«پناه» قربانی قصور پزشکی شده است؟

ایسنا/خراسان رضوی آبان ماه سال گذشته بود که  نوزادی بر اثر دریافت گاز CO۲ به جای اکسیژن در بیمارستانی تخصصی در مشهد، فوت کرد. در فروردین ماه امسال نیز طی اتفاقاتی که در جریان تولد نوزادی به نام پناه رخ داده، او  دچار فلج مغزی شده و در حال حاضر تون عضلانی ندارد. پدر پناه پرستار و مادر او ماماست. پدر پناه قصور پزشکی را عامل این اتفاق می‌داند.

 پدر پناه با حضور در تحریریه ایسنا در خصوص این اتفاق اظهار کرد: همسر من برای زایمان خود تحت نظر پزشک زنان بود. تاریخ زایمان در سونوگرافی بیست‌وسوم فروردین تخمین زده شده بود. در آخرین ویزیت، دکتر گفت که اگر تا این تاریخ دردهای زایمانی شروع نشد، روز بعد یعنی بیست‌وچهارم فروردین به مطب مراجعه کنید تا دستور بستری به بیمارستان بدهم. دردهای زایمانی تا آن تاریخ شروع نشد و بیست‌وچهارم فروردین به مطب مراجعه کردیم و دکتر دستور بستری در بعدازظهر آن روز را داد.

بعدازظهر بیست‌وچهارم فروردین به این دلیل که همسرم هیچ درد رحمی و انقباضاتی که منجر به زایمان می‌شود نداشت، دو نوبت قرص میزوپرستول زیرزبانی به او دادند که یک کار عادی و روال است. تا صبح بیست‌وپنجم فروردین هیچ اتفاقی نمی‌افتد و مامای شیفت صبح با انجام معاینات تهاجمی سعی می‌کند مراحل اولیه زایمان انجام شود. تا ساعت۱۰ صبح که پس از معاینات شدید، کیسه آب به‌صورت جزئی و قطره‌ای پاره می‌شود.

 بعد از ظهر بیست‌وپنجم فروردین و پس از اتمام شیفت مامای صبح؛ این فرد با من تماس گرفت و گفت اگر می‌خواهید به عنوان مامای همراه در شیفت بعدازظهر بالای سر همسرت باشم، ۵۰۰ هزار تومان به من بده. گفتم که مشکلی بابت پرداخت هزینه ندارم و این پول را به شماره حسابی که دادند واریز کردم. پس از این موضوع فهمیدم که مامای همراه بودنِ یک مامای شیفت، غیرقانونی است و مامای همراه باید از بیرون بیمارستان بیاید؛ در صورتی که مامای شیفت صبح بیمارستان بعدازظهر آن روز و بعد از پول گرفتن از من به عنوان مامای همراه آنجا بوده است. همچنین غیرقانونی است که مامای همراه معاینه انجام دهد.

ماما بعدازظهر آن روز دوباره شروع به انجام معاینات تهاجمی کرد، حدود ساعت چهار یا پنج بعدازظهر این ماما شروع به انجام مانور فوندال کرد. مانور فوندال مانوری ممنوع است، در مانور فوندال با آرنج زیر سینه مادر را فشار می‌دهند تا بچه به دنیا بیاید. دو نفری یکی از سمت راست و یکی از سمت چپ روی همسر من مانور فوندال انجام دادند اما در پرونده پزشکی همسرم هیچ چیزی ننوشته‌اند. از آنها پرسیدم چرا این کار را انجام دادید اما آنها این موضوع را انکار می‌کنند در صورتی که همسر من ماما بوده و می‌داند چه بلایی سر او آورده‌اند.

این پدر با اشاره به اینکه فرزندشان نسبتا کمی درشت بوده و مادر هنوز آمادگی زایمان و دردهای شکمی مربوط به آن را نداشته است، عنوان کرد: «علی‌رغم این موضوعات و به علت اجرای مانور فوندال بچه وارد کانال زایمان شده و سر او دیده می‌شود. به این دلیل که خود من پرستار بوده و هنگام تولد نوزادان حضور داشتم، می‌دانم که اصطلاحا به آن تاجی شدن سر بچه می‌گویند. پس از تاجی شدن سر فرزندمان دستگاه وکیوم را سر بچه می‌اندازند تا او را بیرون بکشند اما موفق نشده و دو بار این کار را انجام می‌دهند. بچه هنوز در کانال زایمان گیر کرده بوده و سرش به‌ دلیل این وکیوم شدید، خونریزی می‌کند.

