کودکانه‌های فراموش شده در دنیای بزرگسالی

۱۵ مهر ۱۳۹۷

دنیایشان هم صادقانه است و هم صمیمی؛ محبت‌هایشان خالصانه است و لبخندهایشان دوست‌داشتنی؛ کافیست تا اشک در چشمانشان حلقه بزند تا دل هرکسی را بلرزانند اما کم نیستند کودکانی که نمی‌توانند آزادانه بخندند، بازی کنند و راه و رسم خوب زندگی کردن را بیاموزند.

به گزارش ایسنا، کم نیست دیده‌ها و شنیده‌های هر کدام از ما که نشان می‌دهد کودکان اولین قربانیان خشونت، نا امنی و بی تدبیری بزرگسالان هستند. بعضی‌هایشان هنوز سرگرم بازی با عروسک‌هایشان هستند که به اجبار پای سفره عقد می نشینند یا بعضی دیگر که هنوز مشغول درس و مدرسه هستند، اما دست فقر روی گلویشان جا خوش کرده و آنها را تبدیل به نان‌آور کوچک خانه می‌کند.

شانزدهم مهرماه ( ۸ اکتبر) «روز ملی کودک» نام گرفته است، به همین بهانه به بررسی گوشه کوچکی از رنج کودکانی پرداختیم که به دلیل فقر، حاشیه نشینی، مهاجرت یا ناآگاهی والدین و … کمتر دیده می‌شوند اما در طول سال گذشته بواسطه همین رنج‌ها به سرتیتر مهمترین اخبار رسانه‌ها تبدیل شدند.

کودک آزاری و تغییر قوانین در سال گذشته

رسانه‌ای شدن کودک‌آزاری‌ها در کنار فعالیت فعالان حقوق کودک و سامانه اورژانس اجتماعی با تلفن ۱۲۳، از عواملی بودند که باعث به جریان افتادن دوباره قانون حمایت از حقوق کودکان بعد از ۱۳ سال در مجلس شد. گویی این قانون برای بررسی مجدد، آزارگرهای جسمی و روانی و هزاران کودک گمنامی را کم داشت که در بین آنها سه برادر و خواهر ماهشهری، بنیتا و آتناهایی با رسانه‌ای شدنشان چهره خشن آزارگر کودکان را به نمایش گذاشتند.

دوم اردیبهشت ماه امسال بود که در پی تماس مددکار بیمارستان «حاجیه نرگس معرفی» ماهشهر با سامانه ۱۲۳ اورژانس اجتماعی و گزارش یک مورد کودک‌آزاری بلافاصله تیم اورژانس اجتماعی ماهشهر به این بیمارستان اعزام شدند. بر اساس اظهارات عموی کودکان آزاردیده، فاطمه ۱۲ ساله، ام‌البنین ۸ ساله و علی‌اکبر ۵ ساله در شهرک طالقانی شهرستان ماهشهر از سوی پدر و نامادری‌شان از لحاظ روحی، روانی و جسمی شکنجه می‌شدند که آثار ضربات و جراحات وارده بر بدن این کودکان کاملا نمایان و مشخص بود. اگرچه تعداد کودکانی که هرساله قربانی آزار و اذیت می‌شوند کم نیست، اما تصاویر این کودکان نشان می‌داد نبود قوانین بازدارنده باعث شده است که آنها آسیب‌های زیادی را تحمل کنند، قوانینی که بواسطه خبری شدن چنین کودکانی، لایحه حمایت از حقوق کودکان طی یک سال گذشته از سوی مجلسی‌ها مورد بازنگری قرار گرفت.

مطهره ناظری در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه یکی از گام‌های مثبتی که در این سال رخ داد، تصویب لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان در صحن علنی مجلس شورای اسلامی است، افزود: اگرچه سال گذشته شاهد موارد زیادی از کودک آزاری بودیم و موارد رسانه‌ای شده مثل سه کودک ماهشهری یا پیش از آنها مواردی نظیر “آتنا” و “بنیتا” تنها بخش کوچکی از آنها هستند اما در صورت جلب موافقت شورای نگهبان، به اجرایی شدن قانون جدید حمایت از کودکان و نوجوانان نزدیک می‌شویم. قانونی که با چندین سال تاخیر و نیز با وجود برخی ایرادات به تصویب رسید، اما با اجرای صحیح آن امیدواریم که کودکان در معرض خطر پیش از آنکه مورد بزه دیدگی واقع و یا مرتکب رفتارهای معارض با قانون شوند، شناسایی و تحت حمایت قانونی قرار گیرند.

