تکرار پایان‌ناپذیر در پوست شهر/ کودکان کار، پشت چراغ قرمز زندگی

۱۳۹۷/۸/۶

کودکان کار، اسمی که چندان خوشایند نیست اما متأسفانه معضلی است که در کلان‌شهر تبریز نیز به چشم می‌خورد. کودکانی که اغلب ساعت‌های عمر خود را در خیابان‌ها می‌گذرانند و درس زندگی خود را پشت چراغ‌های قرمز فرا می‌گیرند.

به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، همواره ناظر بر وجود کودکان کار در سطح شهر بوده‌ایم شاید سخن گفتن از این قشر آسیب‌پذیر تکرار مکررات باشد، اما متأسفانه معضلی است که به چشم می‌خورد و انگار قرار نیست از چهره‌ جامعه پاک گردد. تمام کودکان کار هر کدام برای خود سرنوشتی دارند و پشت پرده‌ زندگی آنان همواره فقر، بیداد می‌کند.

از اسمش پیداست، کودکان کار گویای همه چیز است هر چقدر هم این معضل شایع و شوم باشد باز هم نمی‌توان به سادگی و با بی‌تفاوتی از کنارش رد شد. کودکی که باید در محیطی سالم و زیر سایه پدر و مادر قد بکشد به فکر درآوردن روزی حلال است آن هم از نوع تحقیرآمیزش.

صورت پاک و بی‌گناهش حکایت از چهره‌ کودکی دارد که سختی کار او را به درد آورده، دستانی که باید گرمای دستان مادر را حس کند، حال جعبه‌های دستمال کاغذی و دستمال‌هایی که غبار از شیشه‌ ماشین‌ها پاک می‌کند را تاب می‌آورد.

کار خوب است اما نه به هر قیمتی و نه برای کودکانی که بی‌تجربه هستند و باید در کف خیابان‌ها به دنبال پاک کردن شیشه ماشین‌ها، فروش دستمال‌کاغذی، جوراب و کارهای دیگر که مناسب شأن و منزلت کودک نیست، باشند.

کودکان کار، پشت چراغ قرمز زندگی!

کودکان کار و خیابان دیگر از نوشته و گزارش و دلسوزی کارشان گذشته است.کافی است سر هر چهارراه پشت چراغ قرمز مانده باشید تا دو چشم به شیشه ماشین دوخته شود کودکانی که در خیابان‌ها، اتوبوس، پشت چراغ قرمز، کنار در رستوران‌ها ایستاده‌اند و «آقا، خانم، بخر» را دم گرفته‌اند.

این بچه‌ها ساعت کاری ندارند از صبح تا شب در خیابان هستند و واحدهای درسی‌شان را در خیابان پاس می‌کنند. انگار مدرسه ندارند، نه شیفت صبح می‌روند و نه شیفت بعداز ظهر. تمام شیفت‌های مدرسه را در خیابان مانده‌اند و می‌خواهند شب دست پر به خانه بروند.

پدیده‌ کودکان کار یکی از معضلات گریبان‌گیر اکثر شهرهای بزرگ در جهان معاصر است، گسترش این پدیده به حدی است که جوامع توسعه یافته و در حال توسعه را نیز به یک اندازه به خود مشغول ساخته است.

عواملی چون خانواده، فقر اقتصادی و ناتوانی آنها در انطباق با شیوه‌های زندگی در شهرهای بزرگ، آلودگی و آسیب‌زا بودن محل زندگی آنها به ویژه محلات حاشیه نشین، فقدان و کوتاهی از سوی سازمان‌های مسؤول و الگوهای نادرست متقابل بین شهروندان و کودکان کار، همه و همه دست به دست هم داده‌اند تا پدیده‌ کودکان‌کار، همچنان به عنوان یک مشکل حاد در بسیاری از شهرهای بزرگ کشور خودنمایی کند.

