لیدا اشجعی ۱۲ مرداد ۱۳۹۶
«خانم زود شوهرم دادند، خیلی زود»، روبهرویش نشسته میگوید «من هم زود رفتم، به پدرم گفتم انقدر سربارت بودم که این همه زود من و از خونهات بیرون کردی، نون نداشتی بخورم؟» به او نگاه میکند و میگوید «اتفاقا من هم همین و میگفتم، مگه چقدر نون میخوردم چرا انقدر زود!» هر دو پا به سن گذاشتهاند حدود ۷۰ سال دارند و هر دو هنوز زخمشان تازه است.
ازدواج کودکان در ایران یک مسئله اجتماعی است که قانون و شرع از آن حمایت میکند. ازدواجهایی که تاثیر بسیار مخربی بر کودک تا سالها بعد دارد طوری که وقتی پای صحبت بزرگسالیشان مینشینی هنوز دلشان صاف نیست. قانونگذار در ایران از همان نخستین قانون مدنی نه تنها برای سن ازدواج دختران و پسران تبعیض قائل شده بلکه سن هر دو را پایین در نظر گرفته و به اینگونه بر ازدواج کودکان صحه گذاشته است.
قانون ازدواج اجباری را رسمیت میبخشد
ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی مصوب ۱۳۱۳ سن ازدواج را برای دختر ۱۵ سال و برای پسر ۱۸ سال تمام تعیین کرده بود. اما در موارد استثنایی ازدواج آنها قبل از این سن با پیشنهاد مدعیالعموم و تصویب محکمه ممکن بود.
ماده ۲۳ قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۵۳، ازدواج دختر قبل از ۱۸ سال تمام و پسر قبل از ۲۰ سال تمام را ممنوع کرد. البته در مواردی خاص به دختر زیر ۱۸ سال اجازه ازدواج داده شد چنانچه مایل به ازدواج بود و در صورت صحت این شروط: وجود مصلحت، داشتن حداقل ۱۵ سال، داشتن استعداد جسمی و روانی برای ازدواج، پیشنهاد دادستان و تصویب دادگاه شهرستان.
در سال ۱۳۶۱ با نسخ قانون حمایت خانواده، بار دیگر ماده ۱۰۴۱ تغییر کرد. بر اساس این تغییر ازدواج قبل از بلوغ ممنوع شد ولی تبصره این ماده ازدواج قبل از بلوغ را با اجازه ولی و به شرط رعایت مصلحت فرد صحیح میدانست. بنابراین رسیدن به سن بلوغ شرط لازم ازدواج تلقی شد و با توجه به تبصره ۱ ماده ۱۲۱۰ قانون مدنی که سن بلوغ برای دختر را ۹ سال و برای پسر ۱۵ سال تمام قمری میدانست، ازدواج دختر قبل از ۹ سال و پسر قبل از ۱۵ سال ممنوع شد. گرچه به حکم تبصره حتی ازدواج دختر زیر ۹ سال و پسر زیر ۱۵ سال، با اجازه ولی و به شرط رعایت مصلحت فرد جایز شد. از طرفی این ماده هیچ معیاری برای تشخیص مصلحت نداشت یعنی صرف تشخیص ولی برای ازدواج کودک کافی بود.
آخرین اصلاح ماده ۱۰۴۱ مربوط به سال ۱۳۸۱ است که در آن ازدواج دختر قبل از رسیدن به ۱۳ سال و پسر قبل از رسیدن به ۱۵ سال تمام شمسی منوط به اجازه ولی و به شرط رعایت مصلحت با تشخیص دادگاه شد. یعنی در این اصلاحیه معیار سن بلوغ حذف و به جای آن سن ۱۳ و ۱۵ شمسی به عنوان حداقل سن ازدواج برای دختر و پسر تعیین شد و برای ازدواج قبل از این سن علاوه بر اجازه ولی و رعایت مصلحت فرد، تشخیص دادگاه هم لازم دانسته شد. اگر چه این اصلاحیه مترقیتر از قانون سال ۱۳۶۱ است اما باز هم حداقل سن ازدواج را بسیار پایین گذاشته است. ضمن آنکه این ماده باز هم حق انتخاب آزادانه در ازدواج را محدود و ازدواج اجباری را رسمیت بخشیده است. به طوری که پدر یا جد پدری که سمت ولی فرزند زیر ۱۳ یا ۱۵ سال خود را دارند، میتوانند در مورد ازدواج او قبل از رسیدن به این سنین تصمیم بگیرند.