ازدواج کودکان؛ ورود پیش از موعد به دنیای بزرگسالان
ازدواج کودکان از جمله مباحثی است که همواره موافقان و مخالفانی به همراه داشته است. مخالفان این اقدام ازدواج کودکان را نوعی آزار جسمی و جنسی می‌پندارند و در مقابل عده‌ای نیز این کار را از منظر شرعی امری مجاز می‌دانند. اگرچه این موضوع سال‌هاست محل بحث است اما امسال برای اولین بار به شکل مصداقی عینی با رسانه‌ای شدن جلوگیری از ازدواج یک دختر بچه، شاهد مخالفت مسوولان با آن بودیم. هفتم شهریور سال جاری با وصول خبری از شهروندان مبنی بر برگزاری مجلس عروسی در یکی از تالارهای مشهد که عروس دختر ۹ ساله که فاقد ولی و با یک فرد بزرگسال با اختلاف سنی زیاد، بلافاصله با دستور قضایی معاون دادستان مشهد در ساعت ۱۱ شب به همراه تیم اورژانس اجتماعی و کلانتری به محل برگزاری مراسم اعزام شدند و با این روند عقد این کودک ۹ ساله به دستور معاون دادستانی متوقف شد.

مطهره ناظری همچنین تدوین طرح افزایش سن ازدواج را گامی مثبت در راستای تحقق حقوق کودک دانست و گفت: هرچند که طرح مذکور نیز از حیث عدم توجه به سن هجده سالگی بعنوان حداقل سن ازدواج، در مغایرت با کنوانسیون جهانی حقوق کودک است اما با این وجود منع ازدواج دختران و پسران زیر ۱۳ و ۱۶ سال و همچنین مشروط نمودن ازدواج دختران و پسران زیر ۱۶ و ۱۸ سال به نظر دادگاه و پزشکی قانونی، در مقایسه با قانون فعلی گامی مثبت محسوب می‌شود.

وی افزود: پس از تصویب طرح دوفوریتی افزایش سن ازدواج در صورتی که اصل طرح مورد تصویب قرار گیرد تا حدودی چالش ازدواج زودهنگام کودکان را رفع می‌کند. با توجه به تبعات جبران ناپذیر چنین ازدواج هایی، پیگیری و پافشاری بر اصلاح و افزایش حداقل سن ازدواج، ضرورتی اجتناب ناپذیر است.

یکی از دلیلی که فعالان حقوق کودک را ترغیب به مبارزه با ازدواج در سنین پایین می‌کند، آسیب‌های جسمی در کنار آسیب‌های روانی به کودکان است.

برهمین اساس شیوا دولت‌آبادی در گفت‌وگو با ایسنا با بیان اینکه دانش دنیای امروز به روشنی مشخص کرده است که انسان‌ها در چه سنی آمادگی ازدواج دارند تا بتوانند زندگی بزرگسالانه خود را آغاز کنند، گفت: از جمله آمادگی‌های مورد نیاز برای ازدواج، آمادگی جسمانی است. براساس همین دانش، در صورتی که دختران در سنین ۱۴ یا ۱۵ سالگی باردار شوند حتما بارداری توأم با دشواری خواهند داشت و این مسئله می‌تواند هم برای خودشان و جنین خطرناک باشد.

وی در ادامه گفت: در مورد عدم بلوغ اندام‌های جنسی از نظر جسمانی تکلیف کاملا روشن است و کودک همسری بر اساس دانش امروز توصیه نمی‌شود. از سوی دیگر از بعد روانی و اجتماعی نیز، ازدواج مسیری مسئولانه و جدی برای تمام عمر است؛ چرا که ثمره آن ازدواج فرزندان و تشکیل خانواده و قبول مسئولیت‌های نسل بعدی است.
این فعال حقوق کودک با اشاره به اینکه بنابراین باید دید وقتی که کودکی ازدواج می‌کند آیا به رشد عقلانی رسیده است یا نه؟ اظهارکرد: اهمیت رشد عاطفی، هیجانی و عقلانی به عنوان پیش شرط ازدواج نشان می‌دهد که کودک همسری مناسب ارتباط مادام العمر نیست و اگر انسان را از جهت ابعاد جسمانی و روانی نگاه کنیم پاسخ روشن به کودک‌همسری، «نه» است.

