«فرزندپروری دیجیتالی» یک نگرانی جهانی است

دوشنبه ۴ آذر ۱۳۹۸

فرزند پروری در جهان دیجیتالی نگرانی بین‌المللی است. برای حل این چالش بسته‌های مهارتی بسیاری در سطح جهانی برای والدین و کودکان تولید شده اما والدین و کودکان ایرانی به دلیل عدم دسترسی به این مهارت‌ها رفتارهای آسیب‌رسانی دارند.گروه اجتماعی خبرگزاری فارس – سمیرا خباز: شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های دیجیتال بخش جدایی‌ناپذیر زندگی انسان امروزی هستند. رشد شتابان دنیای دیجیتال، پیوسته چالش‌های ناشناخته‌ای را پیش روی کاربران و خانواده‌ها قرار می‌دهد. پدر و مادرهای امروزی در مواجهه با تکنولوژی‌های ارتباطی جدید سه رویکرد مختلف دارند:

برخی کودکان خود را از تکنولوژی‌های جدید محروم می‌کنند و برخی دیگر آنها را رها می‌کنند تا آزادانه به فعالیت آنلاین بپردازد و برخی با رویکرد دموکراتیکی که در مقابل تکنولوژی دارند تلاش می‌کنند با قابلیت‌ها و پیامدهای ارتباطات دیجیتال آشنا بشوند، خوبی‌ها و آسیب‌های آن را درک ‌کنند. این دست از والدین تلاش‌ می‌کنند تا فرزندشان از جوانب مثبت دنیای دیجیتال بهره بگیرد و به یک شهروند دیجیتالی خوب تبدیل بشوند، هر سه رویکرد عنوان شده ریشه‌ها و دلائلی دارد که باید بررسی شود و بهترین رویکرد به والدین ایرانی برای تربیت نسل شایسته معرفی شود.

خبرگزاری فارس به منظور بررسی این موضوع میزگردی ترتیب داد، در این میزگردی با حضور کارشناسان برجسته این حوزه برگزار کرد،  سید تقی کمالی«آینده‌پژوه و پژوهشگر ارتباطات و رسانه‌ها،عضو هیئت مؤسس انجمن سواد رسانه‌ای ایران و دبیر علمی نخستین همایش ملی سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی» با همراهی محمد داوری «کارشناس ارشد مدیریت آموزشی، لیسانس علوم تربیتی(روانشناسی تربیتی و مشاوره)، سردبیر، دبیر صفحه آموزش روزنامه اعتماد، سخنگوی سازمان معلمان ایران، مدرس آموزش خانواده و مهارت‌های زندگی، مدرس آسیب‌های اجتماعی» و خسرو سلجوقی «مجری سند حمایتی خدمات فضای مجازی کودک، مجری سابق توسعه خدمات فضای مجازی کودک در وزارت ارتباطات» در بازکردن لایه‌های این بحث تشریح شرایط حاضر کشور و راه‌های دستیابی به شرایط مطلوب برای «فرزندپروری دیجیتالی» پرداخت. متن زیر گزارشی از میزگرد برگزار شده با عنوان «فرزندپروری دیجیتالی» است.

داوری‌: به عقیده من سه ضلع، کودک، فضای مجازی و تربیت باید در این میزگرد مورد بررسی قرار گیرد، چرا که این مسأله مقدمه شکاف میان والدین و فرزندان است. من مدرس تفکر و سواد رسانه‌ای هستم و پس از سال‌ها تدریس این رشته در مدارس به این نتیجه رسیدم که می‌توانستیم فضایی را در میان دستگاه‌های مسؤول و خانواده‌ها از لحاظ فرهنگی ایجاد کنیم تا این شکاف به وجود نیاید، اما متاسفانه چنین اتفاقی نیفتاد. باید هشدار بدهم که بی‌‌توجهی به این مسأله آسیب‌هایی را به دنبال دارد و اگر شناسایی این آسیب‌ها به تاخیر بیفتد؛ شدید، گسترده‌و عمیق‌تر خواهد شد و این میزگرد می‌تواند در مدیریت آسیب‌ها با هشدار دادن، تلنگر زدن مطالبه‌گر باشد.