برخلاف تعریف سن ازدواج در قانون فعلی ایران، در بسیاری از کشورهای جهان ازدواج در سنین زیر ۱۸ سال اجباری محسوب میشود و ممنوع است؛ چون کودک هیچ تصوری از زندگی بزرگسالی و مسئولیتهای آن ندارد و نمیتواند بدون دانش و علم به آن رضایت داشته باشد.
دختران ۸ تا ۱۰ برابر پسران
گذشته از قانون که در ایران گاهی با زندگی مردم در تضاد است، وقتی از ازدواج کودکان صحبت میکنیم به نظرمان میرسد که دیگر این نوع ازدواجها به تاریخ پیوسته است و حالا دیگر خبری از آن نیست یا جزء استثناهایی است که در برخی مناطق دور افتاده! رخ میدهد. اما همچنان دختران بسیاری در شهرها و روستاهای مختلف ایران و جهان در سنین کودکی و گاه بسیار پایین ازدواج میکنند، دختربچههایی که تا پیش از ازدواج هیچ تصوری از زندگی با یک مرد و اداره آن ندارند.
چند سال پیش در روستایی در مناطق مرکزی ایران کار میکردم. در طول کار در این روستا با ازدواج سه دختربچه مواجه شدم. همان موقع احساس کردم ازدواج کودکان در روستاها همچنان در جریان است و امری طبیعی است چون هیچکدام از روستاییان این ازدواجها را عجیب نمیدیدند. تا اینکه در کاری دیگر در مناطقی از جنوب شهر تهران متوجه شدم ازدواج کودکان به هیچ وجه امری عجیب و غریب نیست. بعد در میان توصیههای قوت گرفته برای فرزندآوری به دختران در سن پایین و زیر ۱۸ سال، فکر کردم شاید این موضوع آنقدر هم تابو نیست طوریکه با تغییر سیاستهای جمعیتی، ازدواج کودکان و مادری آنها حتی از سوی رابطین بهداشت که برای سلامتی مادران بسیار جنگیدهاند هم ترویج میشود. چند روز پیش بود در روستایی در گیلان که به نظر عموم استانی بسیار باز و روشن میآید یکی از معلمان ضمن آنکه ازدواج کودکان در روستاهای گیلان را دور از ذهن نمیدید به ازدواج یکی از شاگردان خود در کلاس هفتم اشاره کرد. گفت از دستم کاری برنیامد. چهرهاش از یادم نمیرود، شاگرد خوب من بود. نتوانستم مانع ازدواجش شوم. وقتی به مادرش گفتم بگذارید به درسش ادامه بدهد، هنوز برای ازدواج زود است گفت خودم ۱۱ سالگی ازدواج کردم برای چه بیشتر بماند؟!
دختران ۸ برابر پسران در معرض ازدواج زودهنگام هستند
نسبت ازدواجهای زیر ۱۸ سال به جمعیت زیر ۱۸ سال، شاخص ازدواج زودهنگام[۱] خوانده میشود. بر اساس مطالعه شاخصهای چندگانه سلامت و جمعیت در ایران (DHS[۲]) در سال ۱۳۸۹، ۵.۵ درصد دختران زیر ۱۵ سال و ۱۶.۳۶ درصد زیر ۱۸ سال ازدواج کردهاند. که در این میان درصد ازدواج زودهنگام در میان دختران روستایی بیشتر است. به طوری که ۷.۰۹ درصد دختران روستایی زیر ۱۵ سال و ۲۹.۵۶ درصد زیر ۱۸ سال ازدواج کردهاند.
