سن کودکان کار به زیر 5 سال رسید / کودکانی که نان خانه را از کف خیابان در می آورند + فیلم

۱۱ مهر ۱۴۰۰

رکنا: هزاران هزار کودک کار هر روز به امید درآوردن لقمه ای نان در خیابان ها پرسه می زنند و البته کم نیستند افرادی که کودکی این بچه ها را به بازی گرفته و به خاطر یک مشت ریال بیشتر، آنها را از چشیدن طعم لذت بخش کودکی محروم کنند.

آنچه هم این روزها قصه کار کودکان را تلخ تر از قبل می کند، این است که والدین زیادی به دلیل دچار بودن به فقر مطلق، چاره ای ندارند جز این که کودکانشان را به همراه خود به خیابان بیاورند؛ کودکانی که به گفته دکتر محمدرضا محبوب فر، پژوهشگر حوزه آسیب های اجتماعی بعضی از آنها حتی زیر 5 سال سن دارند. البته این جامعه شناس معتقد است که حتی وجود یک کودک کار هم در کشورمان اضافی است.

اگرچه هیچ گاه آمار دقیقی از کودکان کار کشورمان ارائه نشده است، اما برخی برآوردها از این حکایت دارد که تعداد کودکان کار ایران به بیش از 3 میلیون نفر می رسد. خرداد 99 نیز منصوره بابایی، کارشناس مسئول امور آسیب دیدگان اجتماعی بهزیستی تاکید کرد که آمار رسمی کودکان کار به حدود 900 هزار نفر می رسد. این در حالی است که از نظر کنوانسیون حقوق کودک که ایران نیز به آن پیوسته است، هیچ کس حق ندارد با هیچ بهانه ای کودکان را از کودکی کردن محروم کند. بنابراین، با توجه به این که این روزها بخش زیادی از کودکان کار صرفا به دلیل فقر خانواده هایشان به خیابان ها می آیند، اگر کسی صدای کودکان کار را می شنود، اول از همه باید برای رفع فقر والدین آنها برنامه ریزی کند.

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، روز و شب ندارد و هر لحظه که به میدان انقلاب، چهارراه ولیعصر (عج)، سه راه جمهوری و صدها گوشه دیگر از پایتخت پا بگذاریم، می توانیم حضور پررنگ کودکان کار را مشاهده کنیم؛ از دستفروش گرفته تا فال فروش، از کودکی که سر چهارراه ها جلوی ماشین ها را می گیرد تا کودکی که کنار خیابان بساط کرده است. کودکانی که البته فقط متعلق به تهران نیستند و کمتر شهری در ایران را می توان مثال زد که هیچ کودکی در آن مجبور به کار کردن نباشد.
کارشناسان آسیب های اجتماعی معتقدند که هرچقدر فقر گسترده تر شود، حضور کودکان کار در خیابان های شهر نیز پررنگ تر می شود. وقتی هم که کار به جایی برسد که برخی والدین چاره ای نداشته باشند جز این که برای امرار معاش، کودکان خود را به کار بگیرند، همان پدیده ای را مشاهده می کنیم که دیروز ما با گذر کوتاهی در تهران آن را دیدیم؛ یعنی حضور کودکان دستفروش در گوشه و کنار تهران که در کنار پدر یا مادر خود پای بساط ایستاده بودند و پا به پای آنها کار می کردند.
البته همان قدر که وجود «فقر مطلق» در کشوری با انبوهی از ثروت های ملی توجیه پذیر نیست، به‌کارگیری کودکان برای امرار معاش روزمره حتی از سوی والدین آنها را نیز نمی توان توجیه کرد؛ چراکه کودکان باید تحت هر شرایطی کودکی کنند تا بتوانند در آینده انسان هایی خلاق و موثر برای زندگی خود و جامعه شان باشند و حسرت چشیدن طعم شیرین بازی های کودکانه به دل آنها نماند.
طبیعی هم هست که وقتی به گفته روزبه کردونی، رئیس موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی، حداقل 25 میلیون نفر در ایران زیر خط فقر مطلق قرار دارند و قیمت بیشتر کالاهای اساسی در یک سال گذشته بین 50 تا 100 درصد افزایش یافته است، پس بخش زیادی از والدین چاره ای ندارند جز این که برای گرسنه نماندن خود و فرزندانشان، کودکان را هر طور شده، به کار بگیرند.
بنابراین در شرایط کنونی، نمی توان از والدینی خُرده گرفت که کودکان خود را به کنار بساط دستفروشی خود می آورند یا حتی آنها را برای پول درآوردن به سر چهارراه ها می فرستند؛ بلکه باید نوک پیکان انتقاد را به سمت کسانی گرفت که اساسا چنین مصادیقی از فقر را در جامعه ما پدید آورده اند و کاری کرده اند که بخش زیادی از کودکان این کشور، ساعت های زیادی از روز را به جای پرداختن به تحصیل یا تفریح، به صورت اجباری کار کنند.
عدم حمایت مالی مناسب از اقشار کم درآمد؛ ریشه کار کودکان

