بهرام رحمانی: عروسک بازی در حجله!

۱۹ اسفند ۱۳۹۹

امروز هشت مارس روز جهانی زن است اما به نظر می‌رسد در گرامی‌داشت این روز در میان انبوهی از مقالات، بحث‌ها و کنفرانس‌هایی که این روزها برگزار شده کودکانی فراموش شده‌اند که آن‌ها را با عروسک‌ها‌یشان راهی حجله کرده‌اند. جنایتی که تاریخ هرگز فراموش نخواهد کرد! جنایتی که مجرم اصلی و ردیف اول آن نیز جمهوری اسلامی ایران است.

«کودک همسری» یکی از موضوعات حزن‌انگیز بحث بین فعالان اجتماعی و مدافعان حقوق کودکان در ایران است. مسئله‌ای که به گفته آنان، خشونت علیه کودکان محسوب می‌شود اما از دید قانون‌گذاران، بر اساس فقه و شرع، تعیین شده است.

این فعالان با تکیه بر کمبود قوانین حمایت از کودکان در برابر ازدواج در سنین پایین، به توصیف وضعیت دختران قربانی این نوع ازدواج می‌پردازند.

با نگاهی به حداقل سن قانونی ازدواج برای دختران و پسران در ایران، می‌توان دید که قربانیان قوانین جمهوری اسلامی در حمایت از کودکان در برابر ازدواج زودرس، تنها دختران نبوده و پسران نیز، قربانی آن هستند.

ازدواج در قانون جمهوری اسلامی ایران و مسائل مربوط به آن ریشه در شرع دارد. از مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار در ازدواج، وضعیت قوانین حقوقی جوامع مختلف است. در بیش‌تر نظام‌های حقوقی، برای آغاز زندگی مشترک، داشتن حداقلی از سن پیش‌بینی شده و ازدواج در سنین کم‌تر از آن یا منع شده شده است. در شرع و قانون جمهوری اسلامی ایران نیز وجود شرایط زیر در ازدواج حرف اصلی را می‌زند. روحانیون معیار سن ازدواج بلوغ را ۹ سال تمام قمری برای دختر و ۱۵ سال برای پسر دانسته‌‌اند.

در سال ۱۳۷۰، سنین قانونی ازدواج برای دختران به ۹ سال و برای پسران، ۱۵ سال تعیین شد و سپس و در آخرین تغییرات، یعنی در سال ۱۳۷۱، سن ازدواج به ۱۳ سال برای دختران و ۱۵ سال برای پسران تغییر یافت و ازدواج پایین‌تر از این سن نیازمند اجازه ولی و دادگاه است.

بدین ترتیب جمهوری اسلامی دختربچه‌ها را نیز در معرض تجاوز تجاوز جنسی مردم بزرگ‌سال قرار داده و این جنایت بزرگ را قانونی کرده است.

ازدواج کودکان یا کودک‌همسری نوعی ازدواج رسمی یا غیررسمی است که که در آن فرد پیش از رسیدن به ۱۸ سالگی وارد پیمان زناشویی می‌شود. حداقل سن ازدواج تعیین شده در قانون در بسیاری از حوزه‌های قضایی ۱۸ سال است، خصوصا در مورد دختران؛ و حتی بعضا قرار داشتن در ۱۸ سالگی نیز شامل قانون مذکور می‌شود. عموما عبارت «کودک‌همسری» در مورد کودکان دختری به‌کار می‌رود که با مردان بزرگ‌سال به خاطر اجبار حاصل از سنت‌های مذهبی و مردسالاری یا مشکلات اقتصادی خانواده، ازدواج می‌کنند.در سطح اتحادیه اروپا و سطح بین‌المللی، ازدواج کودکان یکی از اشکال ازدواج اجباری به‌شمار می‌رود و مصداق نقض حقوق بشر و نمونه‌ای از نشونت جنسی است.

بر اساس مفاد پیمان‌نامه جهانی حقوق، کودک به کسی اطلاق می‌گردد که سن او کم‌تر از ۱۸ سال باشد. در میان مسائلی که حقوق کودکان را به مخاطره می‌اندازد، ازدواج کودک یکی از مسائلی است که تعداد زیادی از کودکان را از حقوق خود محروم می‌نماید. طبق تعاریف مختلف، ازدواج زودهنگام یا کودک همسری به ازدواجی اطلاق می‌شود که زوجین یا یکی از آنان به سن ۱۸سالگی نرسیده باشد.

سن رسمی ازدواج در ایران پیش از انقلاب ۱۳۵۷، ۱۸ سال برای دختران و ۲۰ سال برای پسران تعیین شده بود ولی تاکید شده بود که در صورت گواهی دادگاه، دختران زیر ۱۵ سال هم می‌توانند ازدواج کنند.

این قانون در سال ۱۳۵۷ و پس از تاسیس جمهوری اسلامی به دستور آیت‌الله خمینی لغو شد و تا سال ۷۹ نکاح قبل از بلوغ به شرط رعایت مصلحت توسط ولی طفل جایز شناخته شده بود.

