واکاوی علل افزایش خشونت در مدارس
۱۲ بهمن ۱۳۹۸
یزد- ایرنا- وقوع برخی خشونتهای فیزیکی در تعدادی از مدارس استان یزد در سال تحصیلی جاری، واکنشهای مختلفی را نزد افکار عمومی و عرصه فضای مجازی به دنبال داشت و موجب رنجش خانوادهها شد.
اینکه چرا و به چه علت برخوردهای فیزیکی در مدارس این استان که در سال های گذشته، کمتر از آن شنیده بودیم بطور ناگهانی سیر صعودی به خود گرفت و موجب رنجش خاطر بسیاری از خانواده ها و عرصه تعلیم و تربیت استان گردید جای بررسی دارد.
خیلی از صاحب نظران و کارشناسان بر این عقیدهاند که خشونت در سالهای اخیر چه در سطح جامعه و چه در مدارس و دیگر اماکن عمومی، نتیجه و پیامد منفی اوضاع اجتماعی و اقتصادی و دغدغه های فکری ناشی از آن در جامعه است.
تعریف خشونت فقط شامل درگیری و برخوردهای فیزیکی بین دو یا چند نفر نیست، بلکه هر نوع تهدید، تحقیر، توهین و زورگویی نسبت به دیگران هم از مصادیق خشونت است؛ هر شکلی از خشونت حتی کم اهمیت در مدارس، نگران کننده و مستلزم ریشهیابی و مقابله با آن است .
به عقیده کارشناسان، چون کودکان و نوجوانان ساعات زیادی از روز را در مدرسه حضور دارند، هر نوع خشونتی را که در این سنین اتفاق میافتد، ناشی از مدرسه میدانیم، ولی ممکن است بسیاری از خشونتها منشأ درون مدرسهای نداشته باشد.
خشونت در مدرسه را به اشکال گوناگون میتوان مشاهده کرد؛ خشونت دانشآموزان نسبت به یکدیگر، خشونت دانشآموز نسبت به معلم و بالعکس و خشونت نسبت به خود؛ اگر چه همه اشکال خشونت ممکن است در مدرسه اتفاق بیافتد ، اما عوامل گوناگون درون و برون مدرسهای نیز در بروز آنها دخالت دارد.
نکته دیگر اینکه اتفاقات ناخوشایندی که اخیرا در برخی مدارس استان یزد رخ داد و منجر به رودرویی معلم با دانش آموز، والدین با معلمان و دانش آموز با معلم گردید همه در مدارس دولتی اتفاق افتاد که این هم جای واکاوی و آسیب شناسی دارد و باید بررسی شود چرا این اتفاقات در مدارس غیر دولتی رخ نمی دهد یا کمتر اتفاق می افتد.
نمیتوان و نباید به سرعت در مورد این اتفاقات، نتیجهگیری کرد، باید این پدیده های ناخوشایند، ریشه یابی گردد بعنوان مثال وقتی به برخورد فیزیکی معلم با دانشآموز یا بالعکس و یا برخورد پدر یک دانش آموز با معلم، نگاه میشود مشخص می گردد که علت بسیاری از آنها خارج از محیط مدرسه بوده اما به نام مدرسه تمام شده هر چند نباید از کنار آن دسته از خشونت هایی که مستقیما در محیط مدرسه رخ داده و علت آن هم یکی از طرفین یا هر دو بودهاند هم به سادگی عبور کرد.
مادری که فرزندش در یکی از مدارس غیر دولتی درس می خواند می گوید: به دلیل تعداد کمتر دانشآموزان در مدارس غیر انتفاعی نسبت به دولتی و کنترل بیشتر اولیاء مدرسه و همچنین شرایط فرهنگی حاکم بر این نوع مدارس، کمتر شاهد این دست از خشونت ها در آن هستیم.
وی دلیل دیگر آرامش حاکم بر این مدارس را احترام فوقالعاده کادر مدرسه به والدین و همچنین سطح سواد و پایگاه اجتماعی والدین می داند.
در یک محیط آموزشی و فرهنگی مانند مدرسه، همه باید رعایت کنند ، هیچ دانشآموز یا پدری، حق برخورد فیزیکی با معلم را نباید داشته باشد و هیچ معلمی هم حق توهین و تحقیر دانشآموز یا تنبیه او را ندارد.