تنها کسی که در کشور اهمیت فضای مجازی را باور دارد، مقام معظم رهبری است که فرمودند که اگر مسؤولیت فعلی را نداشتم، می‌رفتم در این زمینه کار می‌کردم.

سلجوقی: به نظرم به چهار عنصر اصلی تشکیل دهنده طبیعت یعنی آب، خاک، آتش و هوا یک عنصر پنجم به نام فضای مجازی افزوده شده که ما هنوز این عنصر پنجم را باور نکرده‌ایم، برای چهار عنصر دیگر، بشر بسیار زحمت کشید تا آنها را در اختیار خودش قرار دهد و مدیریت کند و با تمام تلاش و کوشش شده موجود محیط زیست را به هم زده و همین شرایط برای عنصر پنجم وجود دارد که اگر فضای مجازی خوب مدیریت نشود، می‌تواند آسیب‌زننده باشد و این آسیب‌زنندگی در کودکان، سریع تر و عمیق تر بروز خواهد داشت.  تنها کسی که با جدیت اهمیت فضای مجازی را باور دارد، مقام معظم رهبری است که فرمودند «اگر مسؤولیت فعلی را نداشتم، می‌رفتم در این زمینه کار می‌کردم».

در سطح جهانی برای مدیریت این فضا، ساختارهایی  در نظر گرفته‌اند، به همین منظور در مجموعه سازمان ملل متحد تحت عنوان جامعه جهانی اطلاعات (WIS) شکل گرفته است و سال ۲۰۰۳  اولین اجلاس سران این جامعه جهانی در ژنو و برگزار شد و برنامه‌های عملی هم در این زمینه به تصویب رسید. دکتر معتمدنژاد یکی از پیشگامان حوزه رسانه در این اجلاس شرکت داشت و زحمت زیادی برای ترجمه اسناد موجود این اجلاس کشید، اما حتی اساتید دانشجویان و حوزه رسانه و اهالی رسانه این اصول را نخوانده‌اند.

در یکی از اصولی که در این مجمع به تصویب رسید گفته شده تا سال ۲۰۰۵ میلادی تمامی دانشگاه‌ها باید به اینترنت مجهز شود و اصل دیگری می‌گوید تا سال ۲۰۱۵ تمام روستاها باید به اینترنت وصل شده باشند، این اصول حامل پیامی است که ما متوجه نشدیم، روستایی که قرار است به اینترنت وصل شود تنها موضوعش اتصال سیم و کابل نیست و باید به فکر تهیه محتوا باشیم.

نگرانی برای فرزندپروری دیجیتالی یک نگرانی جهانی است و باید از فضای موجود برای همراهی با کودکان استفاده کنیم

این عدم‌شناخت از فضای به موضوع فرزند‌پروری دیجیتالی هم باز تسری پیداکرده است؛ البته نگرانی‌ما درباره فرزند پروری دیجیتالی درواقع یک نگرانی بین‌المللی و همه درباره آن وحدت نظر دارند. این نگرانی جهانی فرصت مناسبی است که به جای کنترل کودکان به مفهوم همراهی با کودکان برسیم، امروز به نظر می‌آید با مفهوم کنترل نمی‌توان با کودکان همراه شد. اما به دلیل ضعف مهارتی پدر و مادر‌های ایرانی، آنها فرزندانشان را در فضای مجازی کنترل می‌کنند و نیازمند آموزش‌هایی هستند که از این روش آسیب زننده به به سمت همراهی کودکان در مجازی حرکت کنند.

کمالی:  اگر بخواهیم در هر جامعه‌ای تمدن سازی کنیم، قاعدتاً توجه به نسل بسیار مهم است در خصوص مطالعات نسلی در جهان بسیار کار شده و همانطور که آقای سلجوقی گفتند، اجلاس جهانی سران جامعه اطلاعاتی منشا بسیاری از و تحولات جدی در مطالعات فضای سایبری و حتی مطالعات نسلی شد. در خصوص توجه به نسل باید بگویم که در حال حاضر با نسلی تحت عنوان «نسل Z» مواجه هستیم، این نسل بین سنین ۷ تا ۲۲ سال را شامل می‌شوند، که در آینده‌ای نزدیک پیش‌برنده کسب و کارهای نوین خواهند بود، بنابراین سیاست‌گذاری برای این نسل لازم است. به همین دلیل دنیا در حال برنامه‌ریزی بر روی این نسل است، در حالی که ما هیچ برنامه‌ای برای آنها نداشته و نداریم.

