کمبود فضای آموزشی کودکان در سیستان و بلوچستان

 استان سیستان و بلوچستان از نظر فضای آموزشی وضعیت مناسبی ندارد.

بسیاری از کودکان بخاطر فقر فضای آموزشی از ادامۀ تحصیل باز می مانند.

فقر اقتصادی، مھم ترین عامل کمبود زیرساخت ھای آموزشی در این استان است.

دولت ایران متعھد به اجرای مفاد میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرھنگی

و ھم چنین کنوانسیون ١٩٨٩حقوق کودک در حوزۀ آموزش میباشد.

عدم تامین فضای آموزشی مناسب از سوی دولت، نقض حقوق بشر است.

در طول تاریخ بشر، سھم گفتمان در خصوص کودکان و حقوق آن ھا وجود داشته است: گفتمانی که ھیچ حقوقی برای کودک قائل نیست، گفتمانی که کودک را موجودی آسیب پذیر که نیازمند حمایت در قالب حقوق رفاھی است تعریف می کند و گفتمانی که کودک را به  عنوان یک فرد تقریبا مستقل که باید ھمانند بزرگسالان از حقوق برخوردار باشد، می پذیرد.

در قرن ٢٠، دو تحول عمده در زمینه ی حقوق کودکان که ”نھادینه شدن کودکی“ و ”سیاسی شدن کودک“ باشد، رخ داد.

در این دوره، کودکان به دارندگان حقوق تبدیل شدند در حالی که پیش از آن در بھترین حالت ، تنھا موضوع حقوق بودند. تصویر لیبرال از کودکی شاد که عناصری ھم چون دوست داشتن، مراقبت، آموزش، بازی و تفریح، رشد شخصی، شکوفایی استعدادھا و حمایت در برابر کار را داشته  است به تدریج مفھومی جھانی شد و کودکی با مبدل شدن به  یک امر عمومی از حریم خصوصی خانواده ھا خارج شد.

در نظام بین المللی حقوق بشر که شعار ”ھمۀ حقوق برای ھمه“ را برگزیده است، کودکان از اھمیت بالایی برخوردار ھستند آن گونه که در معاھدات بسیاری ھمانند معاھده ی ١٩٢۴ ژنو به  عنوان اولین سند بین المللی در رابطه با حمایت از حقوق کودکان، به حقوق رفاھی آن ھا توجه ویژه ای شده است. اعلامیۀ ١٩۵٩ حقوق کودک ھم با تفصیل بیش تری به این موضوع پرداخته  است. در ١٩٨٩ سازمان ملل، اقدام به تصویب یک کنوانسیون تقریباً جامع در مورد حقوق کودکان نموده که رویکرد مشارکتی را برای کودکان در نظر گرفته است و کودکان را دارندگان حقوق معرفی می کند.

این کنوانسیون دارای ۴ اصل کلی است: اصل عدم تبعیض و برابری فرصت ھا، اصل رعایت مصالح عالی کودک، اصل حق حیات، بقا و رشد و اصل احترام به دیدگاھھای کودک

مواد ٢٨ و ٢٩ کنوانسیون ١٩٨٩ حقوق کودک ھم بھ مسئلھ ی پراھمیت آموزش پرداختھ است.

تعریف آموزش

آموزش دو تعریف عام و خاص دارد. معنای عام آموزش، عبارتست از ھمۀ  فعالیت ھایی که والدین و یا یک گروه یا جامعه از طریق آن ھا مجموعه ای از ارزش ھا، مھارت ھا و قواعد اخلاقی را به فرزندان یا نسل ھای آینده منتقل می کند که شامل رشد جسمی، روانی، معنوی و اجتماعی و سیاسی

کودک است.

ھم چنین معنای خاص آموزش ھم عبارتست از تصمیماتی که از سوی یک نھاد خاص(مدارس) به صورت خصوصی و یا دولتی(رسمی و غیر رسمی) عرضه می شود که شامل مقاطع تحصیلی-آموزشی، ابتدایی، متوسطه، عالی و پایه است و حمایت مؤثری ھم از حق آموزش پیش دبستانی را دربر می گیرد.

اھداف آموزش

– پیشرفت کامل شخصیت، استعدادھا و توانایی ھای ذھنی و جسمی کودک

– توسعۀ احترام به حقوق بشر و آزادی ھای اساسی – توسعۀ احترام به والدین، ھویت فرھنگی، زبان و ارزش ھای ادبی و ملی کشور خود و سایر کشورھا – آماده نمودن کودک برای داشتن زندگی مسئولانه در جامعه ای آزاد و ترویج فرھنگ صلح دوستی – توسعۀ احترام به محیط زیست – تعھدات دولت ھا نسبت به حق بر آموزش کودکان:

براساس اصول ماستریخت و لیمبرگ و میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرھنگی ١٩۶۶سازمان ملل و کنوانسیون ١٩٨٩حقوق کودک، دولت ھای عضو کنوانسیون سه نوع تعھد در قبال حق بر آموزش را بر عھده دارند:

١- تعھد به رعایت: یعنی دولت ھا باید خود از نقض این حق اجتناب کرده و اقداماتی را که مانع از تحقق آن می شود ترک کنند.

