۱۴.دی.۱۴۰۲روزنامه اطلاعات
طبق گزارش مرکز آمار، پارسال در مقطع ابتدایی بیش از ۱۷۵ هزار دانشآموز، در مقطع متوسطهی اول حدود ۱۹۸ هزار دانشآموز و در مقطع متوسطهی دوم نیز حدود ۵۵۷ هزار دانشآموز ترک تحصیل کردهاند.
آیا میتوان فرضیات ذیل را به عنوان علل این واقعه برشمرد؟: ۱-بیانگیزگی در تحصیل و روشننبودن آیندهی پس از آن؛ بهگونهای که تحصیل را از امری «معنیدار» به کنشی بیسرانجام جلوه دادهاست. ۲-فقر در محیط خانواده؛ به گونهای که ادامهی تحصیل مدرسهای از توان سبد خانوار بیرون افتادهاست؛ ۳-سختگیریهای درون مدرسه؛ بهگونهای که شوق حضور در این فضا را از دانشآموزانِ طالبِ شادی در سنین کودکی و نوجوانی ستاندهاست؛ ۴-زرق و برقهای مادّیِ افرادِ نهچندان تحصیلکرده، که رهزن فکری دانشآموز شده، و وی را از آیندهنگریِ تحصیلی به حالبینیِ موقتی دچار کردهاست؛ ۵-فراهمنبودن سختافزارهای آموزشی و دشواریهای حضور در مدرسه، اعمّ از سقف بالای سر و حداقلهای امکانات رفاهی، که در مقایسههای میان مدارسِ برخوردار و غیربرخوردار، دانشآموزان ضعیف را وامیدارد تا عطای مدرسه را به لقایش ببخشند. تا زمانی که ارادهای برای حلّ و فصل یکباره و دور از فرافکنیها به میدان نیاید و ترجیعبندِ «یکشبه نمیتوان مشکلات را حل کرد»، از تکرار نیفتد، باید سال به سال شاهد افزایش آمار نگرانکنندهی فوق باشیم.
آخرین دیدگاهها