حق زندگی سالم روانی برای کودکان

13 فروردین 1396   وحید ترابی

Image processed by CodeCarvings Piczard ### FREE Community Edition ### on 2017-03-29 17:46:03Z | http://piczard.com | http://codecarvings.com

تلاش می‌کنم هر شب درباره یکی از حقوق تصریح‌شده در منشور حقوق شهروندی بنویسم. نوشته‌ها و گفته‌های ما درباره حقوق شهروندی در عصری که همگان از طریق شبکه‌های اجتماعی می‌توانند وارد گفت‌وگوی فراگیر شوند، مؤثر خواهد بود. اگر مایل بودید، شما هم این نوشته‌ها را با دیگران به اشتراک بگذارید.

ماده 32-کودکان حق دارند به اطلاعات مناسب با سن خود دسترسی داشته باشند و نباید در معرض محتوای غیراخلاقی، خشونت‌آمیز یا هر نوع محتوایی قرار گیرند که موجب غلبه ترس یا بروز آسیب جسمی یا روانی شود.

بحث:
اذعان به این اصل که کودکان حق دارند به اطلاعات مناسب با سن خود دسترسی داشته باشند، اگرچه در شرایط امروزین بیش از هر چیز انسان را به دغدغه‌هایی درباره فضای مجازی و محتوای نامناسب آن می‌کشاند، اما بیش از آن ضرورت اصلاح نظام آموزش و پرورش و اطلاعاتی را که از طریق این نظام در اختیار کودکان قرار می‌گیرد متذکر می‌شود. کودکان ما آیا امروز هر آن چیزی را می‌آموزند که برای زیستن در دنیای جدید به آن نیازمند هستند؟ آیا اطلاعاتی که در اختیار آن‌ها قرار می‌گیرد ظرفیت تفکر خلاق، انتقادی و متناسب با تغییرات فزاینده را در اختیار ایشان قرار می‌دهد؟ آیا کودکان ما امروز چیزهایی می‌آموزند که برای مشارکت فعال و انتقادی در جامعه‌شان به آن نیازمند هستند؟ واژه «اطلاعات مناسب» به اندازه همه واژه‌های دیگری که در این ماده بر محتوای غیراخلاقی، خشونت‌آمیز و موجب ترس تأکید می‌کنند اهمیت دارد.

آیا نظام آموزش و پرورش اقدام به طراحی، پیگیری یا حمایت از آموزش‌ها و تربیت‌هایی که کودکان را به مسیر عقلانیت و تفکر و صلح‌دوستی و بردباری واردسازد و خشونت و افراطی‌گری را از فکر و اندیشه و عمل ایشان دور سازد در برنامه کاری خود داشته است؟ آیا این‌ها مصداق اطلاعات مناسب نیست؟

شمار قابل توجهی کودک بازمانده از تحصیل در ایران وجود دارد. این تعداد بنا به آمارهای موجود از چند صد هزار تا چند میلیون نفر گزارش شده است. این کودکان اصلاً در هیچ سازوکاری که تضمین‌کننده دسترسی درست به اطلاعات و ابزارهای کسب اطلاعات باشد قرار نمی‌گیرند. اجرای ماده 32 منشور مستلزم رفع پدیده کودکان بازمانده از تحصیل است.
آیا مدارس در ایران برنامه‌ای برای توانمندسازی کودکان در دنیای اطلاعاتی امروز دارند. مدارسی که بیش از هر چیز بر آموزش کتاب‌های
درسی تمرکز دارند و بهترین آن‌ها کودکان را از سنین ابتدایی برای ورود به کنکور پرورش می‌دهند و در بهترین حالت برای صیانت کودکان در برابر اطلاعات نامناسب، ایشان را از آوردن گوشی‌های تلفن همراه به مدرسه منع می‌کنند، قادرند به اجرای ماده 32 منشور حقوق شهروندی کمک کنند؟

آیا نظام آموزش و پرورش در ایران کادر آموزشی و پرورشی خود را برای تمایز نهادن میان اطلاعات مناسب و نامناسب آموزش داده است؟ و آیا اطلاعات نامناسب فقط از طریق فضای مجازی که اغلب ذهن والدین را به خود مشغول می‌سازد، منتقل می‌شود؟ تلویزیون نقشی در این زمینه ندارد؟ آیا دسترسی کودکان به همه برنامه‌های تلویزیونی و حتی صفحات روزنامه‌ها – مثلا صفحات حوادث – جزئی از اطلاعات آسیب‌زننده نیست؟ آیا تنظیم‌گری‌های کافی برای طبقه‌بندی و پخش محتوای تلویزیونی و هشدارهای کافی به والدین درخصوص دیدن برنامه‌های تلویزیونی وجود دارد؟

کودکان سازندگان آینده این سرزمین هستند و آینده را بر شانه اطلاعات مناسب یا نامناسبی که به ایشان داده می‌شود می‌سازند. تجربه روزمره والدین از آموزش کودکان‌شان حاکی از آن است که آن‌چه می‌آموزند نسبت درستی با ملزومات زندگی در دنیای جدید ندارد.

*جامعه‌شناس، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی و معاون پژوهشی مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری