باران کوچولو نفس می کشید که داخل یخچال زنده به گورش کردند ! مادر و دوست پسرش قاتل بودند !

به گزارش خبرنگار جنایی رکنا، 2 آبان ماه پارسال رسیدگی به معمای قتل دختر 7 ساله ای به نام باران با کشف جسدش در یخچال خانه ای واقع در شهرک علائین شهرری ، در دستور کار مجید باقری بازپرس کشیک قتل دادسرای شهرری قرار گرفت.بررسی ها نشان داد باران در یخچال به دلیل کمبود اکسیژن محیط جان خود را از دست داده است و این به معنی است که قاتل باران به اشتباه گمان کرده او فوت کرده و جسم نیمه جان را داخل یخچال گذاشته است.بررسی های اولیه حکایت از آن داشت که مادر باران از مدتی قبل با مردی به نام افشین زندگی می کرده و خانه ای که جسد باران در آن کشف شد متعلق به افشین است.پلیس مبارزه با مواد مخدر یکی از توزیع کنندگان مخدر منطقه به نام افشین را شناسایی کرده و با حکم ورود، به خانه اش مراجعه کردند.افشین که متوجه حضور ماموران شده بود از پنجره رو به کوچه پشتی بیرون پرید و از مهلکه گریخت.تعدادی از ماموران اقدام به ردیابی او کردند و چند مامور مشغول تفتیش خانه شدند که مقادیری  مواد مخدر کشف شد.در همان حین سگ ولگردی که از مدتی قبل در حیاط خانه افشین زندگی می‌کرد وارد آپارتمان شد و در آشپزخانه زوزه می کشید.ماموران وارد آشپزخانه شدند و ناگهان چسبی که روی در یخچال زده شده بود ؛ نظر یکی از ماموران را جلب کرد و اقدام به باز کردن در یخچال کردند که جسم پتوپیچ شده ای را مشاهده کردند.سر پتو را کشیدند و جسد بی جان دختربچه معصوم به نام باران از داخل یخچال روی زمین غلتید.بلافاصله موضوع کشف جسد به بازپرس باقری مخابره شد و ایشان به همراه تیم جنایی برای تحقیقات در محل حاضر شدند.بررسی های اولیه حکایت از آن داشت که با توجه به جمود نعشی و فساد جسد ،مدت زیادی از قتل می گذرد. علت تامه فوت مشخص نیست اما بررسی ها فرضیه خفه شدن کودک را قوت می بخشد.اما بعد از اینکه مادر باران متوجه شد که ماموران پلیس برای دستگیری افشین مراجعه کردند، در تماس با مستاجر ساکن طبقه پایین گفته بود هر زمان ماموران رفتند به من اطلاع بده، امانتی با ارزشی در خانه هست که باید آن را بردارم!احتمالا مراد او از آن امانتی با ارزش جسد فرزندش باشد.حدود یک ماه از کشف جسد باران می گذشت که افشین و مادر باران به دام قانون افتادند.افشین در جلسه بازجویی اظهار داشت:«بعد از اینکه فرار کردیم به یکی از روستاهای اطراف خمین رفتیم و یک ماه آنجا ماندیم اما دیگر پولمان ته کشیده بود.روز آخر ما مانده بودیم و یک تکه نان لواش! برای همین تصمیم گرفتیم برگردیم و اجاره مستاجرها را بگیریم و بعد دوباره فرار کنیم.»افشین و مادر باران وقتی متوجه حضور ماموران شدند باز هم قصد فرار داشتند که با شلیک تیر هوایی وادار به تسلیم شدند.مادر باران در جلسه بازجویی نزد بازپرس پرونده به قتل دخترش اعتراف کرد و اظهار داشت که مرد مورد علاقه اش به نام افشین در مخفی کردن جسد با او همدستی داشته است.اما در آخرین جلسه بازجویی مادر باران سناریوی جدید درباره قتل دخترش مطرح کرد که مطابق آن افشین را متهم به قتل کرد.این در حالی بود که زن جوان قبلا بازسازی صحنه جرم را هم انجام داده بود.مادر باران در آخرین اظهارات خود نزد بازپرس پرونده گفت:«کارگر خانه های مردم بودم و کار نظافت انجام می دادم.یک روز زمانی که به خانه برگشتم، خیلی خسته بودم و بعد از مصرف مواد و همچنین قرص آرامبخش خوابیدم.صبح روز بعد وقتی بیدار شدم، دیدم باران گوشه خانه بی جان افتاده است.یک آینه پایین پایش و یک آینه هم بالای سرش بود.باران از آینه و رعد و برق می ترسید.از افشین پرسیدم ماجرا چیست که اظهار بی اطلاعی کرد.می خواستم باران را به بیمارستان منتقل کنم اما افشین گفت باران دیگر نفس نمی کشد و اگر پدرش متوجه شود، از ما شکایت می کند و به دردسر می افتیم.برای همین دخترم را در یخچال گذاشت و حدود 8 ماه جسد باران در یخچال بود.»مادر باران در مورد علت اینکه در بازجویی های قبلی اظهارات ضد و نقیضی داشت اظهار داشت:«افشین به من می گفت اگر قتل را گردن بگیری چون ولی دم هستی، پدر باران هم به تو رضایت می دهد.بعد می گفت من آشنا دارم و می توانم زود از زندان آزاد شوم، بعد آزاد شدن به تو کمک می کنم.اما حالا که چند ماه گذشته به خاطر دخترم می خواهم از افشین شکایت کنم و برای همین حقیقت را گفتم.