٢- تعھد به حمایت: یعنی دولت نه تنھا باید خود از نقض حق بر آموزش خودداری کند بلکه باید از نقض حق مذکور به دست ثالث جلوگیری نماید.

٣- تعھد به ایفای کامل : به این معنا که دولت باید برای تحقق کامل این حق، برنامه ریزی تقنینی- قضایی و اجرایی داشته باشد.

با این توضیحات بر اھمیت حق بر آموزش تا حدودی پی می بریم اما به طور خاص در مورد وضعیت کودکان در استان سیستان و بلوچستان ایران ما با پدیده ھایی مواجه ھستیم که مانع تحقق حق برآموزش کودکان از جنبه ھای مختلف می شود. استانی محروم با زیرساخت ھای اقتصادی ضعیف، شغل ھای

کاذب، فقر گسترده، قاچاق مواد مخدر، سنت ھای قومی و مذھبی حاکم، عدم آگاھی والدین و جامعه از حقوق خود و دیگران، واھمۀ دولت از اقدامات سیاسی، وضعیت نابسامان امنیت مرزھا، کم توجھی دولت، مجلس و دیگرنھاد ھای حکومتی به  این استان، فاصلۀ زیاد از مرکز و بسیاری از دلایل

دیگر…

اما در این میان وضعیت فضای آموزشی و به عبارت بھتر، فقر فضای آموزشی کودکان بلوچ در این منطقه، یک مانع اساسی برای تحقق اھداف نظام بین المللی حقوق بشر در رابطه با کودکان است. به گفتۀ مدیرکل آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان، ما با کمبود ٨٠٠ ھزار متر مربع فضای آموزشی استاندارد در مقایسه با سطح ملی کشور در سیستان و بلوچستان مواجه ھستیم. کمبود فضاھای آموزشی سیستان و بلوچستان به حدی است که ٣٢ درصد کودکان استان حضور در مقطع راھنمایی و ٣٧ درصد نوجوانان فرصت حضور در مقطع متوسطه را تجربه نمی کنند. سیستان و بلوچستان با کمبود ١٠ ھزار کلاس درس، دست کم به دو ھزار میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد تا سرانۀ دانش آموزی استان به متوسط کشوری برسد اما با روند کنونی دستکم ١۵ سال زمان خواھد برد. سرانۀ فضای پرورشی در استان) ٠٫١٨( مترمربع است که این رقم در کشور) ٠٫۶٢ ( است. برخی مدارس استان ھم به لحاظ استحکام بنا، قدیمی و بسیار ضعیف ھستند و بسیاری از دانش آموزان ھم چنان در کپرھا درس می خوانند.

با توجه به این مھم که جمھوری اسلامی ایران، ھم به میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرھنگی ١٩۶۶ سازمان ملل و ھم به کنوانسیون ١٩٨٩حقوق کودک ملحق شده است در قبال حق بر آموزش، دارای ھمان تعھداتی است که پیش از این از آن ھا یاد شد اما آنچه که امروز، سیستان و بلوچستان با آن مواجه است، نقض فاحش حقوق بشر در زمینۀ آموزش و حقوق کودکان است. تبعیض و عدم برابری فرصت ھا، استعدادھا را خاموش و کودکان شاد امروز را به بزرگان غمگین آینده تبدیل خواھد کرد. مصالح عالی کودکان، این بار زیر بار چرخ فقر، له خواھد شد و ناآگاھی، سنت ھای بی تامل را بیدار خواھد ساخت و نابردباری ھای توجیه پذیر، شاید به جای مجسمۀ  بودا، تندیس صلح، آزادی، فرھنگ و نشاط را به توپ ویران ساز خشونت ببندد و سخت تر اینکه ھمه چیز را به ناگاه فراموش کند.

دولت موظف است ضمن این که اقدامات فوری از جھت عدم تبعیض در آموزش و تامین فضای آموزشی مناسب و در دسترس که قابلیت انطباق با استانداردھای بین المللی را داشته باشد انجام دھد می بایست با برنامه ریزی و اقدامات تقنینی-قضایی و اجرایی به توانمندسازی کودکان وآموزش آن ھا یاری برساند.

فقر فضای آموزشی بر یادگیری کودکان اثرات منفی بسیاری دارد از میزان توجه آن ھا خواھد کاست و کار برای معلمین آن ھا بسیار سخت تر خواھد بود و در بدترین حالت با نبود فضای آموزشی مناسب، کودکان از فرصت تحصیل باز می مانند.

