جشن تولد برای کودکی که با کتک های نامادری اش به کما رفته بود

Bildergebnis für ‫جشن تولد برای کودکی که با کتک های نامادری اش به کما رفته بود‬‎

 فرستنده خبر: بهادر تهی ماسوله  Bahador Tohi masoule

 او 18روز قبل درحالی‌که آثار متعدد شکستگی استخوان و همچنین سوختگی روی بدنش مشهود بود و با مرگ دست و پنجه نرم می‌کرد، به بیمارستان تهرانپارس منتقل شد.

دختربچه هدف کودک‌آزاری قرار گرفته بود و شرایط بحرانی و خونریزی ‌مغزی‌اش باعث شد که به بخش مراقبت‌های ویژه منتقل شود. حالا درحالی‌که زخم‌های دختربچه تا حدودی التیام یافته و مادرش مدعی است نامادری او را شکنجه کرده است، کارکنان بیمارستان برای او جشن تولد گرفتند تا وی به تنها آرزویش برسد.

«آرزوم اینه که برام جشن تولد بگیرند.» این تنها خواسته معصومه ۱۰ساله، تازه‌ترین قربانی کودک‌آزاری از مسئولان بیمارستان بود.

او 18روز قبل درحالی‌که آثار متعدد شکستگی استخوان و همچنین سوختگی روی بدنش مشهود بود و با مرگ دست و پنجه نرم می‌کرد، به بیمارستان تهرانپارس منتقل شد. دختربچه هدف کودک‌آزاری قرار گرفته بود و شرایط بحرانی و خونریزی ‌مغزی‌اش باعث شد که به بخش مراقبت‌های ویژه منتقل شود. حالا درحالی‌که زخم‌های دختربچه تا حدودی التیام یافته و مادرش مدعی است نامادری او را شکنجه کرده است، کارکنان بیمارستان برای او جشن تولد گرفتند تا وی به تنها آرزویش برسد.

در یک‌قدمی مرگ

شامگاه دوازدهم خرداد‌ماه بود که اورژانس معصومه را به بیمارستان تهرانپارس منتقل کرد. او به‌دلیل ضربه‌ای که به سرش خورده بود وضعیت وخیمی داشت. به همین دلیل نیم ساعت بعد در شرایطی اضطراری به اتاق عمل منتقل شد. شیدا آقایی، کارشناس بیهوشی بیمارستان که آن شب شیفت بیمارستان بود به همشهری می‌گوید: ظاهرا اول دختربچه را به مطب یک پزشک برده بودند اما چون وضعیت او حاد بود با آمبولانس به بیمارستان منتقلش کردند.

زن و مردی جوان همراه بیمار بودند که بعد فهمیدیم زن جوان نامادری معصومه است. وی ادامه می‌دهد: دختربچه تقریبا بیهوش و سطح هوشیاری‌اش حدود 4بود. این یعنی وی در وضعیت اضطراری قرار داشت. اما این همه آسیب‌ها نبود، چرا که وقتی لباس‌های بچه را درآوردیم روی باسنش آثار متعدد سوختگی با سیگار بود. روی قفسه‌سینه‌اش هم آثار سوختگی و کبودی‌های قدیمی وجود داشت.

روی دست راستش هم آثار شکستگی قدیمی که به مرور زمان و بدون هیچ درمانی جوش خورده بود، به چشم می‌خورد. وقتی درباره سوختگی‌های روی باسن معصومه از همراهان او پرسیدیم گفتند او را پوشک کرده‌اند و به همین دلیل سوخته است. این در حالی بود که او 10سال داشت و دختر 10ساله نیازی به پوشک ندارد. از طرفی او با این سن فقط 10کیلو وزن داشت.