ما برای نسل قبلی که با عنوان «نسل میلنیل» در جهان شناخته می‌شد و به نسل هزاره معروف بود، (یعنی همان دهه شصتی‌ها) که در حال حاضر بین سنین ۲۳ تا38  سال هستند، هم برنامه‌ای نداشتیم ئ هنو زهم نداریم، اینها کسانی هستند که کسب و کارهای نو پا را به وجود آورده‌اند. نسل سومی هم با تولد ۷ ساله‌ها تا صفر ساله‌ها شکل گرفته است که در دنیای دیجیتال رشد کرده‌اند و هیچ جدایی از آن‌را را نمی‌توان تصور کنند. اگر بخواهیم به تمدن‌سازی توجه کنیم، باید بر سه نسل در کشور توجه ویژه داشته باشیم، همانطور که نظام رسانه‌ای دنیا در این زمینه برنامه‌ریزی داشته و می‌تواند تاثیرگذار باشد.اگر بر روی افکار و باورهای این نسل برنامه‌ریزی کنیم جامعه را می‌توانیم تغییر دهیم.

به همین دلیل باید به موضوع آموزش و تفکر رسانه‌ای جدی‌تر بپردازیم، پرداختن به این موضوع در پایه دهم بسیار دیر است، باید برای سنین کمتر از ۱۳ سال تمرکز کنیم، چون بسترهای شناختی افراد در این سنین شکل می گیرد پس از آن تغییر شخصیت سخت است، اما با وجود این اهمیت، در آموزش‌های پایه سهل انگاری کرده‌ایم و نیازمند بازنگری هستیم.

سلجوقی: تحقیقات نشان می‌دهد هر یک دلار سرمایه گذاری برای کودکان ۰ تا ۲ سال تا ۱۶ دلار بازگشت سرمایه به دنبال دارد، شما کجا می توانید چنین سرمایه‌گذاری داشته باشید.

سلجوقی: باید به فکر تربیت کودکان، پایین‌تر از سنین تحت آموزش‌های رسمی (یعنی سنین زیر ۶ سال) باشیم، چون تنها ۱۳ درصد از کودکان ما در این سنین تحت آموزش‌مهدهای کودک هستند و ۸۷ درصد دیگر به مهد نمی‌روند و در واقع تحت مدیریت و تربیت خانواده ها هستند.

در خصوص حقوق کودک هم ما در کشور به غیر از متن پذیرفته شده کنوانسیون بین‌المللی حقوق کودک، سندی نداریم در حالیکه «سند حقوق کودک» در شورای اروپایی نوشته شده که دسترسی به اینترنت و سواد دیجیتال را جزو حقوق کودکان بر می‌شمرد

کمالی: علیرغم همه تحقیقات و مستندات جهانی از حساسیت دوران کودکی ما به آموزش و پرورش توجه جدی نمی‌کنیم، همیشه این وزارتخانه با کسری مواجه هست، یکی از مهم‌ترین مشکلات ما در این زمینه است که دولت در آموزش و پرورش توجه نمی‌کند، چون این وزارتخانه بازدهی اقتصادی ندارد. علاوه بر این ما در آموزش و پرورش به مشارکت‌های اجتماعی توجه نمی‌کنیم‌، در حالی که کشورهای پیشرفته برعکس ما عمل می‌کند و در کنار بودجه‌های مناسب دولتی بخش مناسبی از بودجه را از طریق اجتماع و همگرایی‌های محلی و در قالب کسب و کارهای محلی برای آموزش کودکان در نظر می‌گیرند.