ناسازگاری والدین ، جدایی والدین، محرومیت از نعمت پدر یا مادر، خشونت والدین ، خشونت دیگر اعضای خانواده ، بیماری یکی از اعضای خانواده ، اشتغال والدین، تبعیض، فقدان تربیت اخلاقی و دینی و کمبود محبت و عاطفههای خانوادگی از دیگر عوامل بروز خشونت در دانش آموز است ضمن آنکه نباید از مشکلات و دغدغههای اقتصادی معلمان هم به سادگی گذشت که گاها منجر به واکنش های منفی از سوی آنها می شود.
برخی سیاستگذاری های کلان آموزشی، منجر به خشونت در جامعه و مدارس میشود
یک پژوهشگر اجتماعی به خبرنگار ایرنا گفت: قبلا از تنبیه بدنی در مدارس به عنوان رفتار خشونت آمیز یاد می شد ولی این روزها در پی گره کور مشکلات اجتماعی و اقتصادی در جامعه، شاهد نوع دیگری از خشونت در مدارس هستیم و آن خشونت دانشآموز، والدین و معلم در حق یکدیگر است که شاید باز تولید نوعی خشونت همه جانبه اجتماعی باشد.
“شکوه نیک نظر” به خبرنگار ایرنا اظهار داشت: مایل نیستم موضوع را از دیدگاه نظریه های بزرگان روان شناس و جامعه شناس مورد بررسی قرار دهم بلکه مایلم این بحث را از نتیجه فعالیت و مسئله یابی مشارکتی که در چند ماه گذشته به آن دست یافته ایم، نگاه کنم .
به گفته این فعال اجتماعی، این نتایج حاصل از ارتباط مستقیم با تعدادی از دانش آموزان پسر و دختر مقطع متوسطه دوم و جمعی از مادران و پدران شرکت کننده در سلسله کارگاه های مسئله یابی مشارکتی و تمرین گفتگو بدست آمده است .
وی در مورد نتایج این بررسی گفت: به نظر می رسد فشار درسی روی دانش آموزان چه از طرف والدین و چه از طرف مدرسه، بیش از حد توان جسمی و ناهماهنگ با نیازهای این سن یعنی دانش آموزان مقطع دوم متوسطه است.
به گفته وی نتایج حاصل از مقایسه کتاب های درسی مقطع دبستان با مراحل رشد شناختنی از نظر پیاژه که توسط اینجانب و همکاران بین سال های ۹۴-۹۵ صورت گرفت نیز گواه این مطلب بود که تنطیم این کتب در هماهنگی مناسب با نظریه های مطرح در زمینه روال رشد کودکان صورت نگرفته است .
این پژوهشگر اجتماعی یادآور شد: مصاحبه های موردی با تنی چند از دانشجویانی که در خوابگاههای دانشگاه های مطرح کشور زندگی می کنند و بررسی آمارهای مصرف مواد مخدری چون حشیش و بررسی موارد خودکشی این خوابگاه ها نیز موارد تامل برانگیز دیگری است که می تواند فشار ناشی از انتظارات نامناسب با شرایط جسمی کودکان و نوجوانان در مدارس و عدم پرداختن به آموزش های لازم برای این سنین و در نتیجه نداشتن آمادگی لازم برای ورود به اجتماع و تحمیل فشارهای سنگین به دانشجویان به دلیل نداشتن مهارت های لازم در روند اجتماعی شدن را نتیجه گرفت.
خانم نیک نظر اضافه کرد: می توان مسئله تمرکز در سیاست گذاری های کلان و تصمیم گیری طیفی خاص برای همه جامعه را عاملی مهم نه تنها در بروز خشونت های زنجیره ای در مدارس و بین والدین و فرزندان که در خشونت های شایع اجتماع ایران مربوط دانست .
استرش و مشکلات خانوادگی، خشم را از خانه به مدرسه منتقل میکند
یک روانپزشک یزدی، خشم را پر شورترین و خطرناکترین هیجان آدمی می داند و می گوید: این احساس درونی و هیجان منفی را همه در طی عمر تجربه میکنند.
دکتر امیر رضا چمنی به ایرنا افزود: پرخاشگری، تظاهر بیرونی خشم است که به شکل تعمدی و به سوی دیگران انجام گیرد.
