موانع اجرای فلسفه برای کودکان در آموزش و پرورش

۱۹.تیر.۱۴۰۳ خبرگزاری مهر

عصر روز گذشته (دوشنبه ۱۸ تیرماه) اولین پیش نشست همایش ملی فلسفه برای کودکان «ضرورت ورود فلسفه‌ورزی با کودکان در مدارس» در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.سعید ناجی، دبیر علمی این همایش در ابتدای سخنانش از همه دانشجویان، دانش آموزان و تسهیلگران دعوت کرد تا در این نشست‌ها و همایش‌ها شرکت کنند چون درست است که مقاله علمی اهمیت دارد اما اولویت با صحبت‌ها و تجربه‌های این افراد است. وی افزود: با توجه به صحبت‌های اساتید در پیش نشست امروز، متوجه شدیم که آموزش و پرورش ما مشکلاتی دارد و حالا باید ببینیم که برای حل این مشکلات چه کارهایی باید انجام دهیم برای ادامه بحث می‌خواهم از شما بپرسم که به نظرتان سیستم آموزش و پرورش فعلی چه کارکرد عملی و نه نظری دارد؟ پس از پاسخ برخی از حضار به این سوال ناجی گفت: سیستم آموزش و پرورش فعلی مبتنی بر حافظه کوتاه مدت است برای همین بچه‌ها هرچه یاد می‌گیرند هفته بعد فراموش می‌کنند. بنابراین مسئله ما در این همایش و جلسات این است که کارکرد آموزش و پرورش را عوض کنیم. ناجی در ادامه به موانعی که برای ورود فبک به آموزش و پرورش وجود دارد پرداخت و بیان کرد: یکی از مهم‌ترین موانع برای اینکه آموزش و پرورش ما تغییر نمی‌کند این است که آموزش و پرورش و رشته‌های تعلیم و تربیت همیشه کشفیات جدید را با تأخیر می‌پذیرند بنابراین برای اینکه مدارس با کشفیات روانشناسی کودک آشنا شوند حالا حالاها باید زمان بگذرد بماند که خیلی از دست‌اندرکاران آموزش و پرورش اصلاً با این موضوعات آشنا نیستند این درحالیست که امروزه فهم جدیدی نسبت به کودک وجود دارد و اصلاً برای همین فبک به وجود آمده است. این متخصص و محقق فلسفه برای کودکان اضافه کرد: در آموزش و پرورش ما شناخت و معرفت درستی نسبت به دانش وجود ندارد و سیستم آموزش و پرورش ما هنوز انباشتی است. مورد دیگر اینکه به غیر از آموزش و پرورش رشته‌های فلسفه تعلیم و تربیت ما در دانشگاه‌ها هم نسبت به اتفاقات دنیا خیلی عقب هستند و اساتید ما در این رشته پیشرو نیستند بلکه منتظرند ببینند در خارج از کشور چه اتفاقی می‌افتد و بعد به آن ارجاع دهند. وی در پایان اضافه کرد: امیدوارم در دولت جدید به این موضوع توجه شود چون در دولت‌هایی که رؤسای متفکر دارند به آموزش و پرورش هم توجه می‌کنند و من امید دارم این دولتی که حدس می‌زنم کمی متفاوت خواهد بود به آموزش و پرورش اهمیت بیشتری دهد چون دولت‌های قبلی جز تأمین حقوق معلم‌ها به هیچ چیز دیگری فکر نمی‌کردند. این در حالیست که تغییر در آموزش و پرورش موقعیت اقتصادی یک کشور را ارتقا می‌دهد مثل سنگاپور که امروز تبدیل به یک کشور پیشرفته شده است. ما باید بدانیم که تفکر مهارت و یادگرفتنی است نه حفظ کردنی و پیش از بچه‌ها، معلمان باید مهارت تفکر را یاد بگیرند که متأسفانه ما علی رغم جلسات بسیاری که در آموزش و پرورش داشتیم معلمان ما پذیرای این تغییرات نیستند. ناجی در پایان سخنانش با حضار در خصوص موانعی که برای اجرای فبک در آموزش و پرورش وجود دارد گفتگو کرد. آشنایی کودک با دردهای اجتماع از طریق فبک. مهرنوش هدایتی، نویسنده حوزه فلسفه برای کودکان و مشاور کودک و نوجوان از دیگر سخنرانان این مراسم گفتگوی خود را با یک بازی و مشارکت حضار آغاز کرد و گفت: ما ۱۸ سال طلایی از عمرمان را مهم‌ترین سال‌های زندگیمان است را در مدارس و سیستم آموزش و پرورش از دست می‌دهیم و حالا ما چطور می‌توانیم به کسی که ۱۸ سال به جایش فکر کردیم بگوییم متفکر خلاق و نقاد شو و اصلاً به همین دلیل لیپمن موضوع فلسفه برای کودکان، تفکر خلاق و تفکر فعال را مطرح کرد. وی افزود: ما باید به بچه‌ها یاد دهیم دغدغه‌ای را مطرح کنند که قابل حل باشد نه اینکه سراغ حل دغدغه‌های آرمانی و رویایی باشند. تفکر فعال خیلی به تفکر normative (هنجاری) نزدیک است. ما باید اول مسئله ایجاد کنیم و بعد دنبال راه حل برای مسئله باشیم. بنابراین مهم‌ترین خروجی که فبک می‌تواند برای ما داشته باشد تجربه آشنایی کودک با دردهای اجتماعی است نه دردهای خانواده و همسایه و همکلاسی. نکته دیگر اینکه در حوزه تعلیم و تربیت ما خیلی کم به دغدغه‌های جهانی توجه و معمولاً به دغدغه‌هایی در حد خانواده و اینها پرداخته می‌شود. هدایتی ادامه داد: بچه‌های ما باید یاد بگیرند که یک قدم کوچکشان می‌تواند به حل خیلی از دغدغه‌های جهانی کمک کند و لازم نیست کار بزرگی انجام دهند البته به شرطی که برداشتن این قدم‌ها دروغین و شعاری نباشد. از این جهت مربیان حلقه کندو کاو باید توجه داشته باشند که بچه‌ها ایده‌های عملیاتی دهند. این مشاور کودک و نوجوان در پایان به موضوع تفکر متعهد اشاره کرد و گفت: تفکر متعهد یعنی من نسبت به حرفی که می‌زنم متعهد هستم و در جهت آن قدم برمی‌دارم و این موضوع در فبک بسیار اهمیت دارد. منظورم از تفکر متعهد این است که بچه‌ها به جای اینکه بگویند من به فکر فلان چیز هستم باید یاد بگیرند بگویند من درباره فلان موضوع دغدغه دارم و بعد درباره آن دغدغه مسئله سازی و سپس آن دغدغه حل شود