در خصوص حقوق کودک هم ما در کشور به غیر از متن پذیرفته شده کنوانسیون بین‌المللی حقوق کودک، سندی نداریم. در حالیکه در زمینه حقوق کودک در جهان به صورت دیجیتال هم مباحثی گنجانده شده و سندی اخیراً تحت عنوان «سند حقوق کودک» در شورای اروپایی نوشته شده که دسترسی به اینترنت و سواد دیجیتال را جزو حقوق کودکان بر می‌شمرد، تا به این طریق فرد بتواند به سایر امتیازات و هم از در این زمینه دست یابد مثل مشارکت در آموزش دست یابد. بنابراین باید برای حقوق کودک کار کنیم، تا با همراهی والدین و با کمک  آموزه های تربیتی ملی و مذهبی خودمان باید به یک فهم اجتماعی در خصوص تربیت کودکان در این فضای مجازی دست یابیم.

داوری: فکر می‌کنم در سه‌گانه کودک، تربیت و فضای مجازی نباید از ساختار و اسناد صحبت کنیم. این نگاه اولویت نیست، تجربه هم نشان داده ساختارها مشکل ما را حل نکرده است. باید از فرهنگ سازی، آموزش، هشدارها و نگرش‌ها شروع کنیم. ما برای تربیت کودک در فضای مجازی صرف نظر از تذکر در خصوص سنین استفاده از برخی دستگاه‌ها و برنامه‌ها و فیلم‌ها کاری نکرده‌ایم.

ما در بحث تربیت کودک و فضای مجازی با موانع جدی مواجه‌ایم که به فلسفه تربیت کودک باز می‌گردد

 به اقتضای شغلم، بیست و پنج سال است که با دانش آموزان تا سال دوازدهم دبیرستان سروکله می‌زنم، تجربیاتم که حداقل حاصل تجربه زیست با حدود سه هزار دانش آموز در ۳ مدرسه می‌شود به صورت محسوس و ملموس به من نشان داده است که نیازمند برخورد حرفه‌ای، تئوریک و گسترش بحث‌های کارشناسانه در این زمینه هستیم.

با توجه به رشته تحصیلی و تخصصم هم می‌گویم که ما در بحث تربیت کودک و فضای مجازی با موانع جدی مواجه ایم که به فلسفه تربیت کودک باز می‌گردد. ریشه‌های آنرا باید هم در نظام رسمی و هم در نظام غیر رسمی تعلیم و تربیت جستجو کرد. بزرگان تعلیم و تربیت میان نهاد تعلیم و تربیت و ارگان دولتی آن تفاوت قائل‌اند، نهاد تعلیم و تربیت به عنوان نهاد سنتی از قبل بوده و بعد از آن دستگاه آموزش و پرورش در قالب مدارس و شکل مدرن به به وجود آمده است.فلسفه تعلیم و تربیت نخستین بحث پیش از این است که ما تربیت را حق کودک والدین و یا حاکمیت می‌دانیم؟

وقتی یک کارشناس نگران تعلیم و تربیت کودک است، نگرانی‌هایش از جنس حاکمیتی نیست. من نگرانی کارشناس را اولی می دانم، چون روانشناسی کودک می‌داند و روش و مراحل تربیت و الزامات مراحل تربیتی را می شناسد او می‌داند در این شرایط سخت افزار و نرم افزار چه نقشی دارد.بی‌تردید تربیت کودک از جمله مسؤولیت‌های تربیتی والدین و حاکمیت است اما والدین و حاکمیت حق کودک را برای خودشان تربیت کنند.

باید دقت کنیم که نگرانی چه هستیم؟ برای مثال پدر و مادر نگران این است که دنیای دیجیتال شکاف میان نسلی را افزایش دهد و می‌گوید بچه من حرف گوش کن نیست. حالا سوال این است که اگر قرار است بچه حرف گوش کن تربیت کنیم؟

احساس می‌کنم باید از اینجا شروع کنیم که فضای مجازی هم تهدید است و هم فرصت. اگر در نگرش‌ها تهدید می‌بینیم، ممکن است سلیقه‌ای عمل کرده و دسترسی را محدود کنیم. اگر تمام آن را فرصت بینیم و تهدیدها بی‌توجه باشیم ممکن است فضا را رها کنیم، اما تعلیم و تربیت در واقع نقش هدایتگری دارد. چیزی که گرفتار آن هستیم این است که بیشتر نگرش تهدیدی غالب است و مانع برای فهم فرصت‌های فضای مجازی است.

