سند آموزش «۲۰۳۰»؛ شبح کژدم نظام آموزشی کشور/ 10 ایراد اساسی در محتوای سند

لیدا اشجعی۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۶

سند آموزش 2030 که یونسکو به عنوان سند راهبردی آموزش در سطوح مختلف به کشورها از جمله کشورمان ارائه کرده است، نسخه شفابخش و قابل اعتمادی برای ارتقای کیفیت آموزش و پرورش ما نیست.

خبرگزاری فارس – محمد تاجیک: نظام سلطه جهانی از سال‌های 1980 به بعد یک موج جهانی‌سازی و همگرایی همه جانبه کشورها با نظام لیبرایی غربی را آغاز کرد. از لوازم و ملزومات اجرای این جهانی‌سازی هدفمند، یکسان سازی‌هایی در حوزه‌های گوناگون مانند مسائل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است.

در این میان موضوع فرهنگ و استفاده از ابزار‌های فرهنگی در جهت استعمار دولت‌ها از جمله اقدامات کلیدی و شاخص این نظام است و دست اندازی به نظام‌های آموزشی و تربیتی کشورهای مختلف از اهداف راهبردی نظام سلطه است.

در این مسیر با در نظر گرفتن عقاید و فرهنگ‌های دولت‌های مختلف، نسبت به دگرگون‌سازی هویتی در میان قشر نوجوان و جوان و دستیابی آسان به خواسته‌ها و تمنیات خود در راه زیر سیطره قرار دادن کشورها و انقیاد آنان، اقدام می‌شود.

 با عنایت به این مقدمه اشاره شده، تغییر نظام آموزشی کشورها و یکسان و همانند سازی آن با علایق و خطوط فکری و فرهنگی غربی، مدنظر تئوریسین‌های تعلیم و تربیت غرب و نظام سلطه جهانی قرار گرفته است و در این طریق سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی در قامت و لعاب سازمان ملل متحد، همواره سعی در ایفای این نقش داشته و دارند.

سازمان علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو)، مهم‌ترین مرجع اجرای طرح‌های علمی و فرهنگی در دنیاست. این سازمان از سال 2000 میلادی تاکنون یعنی از زمان تعیین 6 هدف آموزش برای همه و اهداف توسعه‌‌ هزاره، سعی در تغییر کارکرد‌های آموزشی و تربیتی در دنیا داشته است تا به نوعی زمینه‌ساز تغییر و تحول نظام‌های آموزشی در کشورهای مختلف باشد.

اگرچه جهان در طول این سال‌ها در زمینه آموزش پیشرفت قابل ملاحظه‌ای داشته است، اما دسترسی به شاخص‌های مدنظر یونسکو در خصوص آموزش یکسان و رسیدن به اهداف پیش‌بینی شده تا مهلت مقرر یعنی تا 2015 محقق نشد.

در سال 2015 سازمان ملل قطعنامه‌ای را برای دگرگون کردن جهان و توسعه پایدار تا 2030 تصویب کرد. در این قطعنامه به بخش‌های مختلفی از جمله محیط زیست، تغییرات اقلیمی و هرآنچه برای نسل آتی مبهم و تأثیرگذار است، اشاره شده است.سند 2030 دارای 17 هدف کلی و 169 هدف ویژه است.

یکی از بخش‌ها، بخش آموزش است که در این برنامه‌ سازمان ملل اشاره کرده است که همه 192 عضو سازمان، تا سال 2030 باید برای مردمان خود فارغ از جنسیت، قومیت، سن و هر گونه تفاوت و تبعیض امکانات مساوی، با کیفیت بالا و مادام‌العمر تحصیل فراهم کنند. 

در نتیجه در برنامه 2030 یونسکو تأکید شده است برای به پایان رساندن دستور ناتمام آموزش برای همه در برنامه قبلی، در قالب هدف چهارم این سند و با شعار «سند دگرگون‌سازی جهان ما» دستور کار تا سال 2030 برای توسعه پایدار – تضمین آموزش با کیفیت برابر و فراگیر و ترویج فرصت‌های یادگیری مادام‌العمر برای همه و اهداف وابسته به آن صورت گیرد و طی 15 سال به اهداف مورد نظر و رسیدن به سطح همسان و فراگیر آموزش و در نقاط  مختلف جهان و با استفاده از یک مدل و الگوی واحد و نسخه پیچی نظام غربی در تعلیم و تربیت، به  مطلوب خود برسد.

یونسکو مدعی است سند آموزش 2030 با مشارکت کشورهای عضو، شامل یونیسف، بانک‌ جهانی، برنامه توسعه ملل متحد، صندوق جمعیت ملل متحد و آژانس ملل متحد تنظیم شده است.

