اعتصاب دانش‌آموزان و تعطیلی کلاس‌های درس در سقز

 تارا اورامی، شهروند خبرنگار، سقز

سه‌شنبه ۲۴ آبان، پس از گذشت دو ماه از آغاز اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ و ادامه اعتراضات خیابانی در شهرهای مختلف و دانشگاه‌ها، بسیاری از بازاریان نیز محل کسب‌و‌کار خود را در شهرهای مختلف تعطیل کردند. 

در این میان، دانش‌آموزان شماری از مدارس در شهر سقز، محل تولد و زیست «مهسا امینی» نیز با عدم حضور در مدارس، اعلام کردند به اعتصاب‌ و تعطیلی کلاس‌های درس پیوسته‌اند. 

***

در روز سه‌شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۱، شاید بتوان گفت که در هر مدرسه در شهر سقز تعداد انگشت‌شماری از دانش‌‌آموزان حضور داشتند. بسیاری از آن‌ها هم در پی عدم حضور دیگر دانش‌آموزان، ساعتی پس از آغاز روز تحصیلی، مدرسه را ترک کردند.

طبق اطلاع «ایران‌وایر»، روز سه‌شنبه۲۴ آبان در دبیرستان‌های پسرانه «سعدی»، «آوینی»، «لاهوری»،‌ دبیرستان‌های دخترانه «ایمان» و «مستوره اردلان» و نیز هنرستان‌های «علم و صنعت» و «حسابی» کلاسی تشکیل نشد.

برخی از این دانش‌آموزان که کلاس‌های درس را تعطیل کرده‌اند، به «ایران‌وایر» گفتند در ادامه اعتراضات سراسری، به اعتصاب مدارس پیوسته‌اند.

به گفته آن‌ها، برخی از معلم‌های مدارس هم با آن‌ها همراهی کرده‌اند. اگرچه تعدادی هم در مدارس حضور داشته‌اند اما به قدری تعداد آن‌ها کم بوده است که کادر مدرسه، کلاس‌ها را تعطیل اعلام کرده‌اند.

یکی از دانش‌آموزان پسر برای «ایران‌وایر» توضیح داد که اعتراضات دانش‌آموزان صرفا تعطیلی کلاس‌ها نیست بلکه در هفته‌های گذشته همواره پاره کردن عکس‌ها و برداشتن تابلوهای تصاویر رهبران انقلاب و جمهوری اسلامی ادامه داشته است: «ما قبلا پاره کردن عکس صفحه اول کتاب درسی را از اطرافیان‌مان در سال‌های قبل دیده بودیم اما در مهر امسال خودمان نیز هم‌زمان با اعتراضات، با همین کار کنش‌های اعتراضی‌ خود را شروع کردیم. بعدها که برداشتن عکس خمینی و خامنه‌ای باب شد، می‌خواستیم همین کار را انجام دهیم که وقتی به کلاس درس وارد شدیم، با کمال تعجب متوجه شدیم خود کادر مدرسه عکس‌ها را برداشته‌اند.»

یکی از دختران دبیرستانی نیز به «ایران‌وایر»‌ گفت: «پس از انتشار آهنگ برای، در عرض چند روز این ترانه را حفظ کردیم و در زنگ‌های تفریح در حیاط مدرسه می‌خواندیم. ابتدا زمزمه می‌کردیم اما به تدریج صدای‌مان بلندتر شد و تعدادی از دانش‌آموزهای کلاس دیگر هم با ما همراه شدند. مدیر مدرسه در اولین روزی که صدای‌مان بالا رفت، زنگ تفریح را زودتر از زمان آن تمام کرد و از بچه‌ها خواست سریع به کلاس‌ها بروند اما ما ادامه دادیم.»

نوجوان دیگری که از دانش‌آموزان معترض در دو ماه اخیر است و در رشته علوم انسانی تحصیل می‌کند، به پیوند شعارهای اقوام و ملیت‌های مختلف اشاره دارد؛ مثل آ‌ن‌هایی که در کردستان برای زاهدان شعار می‌دهند یا بلوچ‌هایی که به کُردها اشاره دارند.