به گفته این متخصص اعصاب و روان، خشم در اثر ناکامی و سرخوردگی ایجاد میگردد؛ اگر کارها مطابق میل و سلیقه ما انجام نشود خشمگین میشویم؛ خشم در اثر احساس ظلم، بی عدالتی، تبعیض،خیانت در امانت،بی اعتنایی،طرد شدن،بی احترامی،تحقیر، سرزنش ، تهمت و انتقاد ناموجه ایجاد میگردد.
چمنی یادآور شد: خانواده نقش مهمی در بروز و شکل گیری خشم و پرخاشگری دارد؛ والدین به عنوان الگوهای مهم رفتاری فرزندان تاثیر بسزایی در چگونگی بروز و مواجهه با خشم و عصبانیت را ایفا میکنند.
وی گفت: کودکی که شاهد رفتارهای کودک آزاری،همسرآزاری،پرخاشگری و نزاع والدین باشد از این رفتارها الگوبرداری میکند و از طرف دیگر جامعه نیز تاثیر مهمی در شکل گیری خشم و عصبانیت داشته و اگر مردم احساس تبعیض و بیعدالتی ،رانت و ویژهخواری طبقهای خاص کنند منجر به خشم می شود.
وی اضافه کرد: همچنین استرس در حوادث و بلایای طبیعی، فقر و بیکاری و مشکلات اقتصادی هم آستانه تحمل و آسیب پذیری ادم ها را پایین میاورد.
این روانپزشک، میزان آستانه تحمل و ضریب تاب آوری ادمها را متفاوت دانست و اظهار داشت: برخی به دلیل ضعف در مهارتهایی چون کنترل خشم و یا الگوهای نامناسب زندگی به راحتی دچار خشم و عصبانیت و به دنبال آن پرخاشگری میگردند.
وی با بیان اینکه استرس های روحی و مشکلات خانوادگی میتواند دامنه خشم و عصبانیت را از محیط خانه به جامعه و مدرسه منتقل نماید و ما شاهد رفتارهای پرخاشگرانه و نزاع و ضرب و شتم در محیط های اجتماعی مثل اداره،کارخانه،مدرسه و خیابان باشیم گفت: بروز و شیوع رفتارهای پرخاشگرانه در مدارس و محیط های امورشی و فرهنگی که پدیده نسبتا نادری است میتواند زنگ خطری باشد مبنی بر اینکه آستانه تحمل و تاب اوردن جامعه به نقطه بحرانی رسیده است.
وی اضافه کرد: این، اهمیت بهداشت روانی و مهارت های مهم زندگی چون مهارت کنترل خشم و مهارت قاطعیت ورزی و مهارت همدلی و… را بیش از پیش نمایان می سازد.
اهمیت تداوم آزمون سنجش سلامت روان در مدارس
معاون پرورشی آموزش و پرورش ناحیه یک یزد هم معتقد است: در آموزش و پرورش کشور عزیزمان ایران دغدغه تمام سیاستگذاران، تصمیمسازان و تصمیمگیران، ارائه نوعی آموزش است که منجر به دستیابی دانشآموزان به مراحلی از حیات طیبه گردد.
محمد معینی افزود: به همین منظور، فراخور پدیدههای نوظهور از قبیل ماهواره، فضای مجازی، موادمخدر صنعتی و انبوهی از ترفندهای ضد فرهنگی و هویتی که باعث سست شدن بنیان خانواده، بروز رفتارهای پرخطر، گرایش به خشونت و فروپاشی فرهنگی میشود، طرح و برنامههای متنوعی جهت پیشگیری و کاهش آسیبهای اجتماعی پیشنهاد و اجرا میگردد.
به گفته وی یکی از برنامههایی که آموزش و پرورش هر ساله به منظور شناسایی آسیبهای اجتماعی، تهیه نقشه خطرپذیری و ارائه خدمات مشاورهای به افراد در معرض آسیب اجرا میکند « آزمون سنجش سلامت روان» است که در متوسطه دوره اول اجرا میشود؛ این آزمون با تعریف گویههای مختلف، وضعیت دانشآموزان را در۶ حوزه آسیبزا از جمله کنترل خشم، وجود افکار خودکشی در فرد، افسردگی، میزان حمایت خانواده از دانشآموزان، میزان حمایت مدرسه از دانشآموز و … بررسی میکند.
وی اظهار داشت: در نیمرخ (نتایج اولیه) آزمون سلامت روان افکار خودکشی، فرار از منزل(بیشتر در دختران)، قطع ارتباط عاطفی دانشآموزان با خانواده، گرایش به خشونت (بیشتر در پسران) بیش از سایر آسیبها خودنمایی میکند.