دولت آبادی در ادامه تصریح کرد: اگرچه انسان‌ها با تفاوت‌هایی رشد می‌کنند اما این تفاوت‌ها در حدی نیست که دختری ۹ ساله از جهت جسمی و روانی در حد یک دختر جوان ۱۸ ساله باشد. کودک همسری مسئولیت بزرگتری است که انسان کوچک از هیچ یک از ابعاد آن برخوردار نیست. در سراسر جهان سنی مشخص برای تعیین بزرگسالی و ازدواج تعیین شده است در کشور ما نیز در سال‌های اخیر شاهد تغییرات مختصری در مورد سن ازدواج بوده‌ایم.

این درحالیست که کبری خزعلی، عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان با رد کردن این ادعا اظهار کرده که « با وجود فشار زیاد معاونت امور زنان ریاست جمهوری و فراکسیون زنان مجلس و هم چنین تصریح نهادهای بین المللی به تغییر قانون سن ازدواج در کشور، این امر مورد اقبال عمومی واقع نشده است.»

خزعلی همچنین گفته است: در حمایت از تغییر قانون سن ازدواج دلایلی همچون آمار بالای طلاق در این سن، خطرات پزشکی برای مادران در این سن، ازدواج این گروه سنی با افراد دارای سن بالای میانسالی و پیری و …مطرح شده اما با توجه به آمار رسمی کشور بسیاری از این ادعاها رد شد و هم چنین جمع کثیری از پزشکان نظریه خطر بالای مرگ برای مادران در سنین پایین را رد کرده‌اند و این آمار را شامل فقط ۱ درصد از مرگ و میر مادران دانسته‌اند که بسیاری از آن ها به دلیل وجود بیماری زمینه‌ای و … بوده است و علیرغم تمام موضع گیری‌های اشتباه پزشکی از سوی برخی افراد، کسانی که در سنین زیر ۲۰سال مادر می‌شوند در برابر سرطان‌های زنانه از سلامت بیشتری برخوردارند. با توجه به اینکه اخیرا مرکز پژوهش‌های مجلس طی تحقیق گسترده‌ خود تغییر قانون را لازم ندانسته و بسیاری از ادعاهای حامیان تغییر قانون سن ازدواج را رد کرده است، این مساله را می توان مهر تایید دیگری بر عدم لزوم تغییر قانون فعلی دانست.

آمار یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفری کودکان بازمانده از تحصیل
فقر و مسائل فرهنگی، مهمترین دلایل بازماندگی
تحصیل کودکان از جمله حقوقی است که گاهی به دلایل مختلف، مورد غفلت والدین یا سرپرستان کودک قرار می‌گیرد، درحالی که تحصیل حق طبیعی کودکان برای داشتن آینده‌ای سالم و پربار است و می‌تواند تا حد زیادی از بازتولید نابرابری در جامعه پیشگیری کند، اما تعداد زیادی از کودکان هستند که عمدتا به دلیل فقر یا ناآگاهی والدینشان امکان ادامه تحصیل ندارند.

فرشید یزدانی، عضو هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان در گفت‌وگو با ایسنا با بیان اینکه براساس آمار رسمی، تعداد کودکان در سن مدرسه که امکان تحصیل ندارند امسال یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر است گفت: این کودکان اگرچه در سن مدرسه هستند اما امکان تحصیل ندارد.