متأسفانه کودکان کار به منظور کسب درآمد به فعالیت‌های تولیدی، خدماتی یا مشاغل کاذب روی می‌آورند، از بسیاری حقوق اولیه انسانی، حق آموزش و تحصیل باز می‌مانند. سلامت جسمی و روحی این کودکان به شدت در معرض انواع آسیب‌ها و خشونت‌های جسمی و جنسی قرار می‌گیرد و در آینده با افسردگی، سوءتغذیه و انواع بیماری‌های روحی و جسمی مواجه می‌شوند.

فردی که از کودکی بجای تحصیل و تفریح، مؤظف به تأمین اقتصادی و معیشتی خود و خانواده‌اش است کودکی خود را تباه شده می‌بیند و هیچ‌گاه فرصتی برای مهارت‌آموزی که بتواند تأمین‌کننده‌ ضمانت شغلی او در آینده باشد پیدا نمی‌کند.

حمایت از کودکان کار به عنوان قشری آسیب‌پذیر و فراهم کردن امکانات و تسهیلات و بهره‌مندی از حداقل نیازها امری ضروری است. آنچه مسلم است تمام انواع کار کودک به خصوص بدترین اشکال آن باید ریشه‌کن شود، چرا که کار کودک نه تنها بنیان طبیعی و حقوق انسانی را پایمال می‌کند، بلکه تهدیدی جدی برای آینده اجتماعی و رشد و پیشرفت اقتصادی محسوب می‌شود.

به نظر می‌رسد که پدیده کودکان کار نیازمند یک اجماع واحد و تعامل همه‌جانبه از سوی دستگاه‌های دولتی، نهادهای اجتماعی و غیردولتی است. تعاملی که می‌تواند ماحصل آن شناسایی کودکان کار، ایجاد مشاغل پایدار برای خانواده‌های آنان، گسترش حیطه نظارت سازمان‌های دولتی نظیر بهزیستی و معرفی کودکان کار به NGOها برای حمایت و پوشش باشد.

حاکم بودن بحث اقتصادی بر کودکان کار

فریدون بابایی‌ قدم، رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای اسلامی کلان‌شهر تبریز، در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در تبریز اظهار داشت: بحث کودکان کار شاید چهره و غبطه اجتماعی داشته باشد ولی قطعاً بیشتر بحث اقتصادی  بر آن حاکم است امروزه خانواده‌هایی وجود دارند که توان تأمین منابع مالی را ندارند و کودکان به جای تحصیل به طور ناخواسته مجبور می‌شوند در حوزه‌هایی که بخش غیررسمی اقتصاد است مشغول به کار شوند چرا که بخش رسمی اقتصاد، هیچ وقت کودکان را به عنوان کارگر، کارمند و یا دیگر فعال اقتصادی نمی‌پذیرد چرا که سن جمعیت فعال اقتصاد این نیست  اما  در فضای غیررسمی اقتصادی امکان فعالیت در اشکال و مسائل مختلف وجود دارد.

وی، علت اصلی را مسائل اقتصادی دانست و خاطرنشان کرد: در کنار خانواده‌های نرمال، خانواده‌هایی که با مشکل بدسرپرستی یا بی‌سرپرستی روبه‌روست، در آن کودکان ناگزیر به مشغول کار در شرایطی وخیم‌تر هستند. چاره‌‌ دیگر این می‌تواند باشد که در این‌گونه خانواده‌ها سیستم حمایتی از سوی ارگان‌های رسمی حاکمیت و یا مؤسسات مردم‌نهادی که فعالیت‌های خیرانه داشته باشند، صورت گیرد که در صورت تأمین نشدن این دو حالت شرایطی به وجود می‌آید تا کودکان مجبور به کار می‌شوند تا بخشی از هزینه‌های افرادی که عضو خانواده هستند را تأمین کنند.

