آموزش مذهبی در مدارس به روایت مخاطبان توانا

«به جای مذهب، انسانیت را تدریس کنید، مهربان‌بودن، صادق‌بودن و شاد‌بودن را. دانش‌آموزان باید رسم انسانیت یاد بگیرند. … شهروند ‌زمین ‌بودن و زندگی و روابط اجتماعی سالم داشتن را … . مذهب چیزی کاملا شخصی ست و نباید به صورت اجباری آن هم در کودکی و در مدرسه درس داده بشود… .» این دیدگاه یکی از مخاطبان آموزشکده توانا ست.

در پی قتل رومینا اشرفی به دست پدرش به دلیل فرار‌ با مردی که دلبسته‌اش بود، بحث‌های جدی و بسیاری درباره نوع آموزش در مدارس درگرفت و دیدگاه‌ها و انتقادهای بسیاری ایراد شد. درصد بالایی از کاربران سلطه‌ آموزش مذهبی در مدارس به جای آموزش مهارت‌های زندگی فردی و اجتماعی، عزت نفس و حقوق انسانی را مقصر اصلی سرنوشت دختران و پسرانی چون رومینا می‌دانند.

در صفحه آموزشکده توانا در اینستاگرام، در پاسخ به این سوال که «آیا کودکان باید در مدارس آموزش مذهبی ببینند؟»، بیش از هزار دیدگاه مختلف مطرح شد که می‌توانید همه آن‌ها را در این لینک ببینید.

مخاطبان بسیاری آموزش مذهب و دین به دانش‌آموزان در مدرسه را یک اجبار نفرت‌انگیز تلقی کردند و آن را تجاوز به حقوق کودکی دانستند. تعدادی از مخاطبان نیز جایگاه آموزش دین و مذهب را مسجد دانستند و گفتند که باید در این بحث نیز مانند دیگر حقوق انسانی، آزادی انتخاب وجود داشته باشد.

کاربرانی معتقدند آموزش دین موجب افسردگی و ترس در کودک می‌شود و با شادی کودکانه مغایرت دارد

شماری از مخاطبانی که در دهه ۶۰ اوج آموزش مذهب و ایدئولوژی در مدارس را تجربه کرده‌اند نیز می‌گوید که امروز پس از گذشت این همه سال اساس حقانیت دین را رد می‌کنند و آن را پس می‌زنند. آن‌ها وجود آموزش اجباری دین را موجب آسیب‌‌دیدن احساس و روان کودکانه می‌دانند، به این دلیل که عمر مفید کودک به پریشانی و نگرانی ذهنی درباره مفاهیمی چون «گناه» و «ثواب» یا «بهشت» و «جهنم» طی می‌شود.

در ادامه برخی دیدگاه‌های مخاطبان توانا را درباره این موضوع مرور می‌کنیم:

– دین مانع رشد مغز میشه. برای همین سیاستمداران اصرار دارن در کودکی دین تحمیل بشه تا افراد، توانایی تحلیل‌کردن و اندیشیدن رو از دست بدن و به راحتی به بردگی کشیده بشن. اگر کسی در کودکی آموزش دینی نبینه، عقل و منطقش می‌تونه رشد کنه و انسانی تحلیلگر بشه و یک انسان اندیشمند هیچ وقت قلاده ادیان رو به گردن نمی‌گیره. دین چیزی نیست (و هرگز نبوده) جز ابزار سیاستمداران برای حاکمیت راحت‌تر. در دین نه اخلاقیات هست، نه انسانیت، نه شعور، نه فرهنگ و نه علم و دانش.

– آموزش مذهبی تزریق تدریجی سمّ به روح بچه‌ها ست، تا جایی که روحشون کاملا آلوده شه.

– چرا آموزش مذهبی ببینند؟ نه مهارته، نه فن، نه حرفه. آموزش موسیقی ببینند که هم هنره هم مهارت که هر کسی در طول زندگیش لاجرم یک ساز بلد باشه. آموزش رقص ببینند که نشانه آزادی روح و تن انسانه.

– بهتره به جای فرستادن ملاها و آموزش مذهبی، مددکار به مدارس فرستاده بشه تا دختران و پسرانی که مثل رومینا کمبود محبت دارن و آزار میبینن، شناسایی بشن، بهشون آموزش داده بشه و حمایت بشن.

– تدریس و آموزش عقاید و مسائل مذهبی در کودکان به‌ویژه در سنین پایین و حساس که پایه‌های تفکری و شخصیتی آن‌ها در حال شکل‌گیری است، تجاوز آشکار به حقوق کودکان می‌باشد.

مخاطبی می‌گوید: اجازه ندادم دخترم در جشن تکلیف مدرسه شرکت کند

– ما دهه شصتی‌ها که تو اوج مذهب و تدریس عملی آن بزرگ شدیم، الآن در سن چهل‌سالگی لامذهب شدیم و متنفر از مذهب. مذهب در ایران فقط ترس و توهین و خفقان بود که در زنان بیش‌تر از مردان، سرکوبگر بود.

– حکومت همینو می‌خواست که تو ذهن مردم، خرمهره جای مروارید کنه. وقتی روی مبلغای دینی و سیاسی خودشون به دروغ اسم «معلم پرورشی» می‌ذارن و قداست و زیبایی این شغل رو از بین می‌برن، همین میشه که می‌بینید.