وی با اشاره به دلایل بازماندگی از تحصیل کودکان گفت: یکی از دلایل مهم بازماندگی از تحصیل کودکان به «فقر» برمی‌گردد. این کودکان مجبور به کار کردن هستند و برای تامین خودشان و خانواده مجبور هستند کار کنند. از سوی دیگر نظام آموزشی در ترک تحصیل کودکان تاثیرگذار است. برای مثال کیفیت و گفتمانی که در نظام آموزش و پرورش حاکم است، نوعی گفتمان بزرگسال محور، سلطه گرایانه همراه با نگاه از بالا به پایین نسبت به کودکان است. درحالیکه یک نظام آموزشی سالم باید دانش‌آموز محور باشد و به آموزش تفکر انتقادی و روحیه گفت‌وگویی بپردازد، اما در نظام آموزشی کشور این نوع نگاه با فضای بسته فکری، مبتنی بر شنیدن و حافظه محوری جایگزین شده است.

یزدانی افزود: همچنین گاهی دیده می‌شود افراد تحصیل کرده موقعیت‌های شغلی مناسبی ندارند اما درمقابل افراد تحصیل نکرده اوضاع بهتری دارند که این عامل ترک تحصیل را تشویق می‌کند.

این فعال حقوق کودکان با اشاره به تاثیر عوامل فرهنگی در بازماندگی از تحصیل کودکان نیز اظهار کرد: دخترانی که مجبور به ازدواج می‌شوند یکی از گروه‌هایی هستند که از ادامه تحصیل محروم می‌شوند. درواقع محرومیت آنها ناشی از مناسبات فرهنگی افراد حاشیه‌ای ( هم به لحاظ جغرافیایی هم فرهنگی) است.

کودکان کار، کودکانی محروم از بازی و تحصیل
۱۳ درصد کودکان کار بیش از ۸ ساعت در خیابان به سر می‌برند

کودکان کار دسته‌ای دیگر از کودکان هستند که به گفته مسئولان بهزیستی در عین محرومیت از امکانات آموزشی و بستر سالم برای رشد و پرورش عمدتا بار مهاجرت را نیز بر دوش می‌کشند. حبیب‌الله مسعودی فرید معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی به ایسنا گفت که بیش از ۷۰ درصد کودکان کار و خیابان از اتباع بیگانه هستند و به همین دلیل امکان دریافت کامل خدمات و حمایت‌های نهادهای حمایتی را ندارند.

رضا جعفری، رییس اورژانس اجتماعی و مدیر کل دفتر امور اسیب دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور نیز با بیان اینکه بررسی‌ها و پژوهش‌ها نشان می‌دهد که در استان تهران ۹۵.۴ درصد از کودکان بعد از کار در خیابان به خانه خودشان بر می‌گردند، تصریح کرد: بسیاری از کودکان نیازمند نگهداری شبانه‌روزی نیستند و به دلیل فقر معیشتی خانواده‌شان مجبور به کار کردن در خیابان‌ها هستند. بر حسب مطالعه انجام شده بر روی نمونه ۵۰۰ نفر در استان تهران، نزدیک به ۳۰.۵ درصد از کودکان کار و خیابان دختر بوده و ۶۹.۵ درصد از آنها پسر هستند. این آمار نشان می‌دهد نسبت پسران به دختران دو برابر است. همچنین یکی از معضلات بهزیستی در تهران و در مواجهه با کودکان کار،‌ اتباع خارجی است. ۶۳.۷ درصد از این کودکان اتباع افغان و حدود چهار درصد از آنها تبعه پاکستان هستند. تنها نزدیک به ۳۶ درصد از این کودکان ایرانی هستند که در مراکز پذیرش شده و خدمات دریافت می‌کنند.

وی درباره ساعات حضور این کودکان در خیابان نیز اظهار کرد: نتایج بررسی‌های بهزیستی نشان می‌دهد ۳۳.۸ درصد از این کودکان بین یک تا چهار ساعت در خیابان مشغول به کار هستند. ۵۲.۱ درصد از آنها بین چهار تا هشت ساعت و ۱۳ درصد از آنها بیش از هشت ساعت در خیابان به سر می‌برند و کار می‌کنند. بررسی‌ها نشان می‌دهد حدود ۷۳ درصد از کودکان در خیابان سابقه خشونت دارند؛ این خشونت علیه آنها شامل ابعاد مختلف جسمی و غیرجسمی مثل تحقیر، تمسخر، برچسب‌زنی و … است.