علاوه بر این، بر اساس ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی، عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن ۱۳ سال تمام شمسی و پسر قبل از رسیدن به سن ۱۵ سال تمام شمسی منوط به اذن ولی و به شرط رعایت مصلحت با تشخیص دادگاه صالح است. به عبارت دقیق‌تر، کماکان راه برای ازدواج دختران زیر ۱۳ سال و پسران زیر ۱۵ سال باز است.

«قطع‌نامه منع ازدواج کودکان کمیته حقوق بشر سازمان ملل» بود که آذر ۱۳۹۳ بحث‌اش جدی‌ شد. جمهوری اسلامی ایران پیوستن به این قطع‌نامه را رد کرد، چون به گفته برخی نمایندگان مجلس، «ازدواج زیر ۱۸سال را منع می‌کند.»

ازدواج زیر سن قانونی بر خلاف پیمان‌نامه بین‌المللی حقوق کودک است. این پیمان‌نامه، سن زیر ۱۸ سال را سن کودک تعریف کرده است. مقام‌های جمهوری اسلامی می‌گویند تصویب ازدواج در این سن با آموزه‌های شرعی و عرفی ایران در تضاد است و قابلیت اجرایی ندارد.

در بسیاری از کشورهای جهان ازدواج افراد با سن کم‌تر از هجده سال غیرقانونی تلقی می‌شود و برقرار رابطه جنسی فرد بالاتر از هجده سال با کودک زیر هجده سال جرم است.

نخستین هشدارها درباره ازدواج کودکان به سال ۱۳۸۵ باز می‌گردد که گزارش‌هایی درباره ازدواج بیش از ۳۳ هزار دختر زیر ۱۵ سال منتشر شد. چهار سال بعد وقتی نتایج سرشماری ملی منتشر شد، رسانه‌ها گزارش دادند که ۴۲ هزار کودک در زمان ازدواج ۱۰ تا ۱۴ سال داشته‌اند.

نکته اسفناک‌تر این بود که در سال ۱۳۸۹، گزارش شد که ۷۱۶ مورد ازدواج زیر ده سال هم صورت گرفته که نسبت به سال ۱۳۸۶، حدود دو برابر شده بود.

انتشار این آمارهای تلخ سبب شد که در دهه گذشته بحث‌های جدی‌تری درباره حقوق کودکان و کودک‌همسری در ایران مطرح شود.

سرانجام بعد از کلی بالا و پایین شدن‌ها مجلس شورای اسلامی ‌ماده واحده زیر را تصویب نمود: «ماده واحده- ماده ۱۰۴۱ قانون اصلاح موادی از قانون مدنی مصوب ۱۴/۸/۱۳۷۰ و تبصره آن به شرح ذیل اصلاح می‌گردد: عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن ۱۳ سال تمام شمسی و پسر قبل از رسیدن به سن ۱۵ سال تمام شمسی منوط است به اذن ولی به شرط رعایت مصلحت با تشخیص دادگاه صالح.»

اغلب ازدواج کودکان ثبت نمی‌گردد و به همین دلیل در این مورد نیز آمار دقیق وجود ندارد. چرا که خواندن صیغه ازدواج و ازدواج شرعی هم در حاکمیت جمهوری اسلامی معتبر است و هیچ منع قانونی ندارد.

عدم مسئولیت کیفری مداخله‌کنندگان در عقد نکاح؛ قانون مجازات اسلامی برای مداخله‌کنندگان در انعقاد نکاح اشخاص زیر سن نکاح، مسئولیت کیفری قرار نداده است و این در حالی است که از نقش این اشخاص در تسهیل چنین نکاحی نباید غافل بود. منظور خواستگاران و کسانی هستند که این جور ازدواج‌ها را بسط می‌دهند و پافشاری می‌کنند.

عدم نظارت دادگاه بر شرایط نکاح؛ و تشخیص دادگاه را در کنار اذن ‌(اجازه) ولی (پدر و جد پدری) قرار داده، راه را بر سوء‌استفاده‌های جنسی از کودکان را هموار ساخته است.

یعنی قوانین جمهوری اسلامی به طفلی اجازه ازدواج می‌دهد که اجازه دخالت در اموال و مسائل مالی و جسم خود را ندارد حتی نمی‌تواند بداند که ازوداج چه معنی دارد؟! او باید با عروسک‌هایش بازی کند به جایش با طفل خود هم‌بازی می‌شود.

با این وضع قانون جمهوری اسلامی و تضادهای بسیاری که در آن وجود دارد و راه‌های زیادی که در آن هست عملا سرنوشت کودکان را به دست پدر و مادرها سپرده شده است. پر و مادرهایی که اغلب فقیر هستند و یا معتاد و نیاز مبرم به پول دارند عملا دختربچه خود را می‌فروشند.

ازدواج‌هایی که در آن زوجه نه تنها طفل است بلکه دلیل و مدرک محکمه‌پسند و ثبت شده‌ای برای ازدواج با یک مرد بزرگ‌سال دارد، می‌تواند آینده این طفل را تباه سازد. چه بسا که طفل دوازده ساله‌ای به عقد شرعی مردی درآید و از فردای آن روز با صدها مورد به مشکل برخورد خواهد کرد. زمانی که وضع حقوق کودکان این‌گونه است همه راه‌ها برای فرهنگ‌سازی و تربیت والدین بسته می‌شود.

