نفس‌های آخر «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان»/ کیومرث امیری ماهنامه خط صلح

ماهنامه خط صلخ ۶.۱۰.۱۴۰۲

سال‌های ۵۴-۱۳۵۳ که سپاه دانش چند سالی بود به روستایمان آمده بود و ما بچه‌های روستا به تازگی خواندن و نوشتن را فرا گرفته بودیم، هرازچندگاهی خودروی سواری لندروری را مشاهده می‌کردیم که از شهر به روستا می‌آمد و برایمان کتاب می‌آورد. سرنشینان خودرو، آقا و خانم جوان و مهربانی بودند که با روی گشاده ما بچه‌های روستا را به سمت خود فرا خوانده و کتاب‌ها را به صورت رایگان دستمان می‌دادند. آن‌ها گاهی هم خودشان برایمان کتاب می‌خواندند و همواره ما را به کتاب خواندن تشویق می‌کردند. به خوبی به یاد دارم که آن روزها کتاب‌ها بوی خاصی داشتند و تصاویر داخل کتاب‌ها، هر کدام دنیای تازه‌ای را به روی ما کودکان می‌گشودند؛ دنیایی که به قدری شیرین بود که تا آن زمان حتی در رویاهایمان هم ندیده بودیم. آقا و خانم جوان، بعضی وقت‌ها هم برایمان فیلم نمایش می‌دادند؛ فیلم‌های مخصوص بچه‌ها. ما تعدادی بچه‌ی ایلیاتی، دور لندرور جمع می‌شدیم و با ذوق و هیجان به تماشای فیلمی می‌نشستیم که از پروژکتور کوچکی روی پرده‌ی سفید داخل اتاق لندرور نمایش داده می‌شد. چه شور و حال و لذتی داشت! خدا خدا می‌کردیم لندرور حامل فیلم و کتاب هر روز به روستایمان بیاید و اگر دیر می‌آمد، می‌رفتیم کنار جاده‌ی خاکی پشت دهکده‌مان و ساعت‌های طولانی چشم به راه آمدنش می‌ماندیم. زمستان‎ها که باران و برف جاده‎ها را حسابی به گل و لای تبدیل می‎کرد و عبور و مرور از آن برای خودروها بسیار سخت بود، لندرور باز هم خودش را به سختی به ده ما می‎رساند و در آن هوای سرد و گاه زیر بارش برف و باران برایمان کتاب می‌آورد. ما چیزهایی در کتاب‌ها و فیلم‌ها می‌دیدیم و می‌آموختیم که خیلی خوب و جذاب و آموزنده و سرگرم‌کننده بودند. فراموش نکردم روی درهای خودروی لندرور نوشته شده بود: «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» و در کنارش تصویر پرنده‌ای بود که روی شاخه‌ی درختی شبیه کتاب نشسته بود؛ تصویری که برای ما کودکان روستا بسیار جذاب و دل‌چسب بود. آن لندرور، در واقع خودروی کتابخانه‌ی سیار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در آن سال‌ها بود. تاریخچه و اهداف تأسیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در دی ماه سال ۱۳۴۴، با پیشنهاد لیلی ارجمند و با حمایت همه جانبه‌ی فرح پهلوی با عنوان نهادی «غیرانتفاعی» یا «ناسودبر» و با اهداف فرهنگی و هنری تأسیس شد. تا پیش از انقلاب، شرکت ملی نفت به خاطر درآمد مناسب و آموزش و پرورش به دلیل نقش تربیتی و در اختیار داشتن نیروی متخصص در امر آموزش کودکان و نوجوانان دو حامی قدرتمند مالی و فکری کانون بودند. ولی پس از انقلاب و در سال ۱۳۶۰، کانون به عنوان شرکت در اداره‌ی ثبت‌ شرکت‌ها و مالکیت صنعتی به ثبت رسید و بر اساس تصویب نخست وزیری، نظارت آن به وزارت آموزش و پرورش سپرده شد. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از آن زمان کج دار و مریز به فعالیت خود ادامه داده تا اخیراً که از سوی دولت رئیسی در لیست نهادهای «زیان‌ده» معرفی و مترصد انحلال آن هستند.