بحث دیگری که باید مطرح کنم این است که  چقدر از فضای مجازی می‌توان استفاده کرد، مقابله با تهاجم اطلاعات یکی از ابعاد آن است، و یکی از ابعاد سواد رسانه‌ای این گزینه است و گزینه دیگر تولید کننده بودن آن است.

در همه ابعاد گزینه‌های زیادی پیش روی ماست، چون در فضای مجازی گزینه‌ها بی‌نهایت است و انتخاب برای کودک سخت است و ما برای انتخاب‌ها در روش‌ها و مهارت‌های فضای مجازی بی‌سواد و کم‌سواد هستیم.در مسأله رویکردهای بی‌تردید باید هدایتگری و مشاور بودن را برگزینیم، چون ما پلیس بچه نیستیم ما مربی بچه هستیم متاسفانه اکثر مربیان و والدین بیشتر پلیس هستند.

ما با ۲۰ میلیون کودک زیر ۱۸ ساله با ویژگی‌های منحصر به فرد مواجهیم که نمی‌توان به صورت کلیشه‌ای تربیت‌شان کرد

در سیاست‌های تعلیم و تربیت کودک، به عنوان مثال در سند تحول آموزش و پرورش به صورت خاصی از تعلیم و تربیت کودک را سخن نگفته و به کلی‌گویی اکتفا کرده است. بنابراین نیازمند تبدیل این سیاست‌ها به برنامه‌های راهبردی و کاربردی هستیم. باید توجه داشته باشیم که تعلیم و تربیت اسلامی موضوع کلیشه‌ای و قالبی نیست و به تعداد هر فرد و هر لحظه باید یک نسخه ویژه پیچید. ما با ۲۰ میلیون کودک زیر ۱۸ ساله با ویژگی‌های منحصر به فرد مواجهیم که نمی‌توان به صورت کلیشه‌ای تربیت‌شان کرد.

آموزش و پرورش دستگاه عریض و طویل تمرکزگرایی است و برای چهارده میلیون دانش آموز نسخه واحد می‌پیچد، و برای حل این معضل باید مدرسه محور و معلم محور شویم که البته این مسئله نیازمند زیرساخت است.

سلجوقی: آقای داوری می‌گویند سند و ساختار در اولویت نیست، آقای کمالی هم در‌خصوص اقتصاد آموزش و پرورش سخن گفتند، اما من معتقدم که بر روی هر دو موضوع باید بازنگری کرد.

باز هم تاکید می‌کنم که کودک زیر ۶ سال در کشور ما فعلاً متولی ندارد و هر ساختار و سندی هم درست کنید، ۶ سال به پایین‌ها رها هستند. به همین دلیل معتقدم باید برگردیم به اقتصاد دیجیتالی و بدانیم این نوع فرزندپروری بر روی چه چیزی متمرکز می‌شود، بهترین ساختار در این زمینه خانواده است. باید محتواهای مورد نیاز را در دسترس خانواده‌ها قرار دهیم.

در حال حاضر بهترین ساختار برای فرزندپروری دیجیتالی خانواده است، چون کودکان زیر 6 سال در کشور ما متولی مشخصی ندارند

باید تولید کنندگان محتوا و متخصصان وارد این بازار شود و با روشنگری فضای مناسبی را سریع‌تر ایجاد کنند و این روش از سیاست نوشتن هم بهتر عمل خواهد کرد.

رسانه می‌تواند این مسأله را شفاف کند که یک دلار سرمایه‌گذاری برای کودک چطور ۱۶ دلار بازگشت به همراه داردو به این صورت تولید کننده محتوا را در زمینه ترغیب کند. متأسفانه در خصوص استفاده از فضای دیجیتالی فرزندپروری چشم اندازی نمی‌بینم و جامعه در این زمینه فعالیتی نکرده است، در با وجو اینکه محتوای مناسب در فضای تربیتی وجود ندارد.

داوری: حتی اگر محتوا تولید نکنیم هم می‌توانیم به این موضوع بپردازیم، چون تولیدات خوبی برای تربیت کودکان در دنیا وجود دارد که حتی نیاز نیست ما خودمان دست به تولید بزنیم. کارشناسان تعلیم و تربیت در دنیا محصولاتی تولید کرده‌اند که در رشد روانی حرکتی کودک تأثیر دارد، اگر متعصب نباشیم می‌توانیم از این تولیدات استفاده کنیم. چون الزامات تربیتی در تمام دنیا برای این سنین یکی است و روانشناسی کودک بر اساس مراحل رشد برنامه‌ریزی می‌کند.

