ازدواج کودکان، ازدواج غیر انسانی(جدیدترین گزارش احمد شهید از ازدواج اجباری و زودهنگام دختربچه‌ها 

 

 یکی از موارد نقض حقوق بشر در ایران :

جدیدترین گزارش احمد شهید از ازدواج اجباری و زودهنگام دختربچه‌ها 

ازدواج زود هنگام عواقب منفی جدی در سطوح مختلف از منظر اقتصادی، خشونت و سلامت جسمی و روحی کودکان به همراه دارد .

اگر چه ایران امروزه می‌خواهد به انرژی هسته‌ای دست یابد و از نظر اقتصادی به جمع کشورهای توسعه یافته بپیوندد اما هم‌چنان در قید بسیاری از مشکلات اجتماعی گیر کرده است. ازدواج زودهنگام یا همان ازدواج کودکان تنها یکی از بسیاری از مشکلات اجتماعی دیگر است که باعث عدم توسعه یابی کشور به معنای واقعی است. در کشور ما به علت تسلط باورهای مذهبی اسلامی در زمینه ازدواج، میزان بالایی از ازدواج زودهنگام وجود دارد. با اینکه توافق نامه‌های بین‌المللی، حداقل سن ازدواج برای مردان و زنان را ١٨ سال تعیین کرده‌اند و هرگونه ازدواجی را قبل از سن ۱۸ سال به عنوان «ازدواج کودکان» در نظر گرفته و غیر قانونی اعلام می‌کنند سن قانونی ازدواج در ایران هم چنان ۱۳ سال برای دختران تعیین شده است و حتا امکان ازدواج دختران کمتر از ۱۳ سال از نظر شرع اسلامی وجود دارد. لازم به ذکر است که شورای نگهبان در سال ۲۰۰۲ با افزایش سن ازدواج دختران به ۱۵ سال مخالفت کرده بود.

 جدیدترین گزارش احمد شهید از ازدواج اجباری و زودهنگام دختربچه‌ها در ایران به عنوان یکی از موارد نقض حقوق بشر حکایت دارد. البته با توجه به این که سیستم ثبت درستی در زمینه ازدواج در برخی از استان های ایران وجود ندارد آمارهای دقیقی دراین زمینه در دست نیست. اما بر اساس آمار اعلام شده در گزارش احمد شهید، حداقل ۴۸ هزار و ۵۸۰ دختر بین ۱۰ تا ۱۴ سال در سال ۲۰۱۱ ازدواج کرده‌اند که ۴۸ هزار و ۵۶۷ تن از آن‌ها قبل از رسیدن به ۱۵ سالگی بچه‌دار شده‌اند. همچنین از مارچ ۲۰۱۲ تا مارچ ۲۰۱۳ ، تعداد ۴۰ هزار و ۶۳۵ ازدواج دختران زیر ۱۵ سال ثبت شده است که شوهران هشت هزار تن از این کودکان دست‌کم ۱۰ سال از آن‌ها مسن‌تر هستند.

کنوانسیون منع تبعیض علیه زنان، مقوله ازدواج کودکان دختر را به شدت منع و نامزدی و ازدواج کودکان غیرقانونی اعلام شده است. سازمان یونیسف هم یکی از شیوه‌های رایج سو‌‌استفاده جنسی و استثمار دختران را ازدواج در کودکی اعلام کرده است، زیرا زندگی زناشویی در کودکی پیامدهای ناگواری را به دنبال دارد.

ازدواج‌ زودهنگام به شدت حقوق انسانی، حقوق مدنی و رفاه کودکان را تهدید می‌کند. ازدواج‌ زودهنگام نه تنها در کشورهای قانونمند و پیشرفته دنیا تجاوز جنسی به کودکان نابالغ به حساب می‌آید بلکه در بهترین شرایط فرصت رشد و توانمندسازی را از کودک انکار می‌کند و حق اساسی این کودکان به آموزش، بهداشت، حفاظت و توسعه را به چالش می‌کشد. دختران در مقایسه با هم‌سن‌های مرد خود به شدت تحت فشار قرار می‌گیرند و دختران خانواده‌های فقیر دو برابر بیشتر احتمال دارد که قربانی ازدواج‌ زودهنگام شوند.

در دورانی که یک کودک باید در بازی‌های بی‌گناه به وجد بیاید و آموزش و پرورش یابد، حتا اگر به بلوغ جنسی رسیده باشد از لحاظ ذهنی، جسمی و روانی آماده گی قبول مسوولیت‌های یک ازدواج را ندارد. این دختران جوان در این سنین که حتا قابلیت درک خود از نظر تغییرات جسمی و روحی را ندارند به خدمت به شوهران خود مجبور شده و حق هر گونه تصمیم گیری و یا یک زندگی عادی اجتماعی را ندارد.

البته سنت مذهبی و اخلاقی مفاهیم عجیب و غریبی را به چنین اعمالی وصل می‌کند. مذهب اسلام ادعا می‌کند که اگر دختران زود ازدواج کنند از نظر اخلاقی دست نخورده باقی می‌مانند. و اسلام گرایان افراطی و بنیان گراموارد تجاوز به عنف در کشور را هم به ازدواج زودهنگام مرتبط می‌کنند و این‌گونه ازدواج‌ها را راهی برای پیش گیری تجاوز به عنف ارائه می‌دهند. در حالی که این مقوله از یک رویکرد به شدت پدرسالار حکایت می‌کند.