بر اساس سالنامه آمارهای جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور در سال ۱۳۸۹، ازدواج ثبت شده برای دختران زیر ۱۹ سال ۳۸.۳۶ درصد بوده است که از این میان ۰.۰۸ درصد کمتر از ۱۰ سال، ۴.۷۹ درصد بین ۱۴-۱۰ سال و ۳۳.۴۹ درصد بین ۱۹-۱۵ سال ازدواج کردهاند. در همان سال ازدواج ثبت شده برای پسران زیر ۱۹ سال برابر با ۶.۴۳ درصد بوده است که از این میان ۰.۱۶ درصد کمتر از ۱۵ سال و ۶.۲۷ درصد بین ۱۹-۱۵ سال ازدواج کردهاند. به این ترتیب، ازدواج دختران در کودکی ۶.۱۱ برابر ازدواج پسران است.
در سال ۱۳۹۴، ازدواج ثبت شده برای دختران زیر ۱۹ سال ۳۴.۰۹ در صد بوده است که از این میان ۰.۰۲ درصد کمتر از ۱۰ سال، ۵.۳۹ درصد بین ۱۴-۱۰ سال و ۲۸.۶۸ درصد بین ۱۹-۱۵ سال ازدواج کردهاند. در همین سال ۴.۱ درصد از پسران (۰.۰۴ درصد کمتر از ۱۵ سال و ۴.۰۶ درصد بین ۱۹-۱۵ سال) در سن زیر ۱۹ سال ازدواج کرده و ازدواجشان ثبت شده است. همانطور که مشاهده میشود گرچه به طور کل درصد دختران ازدواج کرده در سن زیر ۱۹ سال نسبت به سال ۱۳۸۹ کاهش یافته اما فاصله آن با ازدواج پسران بیشتر شده است (۸.۳۱ برابر) و همچنین درصد دختران ازدواج کرده در سن ۱۴-۱۰ ساله افزایش یافته است. از طرف دیگر علیرغم کاهش ازدواج دختران در سن زیر ۱۰ سال، این مسئله هم چنان به قوت خود باقی است به طوری که ازدواج ۱۷۹ دختر زیر ۱۰ سال در سال ۱۳۹۴ به ثبت رسیده است و میدانیم در مناطقی چون سیستان و بلوچستان ازدواجهای کودکان عموما ثبت نمیشود.
بر اساس آمار تفکیک شده استانی در سال ۱۳۹۴ بالاترین درصد ازدواج ثبت شده دختران زیر ۱۰ سال در استان سیستان و بلوچستان (۰.۱۶ درصد)، بین ۱۴-۱۰ سال در استان زنجان (۱۲.۴۳ درصد) و بین ۱۹-۱۵ سال مربوط به استان سیستان و بلوچستان (۴۳.۷۶ درصد) است. در حالی که بیشترین درصد ازدواج ثبت شده پسران زیر ۱۵ سال مربوط به استان کرمانشاه و زنجان ( ۰.۱۵درصد) و ۱۹-۱۵ سال نیز مربوط به استان سیستان و بلوچستان (۱۳ درصد) است.
کودکان با ازدواج زودهنگام بسیار آسیبپذیر هستند
ازدواج زودهنگام تنها اختیار انتخاب ازدواج را از دختران نمیگیرد بلکه پیامدهای بسیاری برای آنها دارد. دختران با ازدواج در سن پایین قبل از هر چیز در معرض رابطه جنسی اجباری قرار میگیرند و احتمال بالایی دارد که چنین رابطهای به سلامت آنها صدمه جدی روانی و جسمی بزند خصوصا اگر سنشان بسیار پایین باشد و به لحاظ جسمی تکامل نیافته باشند. آنها معمولا فاصله سنی زیاد با همسر خود دارند و فشار زیادی برای باردارشدن و حاملگی زودرس متحمل میشوند. اگر باردار هم شوند با خطرات سلامت بسیاری مواجهاند که مهمترین آنها خطر مرگومیر مادر و کودک است.