شعار اصلی برنامه توسعه پایدار «دگرگون ساختن جهان ما» است؛ ضمن اینکه دولت‌ها مؤظف هستند تا اهداف جهانی را در اهداف و سیاست‌های طرح‌ها و اقدامات ملی ادغام و در چرخه سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی ساماندهی نظام‌های آموزشی و آماده‌سازی منابع ادغام کنند.

* رونمایی از مدل 2030 در ایران

20 آذر 95 رونمایی از سند ملی آموزش 2030 با حضور محمد فرهادی وزیر علوم تحقیقات و فناوری، فخرالدین احمدی‌ دانش‌‌آشتیانی وزیر آموزش و پرورش، شهیندخت مولاوردی معاون رئیس‌جمهوری در امور زنان و خانواده برگزار شد.

سند مذکور الگوی بومی شده و بازتاب همان «آرمان‌ چهارم از مجموعه آرمان‌های اهداف توسعه پایدار»‌ است که با عنوان «سند جهانی آموزش 2030 به تصویب یونسکو رسیده و توسط برخی از مسئولان عالی آموزش کشور امضا شده است و به دنبال جهت‌دهی جهانی نظام آموزشی کشورها در تمامی سطوح است. این برنامه آموزشی یا سند توسعه آموزشی به نام «به سوی آموزش و یادگیری مادام‌العمر با کیفیت، برابر و فراگیر»، سند ملی آموزش 2030 ایران نام‌گذاری شد.

به عبارتی دیگر این کارگروه مؤظف است برنامه اجرایی و نظارتی تحقق کامل آموزش 2030 را در سطوح ملی و استانی با بهره‌گیری از تمامی ظرفیت‌های موجود در دستگاه‌های اجرایی مرتبط و همسو با اهداف برنامه‌های توسعه کشور، نقشه‌ جامع علمی کشور، سند تحول بنیادین و برنامه اهداف توسعه پایدار تهیه کند؛ دستگاه‌های اجرایی برای تحقق برنامه آموزش 2030 موظف به اجرای تصمیمات کارگروهی هستند.

مطابق مدارک و در تصویب‌نامه 52913.76403 هیأت دولت آمده است که یکی از تعهدات جمهوری اسلامی ایران در صحنه بین‌المللی، اجرای برنامه آموزش 2030 است که در نشست اینچئون کره جنوبی با حضور وزرای آموزش و پرورش و در اجلاس جهانی آموزش برای همه تصویب شده است.

در تصویب نامه هیأت دولت، تکلیف بر همه دستگاه‌ها شده است تا تحقق کامل سند 2030 صورت گیرد و همسویی با اسناد بالادستی مطرح شده است؛ حال آیا در اصل، دولت سند آموزش 2030 را فراتر از اسناد بالادستی کشور قرار داده است؟

به بیان دیگر، همه سیاست‌ها و برنامه‌های نظام فقط برنامه‌هایی که همسو با سند 2030 باشد، اجرایی است؟

اجرای این برنامه در چندین سطح برنامه‌ریزی شده است که عبارتند از:

1) تدوین برنامه‌های کلان در سطح جهانی 

2) هدف‌‌گذاری کلان در سطح جهانی»، «تدوین راهبردهای خرد در سطح منطقه‌ای، در سطح ملی و همسو با سیاست‌های جهانی دیده شده است و به عبارت واضح‌تر ما باید سیاست‌ها و برنامه‌های ملی را حتی اگر از متن اسلام و قرآن است، با سیاست‌ها و برنامه‌های جهانی تطبیق دهیم و اگر همسو نبود، حذف کنیم.

* اهداف سند 2030 سازمان ملل

برخی اهداف سند 2030 شامل «آموزش ابتدایی»، «متوسطه»، «سنجش و ارزیابی کیفیت و یادگیری، مراقبت اوان کودکی»، «آموزش پیش دبستانی و ابتدایی»، «آموزش فنی و حرفه‌ای و مهارتی رسمی»، «آموزش عالی مهارتی متوسطه»، «آموزش فنی‌وحرفه‌ای و مهارت‌های غیر رسمی»، «دسترسی به آموزش عالی با کیفیت و برابر»، «کارآفرینی با تأکید بر کار شایسته»، «برابرسازی فرصت‌های آموزشی و اجتماعی برای زنان و دختران»، «دسترسی برابر اقشار آسیب‌پذیر به آموزش»، «آموزش دانش‌آموزان با نیازهای ویژه»، «توسعه سوادآموزی و مقابله با کم‌سوادی»، «آموزش توسعه پایدار در آموزش ابتدایی و متوسطه با تأکید بر ایجاد هماهنگی بین بخشی»، «آموزش توسعه پایدار در آموزش عالی»، «آموزش سلامت و شیوه‌های زندگی سالم و بهداشتی»، «مدارس و تجهیزات آموزشی در سطوح ابتدایی و متوسطه»، «دانشگاه‌ها و نهادهای آموزش عالی»، «فناوری و تجهیزات آموزش‌های غیررسمی مهارتی»، «توسعه همکاری‌های علمی و بین‌المللی در آموزش عالی»، «توسعه همکاری‌های بین‌المللی در آموزش مهندسی»، «توسعه همکاری‌های علمی و بین‌المللی در زمینه تربیت معلم و غیره است».

