فرستنده: مریم مرادی Maryam Moradi
حدود ۸۰۰ هزار کودک زیر۶ سال ایرانی از سوء تغذیه رنج میبرند
حدود یک چهارم کل کودکان ایرانی که در این سن هستند.
رئیس دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت، هفتم مهرماه از برنامه حمایت تغذیهای از کودکانی که به علت فقر، دچار سوء تغذیه هستند اشاره کرد و همچنین از انتظار ۲۰۰ هزار کودک برای دریافت سبد غذایی به علت تامین نشدن منابع مالی خبر داد.
به گفته دکتر زهرا عبداللهی در قالب این برنامه که از طریق شبکههای بهداشتی- درمانی کشور اجرا میشود، کودکانی که زیر پوشش شبکه بهداشتی- درمانی کشور هستند با مراجعه به واحدهای مربوطه در شهرها از خدمات و مراقبتهای تغذیهای در قالب برنامه سلامت کودکان بهرهمند میشوند. آموزش و مشاوره مادر برای ترویج برنامه تغذیه کودک با شیر مادر به مدت دو سال به علت تاثیر در رشد و پیشگیری از سوء تغذیه و اطلاعرسانی درباره غذای کمکی به کودک بالای دوسال، از جمله این برنامهها هستند.
خبرگزاری عصر ایران خردادماه ۹۴ آمار سوء تغذیه کودکان ایرانی را منتشر کرد که بر اساس آن حدود ۸۰۰ هزار کودک زیر۶ سال ایرانی از سوء تغذیه رنج میبرند که حدود یک چهارم کل کودکان ایرانی در این سن هستند.
برآوردها حاکی از آن است که نیمی از این تعداد، بر اثر عواملی مانند بیماری و فقر فرهنگی درگیر سوء تغذیهاند و نیمی دیگر از این کودکان زیر ۶ سال، فقط و فقط به این خاطر دچار سوء تغذیه و رشد ناکامل مغزی هستند که در خانوادههای تهیدست به دنیا آمدهاند. این آمار تکان دهنده همچنین عنوان کرده است تا ۲۰ سال آینده، یک چهارم جمعیت جوان ایران عقب ماندگیهای ذهنی خواهد داشت چرا که بر اساس تحقیقات، ۹۰ درصد رشد مغزی انسانها، تا ۶ سالگی آنها شکل میگیرد. بنا بر این اگر رشد مغزی کودکان در این سنین انجام نشود آنها تا آخر عمر درگیر مشکل کندذهنی خواهند بود.
البته به نظر میرسد برای بروز آثار این سوء تغذیه نباید سالها صبر کرد و اثرات منفی آن هم اکنون نیز در نسل جدید ایرانی قابل مشاهده است. یکی از آمارهای ارائه شده در اینباره، کاهش قد کودکان ایرانی به نسبت نسلهای پیشین است. خردادماه سال ۹۳ عزیزالله کمالنژاد، مشاور تغذیه برنامه جهانی غذای سازمان ملل متحد (WFP) اعلام کرد متوسط قد کودکان ایران در ۱۵ سال گذشته، چهار سانتیمتر نسبت به مدت مشابه قبل آن، کوتاهتر شده است. این در حالیست که در همین سالهایی که کودکان ایران دچار کاهش قد شدهاند، کودکان تایلندی در ۱۲ سال اخیر شش سانتیمتر و کودکان ژاپنی در طول ۲۰ سال اخیر ۱۰ تا ۱۲ سانتیمتر بلندتر شدهاند.
از دیگر آمارهایی که نشان دهنده اثرات مخرب سوء تغذیه نسل جدید ایرانیان است، بیماری فشار خون و سکته مغزی است. گفته میشود در ایران شش درصد از جوانان زیر ۲۵ سال فشار بالای خون دارند و سن ابتلا به سکته مغزی به زیر ۳۵ سال رسیده است و از سوی دیگر از هر سه زن ایرانی، یک نفر به پوکی استخوان مبتلاست.
پس از انتشار این آمار دکتر غلامرضا خاتمی رئیس انجمن پزشکان کودکان ایران در گفتگویی با مهرخانه عدم آگاهی خانوادهها و عدم دسترسی به موادغذایی در برخی شهرها به ویژه نقاط محروم در کشور را دلیل اصلی ابتلا به سوء تغذیههایی از نوع کمبود ریزمغذیها میداند و میگوید: فقر مالی نیز میتواند کودکان را از تغذیه صحیح دور کند. در نقاط محرومی چون سیستان و بلوچستان و اطراف استان کرمان شاهد میزان بیشتری از سوء تغذیه هستیم، اما سوء تغذیه در استانهای شمالی کشور کمتر از سایر مناطق است.
گفتنی است بررسی وضعیت کودکان دچار سوء تغذیه از عدم برنامه حمایتی منسجم دولت در اینباره خبر میدهند. همانطور که دکتر زهرا عبداللهی، رییس دفتر بهبود تغذیه وزارت بهداشت خبر داده است، برنامهای هم که وزارت بهداشت در این مورد تدوین کرده بود به دلیل تامین نشدن بودجه آن توسط دولت معلق مانده است.
