محسن مخملباف، نویسنده و کارگردان مشهور ایرانی، که آثار مهمی چون «ناصرالدین آکتور سینما»، «هنرپیشه»، «سلام سینما»، «گبه»، «نوبت عاشقی» و «سکوت» را در کارنامه خود دارد، یادداشتی اختصاصی در اختیار رادیو فردا قرار داده که در آن به بحران «زندگی دیجیتالی» و تأثیر آن بر کودکان پرداخته و از مشارکت در ساخت فیلمی در این زمینه خبر داده است.
از معجزه دیجیتال در کمک به پیشرفت بشر در عرصههای گوناگون با خبریم، اما درباره فاجعه زندگی دیجیتالی هنوز تصویر روشنی نداریم و گمان داریم این اتفاق در آینده دور خواهد افتاد، حال آنکه هم اکنون درگیر آنیم. از دست رفتن صدها میلیون شغل تا اعتیاد روز افزون به موبایل و اینک کودکان دیجیتالی، فاجعهای که شروع شده است و در بیخبری مردم روز به روز افزایش مییابد.
من بر حسب اتفاق با این فاجعه روبرو شدم، زمانی که کودک خویشاوند من در دو سالگی با این اختلال روبرو شد. این کودک تا هجده ماهگی کاملا طبیعی بود. راه میرفت، با کودکان دیگر بازی میکرد، خوب غذا میخورد و شروع به حرف زدن کرده بود، و حتی بلد بود با اسباببازیهای دیجیتالی به خوبی بازی کند و ساعتها به تماشای کارتون مینشست و از آنها حتی کلمات انگلیسی می آموخت. اما ناگهان در مدت چند ماه همه تواناییهای خود را از دست داد. به دو سالگی که رسید دیگر به چشم کسی نگاه نمیکرد اما در عوض روزی هشت ساعت به موبایل و تلویزیون نگاه میکرد و اگر ابزار دیجیتال در دسترس او نبود، ساعتها به دیوار خیره میشد. حرف زدن از یادش رفت و به کسانی که نامش را صدا میکردند، واکنشی نشان نمیداد. او دیگر به سختی غذا میخورد و از دنیای آدمها دور شده بود و در دنیای اشیا زندگی میکرد. اطرافیان به والدین او گفتند این نشانه اوتیسم است. کودک را به مرکز اوتیسم تهران بردند و در آنجا متخصصین تشخیص دادند که کودک آنها دچار سندروم اوتیسم پس از مواجهه با دیجیتال شده است، که در این مرکز به طور خلاصه نام این اختلال را (بیبی دیجیتال) گذاشتهاند.
در مرکز اوتیسم تهران به والدین کودک گفتند: علائم این اختلال شبیه علائم طیف اوتیسم است، اما اگر زود به درمان کودک اقدام کنید، در مدت دو تا چهار ماه به زندگی نرمال برخواهد گشت و اگر دیر به درمان کودک اقدام کنید و از چهار پنج سالگی او بگذرد به سختی میتوان او را از این وضعیت نجات داد و کودک تا آخر عمر بار گرانی بر دوش خانواده خواهد بود.
کودک خویشاوند ما در مدت دو ماه با دستورالعمل مرکز اوتیسم تهران به واقعیت برگشت و زندگی نرمال را در پیش گرفت، بدون آنکه دارویی بخورد. متخصصین تنها سبک زندگی خانواده او را عوض کردند. به این معنا که استفاده از ابزار دیجیتال را در خانه کودک مطلقا ممنوع کردند و از والدین خواستند به مدت دو ماه از لحظهای که کودکشان از خواب برمیخیزد تا هنگامی که به خواب میرود در حال بازی با او باشند و حتی دقیقهای او را به حال خود وانگذارند تا باز در خود فرو نرود. و اگر یکی از والدین دو ساعت با کودک بازی کرد و خسته شد، فورا جای او را والد دیگر یا پدربزرگ و مادربزرگ یا نزدیکان دیگر بگیرند.
چگونه میتوان کودکان را به فراگیری زبان مادری علاقهمند کرد؟
پروفسور حمیدرضا پوراعتماد و دکتر سعید صادقی به والدین کودک گفته بودند اگر دست کودک شما شکسته بود و آن را برای یک ماه گچ گرفته بودید، آیا روزی چند ساعت گچ را باز میکردید؟ یا تا درمان کامل و ۲۴ ساعته دست شکسته را در گچ میگذاشتید؟ در مورد درمان اختلال بیبی دیجیتال نیز باید به شیوه گچگرفتن عمل کرد. یعنی بدون لحظهای از دست دادن وقت، در مدت دو ماه، با کودک از نزدیک در تماس باشید. مدام در چشم او نگاه کنید و چشم او را به سوی خود جلب کنید و صورتتان را به صورتش بمالید با او حرف بزنید و بازیهای شما باید بده بستانی باشد.(مثلا: این اسباببازی را به من بده. حالا اسباب بازی را از من بگیر.) و اگر مثلا نقاشی میکند، یک برگ را شما بکشید و مداد را به دستش بدهید و بگویید حالا تو یک برگ دیگر بکش. و در هر حالت مدام به چشم او نگاه کنید… تا شبکه عصبی مغز کودک که برای دیجیتال شکل گرفته، به سمت ارتباطات انسانی از نو شکل عوض کند.
بیماری یا اختلال؟
اختلال بیبی دیجیتال یک بیماری نیست، بلکه جهتدهی غلط مسیر شبکهسازی مغز کودک است. تصور کنید شاخههای درختی رو به بالا رشد میکنند، اما مانعی شاخهها را به سوی دیگری کج میکند. در مغز کودک نیز همین اتفاق میافتد. مواجهه با ابزار دیجیتال در زیر سه سالگی چون مانعی شبکهسازی مغز را از مسیر رشد نرمال منحرف میکند. پس از آن کودکی که باید برای زیستن در جامعه و ارتباطات انسانی آماده باشد، از جامعه و رابطه انسانی منفک میشود و وارد دنیای اشیا یا دنیای دیجیتال میشود.
تقصیر ژن است یا محیط و تربیت؟
مطالعات پروفسور پوراعتماد و دکتر صادقی و همکارشان دکتر منیره منصوری نشان میدهند هم در انسانها و هم در موشها این محیط است که این اختلال را ایجاد میکند و نه ژنها. به عنوان مثال از چهار بچه موش که با هم به دنیا آمدهاند آن دو موشی دچار اختلال بیبی دیجیتال میشوند که در نوزادی در مقابل نور و صدای دیجیتال واقع شدهاند و شبکهبندی مغزشان منحرف شده است و اگر زود بجنبیم مانند ارتودنسی دندان میتوان این انحراف را بازگرداند.
خوشبختانه خطر از سر کودک خویشاوند ما گذشت. اما این اتفاق مرا متعهد کرد که باید فیلمی در این باره ساخته شود تا والدین با خبر شوند. فیلمی که سرنوشت هزاران کودک را نه تنها در ایران که در دنیا تغییر دهد. اما من در ایران نبودم و در تبعید به سر میبرم. لذا با دوست و همکارم آقای محمد احمدی تماس گرفتم و او را به این کار ترغیب کردم. وقتی او به مرکز اوتیسم تهران رفت به او گفتند ما سالهای زیادی است که منتظر بودهایم تا با فیلمی مردم را از این بحران دیجیتال با خبر کنیم، چرا که نرخ اوتیسم روز به روز در ایران و جهان رو به افزایش بوده و دلیل آن هم استفاده کودکان از ابزار دیجیتال است.
آخرین دیدگاهها