ازدواج زود هنگام عواقب منفی جدی در سطوح مختلف از منظر اقتصادی، خشونت و سلامت جسمی و روحی زنان به همراه دارد. جدایی از پدر و مادر در سنین کودکی، از دست دادن هم‌بازی‌ها، ترک همسالان، عدم دسترسی به آموزش و پرورش، کار اجباری، مشکلات بهداشتی و سلامت جسمی، بهره‌کشی و خشونت جنسی از جمله پیامدهای ازدواج زودهنگام برای کودکان است.

زمانی که دختران در سن کودکی به یک ازدواج اجباری تن می‌دهند، هیچ تمرکزی بر آموزش و پرورش آن ها انجام نمی‌گیرد و در‌واقع آن‌ها در شرایط فقر آموزشی و فرهنگی قرار گرفته و سرمایه ای برای تربیت مناسب فرزندان و توسعه خانواده خود ندارند. بدین ترتیب این چرخه فقر در این‌گونه خانواده‌ها تکرار و موجب تحکیم و شیوع فقر و عدم توسعه نسل بعدی در جامعه می‌شود.

در اکثر ازدواج‌های زودهنگام به علت بالاتر بودن سن مردان، دختران از قدرت تصمیم گیری برخوردار نیستند و تسلیم آنان در برابر مردان به افزایش خشونت علیه آنان و بارداری های ناخواسته می انجامد. دختران جوان با سطوح پایین آموزش و پرورش احتمال بالای خشونت توسط شریک جنسی خود را تجربه می‌کنند. در سنینی که این دختران جوان هنوز در تلاش برای درک آناتومی و تغییرات فیزیولوژیک بدن خود مجبور به روابط زناشویی می‌شوند، اغلب نشانه‌هایی از استرس پس از حادثه و افسردگی به علت سوء استفاده جنسی نشان می‌دهند. زیرا نه بدن آن ها و نه ذهن آن‌ها آماده گی برخوردهای جنسی را دارد. این رویکرد آسیب‌های فیزیکی و روحی غیر قابل برگشت را به همراه دارد.

کودکان متولد شده از مادران نوجوان میزان بالاتری از مرگ و میر دارند. دختران زیر سن ۱۸ سال، ۶۰ درصد بیش از دختران بالای ۱۹ سال شاهد مرگ و میر نوزادان خود در یک سال اول زندگی شان هستند و حتی اگر این نوزادان شانس زنده ماندن داشته باشد بیش تر در معرض بیماری‌های مرتبط با کم وزنی، سو تغذیه و دیرکرد در رشد جسمی و شناختی قرار می‌گیرند.

بنابر تحقیقات انجام شده در دانشگاه آپسالا، میزان بالای مرگ و میر مادران کودک و نوجوان هنگام زایمان در سنین ١٠ تا ١۴ سال پنج برابر بیشتر از زنان ٢۰ تا ٢۴ سال می‌باشد. به علاوه، ازدواج زود هنگام، باعث افزایش احتمال بارداری می‌گردد که این خود به میزان مرگ می افزاید و اثرات ناگوار و پیامدهای منفی فراوانی بر خانواده‌ها و جامعه دارد.
علاوه بر این، دختران جوان توانایی ایمنی کمتری نسبت به ویروسی که باعث بروز سرطان رحم می‌شود دارند و روابط جنسی در سنین پایین‌تر از ۱۸ سال احتمال ابتلا به سرطان دهانه رحم را به شدت بالا می‌برد. این نوعروسان کودک هم چنین به دلیل رابطه جنسی با یک مرد مسن تر که برخوردهای جنسی بیشتری داشته است در معرض خطر بالاتر ابتلا به ایچ آی وی و دیگر بیماری‌های مقاربتی هستند.

یکی دیگر از پیامدهای آسیب‌زای ازدواج کودکان جدایی از خانواده و دوستان، از دست دادن آزادی تعامل با همسالان و مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی است. همچنین ازدواج کودک منجر به کار اجباری یا برده‌گی کودکان و در نتیجه خشونت بیشتر علیه آنان است. مطالعات نشان می‌دهد که دخترانی که به صورت زودهنگام به ازدواج اجباری در سنین زیر ۱۸ تن داده‌اند، بیش تر به قبول خشونت خانوادگی و تنبیه توسط شوهران‌شان باور دارند. در اغلب موارد دختر جوان پس از ازدواج توسط شوهر و خانواده او مورد استثمار و برده‌گی خانوادگی قرار می‌گیرد.

بااینکه هردو جنس پسر و دختر در معرض ازدواج‌های زودهنگام اجباری هستند اما کودکان دختر بیش قربانی این پدیده ویران‌گر و غیر انسانی هستند.

من معتقد هستم که هر جامعه، بدون توجه به زمینه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی آن، می‌تواند و باید اینگونه خشونت علیه کودکان را متوقف کند. ولی این امر مستلزم ایجاد تحول در طرز فکر جوامع، و ایجاد زمینه‌های اقتصادی و اجتماعی است. خودنویس 23 مهرماه