این کانون با هدف ایجاد امکانات لازم برای رشد و پرورش فکری و ذوقی کودکان و‌ نوجوانان و کمک به شکوفایی استعدادهای آنان در اوقات فراغت تأسیس شد و در آغاز کار، از اهداف اصلی‌اش تحت پوشش قرار دادن کودکان و نوجوانان عشایر و روستایی بود که به کتاب دسترسی نداشته و از کتاب‌خوانی محروم بودند. در سال‌های بعد که کانون بزرگ‌تر و گسترده شد، فعالیت‌های بسیار چشمگیری در سطح همه‌ی نقاط و شهرهای کشور داشت و با ایجاد صدها کتابخانه و سالن نمایش در زمینه‌های سینما، تئاتر، نقاشی، خطاطی و غیره و برگزاری مسابقات و اردوهای متعدد، قشر وسیعی از کودکان و نوجوانان شهری و روستایی را تحت پوشش و آموزش قرار داد و در بخش تولید و اکران فیلم‌های سینمایی به رشد قابل توجهی دست پیدا کرد. بنا به آن‌چه در اساسنامه‌ی کانون آمده است، هدف از تأسیس و گسترش آن را می‌توان به شرح زیر برشمرد:

  • تأسیس مراکز عرضه‌ی کتاب و آموزش‌های فرهنگی، هنری و ادبی مخصوص کودکان و نوجوانان در کشور
  • تهیه و استفاده از وسایل سمعی و بصری، تدارک وسایل آموزشی، تولید، توزیع، نمایش و فروش فیلم‌های سینمایی و تولید تئاتر مخصوص کودکان و نوجوانان
  • کمک به توسعه و ترویج ادبیات کودکان و نوجوانان از طریق تشویق نویسندگان، هنرمندان و ناشران و همکاری با آنان
  • برگزاری جشنواره‌ها و نمایشگاه‌های ادبی، هنری و فرهنگی مخصوص کودکان و نوجوانان
  • تولید سرگرمی، اسباب‌بازی، بازی‌های رایانه‌ای و غیره
  • ایجاد واحد‌های کتاب‌رسانی سیار برای عرضه‌ی کتاب به بچه‌ها در روستا‌ها
  • همکاری با موسسه‌های ایرانی و غیرایرانی که با کانون هدف‌های مشترک دارند.