سلجوقی: این نکته را که آقای داوری در خصوص عدم الزام بومی‌سازی مطرح کردند را تا حدودی قبول دارم. ۵۵ مهارت مورد نیاز کودکان در فضای مجازی وجود دارد که می‌توان با فارسی‌سازی و از آن استفاده کرد، اما اشکال کار این است که ما در زمینه ترجمه و نشر و توزیع مشکل داریم. در ضمن در نظام اقتصادی کسی که ریسک چنین سرمایه‌گذاری را قبول کند، وجود ندارد. چون نگران بازار آن است، این بازار از لحاظ اقتصادی شفافیت لازم را ندارد.

مطالعات بانک مرکزی نشان می‌دهد که خانواده‌ها برای آموزش بچه‌هایشان از خرید یک پفک نمکی هم کمتر هزینه می‌کنند، این مشکل در اقتصاد آموزش و پرورش هم وجود دارد. این ساختار دستش دراز است و همه به دنبال آموزش و پرورش رایگان هستیم این نگرش است اشتباه است اما چون این نگرش در قانون اساسی نهادینه شد با وجود اینکه نظام نمی‌تواندپاسخگو باشد  و از کیفیت آموزش کاسته شده اما باز هم به این رویه ادامه می‌دهد.

با کمک فضای مجازی و آگاهی‌رسانی به پدر و مادرها که سرمایه‌گذاران اصلی محسوب می‌شوند، می‌توان محتوای مناسب را در اختیار فرزندان قرار داد. ما باید با جامعه و والدین برای برنامه‌ریزی و آموزش فرزندان صحبت کنیم و بگوییم که فرزندان مثل بذری هستند که اگر به آنها آب و غذا بدهیم رشد خواهند کرد.

شرکت‌های اپراتور کودک هم باید وارد عمل شوند،  اپراتوری که سیم کارت مخصوص کودک تولید کرده و حدود دو میلیون مراجعه کننده دارد، اگر از ۵۵ مهارت ذکر شده حتی یکی از مهارت‌ها را در کنار فروش سیمکارت‌هایش باز تولید کند، خیلی از خلأها حل می‌شود. در واقع اپراتور‌های کودک باید چشم‌انداز اقتصادی داشته باشد که با تولید محتوا حاصل می‌شود. اگر از این ۵۵ مهارت، برنامه تولید کنیم بسیاری از این مسائل حل می‌شود. تولید محتوای این ۵۵ مهارت، حدود ۳ میلیارد تومان هزینه در بر‌دارد که در ابعاد کسب و کار اپراتورها پول قابل توجهی محسوب نمی‌شود اما می‌توان مهارت های زندگی را به نسل‌های آینده آموزش داد.

کمالی: گاهی به سند نویسی نگاه ابزاری می‌کنیم، سند را نباید دست کم بگیریم در واقع سند نویسی مبنای سیاست گذاری است که از خط مشی و سیاستگذاری به دست می‌آید و کمک می‌کند تا دچار تشتت فکری نشویم.بسیاری از مواضع و تصمیمات در حکمروایی با این سند نویسی اتفاق می‌افتد و نادیده گرفتن آن به این دلیل است که خطوط عمل‌مان از ذهن سازمان یافته تشکیل نشده است.

سلجوقی: در ایالات متحده امریکا  ۲۰۰ قانون در خصوص فضای مجازی نوشته شده که یک سوم آن مربوط به کودکان است ما حتی یک قانون هم در این زمینه نداریم.

کمالی: در دهه ۸۰ قانونی در این زمینه نوشته شده اما به دلیل اینکه ما اجماع ملی و مشارکت اجتماعی را یاد نگرفته‌ایم از دل آن خروجی نداشتیم. به دلیل کم کاری در این زمینه دچار فقر محتوایی از جمله قوانین هستیم؛ در حالیکه به لحاظ تاریخی و فکری محتوای خوبی داریم اما آنچه در قرن‌های پیش بوده باید متناسب با زمینه زمانه به روز رسانی شود.