بر اساس آمار منتشر شده در «گزارش وضعیت اجتماعی و فرهنگی ایران- بهار ۱۳۹۹» توسط مرکز آمار ایران، تنها در سه ماهه نخست سال‌جاری ۷ هزار و ۳۲۳ دختر زیر ۱۴ سال و یک دختر زیر ۱۰ سال در ایران مجبور به ازدواج شده‌اند.

هم‌چنین در بهار سال جاری ۳۶ هزار و ۱۳ دختر ۱۵ تا ۱۹ ساله نیز در ایران ازدواج کرده‌اند. از سوی دیگر ازدواج پنج کودک پسر زیر ۱۵ سال و ازدواج ۴ هزار و ۸۴۴ پسر ۱۵ تا ۱۹ ساله نیز در بهار سال جاری در ایران رقم خورده است.

طی این مدت ۱۳۱ دختربچه زیر ۱۴ سال و ۲۶۵۰ دختر ۱۴ تا ۱۹ ساله نیز از طلاق گرفته‌اند. هم‌چنین در ۳۲۸۴ مورد از ازدواج‌های صورت گرفته در سه ماهه نخست سال‌جاری در ایران، سن مرد حداقل ۱۵ سال از زن بیش‌تر بوده است. هم‌چنین در ۱۴۰ مورد از ازدواج‌ها نیز سن زن حداقل ۱۵ سال از مرد بیش‌تر بوده است.

مطابق با داده‌های منتشره از سوی مرکز آمار ایران، تعداد ۳۴۶ نوزاد در بهار سال جاری از مادران زیر ۱۵ سال متولد شده‌اند. این آمار برای دختران ۱۵ تا ۱۹ ساله نیز بیش از ۱۶ هزار تولد نوزاد بوده است.

گفتنی است، آمار منتشره از سوی مرکز آمار ایران تنها بیانگر تعداد ازدواج‌های ثبت شده به شکل رسمی و قانونی در دفاتر ثبت اسناد و ازدواج است و ازدواج‌های ثبت نشده در آن لحاظ نشده است.

مرکز آمار ایران، هم‌‌چنین روز دوشنبه ۱۲ بهمن‌ماه ۱۳۹۹ در تازه‌ترین گزارش خود اعلام کرد تابستان گذشته تعداد ۹ هزار و ۶۱ مورد ازدواج کودکان در کشور ثبت شده که از این تعداد ۳ مورد پسران زیر ۱۵ سال و ۹ هزار و ۵۸ مورد نیز دختران در بازه سنی ۱۰ تا ۱۴ سال بوده است.

هم‌چنین بر اساس این گزارش، تعداد ۱۶۵ مورد طلاق پسران در بازه سنی ۱۵ تا ۱۹ سال و ۱۸۸ مورد طلاق دختران در بازه سنی ۱۰ تا ۱۴ سال نیز طی همین مدت در کشور به ثبت رسیده است.

این تعداد از ازدواج کودکان در ایران در حالی است که اخیرا مجلس شورای اسلامی میزان وام ازدواج را نیز به ویژه برای افراد زیر بیست و سه سال افزایش داده است تا آن‌ها تشویق به ازدواج کند و خواست رهبرشان مبنی بر افزایس نفوس برآورده گردد.

طی سال‌های گذشته علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، از مسئولان دولتی و نمایندگان مجلس خواسته است سیاست‌های حمایتی و تسهیل‌کننده برای افزایش جمعیت را مورد توجه قرار دهند.

خامنه‌ای در مردادماه ۱۳۹۸ طی دیداری با زوج‌های جوان گفته بود: «در آمریکا خانواده‌ای پانزده تا بچه دارند، بیست تا بچه دارند و از این قبیل، تشویق هم می‌شوند و هیچ کس مذمتشان نمی‌کند. اما نوبت به کشور ما که می‌رسد، این طرف قضیه تشویق می‌شود، یعنی کم‌فرزندی و مانند این.»

امور جوانان وزارت ورزش و جوانان اعلام کرد که با توجه به افزایش وام ازدواج آمار کودک همسری زیر ۱۵ سال در ایران کمی بیش از دو برابر شده است.

تندگویان روز سه‌شنبه ۱۰ دی‌ماه ۱۳۹۸ طی گفت‌وگو با خبرگزاری ایسنا گفت: «در سال ۱۳۹۷، هم‌زمان با افزایش مبلغ وام ازدواج به ۱۵ میلیون تومان، این رقم به سه هزار و ۴۳۲ دختر زیر ۱۵ سال رسید. براساس اعلام بانک مرکزی، در سال ۱۳۹۸ هم تا پایان مرداد ماه چهارهزار و ۴۶۰ دختر زیر ۱۵ سال وام ازدواج دریافت کرده‌اند.»

به گفته او،‌ انتظار می‌رود رقم دخترانی که بدون رسیدن به بلوغ فکری و جسمی تا پایان سال متقاضی وام ازدواج می‌شوند به حدود ۱۲ هزار نفر برسد. و این به آن معنا است که دخترانی بدون رسیدن به «بلوغ فکری و جسمی» متقاضی وام ازدواج شده‌اند.

معاون وزارت ورزش و جوانان ارتباط دادن این آمار با «کودک‌همسری» را اقدام «سودجویان در جهت تشویش افکار عمومی» خواند.