اما از همه مهم‌تر ضرباتی بود که به سرش اصابت کرده و باعث شده بود خون در مغزش جمع شود. در چنین شرایطی وی به اتاق عمل منتقل شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت. بعد از جراحی معصومه به کما رفت و وضعیت وخیمی داشت.کارشناس بیهوشی بیمارستان ادامه می‌دهد: در همان روزهای اول دکتر پزشکی قانونی گزارش ویژه‌ای از وضعیت معصومه تهیه کرد و به این نتیجه رسیدیم که وی به‌احتمال زیاد مورد شکنجه و کودک‌آزاری قرار گرفته است؛ به همین دلیل ماجرا به پلیس گزارش شد. آنطور که پزشکان بیمارستان می‌گویند در نخستین روز انتقال معصومه به بیمارستان نامادری او پشت در اتاق بخش مراقبت‌های ویژه بیتابی می‌کرد اما با برملاشدن ماجرای کودک‌آزاری وی ناپدید شد.

یک آرزوی کوچولو

وضعیت معصومه دل هر آدمی را به درد می‌آورد. پزشکان بیمارستان همه تلاش‌شان را برای نجات جان او به‌کار گرفتند. 10روز از انتقال دختربچه به بخش مراقبت‌های ویژه می‌گذشت و او همچنان در کما بود تا اینکه سرانجام تلاش پزشکان بیمارستان تهرانپارس نتیجه داد و او از مرگ نجات یافت.

مسئول روابط عمومی بیمارستان می‌گوید: چند روز بعد از به‌هوش آمدن معصومه، او می‌توانست صحبت کند و به‌تدریج وضعیتش بهتر شد. وقتی همکارانم با او صحبت می‌کردند، می‌گفت که نامادری‌اش او را شکنجه کرده است. در جلسات روانکاوی درحالی‌که هنوز درد داشت، گفت تا به حال جشن تولد نداشته و آرزویش این است که برایش جشن تولد گرفته شود.

از همان موقع همکارانم به این فکر افتادند که برای معصومه جشن تولد بگیرند. به این ترتیب دیروز یکی از اتاق‌های بیمارستان تزیین شد و در شرایطی که معصومه روی تخت بود، پزشکان، پرستاران و همه کارکنان بیمارستان در جشن تولدش شرکت کردند و به او هدیه دادند تا او برای دقایقی هم که شده درد و رنجی را که تحمل کرده از یاد ببرد.

متهم کیست؟

در همین حال یکی از نزدیکان معصومه درخصوص حادثه تلخی که برای او اتفاق افتاده به همشهری گفت: پدر و مادر او سال82 با یکدیگر ازدواج کردند و 3سال بعد خدا معصومه را به آنها داد ولی درحالی‌که دختربچه 5سال داشت، والدینش از یکدیگر جدا شدند.

در این میان پدر معصومه با زنی مطلقه که دارای 2فرزند بزرگ بود ازدواج کرد اما از همان زمان بدرفتاری‌های نامادری با معصومه شروع شد.

این در حالی بود که مادر معصومه اجازه دیدن او را نداشت و هر چند سال یک‌بار می‌توانست مخفیانه او را ببیند. اما هرگز نمی‌دانست دخترش در چه شرایط سختی زندگی می‌کند. وی ادامه می‌دهد: مادر معصومه وقتی از اوضاع دخترش باخبر شد که به او گفتند معصومه در کماست. از آن روز او خودش را به بیمارستان رساند.

او مدعی است نامادری معصومه عامل کودک‌آزاری است و از وی در دادسرای ناحیه 4تهران شکایت کرده است. از طرفی پدر معصومه نیز از همسر دومش به‌دلیل آزار دخترش شاکی است اما چند روز بعد از اینکه معصومه به بیمارستان منتقل شد، همسر دومش مهریه‌اش را به اجرا گذاشته و پدر معصومه را به زندان انداخته و او حالا در زندان است. براساس این گزارش قرار است به‌زودی بازپرس دادسرای ناحیه 4تهران درباره این پرونده کودک‌آزاری تصمیم‌گیری کند.جام نیوز“تاریخ مخابره : ۱۳۹۵/۰۳/۳۱