درباره اقتصاد دیجیتال هم باید بگویم امروز جامعه جهانی اطلاعات ما را نیازمند اقتصاد دیجیتال کرده است، رسیدن به اقتصاد دیجیتال نیازمند تفکر دیجیتالی است به این منظور باید به تولیداتی که به رشد این اقتصاد کمک می کند توجه کنید که بتوانیم بازی‌های رایانه‌ای یا کسب و کارهای رایانه‌ای را پیش بگیریم.در ایالات متحده سالانه ۳۰ هزار میلیارد دلار از سوی مردم برای بازی‌های رایانه‌ای هزینه می‌شود، و در نهایت ۱۲ میلیارد دلار از این منبع به تولید ناخالص آمریکا کمک می‌شود.

مدارس در حال تبدیل شدن به فضاهای معنایی هستند، به همین دلیل باید به رسانه‌ها و فضای مجازی توجه کنیم و به تولید محتوای برای تربیت بپردازیم.

نظام مدرسه محوری و مدارس فیزیکی در جهان در حال تحول است و مدارس در حال تبدیل شدن به فضاهای معنایی هستند، به همین دلیل باید به رسانه‌ها و فضای مجازی توجه کنیم و به تولید محتوای برای تربیت بپردازیم. تمرین مهارت آموزی بخشی از سواد عملی است اما بخشی از آن به گفته یونسکو از سواد کارکردی است یعنی باید مهارت هایی داشته باشیم که از عهده خود و اطرافیانمان بر بیایبم.

سلجوقی: بله، ما نیازمند تولید محتوای آموزشی هستین، اپراتور‌های داخلی کودکان می‌توانند محل رجوع خوبی باشند، اما تنها حدود یک میلیون و هفتصد هزار کودک به این سیمکارت‌ها دسترسی دارند و آنها را مورد استفاده قرار دهند.

همانطور که گفتم، محتواهای رایگانی در فضای اینترنت برای استفاده کودکان وجود دارد، برای مثال cod.ir که توسط دو ایرانی به نام برادران پرتویی طراحی شده به کودکان از سن ۴ سالگی تا ۱۷ سالگی «کدنویسی» را آموزش می‌دهد که هدف آن حل مسأله و نقادی است. این برنامه به ۴۵ زبان در دنیا ترجمه شده و قابل استفاده است اتفاقا یکی از زبان‌های آن هم فارسی است، اما چند درصد از بچه های ما از وجود چنین محتوایی باخبرند؟

چرا آموزش و پرورش وبگاه اسکراچ دانشگاه ام‌آی‌تی را که آموزش کدنویسی می‌دهد و ۴۵ میلیون کودک در این زمینه فضای مجازی را آموزش می‌دهد، معرفی نمی‌کند. در حالی که از بهمن ماه سال گذشته با توجه به تعاملاتی که با این دانشگاه داشتیم آموزش اسکرچ به زبان فارسی هم راه اندازی شده است. بنابراین محتوای رایگان و حداقلی به زبان فارسی وجود دارد.

در دامنه cop.ir پایگاه اطلاع‌رسانی «طرح حمایت از توسعه خدمات فضای مجازی کودک هم منابع ترجمه شده رایگان جامعه شناسی و روان شناسی کودکان وجود دارد که می‌تواند به تولیدکنندگان حوزه کودک برای بهبود کسب و کارشان و نزدیک شدن به سلیقه و روحیه به کودکان کمک کند. اما استقبالی از این محتواها نمی‌شود، به نظر می‌آید خلاء اطلاعاتی و عدم وجود تعامل و نا آشنایی با دیدگاه‌های اقتصادی، باعث ناشناخته شدن این مسائل شده است.

کمالی: اگر می‌خواهیم اقتصاد دیجیتال داشته باشیم باید نگاه دولتی را در این زمینه حذف کنیم. تفکر جدید جامعه جهانی نگاه به بخش خصوصی و نهادهای مدنی باید از این زمینه برای ترغیب به کسب و کار‌های غیر دولتی استفاده کنیم و دولت در جایگاه تسهیل‌گر قرار گیرد تا مقررات دست و پاگیر برداشته شود.