با این حال،‌ تندگویان تایید کرد که این دختران متقاضی وام ازدواج «توانایی پرداخت اقساط وام خود را ندارند و احتمالا همسر یا سایر اعضای خانواده آن‌ها باید اقساط وام را پرداخت کند.»

آمار وزارت ورزش و جوانان درباره تعداد دختران نوجوان متقاضی وام ازدواج در حالی است که طیبه سیاوشی،‌ نماینده مجلس، پیش‌تر طی گفت‌و‌گویی با خبرگزاری ایلنا اظهار کرده بود: در پنج ماهه‌ نخست امسال، تعداد متقاضیان وام ازدواج برای افراد زیر ۱۵ سال نسبت به سال ۱۳۹۶ نگران‌کننده‌ای است.

نماینده تهران در مجلس با مرتبط دانستن این آمار با مسئله ازدواج کودکان گفته بود: «کسانی که هم‌چنان از ازدواج کودکان دفاع می‌کنند، نگاه کالایی و سنتی به زن و حتی انسان دارند و ارزش غایی زن را تا حد کالایی برای تولیدمثل تقلیل می‌دهند.»

هم‌چنین در سال‌های اخیر تلاش‌هایی توسط برخی از نمایندگان زن در مجلس شورای اسلامی جهت تغییر سن ازدواج و ممانعت از کودک همسری صورت گرفت که به نتیجه نرسید. اما به تازگی نیز لایحه منع ازدواج با کودکان با وجود داشتن یک فوریت برای طرح در صحن علنی مجلس در کمیسیون مجلس شورای اسلامی رد شد.

ازدواج کودکان یا کودک همسری در ایران در سال‌های اخیر روز به افزایش است. فعالان حقوق کودک می‌گویند این پدیده در آینده بر سلامت خانواده‌های ایرانی تاثیر منفی خواهد گذاشت و آسیب‌های جسمی و روانی ناشی از کودک همسری ضربات جبران ناپذیری به‌ویژه بارداری‌های زیر ۱۸ سال، مرگ‌ومیر مادران، افسردگی، و بعضاً اقدام به خودکشی در کنار آسیب‌هایی مانند طلاق، بازماندن از تحصیل و پایداری چرخه فقر فرهنگی و اقتصادی به دنبال دارد.

بر اساس آمار منتشر شده بالغ بر ۹۵ هزار مورد طلاق زنان زیر ۱۹ سال در فاصله سال‌های ۹۰ تا ۹۴ ثبت شده که حدود ۵ هزار و ۷۶۰ مورد از این طلاق‌ها مربوط به ازدواج‌هایی است که سن زوجین کم‌تر از ۱۵ سال است.

پیش‌تر معصومه ابتکار، معاون رییس جمهوری اسلامی ایران آمار ۳۰‌ هزار ازدواج زیر ۱۴‌ سال در یک‌سال در کشور را اعلام کرده است.

او با تاکید بر به لایحه اصلاح سن ازدواج، گفت: «در قانون کنونی، کفی برای سن ازدواج نداریم؛ گرچه در تبصره‌ای مقید شده به نظر قاضی و رای کارشناس، اما از نظر ما مشکلات زیادی در زمینه کودک‌همسری وجود دارد که آمار ۳۰‌ هزار ازدواج زیر ۱۴‌ سال در یک‌سال شاهد این مدعاست.»

ابتکار ادامه داد: «افزایش وام ازدواج می‌تواند به‌طور ناخواسته سبب شود که خریدوفروش دختران و کودکان تحت بهانه ازدواج افزایش یابد و ما نگران این مسئله هستیم.»

علاوه بر رهبر جمهوری اسلامی، سایر سران و مقامات حکومتی و هم‌چنین نهادهای مختلف حکومتی نیز در تشویق ازدواج جوانان از جمله دختربچه‌ها سنگ تمام گذاشته‌اند.

جمهوری اسلامی از راه‌های مختلف ازدواج دختربچه‌ها را تبلیغ و ترویج می‌کند. برای مثالجنبش تکلیف به چه منظوری در مدارس ایران برگزار می‌شود؟ این جشن برای كودكان دختر و پسر برگزار می‌شود که به سن ۹ سالگی رسیده‌اند. جشن تكلیف تبلیغات حکومتی است كه در آن دانش‌آموزان دختر و پسر دستورات اسلام را تمرین می‌كنند.

در نظام تربیتی آموزشی ایران اسلامی یكی از اقدامات برای آشنایی نوجوانان با راه ورسم زندگی معنوی برگزاری جشن تكلیف است، برنامه‌ای كه آغازگر گام برداشتن در مسیر دینی و معنوی محسوب می‌شود.

هر ساله در مدارس دخترانه و پسرانه برای دانش‌آموزانی كه به سن تكلیف می‌رسند، جشن‌هایی به نام جشن تكلیف برگزار می‌شود.

حجت‌الاسلام حسین میرزایی از «كارشناسان» حوزوی می‌گوید: كمك به نیازمندان و دادن صدقه، سلام دادن به فرشتگان، پناه بردن به خدا از شر شیطان، كمك خواهی از خدا و دعا برای موفقیت در انجام وظیفه از جمله دعاهایی است كه دانش‌آموزان در جشن تكلیف زمزمه می‌كنند.