فضای آموزشی مناسب مطابق با استانداردھای تعریف شده بین المللی می بایست دارای ۴ ویژگی موسوم به ۴AS باشد:

موجود بودن: دولت ھای عضو کنوانسیون در وھلۀ اول متعھد ھستند که آموزش را موجود سازند یعنی تضمین نمایند که از نظر کمی، موسسات و برنامه ھای آموزشی فعال و مجرا در کشور بحد کفایت وجود دارد که نیازمند اختصاص دادن تسھیلات ویژه در این زمینه و بخصوص در مورد استان ھای محروم و مرزی ھمانند سیستان و بلوچستان و افزایش بودجۀ سالانۀ آنھاست که تامین فضای آموزشی مناسب از اولویت ھای آن است

قابل دسترس بودن: دولت ھا متعھد ھستند که آموزش را قابل دسترس سازند. یعنی دولت باید برای حذف واقعی تبعیض ھای طبقاتی، جنسیتی، قومی و نژادی در حوزه ی آموزش تلاش کرده و برخورداری یکسان و برابر ھمگان از حق آموزش را تضمین کند. بنابراین امکان داشتن و در دسترس بودن فضای آموزشی مناسب باید برای ھمگان از جمله کودکان بلوچ تضمین شود به گونه ای که حتی از نظر بعد مسافت باید یک فاصلۀ معقول از محل سکونت دانش آموز داشته باشد که فرد دچار مشقت دسترسی نشود.

قابل قبول بودن: یعنی دولت می بایست تضمین ھای حداقلی راجع به کیفیت آموزش را رعایت نماید. مثلاً فضای آموزشی باید از نظر بھداشت و سلامتی برای کودکان و معلمان، امکانات مناسبی را فراھم نماید و یا به تعداد معلمان بحد کافی و متناسب با جمعیت دانش آموزان وجود داشته باشد.

 فضای آموزشی باید به گونه ای باشد که امکان مشارکت فرھنگی و آموزشی و ورزشی و تفریحی کودکان را تامین نماید.

قابل انطباق بودن: یعنی فضای آموزشی باید مطابق با کیفیت ھای تعریف شده ی بین المللی باشد که انطباق پذیر با شرایط خاص کودکان و ھمچنین انعطاف پذیر باشد. مثلاً فضای آموزشی باید برای افراد خاص ھمانند پناھندگان، اقلیت ھای قومی و مذھبی، کودکان بی سرپرست، کودکان استثنایی و مردمان بومی، کیفیت ھا و ویژگی ھای خاص مطابق با نیازھای ھر کدام از این دسته ھارا داشته باشد.

کودکان، نزدیک ترین افراد به لحظۀ تولد ھستند و بی توجھی به آن ھا اولین تھدید به وضعیت مرگ ھای معنوی است؛ انسانی که به خاطر فقر نمیتواند ھمانند انسانی دیگر باشد باور کنید انسانی است که ھمانند انسانی دیگر نیست. پذیرش واقعیات، می تواند انگیزه ای برای شدن باشد؛ راھکار، تفکر نقاد، خواستن ھای مداوم و اعتراض ھای معقولانه است. پیگیری ھای نمایندگان مجلس، تلاش NGO ھای حقوق بشری، دیالوگ ھای مستمر، آگاه سازی و ظرفیت سازی افراد برای شناسایی حقوق خود و دیگران و توانمند سازی آن ھا برای مطا لبۀ این حقوق، تنھا وظیفۀ والدین و یا گروه ھای فعال منطقۀ  سیستان و بلوچستان نیست؛ شھروند جھانی، نقش ھمگانی ھمۀ افراد برای حمایت از حقوق بشر و بطور خاص حقوق کودکان است. بنابراین ھر فردی به سھم خود باید در انتقال معضلات به دولت و ھم چنین ارائۀ پیشنھادات و نظرات خود از ھر طریقی، به تامین و تضمین حقوق کودکان کمک نماید.

دموکراسی یک فرایند یکباره نیست تلاشی است مستمر که نیازمند انسان ھای کنشگر و مسئول در ھر جامعه است.در این پروسه، کودکان شاد و آزاد، سرمایه ھای آینده ی جوامع متمدن ھستند. یادمان باشد که ھدف ھای بزرگ با دستان کوچک تحقق نمی یابد روح جمع و اراده ھای ھمسو، کودکان را تنھا

نخواھد گذاشت و نھایتاً دولت ھا، ملزم به پذیرش تعھدات خود و انجام مطالبات ھمۀ مردم می شوند.

جمع بندی:

کودکان استان سیستان و بلوچستان در وضعیت مناسبی از نظر فضای آموزشی قرار ندارند.

بسیاری از کودکان بخاطر فقر فضای آموزشی از ادامھ تحصیل باز می مانند.

فقر اقتصادی، مھم ترین عامل کمبود زیرساخت ھای آموزشی در این استان است.

دولت ایران متعھد به اجرای مفاد میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرھنگی ١٩۶۶ و ھم چنین کنوانسیون ١٩٨٩حقوق کودک در حوزه ی آموزش میباشد.

عدم تامین فضای آموزشی مناسب از سوی دولت، نقض حقوق بشر است.

فعالیت NGO ھا و نمایندگان مجلس و انتقاد مستمر از وضع موجود، یکی از راھکارھای مھم برای مطالبه از دولت است.

کودکان، بزرگسالان آینده و سرمایه ھای گرانبھای امروز ما ھستند. خط صلح 02 مرداد