در آستانه سال نو و در حالی که بسیاریمان با خرید رخت و لباسهای نو و برخی اقلام ضروری و غیر ضروری دیگر مهیای رسیدن موسم نوروز شدهایم، آماری منتشر شده که به غایت شوکآور است و فاصلهای را نشان میدهد که میان مردم افتاده و موجب بیخبری ایشان از حال یکدیگر شده است.
به گزارش «تابناک»، مرکز آمار ایران که در نیمه نخست امسال «طرح آمارگیری از مصرف حاملهای انرژی و ویژگیهای محیط زیستی خانوارهای شهری» را به اجرا گذاشته بود، در روزهای اخیر نتایج آماری مربوط به آن را منتشر کرد. آمارهایی جامع که نکات تلخی هم لابهلایشان به چشم میخورد.
آن گونه که این آمار نشان میدهد، تعداد خانوارهای ساکن شهرهای کشورمان، ۱۸.۱۲ میلیون خانوار است که در ١٧.٦٨ میلیون واحد مسکونی زندگی میکنند و از این تعداد ۹.۹۷ میلیون خانوار در واحدهای مسکونی غیرآپارتمانی زندگی میکنند. یعنی حدود ۵۵ درصد خانوارهای ایرانی ساکن واحدهای مسکونی غیرآپارتمانی هستند و هنوز آپارتمان نشینی، شیوه غالب سکونت ایرانیان نشده است.
اما هرچه این آمار خوشایند به نظر میرسد، در ادامه گزارش مرکز آمار آمده که «٠.٠١ میلیون خانوار شهری در کشورمان در سایر انواع واحدهای مسکونی (چادر، کپر، آلونک، زاغه) زندگی میکنند.» یعنی ۱۰ هزار خانوار شهری در کشورمان به معنای واقعی و متعارف، مسکن ندارند. آماری بزرگ که بعید است پیشتر درباره اش شنیده باشیم.
درباره شرایط سکونت ۱۰ هزار خانواده ایرانی سخن میگوییم که ساکن زاغهها و آلونکهایی هستند که گاه فکر میکنیم چند دهه پیش برچیده شده اند. واحدهای مسکونیای که در حلبی آبادها برپا شده اند و از زن و مرد و کودک و خردسال گرفته تا پیر و جوان در آنها ساکنند، اما به چشم کسی نمیآیند؛ نه مردم که کاری از دستشان ساخته نیست و نه مسئولان که نهایت تدبیرشان برای حمایت از اقشار ضعیف طرح مسکن مهر شده که آن هم پر است از اشکال.
درباره مردمانی حرف میزنیم که میبایست در امثال طرحهایی مانند سهام عدالت، پیش و بیش از دیگران دیده شوند و وقتی طرحهایی مانند تحول نظام سلامت در دستور اجرا قرار میگیرد، رسیدگی به ایشان اولویت نخست باشد، اما این گونه نمیشود و حتی نشاندنشان در قاب دوربین (چه از نوع عکاسی باشد و از نوع فیلم برداری و سینمایی)، «سیاه نمایی» تعبیر میشود.
وضعیتی به غایت سیاه که کسی تمایلی به دیدنش ندارد، جز ماموران سازمان آمار که الحق باید به ایشان در این خصوص خسته نباشید گفت. حال و روز مردمانی که البته تنها زاغه نشیان و افراد ساکن چادر و کپر در کشور نیستند و چه بسا از افراد کم بضاعت ساکن برخی مناطق روستایی حال و روز بهتری هم داشته باشند!
خانوارهای کپر، چادر، آلونک و زاغه نشین روستاها که گاه از نعمت برق هم بی بهرهاند؛ مردمانی که حتی به اندازه زاغه نشینان شهرها شانسی برای دیده شدن، آن هم به صورت گاه و به گاه و توسط برخی رسانهها ندارند. خانوادههایی که ظاهرا در چشم مسئولان کشورمان محکوم به نابودیاند!
برخی دیگر از نکات شاخص این طرح آمارگیری بدین شرح است:
آخرین دیدگاهها