در اساسنامه‌ی تأسیس کانون، هم‌چنین به ناسودبری و فرهنگی بودن آن و این‌که اساساً کانون برای سوددهی تجاری نبوده و نیست، تأکید شده است. گذری بر کارنامه‌ی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان . این نهاد فرهنگی و هنری با تشکیل و گسترش کتابخانه‌های سیار شهری، سیار روستایی و پستی در سراسر ایران و با ارائه‌ی فعالیت‌های فرهنگی و هنری از ابتدا با مخاطبان کودک و نوجوان خود ارتباطی نزدیک برقرار می‌کرد. جالب است بدانیم که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در گام اول قصد داشت در هر مدرسه‌ای یک کتابخانه‌ی کانون بسازد و اولین کتابخانه‌های سیار کانون، کامیون‌های ارتشی، اتوبوس، ماشین‌های سواری و حتی اسب و قاطر بودند که کتاب‌ها را به دور افتاده‌ترین نقاط ایران‌ ارسال می‌کردند. انتشار ده‌ها عنوان کتاب و نوار موسیقی، ساخت هزاران دقیقه انیمیشن و فیلم کوتاه و بلند و مستند، تولید نمایش‌های عروسکی سرگرم‌کننده و نرم‌افزار‌های آموزشی رایانه‌ای از جمله فعالیت‌های فرهنگی و هنری کانون به‌شمار می‌روند. کانون زبان ایران نیز پس از انقلاب به عنوان یکی از زیر مجموعه‌های کانون مشغول به فعالیت است که با داشتن شعبه‌های زیادی در سراسر کشور کار آموزش زبان‌هایی چون انگلیسی، فرانسوی، آلمانی و اسپانیایی را بر عهده دارد. این کانون با بیش از نیم قرن فعالیت چشمگیر، نخبگان و فرهیختگان زیادی را رشد و پرورش داده که جای تأمل دارد. سینماگرانی چون بهرام بیضایی، عباس کیارستمی، ناصر تقوایی، مسعود کیمیایی، امیرنادری، کیومرث پوراحمد و غیره در حالی کار خود را با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز کردند و اولین آثار خود را با سرمایه‌گذاری این مجموعه‌ی بزرگ فرهنگی ساختند که در ادامه هر کدام به چهره‌ای درخشان در تاریخ سینمای ایران بدل شدند. هم‌چنین جمعی بزرگ از شاعران و نویسندگان و هنرمندانی چون هوشنگ مرادی کرمانی، مصطفی رحماندوست، نورالدین زرین کلک، فرشید مثقالی، علی‌اکبر صادقی و بسیاری دیگر نیز به مدد سرمایه‌گذاری کانون در عرصه‌ی هنر ایران طلوع کردند و آثاری ارزشمند از خود برجای گذاشتند و خدمات ارزنده‌ای به هنر و ادبیات کشور کردند.کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دهه‌ها مأمن و ‌پناه امنی برای کودکان کشورمان بود. در روزهای ترس و اضطراب جنگ و دهه‌ی شصت، شاید بتوان این کانون را از مهم‌ترین عوامل برای حفظ تعادلی نسبی در زندگی بخش بزرگی از کودکان ایرانی در بسیاری از شهرهای کشور دانست.آیا تصمیمات دولت رئیسی که کانون را به انزوا برده، آن را به تعطیلی خواهد کشاند.در حالی که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از روز تأسیس به عنوان یک موسسه‌ی «ناسودبر» فرهنگی معرفی شده، در اقدامی عجیب مدیران فرهنگی دولت رئیسی به بهانه‌ی «زیان‌ده» بودن آن قصد دارند کتابخانه‌های این مرکز فرهنگی را تعطیل یا در نهاد کتابخانه‌های کشور ادغام کنند. مدیران فرهنگی دولت ابراهیم رئیسی مدعی شده‌اند که کتابخانه‌های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان زیان‌ده هستند و باید واگذار شوند. معنای این حرف نیز این است که حدود هزار کتابخانه با بیش از سه هزار پرسنل که به عنوان شاخص‌ترین و موثرترین نهاد مختص کودکان و نوجوانان شناخته می‌شود و فرزندان این مملکت را پرورش داده و احتمالاً قرار بوده که در ادامه نیز پرورش دهد، به دلیل عدم سودآوری به تعطیلی کشیده خواهند شد. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدیران فرهنگی دولت سید ابراهیم رئیسی به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به عنوان یک «بنگاه‌های اقتصادى» نگاه می‌کنند که باید سودآور باشد. در حالی که بسیاری شاید به درستی معتقد هستند که‌ این بهانه‌ای بیش نیست و با تعطیلی و یا ادغام کتابخانه‌های کانون پرورش فکری، این «مدیران فرهنگی» در نهایت مرغک بی‌بال و پر کانون را بی‌دردسرتر می‌توانند ذبح کنند. به نظر می‌رسد هدف در پس پرده‌ی این تعطیلی‌ها نه مسئله‌ی سود و زیان که احتمالاً تلاش برای رسیدن به این مقصود است که کودکان مناطق محروم ایران به جای رفتن به سراغ کانون، بیش‌تر به سوی موسسات ایدئولوژیک بروند. اما هدف هر چه که باشد، حال می‌توان گفت که پیشنهاد نابخردانه‌ی وزارت ارشاد بار دیگر ثابت کرد که کتاب و کتاب‌خوانی چقدر در این سرزمین غریب است که نه‌ تنها برای ارتقای آن هیچ کنش مالی و معنوی صورت نمی‌پذیرد، بلکه از کالبد نحیف آن انتظار سوددهی وجود دارد و به نیستی نیز تهدید می‌شود. حال آن که نابود کردن بنیاد‌های ریشه‌دار این مرز و بوم و کانون‌های انسان‌ساز و خاطره‌ساز نسل‌ها، ضربه‌ی سنگینی بر مسیر رشد، استعدادیابی و پرورش کودکان این سرزمین است. لازم به ذکر است که در کم‌تر از چند ساعت پس از انتشار، این خبر با واکنش گسترده‌ی نویسندگان و فعالان حوزه‌ی کودک و دلسوزان فرهنگی مواجه شد و برخی حتی آن را نیشتری بر تن نیمه جان ادبیات کودک در ایران توصیف کردند. فرهیختگان و اهل فن بر ادامه‌ی فعالیت کانون طبق روالی که داشته اصرار می ورزند. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پدیده‌ی بکری است که مشابه آن تا سال‌ها در کشور‌های دیگر وجود نداشت و بنا به شهادت بسیاری از کارشناسان مدل مشابهی برای کانون در سراسر خاورمیانه وجود ندارد. از این جهت ایده‌ی تشکیل کانون، طرح بسیار ارزشمندی بوده و باید در گذر سال‌ها تحول می‌یافت و پیشرفت می‌کرد. اما نه تنها این اتفاق رخ نداده که امروز حتی اهداف اولیه‌ی آن فراموش شده و احتمال انحلال آن وجود دارد.