کودکان کار در زمره‌ یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها قرار دارد

بابایی‌اقدم تصریح کرد: خوشبختانه کودکان کار در فضای شهر ما بسیار دیده نمی‌شوند چنانچه در شهرهای بزرگ یا کلان‌شهرها در دید عموم قرار دارند، اما گفتنی است که در مناطق حاشیه‌نشین یا بخش عمده‌ای از مناطق فقیرنشین چنین خانواده‌ها و کودکانی وجود دارند، کودکانی که از تحصیل بازمانده و مجبورند سریع وارد بازار کار شوند.

عضو کمیسیون شهرسازی و معماری شورای اسلامی کلان‌شهر تبریز، در پایان ضمن تأکید بر این مطلب که کودکان کار در نوع خود از بزرگ‌ترین چالش‌ها به شمار می‌رود، افزود : هر چند عامل اقتصادی در آن دخیل است، اما به لحاظ اجتماعی همچون وضعیت خانواده، شرایط حاکم و از هم گسیختگی خانواده، برخی آسیب‌های اجتماعی نظیراعتیاد، متلاشی شدن خانواده بر این موضوع دامن زده و چهره‌‌ کریه را در فضای اجتماع پدید می‌آورند.

بهتر است برای با خبر شدن از آخرین اطلاعات دقیق از وضعیت کودکان کار و خیابانی و چگونگی اقدامات انجام  گرفته در این رابطه سراغ  مدیرکل بهزیستی آذربایجان‌شرقی بروبم.

اجرای طرح جمع آوری کودکان کار

محسن ارشدزاده، مدیرکل بهزیستی آذربایجان‌شرقی، در گفت‌وگو با گزارشگر فارس ضمن تأکید بر تشکیل کمیته‌ای برای ساماندهی کودکان کار و خیابانی بر اساس مصوبه هیأت وزیران که با همکاری دستگاه‌های اجرایی از جمله سازمان بهزیستی  با هدف ساماندهی کودکان کار و خیابانی انجام می‌گیرد تصریح کرد: در این زمینه در استان ما از اوایل سال ۱۳۹۶ برای ساماندهی کودکان کار و خیابانی تصمیم گرفته شد.

وی  ادامه داد: به این‌گونه که در فضایی در سازمان بهزیستی  با همکاری مؤسسه‌های غیردولتی به عنوان مکان یا مرکز حمایتی  یا آموزشی کودکان کار با همکاری شهرداری جهت جمع‌آوری کودکان کار توسط خودروهای گشت که در این طرح، مؤسسات نیز با حضور قرار دادن مددکار، کارشناس و همکاری نیروی انتظامی همراه شد تا کودکان کار در کلان‌شهر تبریز جمع‌آوری گردد.

انگیزه‌ی سودجویی و درآمد بیشتر

مدیرکل بهزیستی آذربایجان‌شرقی با تأکید بر اینکه طی سال گذشته حدود ۱۰۰ نفر کودک کار در این طرح جمع‌آوری شدند، بیان کرد: خوشبختانه اکثر کودکان دارای خانواده بودند که طبق بررسی‌های انجام گرفته حضور کودکان برای کار و دستفروشی عمدتاً با انگیزه سودجویی و درآمد بیشتر همراه است که بنابر اظهارات خود در طی یک روز حدود ۱۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان می‌توانند درآمد داشته باشند. در وهله‌ی اول کودکانی که در محل‌ حمایت‌های آموزشی حضور می‌یابند از طریق برگزاری جلسات با مددکاران و روانشناسان، علت حضور آنان را جویا شده و به‌ این طریق آموزش‌های لازم داده می‌شود.

وی تصریح کرد: همچنین با دعوت از خانواده‌های آنان توضیح داده می‌شود که نباید کودکان در این سنین در سطح خیابان مشغول به کار شوند و باید به تحصیل خود توجه کنند. همچنین از عواقب و مشکلاتی که حضور کودکان در خیابان را به همراه دارد به خانواده‌ها گوشزد شده و در نهایت با گرفتن تعهد که دیگر به این کار ادامه ندهند، انجام می‌گیرد.