* دلایل مخالفت با سند  و برخی اهداف انحرافی سند 2030

1) تخریب فرهنگ اسلامی در پرتو معیارهای بین‌المللی غربی

2) تساوی جنسیتی و حذف موانع جنسیتی

3) آموزش حقوق بشر غربی

4) آموزش شهروندی جهانی، بر اساس هنجارهای غربی

5) حذف فرهنگ ایثار و شهادت به بهانه «دور نگه داشتن مدارس از خشونت»

6) تغییر سبک زندگی اسلامی- ایرانی به سمت زندگی و مدل غربی، خلاف فرهنگ متداول کشور و در قالب جهانی سازی و حرکت به سمت توسعه و پیشرفت. 

7)قبح زدایی و عادی جلوه دادن روابط دختر و پسر و به تبع آن زن و مرد، بدون در نظر گرفتن اصول اخلاقی و دینی 

8) برابری زن و مرد در آموزش: علی‌رغم اینکه این مسئله در فرهنگ و اسناد و برنامه‌های آموزشی ایران وجود دارد، اما در سند 2030 به مواردی مانند تغییر کتب درسی با حذف نقش‌های مادری، همسری و مشابه نشان دادن زن و مرد در تمام عرصه‌ها اشاره شده است.

9) نفوذ افکار و جریان‌های غیر دینی: از موارد دیگر مورد انتقاد در سند  غیر اسلامی و غیر دینی شدن آموزش در ایران است و صریحاً در کتابچه‌های راهنمایی یونسکو با عنوان «آموزش همگانی جهانی» بیان شده است و در واقع در چارچوب فرهنگ غربی مبانی مطلوب اسلامی و ارزشی در کتب و آموزه‌های آموزشی نباید بگنجد.

10) نظارت و دخالت خارجی: منتقدان سند می‌گویند نظارت بر انجام سند را مستشاران خارجی بر آموزش و پرورش تعبیر می‌کنند.

نکته بسیار مهم این است که در سند 2030 رسیدن به برابری جنسیتی و آزادی جنسی مدنظراست؛ در حالی که سیاست‌ها و برنامه‌ها و قوانین اسلامی کشور این نیست و در دستورات اسلامی بر عدالت جنسیتی تأکید شده است نه برابری جنسیتی؛ ضمن اینکه باید از تعجیل و شتاب زدگی متولیان تعلیم و تربیت در امضای این سند گلایه‌مندی وجود دارد؛ چرا که در اصل 77 قانون اساسی آمده است: «عهدنامه‌ها، مقاوله‌نامه‌ها، قراردادها و موافقت‌نامه‌های بین‌المللی باید به تصویب مجلس برسد، حال سؤال این است که آیا این برنامه در مجرای قانونی مجلس قرار گرفته است.

**پیامدهای دور شدن:

1) تخریب و تضعیف ارزش‌های اسلامی

2) حذف برخی آموزه‌ها و قوانین اسلامی در کتاب‌های درسی به سبب پذیرش برابری جنسیتی

3) آموزش حقوق شهروندی جهانی در همه سطوح آموزشی، بدون توجه به مغایرت آن با قوانین اسلامی

4) گذر از بسیاری ارزش‌های اخلاقی و اسلامی در سطح خانواده، مدرسه،‌ جامعه و در نهایت حاکمیت تفکر لیبرالی غرب در برابر پذیرش به اصطلاح فراگیر «آموزش برای همه»

در این میان اگر به بیانات مهم رهبر معظم انقلاب در دیدار با معلمان در هفته معلم امسال نگاهی بیندازیم به خوبی به غفلت مسئولان امر تعلیم و تربیت کشورمان پی می‌بریم؛ آنجا که ایشان ضمن انتقاد صریح از پذیرش این سند و اجرایی نشدن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، فرمودند: چرا با گذشت چندین سال از ابلاغ این سند تا به حال عملیاتی نشده است؟ تا چه زمانی باید منتظر آماده شدن نظام نامه های سند تحول بود؟

ایشان افزودند: من به‌طور جدی از وزیر محترم و مسئولان می‌خواهم که موضوع اجرایی شدن سند تحول را پیگیری کنند؛ زیرا آموزش و پرورش نیازمند تحول عمقی و بدور از تغییرات ظاهری است.

