با شنیدن این خبر دین کسی به خطر نمی افتد،
رگ غیرت کسی پر خون نمی شود و خنجره کلمات سینهای را نمی شکافد،
می ماند بی غیرتی ما که از شنیدن خبر تجاوز به یک کودک دق نمی کنیم
و یا از سر درد به کوه و بیابان نمی زنیم.
دریافت شد از: احمد کاظمی زاده Ahmad Kazemi Zadeh
کودک کار مورد تجاوز گروهی قرار می گیرد، شش مرد به دختر یازده ساله تجاوز می کنند، در همان شهری که این تجاوز رخ می دهد آپارتمانهای اشرافی با دلار و یورو اجاره داده می شود.
ماهی بین شش تا نه هزار دلار، عجیب است با شنیدن این دو خبر دین کسی به خطر نمی افتد، رگ غیرت کسی پر خون نمی شود و خنجره کلمات سینهای را نمی شکافد، چراکه صاحبان غیرت در این وضع نفع مشخص دارند، به ثروتهای باد آورده می رسند، پست و مقام می گیرند. غیرت وقتی سود آور می شود برایش برنامه ریز پیدا می شود، کسانی سازماندهی اش می کنند و بقیه روی صحنه بازیاش می کنند و برخی ما بازی می خوریم و یادمان می رود دعوا سر قدرت و ثروت است و بقیه اش کشک.
– می ماند بی غیرتی ما که از شنیدن خبر تجاوز به یک کودک دق نمی کنیم و یا از سر درد به کوه و بیابان نمی زنیم. غروب بغد از خواندن این خبر به پارک شهر رفتم و از شدت درد آنقدر دویدم که از نفس افتادم و روی چمن یله مثل مرده افتادم، چشمهایم را بستم. خاطرات کودکی شبیخون زد، گرسنگیها و سیلیها به یادم آمد و گریستم. مدتها بود این چنین نگریسته بودم. قرار بود انقلاب به این مصیبتها پایان دهد، ولی ما مانده ایم با غارتی که هر روز فقر را گسترش میدهد و هنوز اشتهایش برای غارت بیشتر کم نمیشود.
غارتگران حتی اگر به زندان بروند حرمت می بیند و … چقدر تلخ است حکایت این روزهای ما و غیرتهایی که یا مرده اند و یا سازمانی می جنبند و جامعه را منحط و منحط تر می کنند. نظر نیوز29 خرداد
آخرین دیدگاهها