۹۰ کودک کار و خیابانی در کلانشهر تبریز

ارشد زاده خاطرنشان کرد: طی برآورد در این طرح، در استان ما حدود ۸۰ تا ۹۰ کودک یا خانواده با هدف درآمد و سودجویی اقدام به این کار می‌کنند. در ۱۰۰ مورد جمع‌آوری شده، خانواده‌ها از حمایت‌های موردی و سایر حمایت‌های بهزیستی بهره‌مند شده و مشکلات آنان مورد پیگیری قرار گرفت. تعداد معدودی از این کودکان که جزو جامع هدف بهزیستی بودند تحت پوشش قرار گرفته که تعدادی نیز به مراکز کودکان بی‌سرپرست یا بدسرپرست انتقال یافتند. افرادی که جزو جامع بهزیستی هستند بلافاصله مورد شناسایی قرار گرفته و خدمات بهزیستی نیز شامل آنان می‌شود.

مدیرکل بهزیستی آذربایجان‌شرقی ضمن اشاره بر این مطلب که مجموع اقدامات انجام گرفته برای کودکان کار و خیابانی از اوایل سال ۹۶ تاکنون به صورت مستمر ادامه دارد، تصریح کرد: حضور کودکان کار در ساعاتی از روز و در برخی مکان‌ها مشاهده می‌شود که تلاش داریم در طرح پوشش ساماندهی قرار گیرد، لازمه این کار، همراهی شهروندان است که با اطلاع دادن و مخصوصاً افرادی که با هدف کمک و خرید از این افراد حمایت می‌کنند، انجام گیرد که متأسفانه این رفتار باعث تشویق آنان می‌شود، نمی‌خواهیم افرادی در سطح خیابان، دچار آسیب شده و سد معبر کرده و هم چنین چهره‌‌ شهر را ناشایست جلوه دهند.

وی با اشاره بر این مطلب که گفتن اینکه افراد متکدی، نیازمند، معتاد و کودک کار در سطح شهر وجود ندارد، حرف صحیحی نیست که در این رابطه مسئله کنترل و اقدام دستگاه‌های دولتی مهم است، افزود: چنانچه بحث تکدی‌گری کنترل شد کودکان کار نیز با همراهی مردم و عمده دستگاه‌های اجرایی از جمله سازمان بهزیستی، دستگاه‌های قضایی، شهرداری و نیروی انتظامی قابل کنترل است. بحث‌های بهداشتی و درمانی کودکان، بیمه سلامت، کاریابی و اشتغال و کودکان جامانده از تحصیل و نیاز به حمایت تحصیل نیز باید توسط سایر دستگاه‌هایی که در این رابطه مسوولیت دارند با همکاری با کمیته ساماندهی انجام گیرد.

ارشدزاده تصریح کرد: نیازمند بودن برخی از خانواده‌ها عاملی است که کودکان ناچار به خرید و فروش در سطح خیابان می‌شوند، اما نکته حائز اهمیت این است که بحث سودجویی و درآمد بیشتر، بر این آسیب اجتماعی بیشتر دامن می‌زند. در استان ما دستگاه‌های حمایتی از جمله بهزیستی، کمیته امداد و از همه مهم‌تر موسسات خیریه وجود دارند که افراد را تحت حمایت خود قرار می‌دهند.

کودکان کار، مستعد انواع آسیب‌ها

روزنا اصغرنژاد، روانشناس بالینی در گفت‌و‌گو با خبرنگار فارس در تبریز، کودکان کار را قشری از کودکانی دانست که دارای خانواده بدسرپرست یا بی‌سرپرست بوده و یا با مشکلات مالی و عدم حمایت والدین مواجه هستند، اظهار کرد: در دوران کودکی به‌جای بازی و رشد همه جانبه وارد کار می‌شوند و مثل بزرگ‌ترها کارکردن را شروع می‌کنند این کودکان با فیزیک و روان کودکی به مانند بزرگسالان کار را آغاز می‌کنند و این روند از هر لحاظ این کودکان را مستعد آسیب می‌سازد. کودکان به‌جای قرارگیری در محیط‌های یادگیری، بازی و تفریح در محیط‌های کار (سخت) قرار می‌گیرند و دچار آسیب‌های روانی نیز قرار می‌گیرند.