این کارشناس پرورشی تصریح کرد: در بررسی و تحلیل نتایج آزمون و دلایل گرایش نوجوانان به اینگونه رفتارها، عملکرد خانواده و نوع مناسبات بین فردی در خانواده نقش اساسی دارد؛ یک نوجوان گاهی برای جلب توجه و گاهی برای بروز توانمندیهای خود رفتارهایی از خود بروز میدهد که اگر با آن برخورد مناسبی صورت نگیرد منجر به آسیبهای جبران ناپذیر میگردد.
وی اضافه کرد: اکثر نوجوانان و جوانان که رفتار ناهنجار دارند معتقدند که خانواده درک درستی از آنها ندارد؛ ضمن آنکه جامعه نیز در ظهور بروز برخی از آسیبها نقش دارد؛ نادیده گرفتن پایگاه اجتماعی افراد و کم توجهی و سرکوب استعدادهای بالقوهی قشر مولد جامعه، باعث تقویت روحیهی بأس و ناامیدی و تقویت افکار مخرب و آسیبزا میگردد.
وی این را هم گفت: بیشک معلمین نیز از این قاعده مستثنی نیستند و از یک طرف به خاطر عواطف معلم و شاگردی و از طرف دیگر احساس مسوولیت در قبال دانش آموزان، گاهی مرتکب رفتار خشونت آمیز می شوند.
به گفته وی خشونت به هر دلیلی که باشد، باعث تنزل پایگاه اجتماعی معلمین می شود و مردود است؛ نگرش جامعه به شغل معلمی، رضایت مندی شغلی معلمین و حمایت خانواده از عملکرد معلمین قطعاً در کاهش خشونت موثر است.
معینی یادآور شد: بدیهی است مدرسه نیز به عنوان اصلیترین نهاد و تعلیم و تربیت در جامعه، نقش بیبدیلی در حوزه آسیبهای اجتماعی دارد؛ اما آنچه مسلم این است که ظهور و بروز یک آسیب مثلاً گرایش به خشونت یه شبه و تنها با یک حادثه نهادینه نمیشود و موضوع گرایش نوجوانان و جوانان و حتی میانسالان به خشونت موضوعی مهم است که پرداختن به ریشهها و علل و عوامل آن در این مقال نمیگنجد و نیاز به یک طرح پژوهشی جامع دارد.
در خشونتهای مدرسهای، اغلب، هر دو سوی ماجرا مقصر هستند
رییس اداره حقوق و املاک و حمایت قضایی کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان یزد می گوید: در مورد دانش آموزان خاطی، اولویت نخست ما بحث تربیتی و پیشگیری است.
مرتضی فیاضی افزود: ایجاد محدودیت برای دانش آموز خاطی بستگی به نوع خطاست و در خشونت های مدرسهای نیز رسیدگی به شکایات بر اساس خواست طرفین انجام می شود.
وی یکی از دلایل اصلی بروز خشونت در مدارس را کم شدن صبر و تحمل شهروندان دانست و اظهار داشت: قطعا مشکلات بیرونی در وقوع این نوع حوادث ناگوار دخیل است.
وی با بیان اینکه در اتفاقاتی اخیر مدارس این استان که منجر به برخی خشونتها از سوی معلمان، دانش آموزان و والدین شده قطعا هر دو سوی ماجرا مقصر بوده اند .
به گفته وی در این مواقع پس از اعلام شفاهی و کتبی ماجرا از سوی مدیر مدرسه، بازرسی و حراست اداره کل و همچنین دایره حقوقی این اداره وارد می شوند و هر دو جنبه شخصی و عمومی جرم را در نظر می گیرند و اگر حتی مشکلی هم برای اموال عمومی مدرسه ایجاد شده باشد پیگیری می شود.
اما فارغ از آنچه گفته میشود و میشنویم لازم است علل خشونت های اخیر در مدارس استان یزد واکاوی و ریشهیابی شود تا دیگر شاهد وقوع این حوادث تاسفبار در حوزههای آموزشی و تربیتی استان نباشیم.
در استانی مانند یزد که مردمان آن به سختکوشی، سعه صدر، تدین و کنار آمدن با کویر سخت و طاقت فرسای آن شهره هستند شیوع و وقوع چنین اتفاقاتی، ناخوشایند است.
آخرین دیدگاهها