او می‌گوید تاثیر این پیوند را در کلاس‌های درس در هفته‌های گذشته شاهد بوده است: «در این دو ماه و پس از آن‌ که حرف از کُرد، بلوچ و سایر اقلیت‌ها بیشتر شد، مباحث دروس تخصصی مثل جامعه‌شناسی، تاریخ و حتی جغرافیا هم چالشی‌تر شدند. سوالات دانش‌آموزان پیرامون چرایی هم‌گرایی و همراهی اقوام مختلف بیشتر شده است. معلم‌ها هم با محافظه‌کاری پاسخ می‌دهند. اما در این دو ماه، کم‌تر به مباحث اصلی کتاب پرداخته شده است.»

نحوه برخورد کادر مدارس هم طی دو ماه اخیر با اعتراضات و کنش‌های اعتراضی دانش‌آموزان متفاوت بوده است. اگرچه در بسیاری از مدارس، معلم‌ها را می‌توان از مدیران آن‌ها تفکیک کرد اما در مدارس، هم بسیاری از کادر همراه با اعتراضات وجود دارند و هم نیروهایی که در همکاری با نهادهای امنیتی، با سرکوب‌گران هم‌دستی می‌کنند.

به گفته چندین دانش‌آموز سقزی، برخی از معلمان اجازه داده‌اند که دانش‌آموزان دختر در سر کلاس درس آن‌ها مقنعه از سر بردارند. ولی به شکل عمومی، مدیران با معلم‌ها متفاوت هستند. در مواردی، مدیران از دانش‌آموزان خواسته‌اند که از هم‌کلاسی‌های خود جاسوسی و خبرچینی کنند.

یکی از دانش‌آموزان دختر در همین مدارس به «ایران‌وایر» گفت: «تعداد بچه‌هایی که برای مدیران جاسوسی می‌کنند، نسبت به ما کم‌تر است. برخی را شناسایی و با آن‌ها برخورد کرده‌ایم. اما کادر اداری برای جلوگیری از تجمع در خیابان توسط دانش‌آموزان و ادامه اعتراضات از داخل مدرسه به محیط خیابان، دانش‌آموزان کلاس‌های مختلف را با فاصله زمانی از مدرسه خارج می‌کنند تا مانع از تجمع ما شوند. در حالی‌که اگر قرار باشد شعار دهیم، گروهی که زودتر خارج شده‌اند، می‌توانند منتظر گروه بعدی باشند؛ اتفاقی که بارها افتاده است.»

در انواع مختلف حرکت‌های اعتراضی دانش‌آموزان می‌توان به شعارنویسی در مدارس سقز هم اشاره کرد. این شعارهای ضد حکومتی توسط نیروهای سرکوب‌گر پاک یا بازنویسی می‌شوند. در آخرین نمونه می‌توان به بازداشت «فرزاد رحیمی» در ۲۱ آبان، در همین رابطه اشاره کرد.

فرزاد رحیمی، دانش‌آموز دبیرستان «آوینی» است که در حین فیلم‌برداری از تغییر دیوارنویسی ضد حکومتی در همان دبیرستان،‌ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. طبق اطلاع «ایران‌وایر»‌، این دانش‌آموز همچنان در بازداشت به سر می‌برد. «ایران‌وایر» نگه‌داری پنج دانش‌آموز سقزی را در بازداشت تایید می‌کند.

«فرزاد رحیمی» در حین فیلم‌برداری از این حرکت نیروهای امنیتی بازداشت شد
«فرزاد رحیمی» در حین فیلم‌برداری از این حرکت نیروهای امنیتی بازداشت شد

برخورد با معلمان توسط نیروهای امنیتی آموزش و پرورش

در همان روز بازداشت فرزاد رحیمی، «انجمن صنفی معلمان سقز و زیویه» با انتشار بیانیه‌ای، اقدامات کادر آموزش و پرورش این شهرستان‌ را در تشکیل پرونده‌های فله‌ای و امنیتی برای جمعی از معلمان محکوم کرد.