وی ادامه داد: در آینده این کودکان نسبت به جامعه، عقده‌ای و متخاصم رفتار می‌کنند و حتی جامعه را در شرایط خود مقصر تصور می‌کنند که احتمالاً رفتارهای پرخاشگرانه را در پی‌دارد. این کودکان احتمالاً به علت بودن در کار و عدم یادگیری و نداشتن تحصیلات در آینده نیز در مشاغل سخت قرار می‌گیرند و احتمالاً رضایت از زندگی نیز در این افراد کم خواهد بود و به آرزوهای خود نرسیده و شیوه‌های صحیح زندگی و حتی در آینده فرزندپروری را نیز نخواهند داشت و احتمال رشد سالم از لحاظ روانی در کودکان کار کم است.

سبک هویت موفق، وقفه هویت و ضبط هویت

اصغرنژاد، سبک هویت را به سه دسته سبک هویت موفق، وقفه هویت و ضبط هویت تقسیم کرد و افزود: در اصل به‌ این معناست که اگر هویت نوجوان نقش‌هایی که والدین می‌خواهند را برمی‌گزینند و در جایگاه‌هایی قرار می‌گیرند که از قبل والدین برای آنها در نظر گرفته است دچار ضبط هویت می‌شوند که در این حالت کودکان مستقل عمل نکرده و احتمالاً رضایت از جایگاه خود را در آینده نخواهند داشت.

وی خاطرنشان ساخت: وقفه هویت به‌ این صورت است که نوجوان در زمان هویت‌یابی نمی‌تواند هویت کامل را کسب کرده و در نتیجه دچار بحران می‌شود که در این حالت وقفه هویت پیش می‌آید که نوجوان تکلیف خود را نمی‌داند و کودک در این شکل خیلی دچار آسیب می‌شود و احتمال دارد که بدون شناخت کامل وارد گروه‌های خطرناک شود و در این حالت احتمالاً با مشکل بزهکاری و حتی عدم مهارت نه گفتن همراه خواهد بود، چرا که نوجوان نتوانسته انتخاب صمیمی داشته باشد که البته در این دوره‌ حساس، والدین نیز نقش اساسی دارند و می‌توانند به نوجوانان خود نقش‌های مختلف را بشناسانند و یا در محیط‌های محرک و متنوع سالم قرار دهند تا نوجوان انتخاب سالم‌تری داشته باشد.

کسب هویت کامل، بهترین نوع هویت است

این روانشناس بالینی با تأکید بر اینکه بهترین نوع هویت، کسب هویت کامل است، تصریح کرد: به این معنی که نوجوان با موفقیت از پس این بحران برآمده و به کسب هویت نائل شده است. نوجوانی که وارد بزهکاری می‌شود نقش‌های منفی و عملکردهای منفی را در جامعه دارد که با هنجارهای جامعه مطابق نیست و متأسفانه با آسیب‌های بی‌شماری مواجه خواهند شد که احتمالاً وارد  گروه‌های خطرناک و کارهایی که با جرم همراه بوده می‌شوند و یا از خانه دور شده و به دنبال آن رفتارهای دیگر را به همراه خواهد داشت.

وی افزود: در این گروه والدین ارتباط خوبی با فرزندان خود ندارند یا بیش از حد کنترل‌کننده هستند و یا اصلا همراه نیستند و به فرزندان خود توجه ندارند و فرزندپروری ناسالم با نوجوان خود دارند که در این حالت نوجوان از خانه و والدین فراری خواهد شد.