كارشناسان امور دينی‌(روحانیون) مدعی‌اند: جشن تكليف روزی است كه به ‌طور رسمی دختر يا پسر به دايره بندگان مسئول خداوند وارد می‌شود و به‌طور مستقيم مخاطب بايد‌ها و نبايد‌های دينی و شرعی می‌شود.به گفته اين روحانیون، دختران در پايان ۹ سال قمری و پسران در پايان ۱۵ سال قمری به سن شرعی برای انجام تكليف می‌رسند و بهتر است والدين چند‌ ماه قبل از رسيدن به اين روز با دختر يا پسر خود درباره اين مسئله صحبت كنند و او را به انجام تكليف دينی تشويق كنند.

طیفی از آخوندها در این روز راهی مدارس می‌شوند تا برای کودکان روضه‌خوانی کنند و از جمله به دختربچه‌ها بگویند شما بالغ شده‌اند و با مواضع زنانگی خود باشید و می‌توانید ازدواج کنید.

وزارت ورزش و جوانان، ۱۲ مرداد را «روز ملی ازدواج» نامیده و طی یک هفته در استان‌های مختلف، مراسمی برای موج‌آفرینی و تشویق جوانان به تشکیل خانواده برگزار می‌کند. «شبکه نمایش» سیما یک هفته فیلم‌هایی با سوژه ازدواج نشان می‌دهد. وزیر ارتباطات اعلام کرده به همه زوج‌هایی که در این هفته ازدواج کنند، یک سال اینترنت مجانی داده می‌‌شود. در بسیاری شهرستان‌ها گفته‌اند که در هفته ازدواج، هیچ طلاقی را ثبت نمی‌کنند.

جشنواره‌ها و برنامه‌های تبلیغی – تشویقی این هفته در حالی برگزار می‌شوند که بسیاری از این کودکان دچار مشکلات زیاد به ویژه ناراحتی ‌روحی و جسمی دچار شده‌اند.

ازدواج مردان سن بالا با دختران کم‌سال، کودک آزاری محسوب می‌شود اما کودک همسری هنوز در قوانین جمهوری اسلامی ایران، جرم‌انگاری نشده است.

هفته ازدواج در حالی در ایران جریان دارد که مدیرکل ثبت احوال همدان می‌گوید دو درصد ولادت‌های این استان به مادران زیر ۱۵ سال مربوط می‌شود. طلاق، مرگ و میر ناشی از بارداری، عدم رضایت جنسی، خشونت خانگی و ناتوانی در اداره زندگی از آسیب‌های کودک همسری بر شمرده می‌شود.

طبق آمار سازمان ثبت احوال، خراسان رضوی، آذربایجان شرقی، خوزستان، زنجان و خراسان شمالی در صدر استان‌هایی قرار دارند که کودکان ۱۰ تا ۱۴ ساله در آن‌ها ازدواج می‌کنند.

تا سال ۱۳۷۹ سن بلوغ برای دختران ۹ سال بود و در مجلس ششم این سقف به ۱۳ سال افزایش یافت. هم اینک و طبق ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی، نکاح دختر زیر ۱۳ سال به شرط اجازه پدر و رعایت مصلحت، امکان‌پذیر است.

یک سئوال مهم این است که ریشه بلوغ دختران در ۹ سالگی یا ۱۳ سالگی در جمهوری اسلامی ایران از کجا آمده است؟

حجت‌الاسلام محمدعلی الهی، امام و موسس دارالحکمه اسلامی آمریکا در میشیگان، می‌گوید: بحث بسیار مهمی است زیرا ما حتی در آمریکا هم مشکل تعیین نوجوانی را داریم. به هر حال یک اختلافی در تعریف سنین هست. اما در اسلام ما تاکید بیش‌تر روی تکامل جسمی، جنسی، فکری و عقلانی نوجوانان هست تا مسئله سن، البته در قرآن نیست اما در احادیث ما گفته شده. «حد بلوغ المرآة تسع سنین و فی الذکور الخمس عشر» که برای دخترها ۹ سال و برای پسرها ۱۵ سال. در قرآن روی بلوغ بچه‌ها صحبت می‌شود، روی بلوغ جسمانی که از نظر توانایی جسمی و روحی و روانی و آمادگی برای ازدواج که اساس مسئولیت برای افراد بالغ هست. (منبع: رادیو فردا ۲۷ آبان ۱۳۹۵) این آخوند از مدافعان جمهوری اسلامی ایران در آمریکاست.

محمدعلی الهی افزود: … خود این‌ها وقتی به سفر پیدایش در عهد عتیق نگاه بکنند گفته می‌شود حضرت اسحاق ۴۰ سال داشت که با ربکا ازدواج کرد و مفسرین توراتی به صورت مشروع می‌گویند ۱۰ سال داشته اما من برخی از تفاسیر توراتی را که نگاه می‌کردم، می‌گوید ربکا اصلاً ۳ سالش بود که ازدواج کرد. یعنی می‌خواهم بگویم آن‌هایی که این مسئله را علیه پیغمبر اسلام به کار می‌برند فراموش کردند که اگر شما برگردید به هزار سال، دو هزار سال قبل برگردید مسائل بسیار زیادی را می‌توانیم بحث کنیم.‌(همان منبع)

در منابع تاریخی بی‌شماری آمده است که محمد وقتی عایشه ۶ سال سن داشت با وی ازدواج کرد و وقتی وی به سن ۹ سالگی رسید با او همبستر شد.