بر اساس گزارش DHS ایران در سال ۱۳۸۹، ۵.۱۶ درصد از دختران در سن زیر ۱۸ سالگی زایمان کردهاند که ۴.۰۹ درصد شهری و ۷.۵۶ درصد روستایی بوده است[۳]. بررسیها نشان داده است ۶۷ درصد دخترانی که در سن ۱۵ سالگی یا قبل از آن ازدواجکرده بودند دچار حداقل یکی از ۴ عارضه مامایی (زایمان طولانی، خونریزی شدید، تب به دلیل عفونت واژینال و تشنج شدهاند. همین امر احتمال مرگ مادر یا کودک را افزایش میدهد. به طوری که دختران ۱۴-۱۰ ساله در مقایسه با گروه سنی ۲۴-۲۰ سال، ۵ بار بیشتر با احتمال مرگ در اثر حاملگی مواجهاند، این احتمال برای دختران ۱۹-۱۵ سال ۲ برابر است. این میزان مرگ بالا به دلیل موقعیت اقتصادی اجتماعی پایین این کودکان نیز هست که مانع دسترسی آنان به مراقبتهای مامایی و بارداری میشود. به همین دلیل کودکانی که زودهنگام ازدواج میکنند و باردار میشوند بسیار آسیبپذیر هستند[۴]. از طرفی این کودکان بیشتر مستعد ابتلا به بیماریهای عفونی مقاربتی و ابتلا به ویروس HIV هستند. از طرفی در بسیاری از موارد کودکان باردار به دلیل نداشتن استقلال و آزادی، قادر به تقاضای دسترسی به مراقبتهای بهداشتی نیستند[۵].
پیامد دیگر این ازدواجها بازماندن فرد از دورههای آموزشی و دست یافتن به سطح تحصیلات مطلوب جامعه است. در بررسی صورت گرفته بر روی دختران ۱۰ تا ۱۹ سال کشور در سال ۱۳۷۹، ۵۶ درصد افراد دلیل ترک تحصیل خود را ازدواج عنوان کردند[۶]. این افراد معمولا مهارت کافی برای ورود به بازار کار را هم ندارند و به طور کل از محدودیت حمایتهای اجتماعی و دسترسی کافی به شبکههای اجتماعی رنج میبرند و به این ترتیب بسیار محتمل است که با نوعی انزوای اجتماعی روبهرو شوند.
از سوی دیگر، آنها ممکن است در سن پایین مطلقه شوند. با نگاهی به آمار سالهای ۹۴-۱۳۹۰ طلاق کودکان دختر ۱۴-۱۰ سال از ۶۸ به ۱۲۷ نفر افزایش یافته یعنی دو برابر شده است. طلاق دختران ۱۹-۱۵ سال نیز از ۱۰۲۶ نفر در سال ۱۳۹۰ به ۱۲۳۱ نفر در سال ۱۳۹۴ افزایش یافته است. بنابراین بهطور خاص با افزایش طلاق دختران در این گروههای سنی طی این سالها مواجه بودهایم. در مقابل طلاق پسران در فاصله سال ۹۰ تا ۹۴ با کاهش روبهرو بوده است. به طوری که در پسران کمتر از ۱۵ سال از ۲۰ نفر به ۱ نفر و در پسران ۱۹-۱۵ سال از ۱۵۷۴ به ۱۲۱۷ نفر کاهش یافته است[۷].
دختران و پسران زود ازدواج کرده بهویژه دختران که از حمایتهای اجتماعی و قانونی کمتری بهرهمندند هنوز نمیتوانند از حق خود دفاع کنند و پا به زندگیای میگذارند که بسیار ممکن است در آن با خشونت خانوادگی مواجه شوند و با توجه به مشکلات پیش گفته احتمال بیشتری دارد چنانچه در چرخه خشونت خانوادگی گرفتار شدند نتوانند از آن به سادگی خارج شوند و همه اینها نه تنها سلامت آنها را بلکه سلامت کودکانشان را نیز با تهدید جدی روبهرو میکند. دخترانی که در برابر خواسته پدر و مادر خود تن به ازدواج نمیدهند، نیز توسط خانوادههای خود مورد خشونت واقع میشوند. گاهی اوقات نیز این خشونتها را زنان با خودکشی یا خودسوزی نسبت به خود نشان میدهند.
با توجه به آسیبهای یاد شده که تنها بخشی از آسیبهایی است که کودکان با ازدواج زودهنگام با آن مواجه میشوند لازم است به جای تاکید بر پیری جمعیت و مقابله با آن به ازدواج کودکان در ایران پایان داده شود، کودکانی که با ازدواج زودهنگام زندگیشان دزدیده میشود.
آخرین دیدگاهها