خطر اعدام قریب الوقوع یه کودک مجرم در گیلان / هنوز پانصد میلیون تومان لازم است
۰۴ مرداد ۱۳۹۹
خبرگزاری هرانا – حمید احمدی مالده، کودک-مجرم محبوس در زندان رشت که در ۱۶ سالگی به هواخواهی از دوستش در نزاع دسته جمعی شرکت کرد و مرتکب “قتل” شد در آستانه اعدام قرار دارد. مدیر گروه «ما درد مشترکیم» که در زمینه نجات محکومان به اعدام فعالیت دارد، گفت که حمید تنها تا آخر مرداد ماه از خانواده مقتول مهلت دارد. از آنجایی که حمید و خانوادهاش وضع مالی خوبی ندارند، نمیتوانند چنین مبلغی را تهیه کنند و تاکنون ۵٠٠ میلیون تومان از پول تهیه نشده است. در صورت عدم پرداخت کامل دیه تا آخر ماه حکم را اجرا میکنند”.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از شهروند، حمید احمدی مالده، زندانی که در ۱۶ سالگی بازداشت و از بابت اتهام قتل به اعدام محکوم شده بود، پس از ١۴ سال تحمل زندان کمتر از یک ماه برای پرداخت دیه و ادامه زندگی وقت دارد.
فرخنده جبارزادگان، مدیر گروه «ما درد مشترکیم» که سالهاست برای گرفتن رضایت و نجات جان حمید احمدی تلاش میکند، گفت: «گروه «ما درد مشترکیم» حدودا ۶ سالی است که فعالیت خود را در زمینه نجات محکومان به اعدام آغاز کرده است. من خودم چندین سال است که پیگیر پرونده حمید هستم. سالها با خانواده مقتول صحبت کردیم. اوایل اصلا حاضر نمیشدند کسی را ببینند، حتی با برخی از هنرمندان و بازیگران به خانه آنها رفتیم، ولی اصلا حاضر به صحبت نشدند. اما بعدها به ما اجازه دادند که برای صحبت به خانهشان برویم، ولی با این حال صحبتها زیاد فایدهای نداشت. مادر خانواده به همراه دو پسر و یک دخترش بهعنوان اولیایدم باید نظر و تصمیم خود را اعلام میکردند. بچهها تصمیم را برعهده مادر گذاشته بودند، به همین دلیل ما فقط با مادر خانواده حرف میزدیم، او هم حاضر به رضایت نمیشد. البته هر بار هم هنگام اجرای حکم راضی به اعدام نمیشد و به متهم فرصت میداد. همین امر باعث شد که این پرونده ١۴سال طول بکشد. حالا حمید ٣٠سال دارد. بهترین سالهای عمرش را در زندان مانده و جزای کارش را کشیده است. حالا چند وقتی است که خانواده مقتول به پول دیه راضی شدهاند، برای همین داریم تمام تلاش خود را میکنیم تا این پول را تهیه کنیم.»
جبارزادگان ماجرای در شرح ماجرای نزاعی که منجر به قتل شد، گفت: «حمید اصلا ربطی به دعوا نداشت. درگیری بین دوست حمید و یک پسر دیگر بود. آن روز هم در پارک درگیری بینشان رخ میدهد، اما دعوا شدید میشود. دوست حمید چاقو درمیآورد و همه چیز بعد از آن شروع میشود. حمید برای دفاع از دوستش وارد این درگیری میشود و در نهایت نیز با چاقوی دوستش آن پسر را به قتل میرساند. حمید و دوستش به زندان میافتند. دوست حمید به هفت سال حبس و حمید هم به اعدام محکوم میشود. حالا حمید مانده و روزهای نفسگیری که میتواند بسیار تعیینکننده باشد. ما تمام تلاش خود را برای تهیه کردن دیه انجام دادهایم. جمعیت امام علی نیز درحال جمعآوری کمک است، با این حال هنوز ۵٠٠ میلیون تومان از پول تهیه نشده است و حمید تنها تا آخر مرداد ماه فرصت دارد. اصلا دوست ندارم که این پسر جوان بار دیگر پای چوبه دار برود و زندگی خود را در ایستگاه آخر ببیند. حمید و خانوادهاش وضع مالی بسیار بدی دارند و اصلا نمیتوانند چنین پولی را جور کنند. مادر حمید اسفند سال ٩٨ فوت کرد. خانوادهاش دارند تمام تلاش خود را میکنند، ولی میدانم که نمیتوانند از عهدهاش بربیایند، به همین علت ما همه سعی خود را میکنیم تا شاید بتوانیم بعد از سالها این پسر را از کابوس اعدام نجات دهیم. حمید به خاطر کابوس اعدام و آن سه باری که پای چوبه دار رفت، حال روحی خوبی ندارد. امیدواریم تا آخر مرداد این پول جور شود و خانواده مقتول نیز رضایت دهند تا یک جوان از مرگ نجات یابد.
وی افزود: “حمید حالا با این کورسوی امیدی که برای زندهماندن یافته، نقشهها و برنامههای زیادی را برای آیندهاش طراحی کرده است. هدفهایش را مشخص کرده است و میخواهد به افرادی مانند خودش کمک کند. در این ١۴ سالی که در زندان بوده، کارهای زیادی برای محکومان به اعدام مثل خودش انجام داده و آنان را به جمعیتهای مختلف برای نجات معرفی کرده است”.
در این گزارش به نقل از خواهر این زندانی آمده است: برادرم در این سالها در زندان آنقدر رفتارش خوب بوده که همه او را دوست دارند. سه بار تا پای چوبه دار رفت، ولی اعدام نشد. هربار برای اعدام میرفت، خداحافظی میکرد. لحظات سختی بود. با اشک به مادرم میگفت تو جوانیات را به پای من ریختی. نتوانستم در این دنیا جبرانکنم، ولی تو غصه نخور، قسمت من طناب دار بوده است. او در این سالها محکوم به اعدام های زیادی را به جمعیت امام علی یا گروههای مختلف معرفی کرده و حتی باعث نجات آنان شده است.”
بر اساس این گزارش، حمید احمدی در روز ۱۵ اسفند ۱۳۸۶ زمانی که ۱۶ سال سن داشت به اتهام قتل دوست خود در یک نزاع خیابانی بازداشت شد.
این زندانی در سال ۱۳۸۸ از سوی شعبه ۱۱ دادگاه کیفری استان گیلان به اعدام محکوم شد. به گفتهی نزدیکان وی در مدت بازداشت در ادارهی آگاهی توسط مامورین مورد بدرفتاری و شکنجه قرار گرفته است تا علیه خود اعتراف کند. او سه بار جهت اجرای حکم به سلول انفرادی منتقل شده است که اولین بار در سال ۱۳۹۲ و آخرین بار در روز ۹ بهمن ۱۳۹۵ بوده است.
آخرین دیدگاهها