عایشه: من در حضور پیامبر با عروسک‌هایم بازی می‌کردم و دختر بچه‌های دیگر که دوستان من بودند نیز با من هم‌بازی می‌شدند. وقتی پیامبر خدا به مکان بازی من وارد می‌شد آن‌ها (دوستان عایشه) پنهان می‌شدند، اما پیامبر آن‌ها را صدا می‌کرد تا بیایند و با من بازی کنند. (بازی با عروسک و تصاویر ممنوع است)، اما برای عایشه مجاز بود زیرا در آن زمان وی هنوز دختر کوچکی بود، و هنوز به سن تکلیف نرسیده بود.‌(فاتح البری ج.۱۳ ص.۱۴۳)

این‌که عایشه هم‌چنان با عروسک‌هایش بازی می‌کرده است نشان می‌دهد که بالغ نبوده است و در مورد مسائل جنسی هم چیزی نمی‌دانست. اما این پدرش بود که او را به محمد داد.

حالا این واقعه ۱۴۰۰ سال پیش در شبه جزیره عربستان روی داده است اما اکنون در قرن بیست و یکم چنین نگاهی عملا تبلیغ پدوفیلیسم و تجاوز به کودکان است. صد البته جنایتی بزرگ بر علیه دختربچه‌ها!

یکی از موارد ازدواج زیر سن قانونی که رسانه‌ای شد و خشم عمومی را در شبکه‌های اجتماعی برانگیخت، موضوع عقد دختر بچه‌ای ‌۱۱ ساله با مردی جوان درشهرستان «بهمئی» استان کهگیلویه و بویراحمد ایران در شهریور ماه سال ۹۷ بود که با فشار افکارعمومی و پیگیری فعالان مدنی و مقامات محلی این استان، عقد این کودک باطل اعلام شد.

روزهای پایانی سال ۹۷ بود که ماجرای زندگی یک کودک در رسانه‌ها پیچید؛ داستان دختری ۱۱ ساله، ساکن ایلام، که به عقد مردی ۵۰ ساله درآمده بود. به گزارش جمعیت امام علی، این دختر را خانواده‌ معتادش در برابر ۱۵ میلیون تومان به عقد مردی ۵۰ ساله با هفت فرزند و همسری دیگر درآورده بود. پیگیری‌های این سازمان مردم‌نهاد و سازمان بهزیستی جواب داد و دختری که نام «رها» بر او گذاشتند، از این زندگی بیرون کشیده شد.

داستان همسر شدن «رها» اما آخرین داستان غم‌انگیز کتاب کودک‌‌همسری در ایران نبوده و نیست.

یا مقامات قضایی شهرستان نمین در استان اردبیل در شمال ایران از بازداشت فردی که دست‌کم ۱۲۰ مورد عقد و ازدواج کودکان را ثبت کرده و هم‌چنین پلمب دو دفترخانه در شهر آبی‌بیگلو خبر دادند.

به گزارش خبرگزاری مهر، ۲۰ بهمن ۱۳۹۹ – ۸ فوریه ۲۰۲۱، عظیم اکبری، دادستان شهرستان نمین روز دوشنبه ۲۰ بهمن با اعلام این خبر گفت که مسئله ازدواج کودکان یا کودک همسری در شهرستان نمین به خصوص «بخش ویلکیج خیلی شایع شده و فراوانی زیادی» داشته است.

شهر آبی‌بیگلو در ۱۹ کیلومتری شهر اردبیل قرار دارد و طبق سرشماری نفوس مسکن در سال ۱۳۹۰، حدود ۶ هزار نفر جمعیت داشته است.

اکبری افزود که این تعداد فقط بخشی از مواردی است که شناسایی شده‌اند و درباره تعدادی از عقدهای انجام شده توسط این عاقد «اسناد و مدارک کافی» وجود نداشته است.

یکی از کاربران توییتر که در استان کهگیلویه و بویراحمد در زمینه کودکان فعالیت می‌کند، از خودکشی زنان روستایی در این منطقه محروم ایران نوشته؛ از خودکشی دختران ۱۴ ساله و «از خودکشی که دارد روزانه می‌شود.» این فعال مدنی در برشمردن عوامل خودکشی زنان به موارد متعددی اشاره می‌کند، از جمله به بی‌سوادی و تحصیلات پایین زنان، به نظام به شدت مردسالار، به فقرمادی؛ عواملی که می‌توان به جرات گفت، سن پایین ازدواج هم در آن‌ها نهفته است.

خودکشی یکی از پایان‌های تلخی است که در انتظار برخی از قربانیان کودک همسری نشسته است. بسیاری از کارشناسان نسبت به اعتياد، فرار از خانه و خودكشی به عنوان مهم‌ترين خطراتی که اين كودكان را پس از ازدواج تهديد می‌کند، هشدار می‌دهند. کارشناسان در گفت‌وگو با رسانه‌های داخلی می‌گویند: بیش‌تر اين كودكان در زندگی زناشويی خود دچار مشكل می‌شوند و چون راهی برای بازگشت به خانه ندارند، به سمت خودكشی يا فرار از خانه می‌روند.