این انجمن هم‌چنین به مسوولان هیات‌های تخلفات و حراست آموزش و پرورش هشدار داده است که این اقدامات «خودسرانه غیرقانونی» و «عقده‌گشایانه» متوجه خود این نیروهای امنیتی خواهند شد.

از سوی دیگر، در این بیانیه تاکید شده است که برخی بقای خود را در فرمان‌برداری چشم و گوش بسته از حراست «قانون‌شکن» می‌دانند و مدارس را با اماکن نظامی اشتباه گرفته‌اند.

طبق اطلاع «ایران‌وایر»، برخورد با معلم‌هایی که با اعتراضات و اعتصابات در مدارس همکاری می‌کنند، بارها با تهدید و چه‌بسا کسر دستمزدشان اتفاق افتاده است.

آموزش و پرورش این معلمان معترض و همراه با دانش‌آموزان را با جابه‌جایی مدارس یا کسر حقوق به نام «غیبت» مجازات می‌کند.

یک روز کسر حقوق از معلمی که در اعتراضات، دانش‌آموزان را همراهی کرده است
یک روز کسر حقوق از معلمی که در اعتراضات، دانش‌آموزان را همراهی کرده است

خانواده‌ها و جلوگیری از حضور دانش‌آموزان در مدارس 

برخورد و واکنش خانواده‌های دانش‌آموزان نیز با مساله حضور یا عدم حضور فرزندان‌شان در مدارس متفاوت است. بسیاری از آن‌ها نگران بازداشت و بی‌خبری از دانش‌آموزانی هستند که هنوز طبق تعاریف حقوقی، «کودک» محسوب می‌شوند و زیر ۱۸ سال دارند.

در دو ماه اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، دانش‌آموزان بسیاری در شهرهای مختلف بازداشت و شماری هم در اعتراضات کشته شده‌اند. اما همکاری کادر مدارس با نیروهای امنیتی و لباس شخصی‌ها برای بازداشت دانش‌آموزان، خصوصا در هفته‌های اخیر باعث درگیری خانواده‌ها با آن‌ها مقابل مدارس در سقز شده است.

یکی از خانواده‌ها که سه هفته است فرزندش را به مدرسه نمی‌فرستد، به «ایران‌وایر» توضیح داد: «مادامی که احساس کنم به خاطر اعتراض ممکن است خشونت سختی متوجه فرزندم شود، حاضر نیستم او را به مدرسه بفرستم.»

برخی هم دلایل خود را برای جلوگیری از حضور فرزندان‌شان در مدارس طی هفته‌های اخیر، در خطر بودن آن‌ها و هم‌چنین ناامیدی از کیفیت آموزش عنوان کرده‌اند: «بیشتر جوانان پس از سال‌ها درس خواندن، آواره شهر و استان و چه‌بسا کشور دیگری شده‌اند. در حالی‌که کلی هزینه کرده‌اند، در عوض نه تنها مهارتی یاد نگرفته‌اند بلکه حالا با خطر بازداشت هم مواجه‌اند. با نرفتن فرزندم به مدرسه و یادگیری یک حرفه، هم به لحاظ اقتصادی مستقل می‌شود، هم آینده‌اش را تضمین می‌کند.»

این در حالی است که برخی از خانواده‌ها هم‌چنان بر فرستادن فرزندان خود به مدرسه اصرار دارند: «بچه‌ها به مدرسه می‌روند که درس بخوانند، نه آن‌که مبارزه کنند. این حکومت آن‌قدر گردن کلفت کرده است که بتواند چهار تا بچه را که در مدرسه هیچ پناهی ندارند، سرکوب کند. الان وقت درس خواندن این بچه‌ها است. می‌بینید که با معترضان در خیابان چه می‌کنند. مبارزه هم به وقت خودش.»

با وجود این، روز سه‌شنبه ۲۴ آبان، سقز، شهر مهسا امینی بار دیگر میدان اعتراض و اعتصاب بود و این‌بار شماری از مدارس با پیوستن دانش‌آموزان و گروهی از معلمان به اعتصاب، تعطیل شدند.