– توی مدرسه معلم دینی که می‌خواست بگه یزید آدم بدی بود، می‌گفت: «یزید کودکان و زنان را کتک می‌زد و اگر بچه‌ای سراغ پدرش را می‌گرفت، سر بریده پدر را جلوی او قرار می‌داد.» در صورتی که یزید در کربلا نبود. این‌ها که گفتم مربوط به دهه شصت است و اما امروزه به بچه‌ها می‌گویند: «کتف اسیران کربلا را سوراخ می‌کردند و از داخل آن زنجیر عبور می‌دادند.» خواستم به سیستم آموزشی بگویم ما رو دیوانه کردید! کافیه دیگه! اگر یک سیستم آزاد بر پایه انسانیت برقرار باشد، می‌توان از آموزش و پرورش به خاطر ترویج دروغ و نفرت‌پراکنی شکایت کرد.

– هر کی دوست داره بره دنبال هم مذهب و هم علم بره حوزه علميه. ما كه فقط علم می‌خوايم بايد بريم مدرسه. اونایی هم كه فقط مذهب می‌خوان، برن مسجد.

– عیبی نداره آموزش مذهبی ببینن، ولی مداوم نباشه تا همه رو زده کنه. باید سند بیست و سی رو یاد بدیم و بیش‌تر باید مسائل جنسی رو یاد بدیم تا قربانی انسان‌های هوس‌ران نشوند.

– ساختارهای فکری یک انسان در سنین کودکی شکل می‌گیره. این ساختار، نوع برخورد اون انسان رو با مسائل مختلف شکل می‌ده. آموزش‌های مذهبی بست‌های فکری هستن که دور ذهن کودکان بسته میشن. مخصوصا که اونا حق و توان انتخاب ندارن.

– آموزش مسائل دینی برای کودکان توهم‌آور و گیج‌کننده ست و با زندگی روز‌مره‌شان کاملا منافات دارد و کودک را سردر‌گم و افسرده می‌کند.

– واجب‌تر از آموزش مذهبی برای دختر خانم‌ها آموزش مسائل جنسی و روابط اجتماعی ست.

– دختر من کلاس سومه، تو جشن تکلیف مدرسه شرکت نکرد. بهش گفتم:‌ «همون پولو میدم به خودت بریم شهر بازی.» قبول کرد، کلی هم خوش گذشت بهش.

کاربری نوشت: بهتر است به جای ارسال ملاها به مدارس، مددکاران به کودکان مهارت زندگی بیاموزند

– یوگا و رقص باید بهشون یاد بدن.

– باید آموزش ببینند که چطور «عزت نفس» داشته باشند.

– در دهه ۶۰ اوج دین و تعلیمات دینی و جنگ و غیره ما بزرگ شدیم، جواب برعکس داد. مدرسه محل تعليم و تربيت بعد از خانه است. نه دين زوری به جایی رسيده، نه تعليم اجباری. اجبار در هر مسئله انسان را به دروغگویی سوق می‌دهد. در مدرسه تعليم و تربيت در چهارچوب انسانی و مبتنی بر آزادی بايد باشد. زور و استبداد برد ندارد. در مذاهب استبداد بيش‌تر به كار رفته.

– این حکومت از ناآگاهی و از ظرفیت دین که هر چیزی رو می‌تونی بریزی توش، استفاده می‌کنه تا مردم به حقوق شهروندی نرسند. چون به نفعشه به هر حال چیزی که تا به حال نشون داده، عکس اون عمل شده. آموزش دین در مدارس اثر عکس داره. نمونه‌اش کسانی که در مدارس مذهبی درس خوندن و الان سبک زندگیشان کلا عوض شده، سندی است بر این ادعا. تا حکومت دینی است، وضع روزبه‌روز بدتره.

– مانند بسیاری از کشورها می‌توانند آموزش داشته باشند، نه تنها فقط در مورد اسلام، بلکه در مورد بقیه مذاهب (۵ دین) صرفا جهت اطلاعات عمومی و نه دیدگاه مذهبی.

– این همه سال آموزش مذهبی هیچ چیزی به افراد اجتماع ایران اضافه نکرده و فقط کلاهبرداری، دزدی و رشوه و اختلاس بین رده‌های مختلف پدید آمده و همه شاهد هستیم. پس می‌بینیم که مذهب در این مورد بازدارنده نبوده.

– آموزش مذهبی و ترسوندن بچه‌ها از شش-هفت سالگی از «آتیش جهنم» و «خشم خدا» و «اجبار به حجاب» و «چادر» و «انجام امور دینی» – مخصوصا در مدارس دخترانه – مصداق بارز کودک‌آزاری ست. به عنوان یک دهه‌هفتادی عرض می‌کنم که واقعا روح و روانم از این آموزش‌ها آسیب دیده بود.

– بهتر هست که چندین محقق بی‌طرف، خلاصه دین‌ها را به صورت درس بنویسند و از سن دوازده سالگی به بچه‌ها آموزش دهند تا بچه‌ها در سنین بزرگسالی، اگه خواستن یکی از آن دین‌ها را انتخاب کنن و اگه هم‌ نخواستن ‌نیازی به دین ندیدن، همین انسان‌بودن کافی هست.

– چهل سال است با بودجه‌های هنگفت که این نهاد‌های فرهنگی از دولت می‌گیرند و انواع و اقسام فعالیت مذهبی در مدارس به نام مربی پرورشی دارند. حتی کتب درسی نتیجه جوانان دوران انقلاب که از بیخ باور‌ها را زدن.