رهبر انقلاب اسلامی همچنین به موضوع پذیرش سند 2030 سازمان ملل و یونسکو از جانب دولت اشاره کردند و با انتقاد شدید از این موضوع گفتند: این سند و امثال آن، مواردی نیستند که جمهوری اسلامی ایران تسلیم آنها شود، و امضای این سند و اجرای بی سر و صدای آن قطعاً مجاز نیست و به دستگاه‌های مسئول نیز اعلام شده است.

حضرت آیت‌الله خامنه ای تأکید کردند: به چه مناسبت یک مجموعه به اصطلاح بین‌المللی که تحت نفوذ قدرت‌های بزرگ نیز قرار دارد، به خود حق می‌دهد که برای ملت‌هایی با تاریخ و فرهنگ و تمدن گوناگون، تکلیف معین کند.

ایشان با تأکید بر اینکه اصل این کار غلط است، خاطرنشان کردند: اگر چنانچه با اصل کار نمی‌توانید مخالفت کنید، صراحتاً اعلام کنید که جمهوری اسلامی ایران در زمینه آموزش و پرورش، دارای اسناد بالادستی است و احتیاجی به این سند ندارد.

رهبر انقلاب اسلامی با گلایه از شورای عالی انقلاب فرهنگی گفتند: این شورا باید مراقبت می‌کرد و نباید اجازه می‌داد که کار تا جایی پیش برود که اکنون ما مجبور به جلوگیری از آن شویم.

حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: اینجا جمهوری اسلامی ایران است و در این کشور مبنا اسلام و قرآن است. اینجا جایی نیست که سبک زندگی معیوب و ویرانگر و فاسد غربی بتواند اعمال نفوذ کند. در نظام جمهوری اسلامی پذیرش چنین سندی، معنا ندارد.

به گزارش فارس، آنچه از محتوا و نیّات طراحان سند آموزش 2030 به خوبی قابل برداشت است، این موضوع است که نظام لیبرال غربی به شکل کاملاً حساب شده و زیرکانه‌ای سعی در اجرای پروژه نفوذ در ممالک مختلف، خاصه نظام‌های آموزشی و تربیتی اسلامی دارد تا به بهانه یکسان سازی فرهنگی و رفع تبعیض‌های جنسی، استعماری نو ایجاد کرده و کشورها را به سلطه در آورد.

باید بدانیم در دوره‌ای هستیم که دیگر جنگ میان کشورها از حالت فیزیکی و گرم، به میدان تقابل فرهنگی مبدل شده است و نظام سلطه جهانی استحاله فرهنگی از درون و تغییر باورهای اعتقادی با استفاده از بعضی مهره‌های همسو با تفکران مادی گرایانه و به اصطلاح آن طرف آبی و فریب خورده داخلی را مطمح نظر و وجهه همت خود قرار داده است، تا به بهانه و سودای جهانی سازی،  خواسته‌ها و اغراض سلطه طلبانه خود را محقق سازد.

 البته در این میان نمی‌توان از کنار وادادگی فرهنگی جماعتی از متولیان تعلیم و تربیت این سرزمین به سادگی گذشت؛ آنهایی که به بهانه توسعه و پیشرفت نظام آموزشی و بی توجه به آموزه‌ها و اقتضائات فرهنگی و دینی و آرمان‌های مقدس این نظام که در راه اعتلای آن، صدها هزار جان مقدس تقدیم شده است، به دیوار لرزان و پناهگاه غیر مطمئن نظریه پردازان تعلیم و تربیت غربی پناه برده‌اند و گویی شفای نظام بیمار آموزشی کشور را در نسخه‌های اشتباه طبیبان غربی دنبال می‌کنند.

 این درحالی است که همگان به ویژه متولیان امر تعلیم و تربیت می‌دانند که نظام آموزشی ما نسخه شفابخش و درمانگر مطلوبی به نام سند تحول بنیادین را همراه خود دارد که حاصل سال‌ها پژوهش و مطالعه اهالی و متخصصان تعلیم تربیت است؛ البته قصدمان تطهیر و تأیید همه شئون و مراتب این سند از هرگونه خطا و اشتباهی نیست، اما همواره تأکید داریم که مسئولان مرتبط با امر آموزش و پرورش به جای توجه بی حد و اندازه، تأکید و تصریح فراوان بر اجرای سند 2030، کمی وقت و انرژی خود را بر اجرای صحیح و همراه با دقت همه ارکان سند تحول آموزش و پرورش بگذارند و این سند آموزشی که متناسب با فضای فرهنگی و تربیتی کشورمان تهیه و تنظیم شده است را به اجرا در آورند.

انتهای پیام/

http://fna.ir/Z419SI