 پس از اینکه دیدند چاره‌ای ندارند ساعت ۱۸:۱۵ به من زنگ زدند تا برای سزارین رضایت دهم اما من از اول گفته بودم که سزارین کنید و خانم من توان ندارد که فشار زایمان طبیعی را تحمل کند. همسرم را هنگام انتقال به اتاق عمل دیدم و او گفت که به من اپیدورال زدند که تقریبا منجر به بی‌حسی اندام‌های پایین می‌شود و پس از تزریق آن نمی‌توان برای زایمان طبیعی به خوبی فشار وارد کرد. پرسیدم که بچه کجاست و همسرم گفت که سر بچه تاجی شده است. من به دکتر گفتم اگر سر بچه تاجی شده و در کانال زایمان است درحال خفه شدن است و وی در جواب به من گفت «نه انشاالله طوری نمی‌شود.»

 آنها حدود ۲۰دقیقه سزارین کرده و بچه را با آپگار دو به دنیا آوردند؛ آپگار دو یعنی مرده. در دقیقه اول به این دلیل که به بچه نفس نرسیده بچه کاملا سیاه بوده اما ضربان قلب داشته است. بچه هیچ پاسخی از جمله گریه نداشته و عضلات او مانند فردی که فلج شده کاملا شل بوده است. پس از زایمان، پناه در بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان (NICU) بستری شد اما جالب اینجاست که در دقیقه پنج تولد، آپگار بچه را هفت ثبت کرده‌اند. پس از آسفیکسی شدید فرزندمان، به دلیل وجود نداشتن دستگاه هایپوترمی در این بیمارستان، دو ساعت و نیم بعد از تولد، فرزندم را به بیمارستان ام‌البنین انتقال دادند تا در آنجا هایپوترم شود.

 با نشان دادن آپگار ثبت شده در بیمارستان  به فوق تخصص نوزادان بیمارستان ام‌البنین او خندید و گفت من بچه را با این آپگار تحویل نگرفتم. به پزشک قانونی شکایت کردم و پزشک قانونی در نامه‌ای از فوق تخصص نوزادان بیمارستان ام‌البنین نوع بیماری، زمان ابتلا به بیماری، علت بستری و آپگار در زمان تحویل به بیمارستان را جویا شد؛ یعنی آپگار هفتی که در بیمارستان تخصصی ثبت شده دروغ بوده است. با اینکه بچه من را داخل دستگاه هایپوترمی گذاشته‌اند، اما به احتمال خیلی زیاد پناه آسیب مغزی دیده است. در حال حاضر فرزند من تون عضلانی ندارد یعنی بدنش مانند بچه‌های فلج مغزی شل است».

وی با اشاره به اشتباه محاسباتی و  گرفتن هزینه اضافی هنگام ترخیص دخترش از بیمارستان تصریح کرد: «پناه دو ساعت در بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان (NICU) بستری بوده است؛ یعنی از ساعت ۱۸:۱۵ تا ۱۸:۳۰ بیست‌وپنجم فروردین سزارین انجام دادند و ساعت ۲۰:۳۰ نیز وی به بیمارستان ام‌البنین منتقل شد. برای حساب کردن مخارج بیمارستان تخصصی در حالی که حال خوبی نداشتم به من گفتند ۵ میلیون تومان و این مبلغ را پرداخت کردم اما بعد از اینکه به خانه رفتم فکر کردم که چرا باید برای دو ساعت ۵ میلیون تومان از من بگیرند؟ حدود ۳ روز بعد از این موضوع به بیمارستان مراجعه کرده و گفتم چرا برای ۲ ساعت ۵ میلیون تومان پول گرفته‌اید که در جواب گفتند ۲ ساعت نبوده و بچه شما از ۱۸:۳۰ به بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان (NICU) منتقل شده و تا ۸ صبح فردای آن روز در این بخش بستری بوده است.

عکس برگه اعزام فرزندم در ساعت ۲۰:۳۰ روز بیست‌وپنجم فروردین را به بیمارستان ام‌البنین نشان دادم و آنها پس از برقراری چند تماس تلفنی نامه‌ای جلوی من گذاشتند و گفتند طبق این نامه سوپروایزر شیفت دستور داده است که بچه شما همراه با مادر ترخیص شود. من در پاسخ گفتم پس چرا ترخیص پناه را ساعت ۸ صبح بیست‌وششم فروردین ثبت کرده‌اید در حالی که همسر من ساعت ۱۸ آن روز ترخیص شده است. بعد از جلسه‌ای که آنها بین خودشان برگزار کردند مدیر بیمارستان نامه‌ای امضا کرد و مبلغی حدود ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان به من عودت دادند».