به گفته کارشناسان چهارعامل اصلی در بروز سوء تغذیه کودکان نقش دارند که عبارتند از فقر، نبود موادغذایی در محل، ناآگاهیهای تغذیهای و ابتلا به بیماریها. همچنین برای بهبود تغذیه کودکان باید ۴ عامل اساسی شامل درآمد، دسترسی به غذا، فرهنگ و سواد تغذیهای و دسترسی به خدمات بهداشتی و کنترل بیماریها به مورد اجرا گذاشته شود.
در واقع درآمد خانواده یکی از مهمترین عوامل موثر در عدم ابتلای کودکان به سوء تغذیه است. ازسوی دیگر وجود موادغذایی مغذی و آگاهی و دانش والدین در تنظیم برنامه صحیح غذایی برای کودکان نیز از اهمیت ویژه برخوردار است. اما همانطور که آمارها نشان میدهند کودکان ساکن در مناطق محروم کشور هم از نظر توان مالی والدین و هم از نظر دسترسی به مواد غذایی مفید و مرغوب با مشکل روبرو هستند؛ از سوی دیگر والدینی که در مناطق محروم کشور زندگی میکنند به دلیل توسعه نامتوازنی که سالهاست مردم ایران از آن رنج میبرند، از بستههای حمایتی و آموزشی و برنامههای رایگان و عمومی وزارت بهداشت نیز ناکام میمانند و همین امر با در نظر گرفتن آمار بیسوادی و کم سوادی در این مناطق دست به دست هم میدهند تا محرومیت کودکانی که در این مناطق کشور و از والدینی با توان مالی و دانش کم متولد میشود بیشتر در معرض سوء تغذیه قرار گیرند.
البته عدم دسترسی به مواد غذایی مناسب تنها مختص ساکنین مناطق محروم کشور نیست. در بسیاری از شهرها و روستاها و حتی کلان شهرها با افزایش نرخ تورم و رکود در کشور و فاصله زیاد سطح درآمد خانوارها با قیمت کالاها، خانوادههای زیادی در تامین مواد غذایی دچار مشکل هستند و مواد غذایی ضروری مانند پروتئین و سبزیجات در سبد غذایی خانوادههای ایران کاهش پیدا کرده است به طوری که طی سالهای ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۷ میزان سرانه مصرف مواد غذایی هر شهرنشین در حدود ۳۱۵ کیلوگرم بود که با اجرای قانون هدفمندی یارانهها در سال ۱۳۸۹ به ۲۸۳ کیلوگرم رسید.
دلیل دیگری که مشکلات زیادی را پیرامون تغذیه کودکان ایجاد کرده است، عدم سلامت و ایمنی مواد غذایی است. بنا بر آمارهای ارائه شده از سوی وزارت بهداشت بیش از ۹۰ هزار نفر در سال بر اثر تغذیه نامناسب به بیماریهایی از انواع مسمومیت تا سرطان دچار میشوند. این در حالیست که بسیاری از پزشکان و کارشناسان این رقم را بالاتر از رقم ارائه شده از سوی وزارت بهداشت اعلام میکنند. در این مورد هم عدم تنظیم سیاستهای نظارتی و کنترل کیفی از سوی دولت به چشم میخورد. ایمنی و سلامت مواد غذایی معمولا نیازمند سیستم منسجمی را میطلبد که از کشاورزی تا کارخانههای تولیدی تا فروشندگان را شامل میشود و برای نظارت بر این چرخه، دولت باید برنامه منسجم و مسولانهای را در نظر بگیرد.
این موضوع زمانی اهمیت ویژه پیدا میکند که بر اساس آمارهای پراکندهای که در رسانههای داخلی منتشر میشود به دلیل مشکلات اقتصادی کشور، این چرخه اکنون به طور معیوب به کار مشغول است. به عنوان نمونه کودهای شیمیایی که از سوی وزارت کشاورزی در اختیار کشاورزان قرار میگیرد در سالهای گذشته از کشورهای چین و هند تامین شده که نه کیفیت مرغوبی دارد و نه موادی که در تهیه آنها به کار رفته از نظر ایمنی مطمئن هستند. از سوی دیگر مواد نگهدارندهای که در ساخت کنسروها و مواد غذایی کارخانهای استفاده میشوند کیفیت خود را از دست داده و انواع مسمومیتها و سرطانهای ناشی از آنها روز به روز افزایش مییابد. این مشکل در مورد کیفیت داروها در ایران نیز وجود دارد. داروهایی که ساخت داخل هستند کیفیت نامرغوب دارند و داروهای وارداتی نیز از سوی گروههای مافیایی به شکل قاچاق تامین میشوند که گزارشهای زیادی از مسمومیتهای شدید و مرگ در اثر مصرف آنها در سالهای اخیر منتشر شده است.
با توجه به آنچه گفته شد، مشخص میشود زنگ خطر جدی در مورد وضعیت تغذیه و رشد کودکان ایران به صدا در آمده که هر چند مورد توجه کارشناسان قرار گرفته اما دولت به آن بیتوجه است و اقدام موثری برای سلامت کودکانی که قرار است نسل جوان و پویای سالهایی نه چندان دور را بسازند، انجام نداده است.کیهان لندن 13 مهرماه
آخرین دیدگاهها