بیشتر کودکانی که در گذر کوتاهمان در خیابان های تهران با آنها گفت و گو کردیم، از شرایط کاری خود راضی بودند، اما همه آنها دوست داشتند که در آینده شغل هایی با درآمد و منزلت اجتماعی بهتری داشته باشند؛ مساله ای که نشان می دهد اساسا آنچه در این سن نباید دغدغه کودکان باشد و بخواهند بابت آن احساس رضایت یا عدم رضایت کنند، کسب درآمد است و آنچه باید دغدغه اصلی کودکان باشد، چیزی نیست جز تفریح کردن، لذت بردن از زندگی و تلاش برای ساختن آینده ای بهتر برای خودشان.
این نکته ای است که محمدرضا محبوب فر، پژوهشگر حوزه آسیب های اجتماعی در گفت و گو با رکنا روی آن دست گذاشت و عنوان کرد: ما از ابتدا نباید اجازه می دادیم در کشوری که دارای ثروت های ملی بسیاری است، حتی یک کودک کار وجود داشته باشد. اما متاسفانه با رشد نرخ تورم و بیکاری و در مجموع فراگیری فقر در سال های اخیر، قبح پدیده کودکان کار در کشورمان ریخته شده و شاهد گسترش این پدیده در ایران هستیم.
این جامعه شناس با تاکید بر کاهش سن کودکان کار در چند سال گذشته گفت: وقتی ما در سال های اخیر شاهد رواج پدیده نوزادفروشی در ایران بوده ایم، نمی توان انتظار داشت که پدیده کار کودکان در کشورمان وجود نداشته باشد؛ زیرا بخشی از کودکانی که توسط باندهای خرید و فروش نوزاد، خریداری شده اند، در سنین زیر 5 سال به کار گرفته می شوند و بخش دیگری از کودکان هم توسط والدین خودشان به خیابان آورده می شوند و به نوعی کمک خرج خانواده هستند.
وی در ادامه تاکید کرد: تمام این ها معلول کمبود حمایت های مالی مناسب از اقشار کم درآمد جامعه در سال های اخیر است؛ زیرا فروش نوزادان توسط یک مادر چه با همسرش زندگی کند و چه یک زن سرپرست خانوار باشد، دلیل دیگری جز فقر ندارد. این هم که یک پدر یا مادر حاضر می شود که کودک زیر 10 ساله خود را برای دستفروشی یا مشاغل دیگر به خیابان بیاورد، قطعا در فقر مطلقی ریشه دارد که خانواده آن کودک دچار آن است و تا زمانی هم که فقر مطلق در کشورمان وجود داشته باشد، نمی توان کودکان کار را از جامعه حذف کرد.
افزایش شدید تعداد کودکان کار ایرانی نسبت به اتباع خارجی

محبوب فر در پاسخ به این سوال که بیشتر کودکان کار مهاجر هستند یا ایرانی، گفت: هیچ برآورد دقیقی درباره این که بیشتر کودکان کار را اتباع ایرانی تشکیل می دهند یا اتباع کشورهای دیگر، وجود ندارد، اما شکی نیست که در سال های اخیر، نسبت تعداد کودکان کار ایرانی به مهاجرین بسیار بیشتر شده است؛ زیرا وقتی طبق آمارهای رسمی تامین اجتماعی تعداد خانوارهای زیر خط فقر مطلق در ایران در هشت سال گذشته حداقل دو برابر شده است، بنابراین طبیعی است که والدین زیادی مجبور باشند کودکان خود را برای کسب درآمد بیشتر به کار بگیرند.
این کارشناس حوزه آسیب های اجتماعی با اشاره به ثروت های ملی کلان ایران تاکید کرد: ایران با داشتن حدود 9 درصد از ثروت های طبیعی جهان، فقط حدود یک درصد جمعیت دنیا را در اختیار دارد. بنابراین اگر اقتصاد ما سالم و پویا شود، قطعا می توانیم با مدیریت صحیح به کشوری تبدیل شویم که نه تنها از تمام کودکان کار ایرانی، بلکه از همه کودکان کار مهاجر نیز به نحوی حمایت کنیم که اولا شرایط لازم برای تفریح و تحصیل آنها فراهم شود و ثانیا تا حد امکان اجازه ندهیم که این کودکان در خیابان ها کار کنند و مورد سوء استفاده کاری و حتی جنسی قرار گیرند.
افزایش آمار کودکان کار با تشدید بحران آب

این جامعه شناس با تاکید بر این که بخش زیادی از کودکان کار متعلق خانوارهای ساکن در حاشیه شهرها هستند، عنوان کرد: افزایش آمار حاشیه نشینی به دلیل بروز پدیده خشکسالی، بحران آب و از بین رفتن مشاغل روستایی در یک دهه گذشته و البته رشد آمار بیکاری شهرنشینان در سال های اخیر و تشدید فقر در میان خانوارهایی که سرپرست آنها شغل رسمی خود را از دست داده است، از جمله مهمترین عواملی است که به رشد آمار اشتغال های غیررسمی از جمله افزایش تعداد کودکان کار در ایران دامن زده است. هرچقدر هم که تورم بخش های مسکن و مواد غذایی در کشورمان بیشتر شود، طبیعتا تعداد کودکان کار ما نیز افزایش خواهد یافت.
وی در پایان تصریح کرد: متاسفانه با وجود ثروت های کلان ملی ایران، اکنون شرایط اقتصادی برخی خانواده ها به جایی رسیده است که چاره ای جز به‌کارگیری کودکانشان ندارند و چنین خانواده هایی نیز طبیعتا نمی توانند بستری مناسب برای تربیت کودکان باشند؛ چراکه در این گونه خانواده ها تمام اعضای خانواده عملا فقط برای زنده ماندن تقلی می کنند و قطعا بیشتر زمینه های رشد اجتماعی در کودکانی که از سنین پایین ناچار می شوند که در کنار پدر، مادر و سایر اعضای خانواده خود کار کنند، از بین می رود.