پدر پناه همچنین تصریح کرد: «مسئولان بیمارستان می‌خواستند که من شکایت نکنم و مدیر بیمارستان تخصصی گفت که صبر کنید و منتظر نتیجه جلسه درون‌سازمانی ما باشید. جلسه آنها به درد من نمی‌خورد و باید پاسخگو باشند تا دیگر این اتفاقات تکرار نشود. امیدوارم با رسانه‌ای شدن این موضوع حداقل این اتفاقات برای افراد عادی پیش نیاید. من و همسرم می‌دانستیم که چه خبر است و به طور مثال متوجه بودیم که مانور فوندال چیست اما افراد عادی از این موضوع بی اطلاع‌اند».

وی ادامه داد: «اگر خداوند به من فرزند معلولی می‌داد مشکلی نداشتم اما بچه من سالم بوده و هیچ مشکلی نداشته است و تنها به‌ دلیل یک قصور پزشکی در بیمارستانی که در آبان سال گذشته نیز با قصور آنها یک نوزاد فوت کرد، فلج شده است. آن بچه فوت کرده و راحت شد اما در حال حاضر من با یک دختر معلول باید چه کار کنم؟ اختلاف سنی ما ۳۰ سال است، در زمانی که من ۶۰ سال سن داشته و دخترم ۳۰ ساله است چه کاری از دست من برمی‌آید؟ بچه ما سالم بود اما در حال حاضر تون عضلانی ندارد؛ یعنی فلج است. همسرم می‌گوید پیش از سزارین نیز برای بار سوم یا چهارم قصد اجرای مانور فوندال داشتند که اجازه این کار را نداده است و همچنین می‌گوید که متخصص زنان یک بار نیز او را معاینه نکرده و تمام معاینات را ماما انجام داده است».

وی خاطرنشان کرد: «خواسته من با رسانه‌ای کردن این موضوع این است که نشان دهم فردی وجود دارد که این موضوعات را پیگیری کند و قرار نیست هر پنج ماه یکبار، اتفاقی مشابه در یک بیمارستان رخ دهد. به مردم توصیه می‌کنم گول تبلیغات بیمارستان‌های خصوصی و تبلیغات فضای مجازی را نخورند».

دکتر ایوب توکلیان، جانشین معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی مشهد در گفت‌وگو با ایسنا در خصوص وضعیت این پرونده و اقدامات انجام شده اظهار کرد: سازمان نظام پزشکی مرجع اصلی رسیدگی به پرونده‌های قصور پزشکی و بررسی زوایای مختلف پزشکی و حقوقی آن است. این مورد اتفاق افتاده اما تا زمانی که بررسی کامل پرونده توسط تیم پزشکی واجد صلاحیت در سازمان نظام پزشکی انجام نشده و آنها نظر نهایی را ندهند، مرجع دیگری صلاحیت نظر دادن ندارد.

وی افزود: نمی‌توان این موضوع را تایید کرد که در این بیمارستان به طور سیستماتیک و روتین تخلفات و قصورهای پزشکی در حال انجام است. همکاران تیم نظارتی دانشگاه در حال بررسی پرونده این بیمار و به طور کلی رعایت ضوابط و استانداردها در این بیمارستان هستند.

جانشین معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی مشهد تصریح کرد: روزانه ده‌ها هزار نفر در مراکز درمانی دانشگاه علوم پزشکی مشهد و بخش‌های خصوصی و دولتی در حال دریافت خدمات هستند. باید این موضوع را در نظر داشته باشیم که وقایع ناخواسته حتی قصور پزشکی امری است که  در همه جای دنیا حتی در پیشرفته‌ترین کشورها رخ می‌دهد اما این موضوع نباید به منزله نقص یا ضعف سیستم درمان تلقی شود. آمار وقایع ناخواسته بالا نیست اما اگر احساس شود قصوری بوده، این موضوع از مراجع قانونی پیگیری شده و هیچ اغماضی در قبال آن صورت نخواهد گرفت.

همچنین برای پیگیری این پرونده از نظام پزشکی مشهد چندین بار با رئیس سازمان نظام پزشکی مشهد تماس گرفتیم و پیامک ارسال کردیم اما پاسخی دریافت نکردیم.

پی‌نوشت:

آسفیکسی: در پزشکی به وضعیتی گفته می‌‍شود که در پی غیرعادی شدن تنفس، رسیدن اکسیژن به بدن با دشواری بسیار جدی روبه‌رو شود. مهم‌ترین علت آسفیکسی خفگی است. آسفیکسی باعث کمبود اکسیژن در بدن شده و ابتدا به بافت‌ها و اندام‌های حساس مانند مغز آسیب می‌زند.
دستگاه هایپوترمی: با این دستگاه دمای بدن کاهش پیدا کرده و متعاقبا نیاز به اکسیژن بدن نیز کاهش می‌یابد و در نتیجه مدت زمانی که بافت زنده می‌ماند طولانی‌تر می‌شود.