدا با شلیک گلوله به پهلویش زخمی شده بود. نمی‌دونم این بنده خدا را از بغل یا ازپشت زده بودن. برای همین بنده خدا نمی تونست از جاش بلند شه و تکان بخوره.

فقط به من گفت: مادر از من فیلم نگیر. من همان موقع در جا قطع کردم. یعنی این فیلم به یک ثانیه هم نرسید و قطع کردم.

همون موقع یکم چشمای بچه را دیدم. چنان آتشی به جان من افتاد. بخدا یک لحظه فکر کردم زن و بچه خودم هستن. همون لحظه به طرف مأمورا رفتم و باهاشون بد حرف زدم. بعد چند نفر از مردم به عنوان ریش سفید آمدند. هنوز درگیری شروع نشده بود. همینکه مردم معترض آمدند، مأموران شروع به تیراندازی کردن. اما این واقعا یک ظلمه. چطور یک مأمور به زن و بچه مردم رحم نمی‌کنه.

مگر بی‌دفاع‌تر از زن و بچه هم داریم؟ توی مأمور چطور تونستی به سمت اینها تیراندازی بکنی ظالم؟ خدا نه به تو خیر بدهد و نه به او کسی که به تو فرمان می‌ده و حتی اون کسی تو را مدیریت می‌کنه خیر نبیند. اون کسی که این نظام و قانون را درست کرده خدا بهش خیر ندهدکه به این صورت قانون را برای این نظام تعریف کرده اندکه به مردم شلیک کنند. اگه به سمت مرد شلیک می‌کرد، می‌گفتم شاید اشتباه کرده اما شلیک کردن به سمت زن و بچه؟ این ظلم است.».