تنها حدود ۲۳ درصد کودکان کار تحت پوشش نهادهای حمایتی قرار دارند
براساس همین آمار به دلیل ایرانی نبودن این کودکان تنها حدود ۲۳ درصد از آنها تحت پوشش نهادهای حمایتی قرار دارند، همچنین درصدی از والدین این کودکان به لحاظ جسمانی دچار بیماری‌های مزمن هستند که یکی از دلایل آنکه کودکان مجبور هستند کمک هزینه خانواده‌شان شوند مساله بیماری جسمی والدین است. ۶۷ درصد از والدین این کودکان بی‌سواد هستند هر چه تحصیلات آنها پایین‌تر باشد به همان نسبت نمی‌توانند مشاغل خوب و آبرومند داشته باشند و درآمد آنها کاهش پیدا می‌کند.

کودک آزاری‌های روانی اغلب قابل اثبات نیست
بیش از ۷۰ درصد کودک آزاری‌ها از سوی خانواده صورت می‌گیرد
الهه خوش نویس روانشناس نیز در گفت‌گو با ایسنا، با تاکید بر اهمیت آسیب‌های روانی کودکان در کنار آسیب‌های جسمی گفت: کودکان از گروه‌های بسیار آسیب پذیر در هر جامعه‌ای محسوب می‌شوند. دوران کودکی از مهمترین دوران زندگی هر فرد است و این گروه به دلیل شرایط سنی و شناختی نیاز به حمایت و مراقبت والدین و اطرافیان دارند. هر سال میلیون‌ها کودک در دنیا مورد انواع کودک‌آزاری جسمی، جنسی، عاطفی-روانی، آموزشی، اقتصادی و غفلت قرار می‌گیرند.

وی افزود: با استناد به تعریف سازمان بهداشت جهانی کودک آزاری عبارت است از هرگونه آسیب یا تهدید سلامت جسم و روان یا سعادت و رفاه و بهزیستی کودک توسط والدین یا افراد دیگر که نسبت به او مسئول هستند. به عبارت دیگر هرگونه رفتار یا نارسایی از طرف والدین یا هر کسی که سرپرستی کودک را به عهده دارد که منجر به ‌مرگ کودک، صدمات و آسیب‌های روحی، آزارهای جنسی یا استثمار کودک شود، کودک آزاری تلقی می‌شود. مطالعات نشان داده است که بیش از ۷۰ درصد کودک آزاری‌ها از سوی خانواده صورت می‌گیرد.

این عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان با بیان اینکه کودک آزاری و هر پدیده اجتماعی دیگر باید از جهات گوناگون مانند میزان حمایت‌های اجتماعی و قانونی، شرایط اقتصادی، اعتیاد، بی‌سوادی آزارگران مورد توجه و بررسی قرار گیرد، ادامه داد: بر اساس گزارشی با عنوان «بدرفتاری با کودکان» که در سال ۲۰۱۷ توسط سازمان بهداشت جهانی منتشر شد، در سراسر جهان از هر ۴ کودک ۱ کودک قربانی خشونت جسمی شده است. آمارهای ارائه شده در خصوص کشورمان نیز حاکیست که در سال ۱۳۹۶ کودک‌آزاری جسمی با بیش از ۷۰ درصد بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده است. در این میان کودک-آزاری عاطفی- روانی(بی‌توجهی به نیازهای عاطفی کودک، طرد کردن کودک، توهین، تحقیر یا هرگونه رفتاری که به کودک استرس و به اعتماد به نفس او لطمه وارد کند) با وجود آسیب‌های روانی فراوانی که برای کودک به همراه دارد، اغلب به دلیل قابل اثبات نبودن، قابل پیگیری نیست.

به گزارش ایسنا، کودکی چه براساس تعریف کنوانسیون حقوق کودک به افراد زیر ۱۸ سال اطلاق شود یا براساس نظرات روانشناسی رشد به افراد ۶ تا ۱۱ اطلاق شود، با این حال یکی از مهم‌ترین دوران‌های زندگی هر فرد را شامل می‌شود؛ روزهایی که خاطرات خوش آن می‌تواند سال‌ها و حتی تا پایان عمر باقی بماند؛ پس بیایید همگی تلاش کنیم تا دنیایی توام با صلح و آرامش برای کودکان بسازیم.