سعیده بیوه ۱۲ ساله‌ای است که در یکی از روستاهای تربت حیدریه در خراسان رضوی زندگی می‌کند. به گفته سعیده در این روستا اگر دختری تحصیل در مقطع ابتدایی را تمام کند و مجرد بماند، خیلی زود به او انگ ترشیدگی می‌‌خورد و عیب و ایرادی هم برایش تراشیده می‌شود. سعیده کودک همسری است که در ۱۰ سالگی ازدواج کرد و یک سال و نیم بعد، از همسر ۴۲ ساله‌اش جدا شد…

به گزارش ایلنا، ۱ بهمن ۱۳۹۸، در سال‌های اخیر اگر چه مخالفت‌ها با ازدواج کودکان بیشتر شده اما این پدیده ‌هنوز نه تنها در برخی از شهرها و روستاهای کم جمعیت کشور که در بسیاری از شهرهای بزرگ نیز رواج دارد. سعیده بیوه ۱۲ ساله اهل خراسان رضوی یکی از آن‌ها است.

سعیده ماجرای ازدواجش را این‌گونه تعریف می‌کند: شوهرم اهل یکی از روستاها‌ی نزدیک محل زندگی ما بود که بعد از فوت همسرش خواهرانش مرا برای او انتخاب کردند. چون وضعیت مالی ما خوب نبود، قرار شد بدون جهیزیه به خانه همسرم بروم وام ازدواجم نیز مال پدرم شد و بعد یک هفته در سن ۱۰ سالگی به اجبار پای سفره عقد نشستم.

سعیده ادامه می‌دهد: شب عروسی توان پاسخ‌گویی به شوهر ۴۲ ساله‌ام را نداشتم و چند بار از حال رفتم و این تازه شروع ماجرا بود چرا که این ناتوانی بارها تکرار شد. شوهرم گفت یا بمانم و تحمل کنم و یا از زندگی او بروم، چون در خانه پدری هم جایی نداشتم به ناچار به زندگی در کنار مردی که زنان دیگری را به بهانه ناتوانی‌ام به خانه می‌آورد ادامه دادم اما پس از یک سال و نیم طاقت هرزگی‌هایش را نداشتم.

او در ادامه از دور همی هر چند وقت یک بار با دوستان دوران مدرسه‌اش می‌گوید و اضافه می‌کند: شرایط آن‌ها بهتر از من نبود با این تفاوت که آن‌ها مرا به رابطه‌هایی خارج از چارچوب خانواده ترغیب می‌کردند که هرگز هم موفق نشدند، من تصمیم‌ام را گرفته بودم؛ طلاق. اگرچه وضعیت‌‌ام بهتر از زمان قبل نیست و مدام پیشنهادهای بد و بدتر دارم اما از آرامش برخوردارم.

از تعداد دخترانی که در سن کم مجبور به ازدواج شده‌اند آمار دقیقی در دست نیست زیرا ازدواج کودکان در بسیاری موارد ثبت نمی‌شود. شهلا اعزازی، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در نخستین همایش بررسی ازدواج کودکان (سال ۹۶) گفته بود تا آن زمان ۴۳ هزار مورد ازدواج دختربچه‌های ۱۰ تا ۱۵ سال به ثبت رسیده و آمار ازدواج‌های ثبت نشده مشخص نیست.

به گفته اعزازی پدیده کودک‌همسری روند رو به افزایشی دارد و در سال ۹۴ نسبت به سال ۹۳ تعداد ازدواج کودکان ۱۰ هزار مورد بیش‌تر بوده است. معصومه آقاپور علیشاهی، عضو فراکسیون زنان مجلس، فقر فرهنگی و اقتصادی، به ویژه محرومیت در روستا‌ها را عامل اصلی ازدواج کودکان خوانده و گفته است که اکثر این ازدواج‌ها بعد از مدتی به طلاق منجر می‌شوند.

گفته می‌شود در حال حاضر ۴۳ هزار دختربچه‌های ۱۰ تا ۱۵ ساله در ایران ازدواج کرده‌اند که از این تعداد ۲ هزار دختربچه و پسربچه از همسر خود جداشده یا بیوه شده‌اند.

گزارش مرکز آمار ایران در حوزه خدمات اصلی گفته است تقریبا نیمی از جمعیت ایران فاقد خدمات سیستم دفع فاضلاب مدیریت‌شده ایمن هستند.

هم‌چنین در همین بازه زمانی، انواع معلولیت‌ها از جمله معلولیت بینایی، حرکتی، ذهنی و روانی افزایش داشته است.

در حوزه آمارهای مربوط به اشتغال، جمعیت فعال ۶۵ ساله به بالا، طی سال‌های ۹۵ تا ۹۸ روندی صعودی داشته و از ۵۴۶ هزار نفر به ۶۱۲ هزار نفر رسیده است.

این امر نشان می‌دهد که هر سال تعداد بیشتری از بازنشستگان در ایران به دلیل مشکلات اقتصادی مجبورند شاغل باشند.

افزایش اشتغال در بازنشستگان در حالی است که جمعیت شاغل در بهار ۹۹ نسبت به فصل قبل از آن و فصل مشابه در سال گذشته‌اش، کاهش داشته است.

هم‌چنین در بخش آسیب‌های اجتماعی، تعداد پذیرش افراد در مراکز درمان و کاهش آسیب اعتیاد به مواد مخدر و روانگردان از سال ۹۴ تا ۹۸ ده‌ها هزار نفر افزایش داشته و از ۷۸ هزار نفر به ۱۲۳ هزار نفر رسیده است.

دستگیرشدگان مرتبط با مواد مخدر نیز از سال ۹۵ تا ۹۸ حدود ۶۰ هزار نفر افزایش داشته است.

هم‌چنین بر اساس آمار رسمی کشور، تعداد زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی طی مدت چهار سال، از ۹۴ تا ۹۸، بیش از هفتاد هزار نفر افزایش داشته است.

کودک همسری معمولا نزد گروه‌های ساکن حاشیه‌ شهرهای بزرگ، مرزنشین‌ها و دهک‌های پایین اجتماعی و فقیر به چشم می‌خورد. برخی خانواده‌ها تنها برای پول، کم کردن یک سر عائله و تامین هزینه زندگی، دختران ۹ تا ۱۰ ساله را به ازدواج افرادی با سن بالا در می‌آورند.

فقر پسران باعث می‌شود آن‌ها در سنین بالاتر ازدواج کند اما عملکرد فقر نزد دختران معکوس است. آن‌ها در سنین پایین اغلب ناخواسته و با اراده والدین به زندگی زناشویی وارد می‌شوند تا هم «یک نانخور کمتر شود» و هم شاید که دختر فرصتی برای ارتقای موقعیت اقتصادی یا اجتماعی بیابد. به این ترتیب و به این سودا، دختران در سنین پایین به عقد مردانی به مراتب بزرگ‌تر از خود در می‌آیند.

به گفته مدافعان حقوق کودکان، بازماندگی از تحصیل، تهدید سلامت جسمی و جنسی برای دختران، ورود به بازار کار سیاه برای پسران، خطرات زایمان در سن پایین و سقط جنین از پیامدهای ازدواج کودکان هستند.

مطابق آمار یونیسف در سراسر جهان هر روز به طور متوسط ۳۹ هزار دختر زیر ۱۸ سال ازدواج می‌کنند. در حالی که در ایران در هر سال حدود همین تعداد دختر زیر ۱۵ سال ازدواج می‌کنند، ازدواجی که یونیسف آن را نقض حقوق بشر می‌داند.

در یک دهه اخیر مجموعا نزدیک به ۴۰۰ هزار دختر زیر ۱۵ سال در ایران ازدواج کرده‌اند.

از نظر سازمان ملل دخترانی که زیر ۱۸ سال ازدواج می‌کنند در معرض از دست دادن حقوقی مثل تحصیل، مصونیت از اجبار و مصونیت از آزار هستند.

یونیسف و صندوق جمعیت سازمان ملل فقر را یکی از عوامل اصلی ازدواج کودکان می‌دانند و در عین حال یونیسف می‌گوید محدودیت ازدواج کودکان می‌تواند یکی از راه‌های شکستن چرخه فقر در خانواده‌های روستایی باشد، چرا که در این صورت دختر جوان به جای ازدواج و خانه‌داری می‌تواند تحصیل کند و مشارکت اجتماعی و اقتصادی بالایی داشته باشد.

در جمع‌بندی می‌توانیم تاکید کنیم که زنانه شدن فقر، گسترش خشونت، خیانت، طلاق، افسردگی، ترک تحصیل، انزوای اجتماعی و فرار از خانه، پیامدهای مستقیم کودک همسری هستند. جدایی ناگهانی از دنیای معصومانه کودکی، مشکلات زایمان زودهنگام، ناتوانی در اداره زندگی و نگاهداری فرزند و پیامدهای روانی و جسمی از آسیب‌های بارز کودک همسری هستند.

متاسفانه بسیاری از قربانیان کودک‌همسری هنوز به بلوغ جسمی، جنسی و فكری لازم برای ازدواج نرسيده‌اند.

کنوانسیون بین‌المللی حقوق کودک، رسیدن به ۱۸ سالگی را پایان دوران کودکی تعریف می‌کند. مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۷۲ این پیمان‌نامه را به صورت مشروط پذیرفت. در چنین مواردی جمهوری اسلامی خود را به شرطی به پیمان‌های بین‌المللی متعهد می‌داند که مفاد آن خلاف موازین شرعی نباشد.

آن‌چه گفته شد نشان می‌دهد جمهوری اسلامی ایران، از نادر حکومت‌های جهان است که حتی به کودکان نیز رحم نکرده است و در این ۴۲ سال گذشته علاوه بر اعدام و ترور ده‌ها هزار انسان، نسل‌هایی از کودکان ایران را نیز در معرض تجاوز طرفداران خود و مردسالاران و پدوفیل‌ها قرار داده است!

دوشنبه هجدهم اسفند ۱۳۹۹ – هشتم مارس ۲۰۲۱